هجرت امام خمینی به پاریس به روایت اسناد لانه جاسوسی

مهرماه 1357 اتفاق تازه‌­ای، روند نهضت اسلامی را دگرگون کرد؛ در 13مهرماه، تصمیم امام خمینی مبنی‌­بر هجرت به پاریس، محافل سیاسی را متوجه خود ساخت و از همه مهم‌تر، آینده نهضت را متوحل کرد. در این میان، سفارت آمریکا (در ایران و عراق) به دقت مسائل را پیگیری می­‌کرد. از بررسی اسناد و گزارش‌­های موجود برمی‌­آید که کارشناسان و ماموران سفارت و حتی شخص سفیر، با نگرانی و اضطراب، ناظر رخدادها بودند. آنها در ملاقات‌های محرمانه با برخی اعضای نهضت آزادی، اطلاعاتی درباره هجرت امام خمینی کسب می‌کردند. آمریکایی‌ها در عین حال که نگران اوضاع ایران بودند، اوضاع داخلی عراق را هم با اضطراب دنبال می‌کردند.
شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۸

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مهرماه 1357 اتفاق تازه­‌ای، روند نهضت اسلامی را دگرگون کرد؛ در 13 مهرماه، تصمیم امام خمینی مبنی ­بر هجرت به پاریس، محافل سیاسی را متوجه خود ساخت و از همه مهم‌تر، آینده نهضت را متوحل کرد.

در این میان، سفارت آمریکا (در ایران و عراق) به دقت مسائل را پیگیری می‌­کرد. از بررسی اسناد و گزارش­‌های موجود برمی‌­آید که کارشناسان و ماموران سفارت و حتی شخص سفیر، نگران و با اضطراب، ناظر رخدادها بودند و به شدت از حضور امام خمینی در یک کشور اروپایی در بیم و هراس بودند.

این نوشتار با بررسی گزارش­‌های لانه جاسوسی، تحلیل ماموران سفارت آمریکا از هجرت امام خمینی را مرور می­‌کند.


کسب اطلاعات از اعضای نهضت آزادی درباه وضعیت امام خمینی در عراق

روز 25 سپتامبر 1978 (3 مهر 57) استمپل در گزارش سری و فوری خود به وزارت خارجه آمریکا، از ارتباط سفارت با اعضای نهضت آزادی خبر داد. بنا بر این گزارش، به درخواست فوری نمایندگان نهضت آزادی ایران، مأمور سیاسی - استمپل - با دو نماینده نهضت ملاقات کرد و نظرات آنها را درباره وضعیت امام خمینی در عراق جویا شد. مامور سفارت درباره دیدار با اعضای نهضت آزادی نوشت: «نمایندگان نهضت آزادی ایران به مأمور سفارت اطلاع دادند که دولت عراق آیت‌­الله خمینی را در خانه­اش تحت بازداشت قرار داده و فقط به نزدیکان اجازه ملاقات می­‌دهد. [آیت‌­الله] خمینی ممکن است بخواهد عراق را ترک کند. نهضت آزادی ایران معتقد است که یا اتحاد شوروی و یا ایالات متحده به عراقی­‌ها فشار آوردند که این حرکت را انجام دهد. مأمور سفارت نقش آمریکا را تکذیب کرد. نهضت آزادی ایران برای روشن کردن اهدافش و درخواست همکاری از ایالات متحده آمریکا پیشنهاد می‌­کند که با نمایندگان ایالات متحده آمریکا ملاقات کند.»

گزارشگر سفارت در ادامه تصریح می‌­کند که: «پلیس به [آیت­‌الله] خمینی گفته که این کار به خاطر اینکه عراق خواستار روابط حسنه با ایران می‌­باشد، انجام گرفته است. [آیت‌­الله] خمینی گفت که او احتمالا تصمیم خواهد گرفت که عراق را ترک کند.» در همان ملاقات، نمایندگان نهضت آزادی به ماموران سفارت اطلاع داده بودند که «جامعه مذهبی ایران خیلی هیجان‌­زده است و بعضی رهبران مذهبی صدور دستور کشتن شهروندان روسی و آمریکایی را در صورتی که همدستی هرکدام (آمریکا یا شوروی) اثبات شود، مورد توجه قرار داده‌­اند.»

همان روز مامور سفارت در ملاقات خصوصی با دو تن از اعضای نهضت آزادی – توکلی و بهرامیان – تاکید کرد که «سفارت آمریکا چیزی راجع به محدود نمودن خمینی نمی‌­داند.» استمپل در پایان گزارش خود، خطاب به ماموران امنیتی آمریکا در عراق نوشت: «از هرگونه اطلاعاتی که شما می‌توانید درمورد خط رسمی عراق و موقعیت واقعی [آیت­‌الله] خمینی در نجف یا بغداد فراهم نمایید قدردانی می­‌کنیم.»

چنان که برمی‌­آید، ماموران و سفرای آمریکا به شدت نگران رویدادها بودند. به روایت ویلیام سولیوان – آخرین سفیر آمریکا در ایران - شریف امامی [نخست­‌وزیر وقت رژیم پهلوی]... فكر‌‌‌ میكرد كه چون وجود آیتالله خمینی كه در شهر مذهبی نجف در اعماق بیابان­های عراق در حالت تبعید به سر می­برد خاری در چشم شاه است، اگر بتواند وی را از این شهر دور كند ضربه مؤثری به مخالفان داخلی وارد خواهد كرد. اتفاقاً زمینه این كار فراهم بود و دولت عراق نه فقط از فعالیتهای آیتالله خمینی در ایران بلكه از مشكلاتی كه احتمال داشت براثر فعالیتهای او بین شیعیان عراق (60 درصد جمعیت این كشور را تشكیل‌‌‌ میدادند) برای دولت عراق ایجاد شود، نگران بود. بنابراین مترصد فرصتی بود تا از ادامه فعالیت آیتالله در عراق جلوگیری کند. شریفامامی چنین استدلال می­كرد كه چون آیتالله خمینی از طریق زائران ایرانی كه به نجف‌‌‌ می روند با مخالفان داخلی تماس برقرار كرده و از طریق همین زائران نوار سخنرانیهای خود را به ایران‌‌‌ میفرستد، در صورت اخراج وی از عراق به اروپا احتمالاً قادر به ادامه ارتباط با مخالفان مذهبی در ایران نخواهد بود. وقتی این نقشه عملی شد و آیتالله خمینی به پاریس رفت، شریفامامی به من و سفیر انگلیس گفت كه [آیت­‌الله] خمینی به محض ورود به پاریس از خاطرهها محو و فراموش خواهد شد و صدای او به گوش كسی نخواهد رسید.»


نگرانی از وضعیت داخلی ایران

رخدادهای داخلی ایران موضوع دیگری بود که در گزارش‌­ها سفارت آمریکا منعکس می‌­شد. در گزارش محرمان‌ه­ای که به تاریخ 9 مهر به واشنگتن ارسال شده، با اشاره به تنش موجود در جامعه آمده است: «دولت تکذیبی‌ه­ای صادر کرده و خبر جابجایی [آیت­‌الله] خمینی و دستگیری­اش در منزل را رد کرد و مطبوعات را به خاطر انتشار این ماجرای ناموثق مورد ملامت قرار داد.» همین گزارش تصریح می­‌کند: «احساسات غیر خشونت­‌آمیز ضدآمریکایی در تهران بروز بیشتری پیدا می‌­کند.»

وضعیت امام خمینی در عراق، موجب شد تا موج دیگری از اعتراض­‌ها در کشور شکل بگیرد. در گزارش سفارت آمریکا در گزارش روز 3 اکتبر (11 مهر) با اشاره به گسترش ناآرامی­‌ها و اعتراضات داخلی، تظاهرات مشهد و کرمانشاه را «جدی­ترین نمایش قدرت» خواند و نوشت: «مطبوعات صبح روز ۳ اکتبر شهرهای دیگری مثل رضائیه، درود، زنجان و همدان را در لیست شهرهایی که در یکشنبه گذشته در آن آشوب­‌هایی به راه افتاده قرار دادند و شش کشته و ۳۰ زخمی را در فهرست خود وارد کردند. تظاهرکنندگانی که در این شهرها نسبت به رفتار دولت عراق با آیت‌­الله خمینی اعتراض می­‌کردند از بمب و نارنجک استفاده کردند. تظاهراتی در نقاط دیگر مثل دزفول، مهاباد، شاه­آباد غرب و بانه وجود داشت لیکن آرام برگزار شدند.»

این گزارش تصریح می‌­کند: «منابع پلیس تظاهراتی را در خیلی از شهرهای دیگر گزارش کردند که شاید شامل خشونت­‌های بیشتری بوده‌­اند. ممکن است به دلیل گزارش مطبوعات درمورد اینکه کمیته حقوق بشر در پاریس اعلام نموده که محدودیت‌­های [آیت­‌الله] خمینی مرتفع شده، از شدت وقایع ناشی از ایجاد چنین مشکلات کمی کاسته شده باشد.»

کنسولگری آمریکا در اصفهان نیز از گسترش اعتصابات در این شهر خبر داد و علت آن را وضعیت نامشخص آیت­‌الله خمینی عنوان کرد. بر اساس این گزارش، انتشار اعلامیه‌­هایی با موضوع «اعتراض به بازداشت آیت­‌الله خمینی در خانه‌­اش در عراق» به گسترش اعتصاب سراسری دامن می­‌زد. این گزارش همچنین اشاره کرده که این اعلامیه­‌ها «به طور موثری در همه شهر توزیع شده بود» و تقریبا همه شهر را به اعتصاب کشانده بود. براساس همین گزارش، اوضاع به قدری پیچیده بود که سرلشکر ناجی فرماندار نظامی اصفهان اعتراف کرد: «سربازان من می­‌توانند آنها [مردم] را از هر کاری منع کنند اما اگر رهبری داشته باشند، سربازان هرچند هم زیاد باشند قادر نخواهند بود آنها را به انجام کاری که مایل نیستند مجبور کنند.» حتی «در هم شکستن اعتصابات از طریق ایجاد تفرقه در بین اعتصابیون که قبلا موفق بود در این مورد محلی از اعراب ندارد.»

مأمور سفارت سپس به تحلیل اوضاع ایران پرداخته و با توجه به اخبار عراق می‌­نویسد: «وقایع چند روز گذشته نشان می‌­دهد مخالفین چنانچه میل به انجام آن داشته باشند، هنوز واجد ظرفیت لازم برای افزایش فعالیت­‌های خیابانی هستند و راضی به تحمل عواقب آن نیز می‌باشند. تظاهرات یکشنبه فقط در شهرهایی که حکومت نظامی در آنها برقرار نبود رخ داده و در هر حال فعالیت در شهرهایی که حکومت نظامی در آنها برقرار است محدود به بستن مغازه‌­ها می‌­باشد.»

یکی از نکات جالب که در گزارش‌­های سفارت آمریکا به چشم می­‌خورد، توجه ماموران آمریکایی به وضعیت مطبوعات است. مامور سفارت آمریکا طی یک گزارش از اخراج سردبیر روزنامه کیهان خبر داده و می‌­نویسد: «یک سردبیر جدید در روزنامه فارسی زبان کیهان سر کار آمده است. به نظر می‌­آید سردبیر قبلی به علت طرز برخورد و اهمیتی که کیهان به وضعیت [آیت­‌الله] خمینی در عراق داده از کار برکنار شده است.»


نگرانی سفارت آمریکا از اوضاع عراق

اوضاع عراق نیز پیچیده بود و اخبار ناخوشایندی از آن کشور به واشنگتن می­‌رسید. حافظ منافع آمریکا در بغداد در گزارشی به تاریخ 12 مهر با اشاره به وضعیت امام خمینی تاکید کرد: «رهبری این کشور [عراق] بایستی تأثیر حضور [آیت‌­الله] خمینی را بر روی ۵۰ درصد از جمعیت شیعه مذهب خود در نظر داشته باشد. توجه این رژیم به امنیت داخلی اولویت اصلی را دارد. نگه­داشتن [آیت­‌الله] خمینی در کشور به عنوان یک پناهنده سیاسی قدرتمند که رفتار متعادلی داشته باشد منعکس کننده اعتبار دولت خواهد بود. بیرون راندن وی به منزله نقض ارزش­‌های سنتی اعراب و همچنین احساسات مذهبی بسیاری از عراقی‌ها خواهد بود. حال با متهم شدن رژیم عراق به زندانی کردن [آیت­‌الله] خمینی بر اساس درخواست ایران اوضاع ممکن است فرق داشته باشد.»

در ادامه این گزارش آمده بود: «[آیت‌­الله] خمینی برای هر دو کشور ایران و عراق مسئله مشکلی به وجود آورده است. خطر وی نسبت به بغداد در مقایسه با تهران ممکن است کمتر باشد ولی در مورد عواملی که بایستی به هنگام تصمیم­‌گیری در مورد محل اقامت بعدی وی در نظر گرفت هیچ اختلافی بین دو کشور وجود ندارد. حضور وی در اینجا یک فرصت بالقوه بلند مدت در اختیار عراق گذاشته است اما [حسن] البكر و صدام حسین باید از این موضوع واهمه داشته باشند که اگر قرار شود دولت ایران بر اثر روحیه منتشر شده توسط [آیت‌­الله] خمینی سقوط کند و یا اگر ایران با استفاده از امکاناتی که دارد علیه عراق اقدامات تلافی جویانه انجام دهد، هرگز نخواهند توانست از چنین امکانات بالقوه استفاده نماید؛ و اگر با [آیت­‌الله] خمینی بدرفتاری کنند تاثیرات آن بر جماعت مسلمان شیعه عراق چه خواهد بود؟»


نگرانی از خروج امام خمینی از عراق

ماموران سفارت آمریکا هرچند با تحت فشار قرار دادن امام خمینی موافق بودند اما به شدت از حضور ایشان در یک کشور اروپایی اظهار نگرانی می­‌کردند. مأموران آمریکایی تحلیل می‌­کردند: «به نظر ما در عین حالی که ممکن است یک کشور مسلمان چنین کاری بکند [امام خمینی را بپذیرد] اما این امکان هم وجود دارد که یک کشور غربی که تعداد قابل توجهی از پناهندگان غیر فعال ایرانی را پذیرفته چنین کاری انجام دهد. با این حال اگر دولت ایران مشخص نماید که حضور مستمر [آیت‌الله] خمینی در نجف برای روابط ایران و عراق به جای مضر بودن نسبتا مفید خواهد بود حدس می‌زنیم که رژیم بغداد نیز خطر نگه‌داری وی در اینجا را بپذیرد و اقدامات لازم برای مراقبت از اعمال وی را اتخاذ نماید. با توجه به اینکه انجام مراقبت­‌های خوب در زمره امور جاری دستگاه امنیتی عراق نمی­‌باشد ولی ما تصور می‌کنیم که آنها در مورد حد قابل قبول اعمال کنترل بر مراجعات [آیت‌­الله] خمینی و آزادی عمل وی به دیدگاه­‌های ایرانیان توجه خواهند داشت.»

در 12 مهر دفتر حافظ منافع آمریکا در بغداد گزارش داد: «تصمیم دولت عراق در رابطه با حضور [امام] خمینی در این کشور با توجه به چند نکته از جمله تمایل داشتن به حفظ روابط حسنه با ایران اتخاذ خواهد شد... تمایل عراق برای حفظ آتش بس با همسایه بزرگ­تر خود انگیزه اصلی اعمال محدودیت‌­های شدید بر فعالیت­‌های [آیت‌­الله] خمینی می‌­باشد.»


نتیجه: اعتراف به اشتباه بزرگ

صبحگاه 13 مهرماه 1357 حضرت امام به همراه جمعی از یاران خویش بغداد را به سوی پاریس ترک کردند. ایشان در روز 14 مهر وارد پاریس شدند. حضور ایشان در پاریس، نهضت اسلامی را در کانون توجه قرار داد. این همان موضوعی است که سفیر آمریکا در ایران نسبت به آن اظهار نگرانی کرد. سولیوان در خاطرات خود نوشت: «با تصمیم و درخواست شریف امامی، عراقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها آیتالله خمینی را از کشورشان اخراج كردند كه نتایج عکس انتظارات حکومت ایران را داشت. آیتالله خمینی كه با گذرنامه ایرانی مسافرت‌‌‌ میكرد مانند سایر اتباع ایرانی كه بدون ویزای ورود به فرانسه وارد آن كشور‌‌‌ میشدند، بدون برخورد با مشكلی وارد فرانسه شد و در ویلای كوچكی در حومه پاریس اقامت گزید. علاوه بر شاگردان و مشاوران آیتالله كه از عراق آمده بودند، گروهی از مخالفان شاه كه در آمریكا و نقاط دیگر جهان فعالیت‌‌‌ میكردند به دور او جمع شدند و از ایران هم گروه گروه برای دیدار وی رهسپار پاریس شدند. برعكس تصورات شریف امامی كه‌‌‌ میگفت آیتالله خمینی در پاریس به كلی فراموش خواهد شد، آیتالله در مركز توجه مطبوعات و محافل سیاسی جهان و در دسترس تلویزیون‌‌‌‌‌‌‌‌های دنیا قرار گرفت. چهرهی عجیب و استثنائی این مرد روحانی كه در زیر درختی در حومه پاریس نشسته و از هزاران كیلومتر دورتر با سخنان آتشین خود بر ضد شاه انقلابی را رهبری‌‌‌ میكرد توجه همه جهانیان را به خود جلب كرده بود.»

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات