گذری بر حیات سیاسی آیتالله سید روحالله خاتمی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیتالله سید روحالله خاتمی در سال 1284 ش
در شهرستان اردكان از توابع استان یزد چشم به جهان گشود. پدرش سید محمدرضا
خاتمی از علمای بانفوذ اردكان بود. وی از طرف مادر نیز در سلك روحانیت قرار
داشت. نام اصلی وی محمد و لقبش «روحالله» بود، ولی چون از ابتدا روحالله
نامیده میشد، در شناسنامه نیز روحالله درج شد. از آنجا كه وی در خانوادهای
روحانی و مذهبی به دنیا آمده بود، بلافاصله آموختن دروس مذهبی را شروع
كرد.
وی
در مكتب و تا سن سیزده سالگی فارسی و عربی را همراه مقدمات علوم دینی فراگرفت.
پس از تعلیمات مقدماتی، حوزه اصفهان را جهت ادامه تحصیل انتخاب كرده و
به آن شهر سفر نمود. در اصفهان از محضر اساتید گرانقدری چون حاج میرزا علی
آقای شیرازی، شیخ محمد خراسانی، آقا سید محمد نجفآبادی، آقا سید علی نجفآبادی،
حاجآقا رحیم ارباب، استاد جلال همایی و آخوند ملا عبدالكریم گزی بهرههای
فراوانی برد و دروس فقه، اصول، كلام، فلسفه، منطق و خارج فقه و مكاسب را
نزد آنان آموخت؛ به طوری كه پس از چند سال در آنها متبحر و استاد گردید و
بعدها به تدریس این دورس همت گماشت.
آیتالله خاتمی پس از دوازده سال سكونت در
اصفهان و استفاده از محضر استادان گرانقدر حوزه علمیه این شهر راهی زادگاه
خود شد. وی در نظر داشت به نجف سفر كرده و در آنجا ادامه تحصیل دهد، ولی
چون مرزها بسته شده بود و امكانات لازم فراهم نبود، در اردكان اقامت گزید
و فعالیت علمی و فرهنگی خویش را با تدریس فقه و اصول و همچنین برپایی
مجالس وعظ و تبلیغ در مساجد آغاز نمود.
پس از جنگ جهانی دوم و به وجود آمدن فضای
نسبتاً باز سیاسی، وی همراه عدهای دیگر از روحانیون، یكی از مدارس اردكان
را ترمیم كرده و آن را به حوزه علمیه تبدیل نمود. در همین مكان آیتالله
خاتمی به تدریس علوم دینی پرداخت و شاگردان بسیاری تربیت كرد و به حوزه
علمیه قم روانه ساخت. وی كه سخت نگران وضع علمی و موجودیت نهاد روحانیت
بود و خطرهای فرا روی این نهاد را ملاحظه میكرد، در محدوده شهرستان كوچك
اردكان، علاوه بر اینكه كار سخت ارشاد عموم مردم را بر عهده گرفته بود، به
بازسازی و فعال كردن مدرسه و حوزه علمیه اردكان همت گماشت تا زمینه بیشتری
را برای جذب استعدادهای جوان به علوم و معارف دینی فراهم سازد.
آیتالله خاتمی فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی
خود را بلافاصله پس از اتمام تحصیلات و بازگشت به اردكان آغاز نمود. در بدو
ورود با برگزاری مجالس وعظ و ارشاد به راهنمایی مردم پرداخت و با بازسازی
مدرسه و تبدیل آن به حوزه علمیه فعالیت علنی خود را شروع كرد. جلسات دینی
و معارف اسلامی او تا سال 1342 فعال بود؛ تا اینكه در این تاریخ به عنوان
رابط مردم و امام فعالیت سیاسی خود را گسترش داد. وی همراه یاران خود
اعلامیههایی را كه از طرف امام میآمد در میان مردم پخش میكردند.
با
توجه به اینكه در شهرستان اردكان سازمان امنیت (ساواك) خیلی فعال نبود،
كار تبلیغات سیاسی و پخش اعلامیهها و آگاهسازی مردم به راحتی صورت میگرفت؛
بدین وسیله ارتباط او با سایر نقاط ایران و روحانیون به صورت مستمر برقرار
بود. وی با آیتالله صدوقی ارتباط دائمی داشت و با همكاری یكدیگر قیام 15
خرداد و وقایع بعدی را در استان یزد پیگیری میكردند. در اثر فعالیت مداوم او
و برخورداری از بینش سیاسی بالا، روز به روز بر نفوذ وی افزوده گشت. در همین
زمان ساواك، میزان نفوذ وی در اردكان را خوب ارزیابی میكند.
این
گسترش، نفوذ ساواك را نگران كرده و باعث پیگیری مسئله شد. با دستور ساواك،
مأموران شهربانی ملزم میشوند تا درباره فعالیتهای آیتالله خاتمی با
استفاده از كلیه امكانات موجود مراقبت دقیق را به عمل آورده، وی را زیر
نظر داشته باشند. با این حال، هیچ یك از این ترفندها كارساز نشده و آیتالله
خاتمی همچنان فعالیت سیاسی خود را ادامه داد. وی در هیچ یك از جشنها و
مراسمی كه دولت برگزار میكرد حاضر نمیشد و به این ترتیب مخالفت علنی خود
را با رژیم خودكامه طاغوت برملا ساخت. این امر به نوبه خود خشم مقامات
محلی و دولتی را برانگیخته و وی را بیشتر تحت فشار قرار میدادند.
طبق
یكی از اسناد، بخشدار اردكان طی نامهای به فرماندار یزد، اعلام میكند كه آیتالله
خاتمی در مراسم و نیایشهایی كه از طرف دولت برگزار میشود شركت نمیكند.
به این ترتیب فعالیت سیاسی آیتالله خاتمی تا دوران انقلاب ادامه پیدا میكند.
در طول سالهای 42 تا 57 وی ارتباط خود را با امام خمینی حفظ كرده و بهصورت
مستقیم در جریان حوادث قرار داشت. در این زمان اطلاع از اخبار ایران و
جهان از طریق رسانههای گروهی، كه برای عدهای كاری عبث و بیهوده تلقی میشد،
برای وی یك فرض واجب بود. همین مسئله موجب گردید كه دید وسیع سیاسی و
روشن اندیشی وی كماكان حفظ شده و تقویت گردد.
آیتالله خاتمی به همراه آیتالله صدوقی و
جمعی دیگر از علما، اعلامیهای را به مناسبت فاجعه كشتار مردم اصفهان و شیراز
و سایر شهدای ایران صادر كردند. در كنار آن، بسیج نیروهای انقلابی و
سازماندهی او در استان یزد و اردكان نیز از جمله اقدامات دیگر آیتالله خاتمی
بود. وی هیچ گاه صحنه و پایگاه وعظ و سخنرانی را ترك نكرد و به طور مرتب
در مسجد جامع اردكان به سخنرانی علیه رژیم میپرداخت. در یكی از این جلسات
با حضور سه هزار نفر از مردم اردكان، آیتالله خاتمی بالای منبر رفت و ضمن
حمایت از امام خمینی به شاه حمله كرده و رژیم وی را فاسد نامید و تصریح
كرد كه این نوع حكومت مورد قبول ما شیعیان نیست. همچنین به مناسبت چهلم
كشتهشدگان تهران، مجلسی توسط آیتالله خاتمی برگزار شد كه پس از آن مردم
به خیابانها ریخته و شعارهایی را بر علیه رژیم بر دیوارها نوشتند.
در
بین سالهای 1353ـ 1357 كه عدهای از مبارزین ضدرژیم در منطقه میبد، انارك
و نائین به صورت تبعیدی زندگی میكردند و هیچ كس جرأت نمیكرد به آنان
نزدیك شود، آیتالله خاتمی بدون هیچ واهمهای چندین بار از این افراد دیدار
كرد و به آنان روحیه داد. از جمله تبعیدشدگان به منطقه مذكور میتوان به
آیتالله پسندیده اشاره كرد كه آیتالله صدوقی و خاتمی به دیدار او رفتند و از
وی دلجویی كردند. علاوه بر آن، به دیدار دیگر تبعیدیان چون مقام معظم
رهبری در دوران تبعید در ایرانشهر رفتند.
بعد
از پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله خاتمی از سوی امام به امامت جمعه
شهرستان اردكان منصوب شد. وی در این سنگر نیز فعالیتهای خود را ادامه داده
و بدون اینكه در كارهای اجرایی دخالت مستقیم و غیرمستقیم نماید، به ارشاد
مسئولین و نهادهای دولتی میپرداخت. با شروع جنگ وی چندین بار به جبههها
رفته و به بسیجیان روحیه دادند. پس از شهادت آیتالله صدوقی، وی با حكم
امام، امامت جمعه شهر یزد و سمت نمایندگی امام در استان را برعهده گرفت.
آیتالله خاتمی نسبت به امام دید وسیعی داشت و عشق و علاقه وی نسبت به
امام در حدی بود كه از امام به عنوان «مراد» خودش نام میبرند.
آیتالله خاتمی در اثر بیماری در سال 1367 و در سن 84 سالگی دار فانی را وداع گفت و به ملكوت اعلی پیوست. پس از تشییع پیكر پاك آن مرحوم در یزد، جنازه وی را با آمبولانس ـ در حالی كه هزاران دستگاه اتومبیل آن را مشایعت میكردند ـ به اردكان، زادگاهش منتقل كردند. در فاصله شصت كیلومتری جاده یزد ـ اردكان نیز مردم عزادار مناطق اشكذر و میبد و روستاهای اطراف با اجتماع در كنار جاده، غم و اندوه خود را ابراز داشتند. پیكر وی در اردكان از مقابل فرمانداری این شهر با مشایعت انبوه مردم، تشییع و به خاك سپرده شد.
پینوشت
کتاب
«فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی»؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی.