راهبردهای مبارزاتی آیت‌الله قاضی طباطبایی علیه رژیم پهلوی

آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی از روحانیون مبارز نهضت امام خمینی است که توانست با ساماندهی مبارزات مردم آذربایجان کارنامه درخشانی در مبارزه علیه رژیم پهلوی از خود برجای بگذارد. بنابر اسناد ساواک بیشتر مخالفت‌ها، اعتراض‌ها، تکثیر اعلامیه‌ها، راه‌پیمایی‌ها، تعطیلی بازار و نیز اعتصابات رو به رشد تبریز در مسیری حرکت می‌کند که ابتدای آن به آیت‌الله قاضی وصل می‌شود. همچنین ساواک در مورد فعالیت‌های مبارزاتی وی می‌نویسد: در ظاهر نماینده شریعتمداری اما در باطن طرفدار خمینی است و تمامی وقایع تبریز با هماهنگی وی انجام می‌شود.
شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۰

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی امین خدابخشی؛ آیت‌الله محمدعلی قاضی طباطبایی یکی از نام‌آشناترین شخصیت‌های مبارز تاریخ معاصر است که با شروع نهضت امام خمینی به صف مبارزین پیوست. از مهمترین فعالیت‌های مبارزاتی وی، ساماندهی مبارزات مردم آذربایجان علیه رژیم پهلوی بود. شهرت او در مبارزه باعث شد لقب «خمینی آذربایجان» را به خود اختصاص دهد. در این یادداشت برخی از راهبردهای مبارزاتی آیت‌الله قاضی طباطبایی علیه رژیم پهلوی مورد بررسی قرار می‌گیرد.


توزیع اعلامیه‌های امام خمینی

پخش و توزیع اعلامیه‌های امام خمینی یکی از راهبردهای مبارزاتی آیت‌الله قاضی علیه رژیم پهلوی به شمار می‌آید. حاج كريم غفران‌نيا از بازاريان فعال تبريز در مورد توزیع اعلامیه‌های امام خمینی در خصوص لایحه‌انجمن‌های ایالتی و ولایتی توسط آیت‌الله قاضی می‌گوید: تعدادى از اين اعلاميهها كه به يكى از روحانيون محافظه كار تحويل داده شده بود توزيع نگرديد، امّا آن قسمتى كه تحويل آقاى قاضى شده بود در سطح شهر پخش شد.

ساواک نیز در گزارشی در مورد توزیع اعلامیه توسط آیت‌الله قاضی می‌نویسد: «... آقاى ميرزا محمدعلى قاضى طباطبايى فعلا در بين روحانيون تبريز تنها شخصى است كه با آوردن اعلاميه‌هاى منتشره از طرف روحانيون تهران و قم و نجف به تبريز و پخش محرمانه آن به‌وسيله ايادى خود، موجبات ناراحتى را فراهم نموده‌است...» [1]

سید محمد الهی در همین رابطه می‌گوید: كيفيت توزيع اين طور بود كه يك عده از بچه‌هاى متعهد و مؤمن شهر را بين خودشان تقسيم كرده بودند. هر كدام در منطقه خاص خودش اعلاميهها را توزيع مىكرد. از درخانهها مىانداختند تو و همچنين به ديوار مىچسباندند و به دكان‌ها مىدادند. يك عده هم در ارتباط با شهرهاى ديگر بودند. اينها هم وقتى اعلاميه آماده مىشد، مىآمدند سهم خود را مىگرفتند و مىبردند. توزيع‌كنندگان اعلاميه در شهر اكثرا دوچرخه داشتند. به همين جهت آن موقع مشهور بودند به «دوچرخه سواران قاضى». بر اساس اسناد ساواک، سخنرانی‌ها و اعلامیه‌های امام در نجف به تبریز منتقل و توسط ایشان تکثیر و در میان مردم منتشر می‌شد.[2]


طرح مرجعيت امام خمينی در آذربايجان

تبلیغ مرجعیت بلامنازع امام خمینی بعد از رحلت آیت‌الله حکیم از دیگر راهبردهای مبارازاتی آیت‌الله قاضی طباطبایی علیه رژیم پهلوی بود. آیت‌الله قاضی برای اینکه ذهن‌ها را متوجه مرجعیت امام کند، در همان ابتدا پیام تسلیتی خدمت امام خمینی مخابره کرد. علاوه بر این وی در مجالس خصوصى خود به تبلیغ مرجعیت امام پرداخت.

عامل نفوذی ساواک در گزاشی با اشاره به برگزاری جلسه روضه «در منزل آقای محمدعلی قاضی طباطبایی» می‌نویسد: «حاج‌يدالله حكم‌آبادى كه بازارى مى‌باشد، از آقاى ميرزامحمدعلى طباطبايى قاضى سؤال نمود: بعد از آقاى حكيم مرجع جامع‌الشرايط كيست تا اشخاص مؤمن به آن تقليد نمايند؟ نامبرده اظهار داشت:.. جهت رهبرى روحانيت و اداره امور اسلام و مسلمين، آقاى خمينى مُدبّر[تر] و شايسته‌تر است و روحانيون واقعى در همه جا مخصوصآ در حوزه‌هاى علميه قم، مشهد و تهران، غير از تبليغ، حتى از علماى شهرستان‌ها اظهارنظرى خواسته بودند. اكثر روحانيون (غير از جيره‌خواران روحانى مآب) تصميم خود را گرفته‌اند و صريحا نظريه و علاقه‌مندى خود و مؤمنان واقعى را به آيت‌الله خمينى، به اطلاع حضرات رسانيده‌اند.» [3]

همچنین يكى از عوامل ساواك كه توانسته بود خود را به آيت‌الله قاضى نزديك كند، درگزارشی در مورد تبلیغ مرجیعت امام می‌نویسد: «در جلسه ملاقات ديگرى دو جلد كتاب نو به نام «رساله توضيح المسائل، با فتواى روح الله الموسوى الخمينى» جهت مطالعه در اختيار عامل مى‌گذارد.»[4]

حجت‌الاسلام سيدمحمدتقى قاضى طباطبايى نیز در مورد تبلیغ مرجعیت امام خمینی توسط آیت‌الله قاضی می‌گوید: نظر به اينكه ايشان از سوى بسيارى از مراجع وكالت‌تامه و اجازه روايت و اجتهاد داشت، از عراق ـ كه برخى از مراجع تقليد شيعه در آنجا ساكن بودند ـ رساله‌هاى ايشان به آيت‌الله قاضى، جهت توزيع ميان مقلدان ارسال مى‌شد. در نجف صفحه اول رساله‌هاى علميه به نام يكى از مراجع چاپ مى‌شد ولى در اصل، رساله امام بود. پس از تحويل توسط ايشان در تبريز، به كسانى كه لازم بود، رساله حضرت امام(ره) داده شود، صفحه اول جدا مى‌شد و صفحه‌اى كه مهر و امضاى امام روى آن بود چسبانده و تحويل آن فرد مورد نظر مى‌شد.


ارتباط با دانشجويان

از دیگر روش‌های مبارزاتی آیت‌الله قاضی طباطبایی پیوند دادن دانشجویان با نهضت امام خمینی بود. گزارشگر ساواک در گزارشی با اشاره به فعالیت‌های آیت‌الله قاضی در این زمینه می‌نویسد: «گاهى اوقات ضمن تماسهاى تلفنى و تعيين وقت و محل، جلساتى در منازل خود تشكيل ]داده[ و با استفاده از پسران و دوستان و آشنايان خويش، براى نفوذ در دانشگاه تبريز و فرهنگيان، فعاليت مى‌نمايند.»[5]

يكى از دانشجويانی که در آن ایام با آیت‌الله قاضی در ارتباط بود در این باره مى‌گويد: «]در[ تبريز ارتباط بسيار حساب شده‌اى بين دانشگاه و جناب شهيد آيت‌الله قاضى‌طباطبايى وجود داشت ]چراكه[ ايشان خيلى منبع خير بود. آن وقت چون ايشان سياسى بود، قاضى طباطبايى سياسى بود، بچه‌هاى مذهبي كه مى‌خواستند ارتباط برقرار بكنند، حتمآ تحت ديد ساواك قرار مى‌گرفتند. براى برقرارى ارتباط يك دفعه بهانه مى‌تراشيدند كه حالا براى ]فلان[ سؤالى رفتم... كه البته سؤال شرعى را بهانه مى‌كردند...»

آقاى مصطفى ايزدى از دانشجويان همان ايام نیز در این رابطه مى‌گويد: «ما با روحاني‌ای كه در تبريز بود و با او رفت و آمد مى‌كرديم، همين مرحوم شهيد قاضى‌طباطبايى بود. پيش او مى‌رفتيم و در مسجد و خانه‌اش صحبت مى‌كرديم... آقاى قاضى هم به دانشجويان خيلى محبت و علاقه داشت...»


کمک مالی به انقلابیون

کمک به انقلابیون از دیگر شیوه‌های مبارزاتی آیت‌الله قاضی در مبارزه علیه رژیم بود. یکی از مهم‌ترین اقدامات در این زمینه تشکیل صندوقى به نام «مجاهدين اسلام» بود که بنابر گزارش ساواک «عده‌اى از تجار تبريزى بازار تهران، از چندى پيش مبادرت به تشكيل صندوقى به نام مجاهدين اسلام نموده و وجوه جمع‌آورى شده را جهت شخصى به نام قاضى طباطبايى ارسال مى‌دارند. با توجه به اينكه به ظن قوى فرد مورد نظر همان محمدعلى قاضى طباطبايى بوده، احتمال دارد وجوه مورد بحث به مصرف تأمين مالى عناصر خرابكار و يا ساير مصارف برسد...»[6]

ساواک در گزارش دیگری به کمک آیت‌الله قاضی به خانواده زندانیان سیاسی اشاره می‌کند و می‌نویسد: «بنا به دستور سيدمحمدعلى طباطبايى، مبلغى قريب به پنجاه هزار ريال از بازاريان تبريز جمع‌آورى و در اختيار خانواده جواد پاشك ـ كه به اتهام نگهدارى كتب مضره دستگير و زندانى شده ـ گذارده شده است»[7]

ساواک در گزارشی دیگر به تاریخ 27 آذر 1357به حمایت مالی آیت‌الله قاضی از اعتصابیون اشاره می‌کند و می‌نویسد: «برابر اطلاع موثق آقای قاضی طباطبایی مقدار قابل توجهی پول جهت کارگران اعتصابی کارخانجات ماشین‌سازی و تراکتورسازی به حساب کارگران در بانک بازرگانی واریز و اعتصابیون از آن‌ها استفاده می‌نمایند.»

علاوه بر این عموم كسانى كه در اين جریان نهضت ضرر مالى مىديدند، مورد حمايت مالى قرار مىگرفتند. در گزارشی آمده است: «نامبرده بالا بين طبقات پايين بازار، مبالغى به عنوان تأمين ضرر و زيان بسته شدن بازار توزيع مىنمايد.»[8]


افشاگری علیه رژیم

افشاگری علیه رژیم از دیگر راهبردهای مبارزاتی آیت‌الله قاضی طباطبایی محسوب می‌شود. به عنوان نمونه وی در سخنرانی 24 مهر 1342 در مسجد شعبان به روش ریاکانه رژیم پهلوی در زمینه عمل به قانون اساسی حمله می‌کند و اظهار می‌دارد: «... راديو ايران هر روز از قانون اساسى دم مى‌زند ولى عملى در بين نيست. مگر قانون اساسى گفته است كه مراجع تقليد را زندانى كنيد؟ چرا آقاى خمينى تاكنون در زندان به سر مى‌برد؟ اى حكومت جبار بدانيد كه اگر آيت‌الله خمينى را از زندان آزاد نكنيد مسلمانان ايران دنيا را به هم خواهند زد و هر چه از دستشان بيايد خواهد نمود...»[9]

همچنین سرسپردگی محمدرضا پهلوی در مقابل امریکا از دیگر موضوعاتی است که آیت‌الله قاضی طباطبایی همواره علیه آن دست به افشاری می‌زد. در يكى از گزارش‌هاى مأمورين آمده‌است: «آقاى قاضى طباطبايى در سخنان خود علنا اظهار نموده ‌است اين حكومت (بخصوص اعلىحضرت همايونى) را نوكر آمريكا خطاب نموده و علنا گفته است هر كارى كه عليه ملت (بخصوص روحانيت) از طرف حكومت اجرا مى‌شود، به دستور آمريكايي‌ها انجام مى‌گردد...»[10]

گزارش دیگری از ساواک از حمله مستقیم آیت‌الله قاضی به محمدرضا پهلوی اشاره می‌کند و می‌نویسد: «محمدعلى قاضى طباطبايى در مسجد شعبان تبريز مردم را علنا عليه مقدسات ملى و ميهنى تحريك می‌نمايد؛ به طورى كه در مورخه 24/9/57 به حاضرين اظهار مىداشت: هركس جاويد كد 66 ]شاه[ بگويد بايست دهانش را ببنديد».[11]


دعوت از وعاظ انقلابى به تبريز

آیت‌الله قاضی برای تبیین مبارزه، وعاظ انقلابی را به تبریز دعوت می‌کرد. حجت‌الاسلام علی خاتمی با اشاره به این راهبرد مبارزاتی آیت‌الله قاضی می‌گوید: «مرحوم آيتالله پسنديده در بيت امام، ستادى را تشكيل داده بودند (آن وقت معروف به ستاد امام بود.) شهيد قاضى طباطبايى توسط آيتالله بنىفضل، از آيتالله پسنديده چندنفر براى كمك خواسته بود.»

حجتالاسلام عبايى نیز در اين زمينه مىگويد: «در خود آذربايجان (در تبريز) در زمان كوران انقلاب و در زمان مرحوم آيتالله قاضى، به دعوت ايشان مدتى آنجا سخنرانى كردم كه مىگفتند: در تكوين مردم تبريز مؤثر بوده...»

حجتالاسلام عبدالحميد معاديخواه نيز با اشاره به دعوت آیت‌الله قاضی از وعاظ انقلابی مىگويد : «آقاى بنىفضل ... آمد و گفت كه آقاى قاضى شما را دعوت كرده براى تبريز. از عيد غدير تا عاشورا. گفتم حالا تازه آمديم قم و حالا يك چند روزى مىخواهم. گفتند: نه ديگر چارهاى نيست و كسى نيست برود تبريز. گفتم: خيلى خوب حركت كرديم به سمت آذربايجان. آن روزها جوّسازى عليه آقاى قاضى در تبريز شديد بود.»


مردمی کردن مبارزه

مردمی کردن مبارزه از دیگر راهبردهای مبارزاتی آیت‌الله قاضی علیه رژیم پهلوی به حساب می‌آید. چناچنه از گزارش‌های ساواک برمی‌آید، ‌آیت‌الله قاضی از همان آغاز مبارزه از مردم خواست با تعطیل کردن کسب و کار، علیه رژیم موضع‌گیری کنند. ساواک در ماجرای انجمن‌های ایالتی و ولایتی می‌نویسد: «تا كنون سه مرتبه به اتهام تندروى در منابر و مخالفت با لوايح مصوب و تحريك مردم به بستن بازار و غيره دستگير و به مركز اعزام» گردیده است.[12]

بر اساس اسناد در مبارزه علما و روحانیون علیه انتخابات بیست‌ویکمین دوره مجلس شورای ملی، آیت‌الله قاضی دستور داد كه اصناف تبريز هر كدام به طور جداگانه و بهوسيله اعلاميه مخالفت خود را با انتخابات اعلام كنند. در پى آن از سوى رانندگان، ورزشكاران، اصناف بازار و خياطان تبريز اعلاميههايى در خيابان‌ها و بازار چسبانده شد.

در خصوص خط دهى به بانوان، جهت انجام راهپيمايى، در يكى از شنودهاى ساواك از تلفن وى، آمدهاست: «زن ناشناس به قاضى اظهار داشت: اجازه بدهيد ما هم به طور دستهجمعى بيرون بياييم...» آیت‌الله قاضى در پاسخ اظهار مىدارد: «مثل زن‌هاى زنجان بيرون بياييد و هر چه دلتان مىخواهد بگوييد: چرا فرزندان ما را بىخود مىكشيد؟ زن ناشناس اظهار مىدارد: كجا جمع بشويم؟ قاضى متذكر شد: هر كجا دلتان مىخواهد اجتماع نماييد».[13]

ساواک در جریان وقایع تبریز به این تحلیل رسیده بود که بیشتر مخالفت‌ها، اعتراض‌ها، تکثیر اعلامیه‌ها، راه‌پیمایی‌ها، تعطیلی بازار و نیز اعتصابات رو به رشد تبریز در مسیری حرکت می‌کند که ابتدای آن به آیت‌الله قاضی وصل می‌شود.[14]

علاوه بر این آیت‌الله قاضی طباطبایی در طول دوران مبارزه، با سخنرانی‌های کوبنده، حضور مستقیم در راهپیمایی‌های مردمی، صدور اعلامیه‌های انقلابی، تحریم جشن‌های شاهنشاهی، افشاگری علیه امریکا و رژیم صهیونیستی، برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای نهضت و... به ساماندهی مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی پرداخت.


پی‌نوشت‌ها:

1- ياران امام به روايت اسناد ساواك شهيد، آيت‌الله‌محمدعلى قاضى طباطبايى، (جلوه محراب)، تهران، وزارت اطلاعات 1378،جلوه محراب ص 27.

2- پیشین، ص 217

3- جلوه محراب، صص 367ـ366.

4- پرونده آیت‌الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی، کد 755 ج دوازدهم، صص 44ـ43. (س ش 52).

5- همان پرونده ج دهم، ص 71 (س ش 112).

6- جلوه محراب، ص 380. همچنین ن.ک. زندگی و مبارزات شهید آیت الله قاضی طباطبائی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

7- جلوه محراب، ص 364.

8- همان پرونده، ج شانزدهم، ص 8 و 7.

9- همان پرونده، ج دوم، ص 9.

10- همان پرونده، ج دوم، ص 14، (س ش 21).

11- همان پرونده، ج شانزدهم، ص 74. (س ش 84).

12- پرونده روحانيون افراطى، ج سوم، كد 3/12171، ش ب 231، ص 8. (س ش 14).

13- جلوه محراب، ص 474.

14- بهبودی، هدایت الله، تبریز در انقلاب، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، موسسه چاپ و نشر عروج، 1383، ص 442


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات