نشست نقد و بررسی کتاب «حاج اسماعیل» برگزار شد
به گزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در آستانه سالروز شهادت شهید حاج اسماعیل رضایی، نشست نقد و بررسی کتاب «حاج اسماعیل (زندگینامه شهید حاج اسماعیل رضایی)» با حضور عزتالله مطهری از مبارزان باسابقه نهضت اسلامی، قاسم تبریزی نویسنده و تاریخنگار، علیاکبر رضایی فرزند شهید حاج اسماعیل رضایی و محمد جعفربگلو نویسنده کتاب در خبرگزاری مهر برگزار شد.
در ابتدای این نشست، عزتشاهی در پاسخ به این سوال که چرا در حوزه رجالشناسی انقلاب ضعف پژوهشی داریم؟ گفت: یکی از دلایل این است که در ایران گروههای سیاسی و مبارزاتی به صورت منسجم و دائمی عمل نمیکردند. به خاطر خفقان عجیب و وحشتناکی که در دوره پهلوی وجود داشت، گروهها همیشه متفرق بودند و بسیاری از مبارزان نیز همدیگر را قبول نداشتند. نکته دیگر این است که اکثر گروهها پس از دستگیری اعضایمؤثر، منقرض میشدند و گروه بعدی هم که روی کار میآمد، با مبارزان گروه قبل کاری نداشت و مشی آنها را ادامه نمیداد. همچنینمنیتهم زیاد بود و بسیاری از اشخاص صرفاً خود و حزب و گروهشان را قبول داشتند. به همین دلیل هیچگاه اشخاص از اعضای گروهها و جریانهای دیگر دفاع نمیکردند. این میان هیچتاریخنگارو تاریخنویسی هم نبود که بیاید و کار گروهها را بررسی کند.
سپس قاسم تبریزی در پاسخ به همین سوال، با اشاره به اهمیت رجالشناسی در اسلام گفت: از قرن یازدهم به بعدمتأسفانهتاریخ در حوزههای علم ضعیف شد و علم رجال و درایه فقط به محدثین اختصاص پیدا کرد. بنابراین ما یک دوره تنزل یا رکود علم تاریخ را در حوزههای علمیه داشتیم و این معضل تا قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم ادامه پیدا میکند.
این نویسنده و محقق تاریخ ادامه داد: از دوران مشروطه به بعد، به دلیل استبداد و اختناق امکان کار برای علمای ما پیدا نشد. دوره پهلوی این اختناق ابعاد وسیعتری پیدا کرد. در فاصله مشروطه تا پیروزی انقلاب علما متوجه ضرورت رجالنویسی شدند، اما امکان انتشار پیدا نمیکردند. تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی و توجهی که امام خمینی به تاریخ وتاریخنگاریداشت، فرصتی برای این مهم پیش آمد.
تبریزی درباره شخصیت حاج اسماعیل رضایی به مثابه یک الگو گفت: شهید حاج اسماعیل رضایی توانست در فشار شدید فقر با توکل بر خدا شخصیت خود را حفظ کرده و با توسل به حق، زندگی را آغاز کند. زمانی که میخواستند حاج اسماعیل رضایی را اعدام کنند، کاغذ و قلمی خواست تاوصیتنامهاشرا بنویسد. میزان بدهکاریها و طلبهایش را نوشت. ساعاتی قبل از اعدام، ذهنش آنقدر آزاد بود که مفصل وصیتنامه را نوشت. آدم در ترس و وحشت ذهنش کار نمیکند. مضافاً این را میداند که فردای قیامت هم باید پاسخگو باشد. بنابراین تجلی ایمان و معرفت را میتوان در شب پیش از اعدام حاج اسماعیل دید.
عزتشاهی نیز درباره حاج اسماعیل و طیب گفت: شهید حاج اسماعیل رضایی و شهیدطیب حاجرضایی، کارشان در حد اعدام نبود. نه تروری داشتند و نه اسلحهای و نه آدم کشته بودند و نه مخالفت علنی با شاه داشتند. میتوان گفت که ارزش اعدام این دو شخصیت بسیار بیشتر از ارزش اعدام دیگران بود، چرا که دیگران برای کار کرده اعدام شدند، اما این دو برای کار نکرده پای جوخه رفتند.
این مبارز با سابقه ادامه داد: رژیم میخواست شرایطی فراهم کند تا از حرفها و سخنان شهید حاج اسماعیل و شهیدطیب علیه امام استفاده کنند. دستگاه پهلوی میخواست در بازجوییها از این دو، نوشته و اعترافی بگیرد مبنی بر اینکه ما از آیتالله خمینی پول گرفتیم و این بلوا را راه انداختیم. هدف این بود که بر اساس سخنان این دو اتهامی به امام وارد کنند که او برای بلوا به این دو پول داده و خود حضرت امام پولها را از جمال عبدالناصر گرفته است. اما حاج اسماعیل وطیب به خاطر اینکه حاضر نشدند اتهامی بیپایه و اساس به امام خمینی وارد آید، اعدام شدند.
علی اکبر رضایی فرزند شهید حاج اسماعیل رضایی نیز که در این جلسه حضور داشت گفت: پدرم از مرتبطین با بیت حضرت امام بودند و همیشه وجوهات را از میدان میوه و تره بار جمعآوریکرده و خدمت ایشان میبردند. هر شب جمعه پدرم با شریک خود یعنی حاج علی برقی به قم رفته و خدمت حضرت امام(ره) میرسیدند. وقتی پدر من را به دادگاه آوردند به او تفهیم کردند کهطیباعتراف کرده که شما از امام خمینی (ره) پول گرفتهاید. پدرم در جواب میگوید که: «من از حاج آقا روحالله پول گرفتهام؟ من همیشه به حاج آقا روحالله پول میدادم.»
در ادامه قاسم تبریزی، تاریخنگار و محقق درباره کتاب «حاج اسماعیل» گفت: ویژگی کتاب در مستند نوشته شدن آن است. فقط در صفحه ۱۲۲ کتاب درباره اخوان المسلمین حرفی زده شده و روایتی درج شده که بدون سند است. باقی مطالب کتاب سندهای مفصل کتبی و شفاهی دارد. پژوهشگر از اسناد تا جایی که توانسته و در اختیارش بوده استفاده کرده است. کتاب درباره شخصیتی است که به گواه خاص و عام منزه، متدین و سلیم النفس بود.
وی افزود: کتاب «حاج اسماعیل» از اصطلاحات و مفاهیم ثقیل مبراست، بنابراین فهمش برای نسل جدید به سادگی صورت میگیرد. قلم نویسنده هم توانمند است و به خوبی توانسته، مسیر اسلام و انقلاب اسلامی و راه امام را روشن کند. بسیاری از اشخاص بودند از جمله همین شهید طیب حاج رضایی که ابتدا اهل اسلام و دین نبوده و جاوید شاه میگفتند اما بعدها متحول شدند. این میان اما شهید حاج اسماعیل رضایی چهره خاصی به شمار میرفت. او از ابتدا اهل مطالعه و اهل منبر بود. او مقامات معنوی و درونی داشت.
تبریزی تصریح کرد: انقلاب اسلامی ایران را هیچ کسی، یا هیچ حزب و سازمان و جمعیتی نمیتواند بگوید که به تنهایی به سرانجامش رسانده است. همه مردم در پیروزی آن شرکت داشتند. پس ارائه این الگوها برای نسل امروز بسیار سازنده خواهد بود. یک تاجر امروزی با وجود این کتاب دیگر نمیتواند بگوید که من هیچ الگویی نداشتم. شهید حاج اسماعیل رضایی با وجود اینکه در نوجوانی در فقر بود، اما ثروت بسیاری کسب کرد و به این ثروت وابسته هم نشد. او میتوانست پیشنهاد ساواک را بپذیرد و خود را خلاص کند و بعد با ثروتش از مملکت خارج شود، اما اینکار را نکرد. به همین دلیل هم میگویم که این شهید میتواند الگویی برای همه طیفهای جامعه باشد.
سپس جعفربگلو نویسنده کتاب «حاج اسماعیل» درباره این شخصیت مبارز گفت: شهید حاج اسماعیل رضایی در دهه ۳۰ تحت رهبری آیتالله بروجردی با جریان بهائیت مبارزه میکرد. در جریان نهضت ملی شدن نفت نیز ایشان با آیتالله کاشانی مرتبط بود و در دهه ۴۰ نیز از چهرههای مؤثر در قیام ۱۵ خرداد است. با این اوصاف اما پیش از کتاب «حاج اسماعیل» درباره این شخصیت مبارز هیچ اثر پژوهشی منتشر نشده بود. به دلیل همین نداشتن پیشینه پژوهشی کار برای ما بسیار سخت شد.
وی افزود: یکی از ضعفهایی که ما در حوزه پژوهش داریم از کمبود اسناد ناشی شده است. شاید یکی از دلایل این نکته عدم همکاری مؤسسات سندی با همدیگر باشد. بسیار شاهد بودهایم که پژوهشگران برای دسترسی به اسناد با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند. درباره شهید حاج اسماعیل رضایی هم وضعیت همینگونه است. صرفاً در ذیل کتابی که مرکز بررسی اسناد تاریخی درباره طیب حاج رضایی منتشر کرده، چند سند هم درباره شهید حاج اسماعیل کار شده است. کتاب سندی مستقل درباره ایشان کار نشده است. ما سعی کردیم این ضعف و این سد مقابل نگارش کتاب را با استفاده از تاریخ شفاهی و خاطرات برطرف کنیم. در تاریخ معاصر ما شخصیت حاج اسماعیل رضایی مورد کم لطفی قرار گرفته است. در روند پژوهش این نکته را حس کردم و برایم بسیار آزاردهنده بود.
محمد آسیابانی کارشناس کتاب نیز با اشاره به کتاب «حاج اسماعیل» گفت: کاش چنین متنهایی در اختیار درامنویسان قرار بگیرد و آنها با نگارش فیلمنامه و نمایشنامه درباره این شخصیتها روند معرفیشان به عنوان یک الگو را تسریع ببخشند.
قاسم تبریزی در تائید این نکته گفت: اگر فیلمنامهنویسان دغدغه تاریخ و حقیقت را داشتهاند، شاید مهمترین نکتهای که باعث بروز این اشکالات میشود، نبودن منبع است. اما اکنون همین کتاب «حاج اسماعیل» ظرفیت این را دارد که بر مبنایش رمان یا فیلمنامه یا نمایشنامهای نوشته و کار شود. نویسنده چون تجربه کار تحقیقاتی را داشته در جمع آوری اسناد موفق بوده است و تلاش کرده تا متنی مستند ارائه کند، اما فیلمنامهنویس اینقدر به خود زحمت نمیدهد و سعی میکند تا با تخیلش همه کمبودهای اسنادی را بپوشاند.
منبع: خبرگزاری مهر