بررسی ارتباط شریعتمداری با رژیم پهلوی در قیام 29 بهمن مردم تبریز+ اسناد

به دنبال قیام 29 بهمن تبریز شریعتمداری در مصاحبه‌ها و دیدارهایش مردم را به سکوت و آرامش دعوت می‌کرد. وی ضمن صدور اعلامیه‌ای در بعد از ظهر روز 29 بهمن خواستار بازگشت مردم به خانه‌هایشان شد. این اعلامیه شریعتمداری چنان سازاشکارانه بود که ساواک نیز نهایت استفاده را از آن برد. به طوری که بلافاصله اعلامیه‌ مذکور را با تیراژ بالا تکثیر کرده و شب هنگام و بامداد روز 30 بهمن 56 در نقاط مختلف تبریز پخش و الصاق کرد.
جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۵

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ با بررسی‌های تاریخی می‌توان دریافت که مواجهه‌های مختلفی در برخورد با رژیم پهلوی توسط برخی روحانیون صورت گرفته است. از یک طرف عده‌ای همواره می‌خواهند قیام و جنبش‌های مردمی را عقیم کنند و با رژیم حاکم به توافق برسند و در سوی دیگر که غالب مبارزان نهضت اسلامی را تشکیل می‌دهد همواره به دنبال براندازی سلطنت و ظلم هستند. یکی از رخدادهایی که می‌توان این دوگانگی در برخورد با رژیم پهلوی و قیام‌های مردم را به وضوح مشاهده کرد٬ قیام 29 بهمن 1356 تبریز است.

***حضور مردم در مراسم چهلم شهدای قم به دعوت علما***


در جریان چهلمین روز شهدای قم، علمای تبریز طی اعلامه‌ای اعلامیه‌ای از مردم می‌خواهند تا به مناسبت این روز اجتماع کنند. این اعلامیه به امضای آیت‌الله قاضی و دیگر علمای تبریز از جمله: حضرات آیات و حجج اسلام سید حسن انگجی، غروی، میرزا کاظم دینوری، شیخ جواد سلطان القرا و جعفر اشراقی رسید.[1]

بررسی ارتباط شریعتمداری با رژیم پهلوی در قیام 29 بهمن مردم تبریز+ اسناد

سند اعلامیه علما


صبح روز شنبه 29 بهمن 56 مردم تبريز براي برگزاري مراسم به طرف بازار تبريز حركت مي كنند. عده‌اي از دانشجويان و مردم در مقابل مسجد "قزل‌لی" تجمع کردند و اعلاميه مراسم چهلم شهداي قم كه به در و ديوار زده شده بود را مطالعه مي‌كردند. مأمورين براي جلوگيري از تجمع و متفرق كردن آنها سر مي‌رسند و با لحني خشن، ضمن فحاشي به مردم و اهانت به حضرت امام خميني‌(ره) مردم را تهدید می‌کنند ولي مردم متفرق نمي‌شوند. مامورین اعلامیه‌ها را پاره می‌کنند و ضمن اهانت به مقدسات مردم با آنان درگیر می‌شوند و اين جرقه، قيام حماسی 29 بهمن مردم تبريز را بوجود می‌آورد.


برخی انقلاب مردم تبریز را از این جهت مهم می‌دانند که سرمشقی برای قیام مردم در دیگر شهرها شده و حلقه آغازین زنجیره اربعین شهدای انقلاب به شمار می‌رود. همچنین کثرت حضور مردم را از دیگر ویژگی‌های قیام مردم تبریز می‌دانند. آنچنان که یکی از افراد حاضر در قیام روایت می‌کند که: «من شاهد قیام مشروطیت و شیخ محمد خیابانی و ملی شدن نفت در دوران مصدق بودم ولی جنبش و قیام مردم تبریز را چنان عظیم‌تر ندیده بودم و برای گفته خود سه دلیل آورد: یکی این‌که در توده مردم خشم و غضب قهرآمیزی شعله می‌کشید. دیگر آن‌که زنان زیادی در این مبارزه شرکت داشتند و سوم آنکه شرکت وسیع جوانان و نوجوانان بسیار چشمگیر بود.»[2]


***تلاش شریعتمداری برای خاموش کردن قیام 29 بهمن ***


در این بین قیام 29 بهمن تبریز با واکنش‌های متفاوتی روبه‌رو شد. یکی از قابل توجه‌ترین واکنش‌ها نسبت به قیام مردم ایران بالاخص قیام تبریز، واکنش مراجع دینی به عنوان متولیان امور دینی مردم در استمرار یا خاموشی این قیام‌ها است. از جمله مراجعی که نسبت به قیام مردم تبریز واکنش نشان داد و خواستار آرامش مردم و نفی درگیری با مامورین دولتی بود آیت‌الله شریعتمداری است.


شریعتمداری در مصاحبه‌ها و دیدارهایش مردم را به سکوت و آرامش دعوت می‌کرد و ‌سعی می‌کرد ماجرا را به نفع خودش خاتمه دهد.[3] وی ضمن صدور اعلامیه‌ای در بعد از ظهر روز 29 بهمن مردم را دعوت به سکوت و آرامش کرده و خواستار بازگشت مردم به خانه‌هایشان شد. در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «هرگونه اظهار تشنج و تظاهرات زیان‌بار جایز نیست، لذا با تشکر از احساسات حقیقی مردم آذربایجان مخصوصا تبریز لازم است عموم مردم از این ساعت در منزل خود باشند و از فردا بازار را باز و مشغول زندگی آرام خود باشند.»[4]


*** بهره‌برداری ساواک از موضع شریعتمداری ***



این اعلامیه شریعتمداری باعث شد که ساواک نیز نهایت استفاده را از آن برد. به طوری که بلافاصله اعلامیه‌ مذکور را با تیراژ بالا تکثیر کرده و شب هنگام و بامداد روز 30 بهمن 56 در نقاط مختلف تبریز پخش و الصاق کرد.[5]

اقدامات شریعتمداری به این جا ختم نشد بلکه وی در روز 1 اسفند طی سخنانی در جمع طلاب آنان را به آرامش دعوت و تا حدودی تظاهرات مردم قم و تبریز را محکوم کرد و گفت: ما باید طوری مبارزه کنیم که نفعش بهتر از ضررش باشد.»


این‌گونه واکنش‌ها و موضع‌گیری‌های شریعتمداری باعث ناراحتی طلاب و روحانیون مبارز شد. آنچنان که مامور مخفی ساواک گزارش می‌دهد: «وقتی شریعتمداری مشغول سخنرانی بود و تظاهرکنندگان را ملامت می‌کرد، دیدم همه ناراحت هستند و چندیدن بار خواستند به او اعتراض کنند، ولی اطرافیان شریعتمداری آنان را امر به سکوت می‌کردند؛ حتی عده‌ای می‌خواستند به عنوان اعتراض از پای منبر بلند شوند و شریعتمداری هم دست و پایش را گم کرده و درست نتوانست صحبت کند.»[6]


بررسی ارتباط شریعتمداری با رژیم پهلوی در قیام 29 بهمن مردم تبریز+ اسناد



بررسی ارتباط شریعتمداری با رژیم پهلوی در قیام 29 بهمن مردم تبریز+ اسناد




***موضع سایر مراجع و علما در رابطه با قیام 29 بهمن ***


درحالی که شریعتمداری موضعی کاملا سازشکارانه داشت، سایر مراجع به شدت خواهان استمرار مبارزه و نفی رژیم پهلوی بودند. آیت‌الله گلپایگانی از مراجعی است که در اعلامیه‌ای حرکت رژیم را محکوم می‌کند و ضمن پیامی عنوان می‌کند: «حادثه تبریز را تاریخ در شمار حرکت‌های مسلمانان برای دفاع از اسلام ثبت می‌نماید. در عصر حاضر پس از نیم قرن و بیشتر که ایادی استعمار با تمام قدرت به اسلام و قرآن به عناوین مختلفه مبارزه را ادامه می‌دهند، به حول قوه الهی اوضاع و اوراق تاریخ در تمام عالم به نفع اسلام و احکام مترقی قرآن و بر ضرر عمال استعمار عوض می شود... اگر حکومت قانونی وجود داشت به جای توجه به اعتراضات منطقی و صحیح و احترام به احساسات مردم با اسلحه به آنها پاسخ داده نمی‌شد و سپس این حادثه را به عوامل خارجی و فرقه‌های غیر معلوم‌الوجود مستند نمی‌کردند و عده‌ای بی‌گناه را متهم و دستگر نمی‌نمودند. روحانیت و ملت مسلمان این روش‌های ضد انسانی را محکوم می‌کنند و هرگز تسلیم برنامه‌های ضداسلامی نمی‌شوند. قاطبه‌ مردم مسلمان و جامعه روحانیت خواستار اجرای احکام اسلام، عدالت اجتماعی و برقراری نظام اسلامی می‌باشند.»[7]



از دیگر مراجعی که در اعلامیه خود برخورد رژیم با مردم و انقلابیون را محکوم و از مردم به دلیل همراهی با علما قدردانی می‌کند آیت‌الله مرعشی است. وی در قسمتی از اعلامیه خود عنوان می‌کند: «ما جداً مصادر امور را مقصر حوادث قم و تبریز می‌دانیم و از آنان می‌خواهیم زندانیان بی‌گناه و فضلا و مدرسینی که بی‌جهت در تبعید به سر می‌برند هرچه زودتر مستخلص و به اوطان خود برگردانیده شوند... به خانواده‌های داغدیده و عزادار که با از دست دادن عزیزترین کسان خود به عزا و غم نشسته‌اند و یقین داشته باشند که روزی منتقم حقیقی داد مظلومان را از ظالمان خواهد گرفت ان شاالله تعالی... از عموم روحانیین و مردم غیور آذربایجان که صمیمانه و بدون هیچ اکراه و اجبار ندای مراجع و بزرگان دین پاسخ داده و با بستن بازارها و مغازه‌های خود از هیچ تهدید و ارعاب و شکنجه و حبس و تبعید نهراسیده اند، صمیمانه تشکر نموده از خداوند متعال توفیق بیش از پیش آنان را در راه خدمت به اسلام و اهداف عالیه آن‌که بهترین راهنمای جوامع بشری است مسألت می‌نمایم.»[8]


*** واکنش تاریخی امام خمینی(ره) به حماسه 29 بهمن تبریز***


در این بین اما واکنش حضرت امام(ره) مانند همیشه انقلابی است. به دنبال وقوع حماسه 29 بهمن تبریز امام(ره) که در نجف حضور داشتند اقدام به صدور اعلامیه کردند. در ابتدای این اعلامیه آمده است: «سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز. درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز. درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد "مرگ بر شاه" خط بطلان بر جزافه‏‌گویی‌های او کشیدند. زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوه‌‏گویانی زدند که با بوق‌های تبلیغاتی انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صددرصد مخالف است "انقلاب سفید شاه و ملت" می‏‌نامند و این نوکر اجانب و خودباختۀ مستعمِرین را نجات‏دهندۀ کشور می‏‌شمارند.»


در قسمت دیگری از این اعلامیه همچنین آمده است: «من نمی‌‏دانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم؛ با چه بیان این قتل‏ عام‌های پی‏‌درپی را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولی از بوق‌های تبلیغاتی معلوم می‏‌شود که جنایت‌ها بیش از تصور ما است. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتل‌‏عام به دلخواه او دست نزده‌‏اند به محاکمه می‏‌خواهد بکشد. خاطرۀ بسیار أسف‏‌انگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعۀ بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند.


من به شما اهالی معظم آذربایجان نوید می‏‌دهم، نوید پیروزی نهایی. شما آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خودکامگی و خودسری سلاطین جور بپا خاستید و فداکاری کردید. استبداد محمدرضا خان پهلوی و پدر رو سیاهش روی سلاطین مستبد را سفید کرد. تاریخ ایران به یاد ندارد این چنین سفاکی و قتل‏ عام پی‏‌درپی را که به دست این یاغی سفاک انجام می‏‌گیرد. تاریخ مشروطیت به یاد ندارد این چنین مجلس سنا و شورا را که اهالی محترم متدین آذربایجان را مشتی اوباش و بی‏‌دین معرفی کنند؛ از مجلسی که دست‏ نشاندۀ شاه است بیش از این توقع نیست.


اکنون بعد از آن همه کشتار و جنایات تبریز و آن همه خونخواری‌های شاه، مشتی سازمانی را با کارگران مجبور با سرنیزه، در گوشه و کنار کشور به راه انداخته تا با عربده کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت تظاهرات به راه انداختن، می‏خواهند لکه‏ های ننگ را از سر و صورت این مستبد خونخوار شستشو کنند؛ غافل از آنکه با آب زمزم و کوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنج‌های ملت و ستمکاری و جنایات این پدر و پسر را ضبط کرده و در فرصتی منتشر خواهد کرد. پس از آن قتل‏ عام، بازماندگان را چنان سرکوبی کند که نفس‌ها قطع شود؟ لکن باید بداند که دیر شده؛ ملت ایران راه خود را یافته و از پای نمی‌‏نشیند تا جنایتکاران را به جای خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد.


با خواست خداوند قهار، اکنون در تمام کشور صداهای ضد شاهی و ضد رژیمی بلند است، و بلندتر خواهد شد؛ و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند، برای انتقام از این ضحاک زمان، به اهتزاز خواهد درآمد؛ و ملت اسلام ـ یکدل و یک‏ جهت ـ به پاس از مکتب حیات‏بخش قرآن، آثار این رژیم ضد اسلامی و مروّج زرتشتی را محو خواهد کرد. اَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ؟


اهالی معظم و عزیز آذربایجان ـ ایّدهم‏اللّه‏ تعالی ـ بدانند که در این راه حق و استقلال و آزادی‏ طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند؛ شهرهای بزرگ چون شیراز، اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مُقدم از همه قم مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق ـ سلام ‏اللّه‏ علیه ـ و تهران بزرگ با آنها هم صدا و هم مقصد، و همه و همه در بیزاری از دودمان پلید پهلوی شریک شمایند. امروز شعارها در کوچه و برزن هر شهر و هر ده، "مرگ بر شاه" است و هرچه عمال کثیف کوشش می‏‌کنند که جنایات را از مرکز اصلی که شاه است منحرف و به دولت یا مأموران متوجه کنند، کسی نیست که باور کند...»[9]


‌پی‌نوشت‌ها:

1- حماسه 29 بهمن تبریز، به کوشش علی شیرخانی،تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول، 1378،ص 98.

2- بهروز خاماچی، اوراق پراکنده از تاریخ تبریز، تبریز: مهد آزادی، چاپ دوم، 1384، ص 376.

3- حماسه 29 بهمن تبریز، ص 46.

4- اصغر حیدری، آیت‌الله شریعتمداری به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چ اول،1388،ص 106.

5- پیشین،ص 106.

6- پیشین،ص 107.

7- حماسه 29 بهمن تبریز، ص 208.

- 8 پیشین، ص 216.

9- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 3.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات