کد خبر: ۶۳۶۵
امین خدابخشی
اندیشه وابستگی در نگاه رهبری؛ ریشهها، پیامدها و راهکارها
در اندیشه رهبر انقلاب اسلامی «در این دوران طولانی دویست ساله منتهی به انقلاب، ما یک دوران سختِ تاریکِ ذلت را گذراندیم»، چراکه در این دورن، روشنفکران، سیاستمداران و حکام «ژنِ ناتوانی، ژنِ نمیتوانیم، ژنِ وابستگی به دیگران را در ما تزریق کردند» و نتیجه آن شد که «ملّت ایران نسبت به خود یک نگاه حقارتپندارانه داشت». اما پیروزی انقلاب اسلامی صحنه را دگرگون کرد به طوری که از این زمان به بعد، وابستگی به بیگانگان قطع شد و روح امید، خود باوری و مهمتر از همه شعار «ما میتوانیم» در کشور زنده شد.
پایگاه مرکر اسناد انقلاب اسلامی_ امین خدابخشی؛ «اندیشه وابستگی» مهمترین عامل در سقوط و انزوای یک ملت تلقی میشود؛ بهطوریکه در کلام و آرای امامین انقلاب اسلامی نیز به وضوح به گریز از وابستگی تاکید شده است. به عقیده رهبران انقلاب، اندیشه وابستگی که طی سالهای متمادی از سوی شیفتگان غرب تبلیغ میشد، نتیجهای جز عقبماندگی و حقارت برای مردم ایران به همراه نداشت. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، اندیشه وابستگی به رکود گرائید. از این زمان به بعد، کشور از وابستگی نجات یافت، عزت نفس به ملت بازگردانده شد، مردم به حقوق خود آشنا شدند، استعدادها شکوفا شد و خودباوری علمی و اعتماد به نفس ملی به وجود آمد و مهمتر از همه، «ما میتوانیم» به عنوان اصلیترین شعار ملت، از قوه به فعل تبدیل شد.
بانیان اندیشه وابستگی در کشور
از نظر رهبر انقلاب، غرب با کمک روشنفکران غربزده میکوشد تا بر کشورها مسلط شود. به بیان ایشان: «غرب مسلط به فنآوری و علم، روزی که خواست در ایران، پایگاه تسلط خودش را مستحکم کند، از راه روشنفکری وارد شد»[1] از همینرو تفکرات غربی «بهتدریج به وسیله عوامل اشرافی، شاهزادهها و عوامل سلطنت، داخل ذهن یک مجموعهای از روشنفکران راه باز کرد»[2].
بنابر این «روشنفکران غربزده که خیلی از آنها در دستگاههای حکومت ظالم» نیز نفوذ کرده بودند «با حرف خودشان و با عمل خودشان به مردم اینجور تفهیم کرده بودند که شما عرضه ندارید؛ عرضه هیچ کاری را ندارید، باید تقلید کنید»[3]. و از همان ابتدا اینطور «تبلیغ کردند که اگر میخواهید کشورتان پیشرفته بشود و ایران جلو بیفتد، بایستی بروید در ذیل غرب تعریف بشوید».[4]
از جمله غربزدههایی که اعتقاد داشت باید از فرق سر تا نوک پا غربی شد، سیدحسن تقیزاده بود. این اندیشه خسارتهای بسیاری برای ملت ایران به همراه داشت. به فرموده رهبر انقلاب، روشنفکران تبلیغ میکردند که: «ایرانی باید از سر تا به پا فرنگی بشود! یعنی دینش را، اخلاقش را، لباسش را، خطش را، گذشتهاش را و مفاخرش را کنار بگذارد و فراموش بکند، اما فرهنگ غربی، آداب غربی، رسوم غربی، تفکر غربی و روش و منش غربی را بپذیرد»[5]. این تبلیغات رفته رفته موثر واقع شد و «بتدریج این مسئله جا افتاد؛ هم گفته شد و تأکید شد، هم در عمل اینجور معلوم شد که از ایرانی کاری برنمیآید»[6].
در کنار روشنفکران، رجال سیاسی غربگرا، اعیان و اشراف غربزده و حکام مستبد از دیگر بانیان اندیشه وابستگی در کشور بودند، به طوری که «سردمداران رژیم پهلوی و قبل از او، مکرر ملت ایران را تحقیر میکردند. اینجور وانمود میکردند که اگر پیشرفتی متصور است، اگر کار بزرگی باید بشود، باید به وسیله غربیها بشود؛ ملت ایران توانایی ندارد»[7].
آثار وابستگی
یکی از آفتهای اندیشه وابستگی، تحلیل توان جامعه است، تا جایی که فعل «نمیتوانیم» را به پرتکرارترین واژه در ادبیات جامعه تبدیل میکند. از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، «در این دوران طولانی دویست ساله منتهی به انقلاب، ما یک دوران سختِ تاریکِ ذلت را گذراندیم».[8] چرا که در این دوران «هر کاری که مطرح میشد، میگفتند آقا ما که نمیتوانیم! آقا فلان چیز را بسازید، میگفتند ما که نمیتوانیم! با فلان شعار غلط در دنیا مقابله کنیم، میگفتند آقا ما که زورمان نمیرسد، ما که نمیتوانیم».[9]
نتیجه این شد که «در یک دوران طولانی، ژنِ ناتوانی، ژنِ نمیتوانیم، ژنِ وابستگی به دیگران را در ما تزریق کردند؛ از دوران قاجار تا دوران پهلوی، در ملّت ما این احساس درونیِ عدم توانایی و عدم قدرت، ایجاد شد».[10] همین مسئله نیز موجبات عقبماندگی را فراهم کرد و «در زمینههای مختلف - در همه زمینههای علمی - چشمبسته و تقلیدی نگاه کردیم که ببینیم غربیها چه میگویند».[11] خطرناکتر آن که «آنچه را هم که آوردند، بیدریغ قبول کردند. فکر و اندیشه را آوردند، اما بدون تحلیل قبول کردند؛ گفتند چون غربی است، باید قبول کرد. فرم لباس و غذا و حرف زدن و راه رفتن، چون غربی است، بایستی پذیرفت؛ جای بروبرگرد ندارد! برای یک کشور، این حالت بزرگترین سمّ مهلک است»[12].
«حقارت» دیگر دستاورد این نوع تفکر بود و اندیشه وابستگی، علاوه بر عقبماندگی، حقارت را نیز برای جامعه به ارمغان آورد. به فرموده رهبر انقلاب، در نتیجه این نوع تفکر، «ملّت ایران نسبت به خود یک نگاه حقارتپندارانه داشت؛ یعنی اینکه این ملّت بتواند بر اراده قدرتها، بر اراده ابرقدرتها فائق بیاید، مطلقاً به ذهن احدی خطور نمیکرد»[13].
راه رهایی
از مهمترین مؤلفههای رهایی از وابستگی «این است که یک ملت خودش باشد؛ با مغزِ خودش فکر کند؛ با چشمِ خودش ببیند؛ با اراده خودش انتخاب کند؛ آنچه را هم انتخاب میکند، چیزی باشد که برایش مفید است... ضمن اینکه از همه تجارب هم استفاده کند»[14]. بنابراین «در هر جایی که اتّکای به نفس و اعتماد به خود و بازگشت به اسلام به هر اندازه عمل شد، به همان اندازه کار ابرقدرتها را مشکل و حرکت ملتها را شتابنده کرد»[15]. و این با تکیه بر هویت بومی، افتخار به مفاخر تاریخی امکانپذیر است، چراکه: «اگر یک ملتی احساس عزت نکند، یعنی به داشتههای خود- به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفبای خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود- به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزی ندارد، این ملت بهراحتی در چنبره سلطه بیگانگان قرار میگیرد»[16].
بنابراین «اعتماد به نفس ملی که باید در نخبگان یک کشور بروز کند، مهمترین تأثیرش این است که حالت انتظار کمک و دستگیری از دیگران را از انسان میگیرد»[17]. «اعتمادبهنفس ملّی، راه وابستگی را میبندد. اگر این اعتمادبهنفس وجود داشت، ملّت احساس نمیکند که به وابستگی نیاز دارد، بلکه از وابستگیِ به دیگران میگریزد»[18]. از اینرو «عمده این است که ما به خودمان اتّکاء کنیم؛ اساس کار این است».[19] همچنین «جرئت و گستاخی و نترسیدن از احتمال موفق نشدن، عامل بسیار مهمی است که ما را پیش میبرد»[20]. و نیز رشد علمی از دیگر راههایی رهایی از بند وابستگی در نظر رهبر معظم انقلاب به حساب میآید: «علم، پایهی پیشرفت همهجانبه یک کشور است. این حدیث را من یک وقتی خواندم: «العلم سلطان»؛ علم، اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشته باشد، میتواند به همه مقاصد خود دست پیدا کند. این مستکبران جهانی به برکت علمی که به آن دست پیدا کردند، توانستند به همه دنیا زور بگویند».[21]
نتایج رهایی از بند وابستگی
با پیروزی انقلاب اسلامی، اندیشه وابستگی به رکود گرائید. از منظر حضرت آیتالله خامنهای، از این زمان به بعد، کشور از وابستگی نجات یافت،[22] وابستگی سیاسی از بین رفت،[23] انقلاب اسلامی، به ملت و کشور ما عزت نفس داد،[24] مردم را بیدار کرد و آنها را به حقوق خود آشنا ساخت، استعدادها را شکوفا کرد،[25] خودباوری علمی و اعتماد به نفس ملی به وجود آمد، [26] امید و نشاط در بین مردم احیا شد، شخصیت و استقلال را به مردم هدیه داد،[27] هویّت و جایگاه و شأن را به ملت ایران برگرداند[28] و مهمتر از همه، «ما میتوانیم» را شعار ملت قرار داد[29].
ازا ینرو در سایه انقلاب اسلامی روح «خودباوری به وقوع پیوسته است؛ آن احساس حقارت دیگر امروز نیست.[30] مردم شدند صاحب کشور، صاحب اختیار کشور و تصمیمگیر در مسائل کشور...[31] بنابر این امروز ملت ایران، در هیچ یک از شؤون و مواضع داخلی، بینالمللی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تبلیغی، میل، خواست و دخالت قدرتهای بزرگ بخصوص امریکا را رعایت نکرده است و نمیکند»[32]. و «در مقابل زیادهخواهی و زیادهگویی آمریکا ایستاده است،[و] این نقطه اصلیِ اقتدارِ ملّت ایران است»[33].
رهایی از اندیشه وابستگی مهمترین عاملی است که کشور را به پیش میبرد. چرا که رهایی از این بند، استعدادها را شکوفا کرده و فعل «ما میتوانیم» را در ذهن و روح جامعه نهادینه میکند و اینجا نقطه شروع حرکت به سمت پیشرفت است.
پینوشتها:
1- بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی، 21 مرداد 1371
2- بیانات در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی 23 آبان 1391
3- بیانات در مراسم بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی، 14 خرداد 1383
4- بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی، 26 مهر 1396
5- بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج، 22 اردیبهشت 1388
6- بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه، 26 مهر 1390
7- بیانات در مراسم بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی، 14 خرداد 1390
8- بیانات در مراسم بیست و سومین سالگرد رحلت امام خمینی، 14 خرداد 1391
9- بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز، 14 اردیبهشت 1387
10- بیانات در دیدار نخبگان علمی جوان، 28 مهر 1395
11- بیانات در دیدار اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاهها، 13 مهر 1385
12- بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت، 12 اردیبهشت 1380
13- سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی، 14 خرداد 1399
14- بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت، 12 اردیبهشت 1380
15- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی ، 13 خرداد 1375
16- بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج، 22 اردیبشهت 1388
17- بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد، 13 دی 1386
18- بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، 7 خرداد 1397
19- بیانات در دیدار نوروزی جمعی از مسئولان کشور، 18 فروردین 1395
20- بیانات در دیدار نخبگان جوان، 25 شهریور 1385
21- خطبههای نماز جمعه تهران، 14 بهمن 1390
22- بیانات در دیدار مردم کرمان، 11 اردیبهشت 1384
23- بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی، 26 مهر 1396
24- بیانات در دیدار دانشمندان هستهای، 3 اسفند 1390
25- بیانات در دیدار مردم کرمان، 11 اردیبهشت 1384
26- خطبههای نماز جمعه تهران، 15 بهمن 1389
27- بیانات در خطبههای نمازجمعه، 26 دی 1376
28- بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 22 اسفند 1379
29- بیانات در دیدار نخبگان جوان، 25 شهریور 1385
30- بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرس، 12 شهریور 1377
31- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در آستانه انتخابات مجلس خبرگان، 22 آذر 1385
32- بیانات در مراسم ششمین سالگرد رحلت امام خمینی، 14 خرداد 1374
33- بیانات در دیدار قاریان و حافظان برتر شرکتکننده در مسابقات بینالمللى قرآن کریم، 29 اردیبهشت 1395