زیر بیرق اسلام
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شيخ فضلالله نوری در ذيحجه 1259ق در روستای لاشك، در منطقه كجور مازندران در خانوادهای روحانی متولد شد. وی در جريان تنباكو از رهبران نهضت شد و پس از رحلت حاج ميرزاحسن آشتيانی به زعامت دينی تهران رسيد و مجتهد طراز اول شد. شیخ که داعیه مشروعه کردن مشروطه داشت، سرانجام در مرداد ماه 1288 توسط مشروطه خواهان در میدان توپخانه تهران به دار آویخته شد و به شهادت رسید.
مناسب است داستان دستگيری شيخ را از زبان مدير نظام بشنويم. وی صاحب منصب ژاندارم و كشيك نظميه بوده است که در آن زمان به دستور رئیس نظمیه و به دلیل دوستی با حاج شیخ مسئول حفاظت وی شده بود. او داستان دستگيری شيخ را چنين نقل میكند:
«پس از فتح تهران هر كسی به شيخ پيشنهادی میداد من گفتم؛ «دو چيز به عقلم میرسد؛ يكی اينكه در خانهای پنهان شويد و بعد مخفيانه به عتبات برويد... فرمود: «اين كه نشد اگر من پايم را از اين خانه بيرون بگذارم، اسلام رسوا خواهد شد...» عرض كردم دوم اينكه مانند خيلیها تشريف ببريد به سفارت، آقا تبسم كرد و فرمود: «شيخ خيرالله! برو ببين زير منبر چيست؟»؛ ديديم يك بيرق خارجی است!... فرمود: «حالا ديديد؟ اين را فرستادهاند كه من بالای خانهام بزنم و در امان باشم، اما رواست كه من پس از هفتاد سال كه محاسنم را برای اسلام سفيد كردهام، حالا بيايم و بروم زير بيرق كفر؟!».
روز پنجم يا ششم، آقا مرا خواست. رفتم توی كتابخانه گفت: « فرزندم! تو جوانی، جوان رشيدی هم هستی من حيفم میآيد كه تو بیخود كشته شوی. اينجا میمانی چه كنی؟ برو فرزندم، ازاينجا برو!»
بعد از چند روز نیروهای مشروطه منزل حاج شیخ را محاصره و پس از دستگیری، او را در نظمیه واقع در میدان سپه زندانی کردند. پس از چند روز در عمارت گلستان یک محاکمه نمایشی به دادستانی روحانی نمای فراماسونری، شیخ ابراهیم زنجانی برپا و شیخ را به اعدام محکوم کردند.
منبع: کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه»؛ مرکز اسناد نقلاب اسلامی.