کد خبر: ۶۵۵۲
انقلاب اسلامی در ارومیه

جنایت رژیم پهلوی در به توپ بستن مسجد اعظم ارومیه/ پیروزی مردم در جنگ شهری با عمال رژیم

روزنامه‌ كیهان در گزارشی مفصل این حادثه را این‌گونه مخابره كرد: «روز دوم بهمن ابتدا یك گروه 500 نفری درحالی‌كه عكس شاه را در دست داشتند، در خیابان پهلوی رضائیه [ارومیه] تظاهراتی به نفع رژیم برپا كردند. دقایقی بعد یك تانك ارتشی همراه با تعدادی درجه‌دار به آنان ملحق شدند و آن‌ها هم شروع به تظاهرات كردند.
چهارشنبه ۰۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۲

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی - ویژه‌نامه روزهای خونین انقلاب؛ یكی از رخدادهای بهمن 1357 در آذربایجان غربی به توپ بسته‌شدن مسجد اعظم ـ پایگاه انقلابیون ارومیه ـ بود. حوادث آذر و دی 1357 مقامات رژیم را در ارومیه به تنگ آورده بود. لذا در 2 بهمن 1357 نظامیان رژیم پهلوی با هدایت سرهنگ دوم هوشنگی كه معاونت لشكر 64 ارومیه را برعهده داشت، اقدام به آوردن تانك به خیابان‌ها نمود و مسجد اعظم پایگاه انقلابیون را به توپ بست. در این زمینه در جلد دوم کتاب «انقلاب اسلامی در ارومیه» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است می‌خوانیم: در آن روز، ابتدا نظامیان همراه گروهی از موافقان شاه، به تظاهرات در خیابان‌ها پرداختند و سپس به كاخ دادگستری حمله‌ور شدند و مدتی بعد اطراف مسجد اعظم رفتند و درحالی‌كه تصاویر آیات عظام را پاره می‌كردند، به شعار دادن علیه انقلابیون پرداختند. سپس شیشه‌های اغلب ادارات و منازل مردم و نیز مغازه‌ها را شكستند. متعاقب آن، انقلابیون كه در داخل مسجد اعظم بودند واكنش نشان دادند و عملاً وارد جنگی مسلحانه با رژیم شدند كه تا بدان روز در هیچ یك از شهرهای كشور با این شیوه و به این شدت، صورت نگرفته بود.

درحالی‌كه رژیم همچنان حاكمیت داشت و نیروهای نظامی در اوج قدرت بودند، ناگهان در یكی از شهرها، انقلابیون سلاح بر دست، در مقابل نظامیان ایستادند و به مقابله‌ نظامی و مسلحانه با آنان پرداختند. اصناف نیز در آن روز بازار را بستند و در اطراف مسجد اعظم حضور یافتند. پس از آن، درگیری بین مردم و نظامیان شروع شد. موافقان شاه و نظامیان كه از همه‌ نیروهای نظامی ارتش، ژاندارمری و شهربانی در آن حضور داشتند و علاوه بر آن یك گروهان پیاده و چهار تانك اسكورپیون لشكر 64 پیاده آنان را پشتیبانی می‌كردند، در اطراف مسجد اعظم سنگر گرفتند.

در مقابل، انقلابیون نیز در مناطق حساس اطراف مسجد اعظم سنگر گرفته بودند. یك گروه مسلح از انقلابیون در پشت‌بام مسجد آقا‌علی اشرف و یك گروه دیگر بالای مغازه‌‌ای متعلق به فردی به نام احمدیان در تقاطع عسكرآبادی باكری، و نیز یك گروه مسلح دیگر در بالای بانك شهریار واقع در چهار راه خیابان امام و عسكرآبادی بودند. حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسنی نیز در آن روز همراه چهار نفر دیگر بر فراز مسجد اعظم، به دفاع از مردم می‌پرداخت. با شروع درگیری، ابتدا حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسنی به سخنرانی پرداخت و فریاد زد كه ای خونخواران زمان، اینجا خانه‌ خداست و اینجا مقدس است و با این سخنرانی خود مردم را به مقاومت تحریك و تهییج كرد. اقشار مختلف مردم در اطراف مسجد اعظم موج می‌زد و همه با تمام وجود آماده‌ مقابله با تهاجم نیروهای نظامی بودند.

جنایت رژیم پهلوی در به توپ بستن مسجد اعظم ارومیه / پیروزی مردم در جنگ شهری با عمال رژیم

حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسنی درباره‌ این حادثه می‌گوید: «اقشار مختلف‌ مردم‌ بسیج‌ شدند. با وانت‌‌بار و خودروهای‌ شخصی‌، شن‌ و ماسه‌، گونی‌ و آجر آوردند. پشت‌بام‌ و اطراف‌ مسجد را با گونی‌های‌ پر از شن‌ سنگربندی‌ كردیم‌. در خیابان‌های‌ اطراف‌ كه‌ منتهی‌ به‌ مسجد می‌شدند درختان‌ و چوب‌های‌ بزرگ‌ و سنگینی‌ ریختیم‌ تا به‌ خیال ‌خودمان‌، مانع‌ از حركت‌ و پیشروی‌ تانك‌ها به‌ سوی‌ مسجد شویم‌ و راه‌ها را به‌ روی ‌نیروهای‌ مسلح‌ شاه‌ ببندیم‌... در سمت‌ دیگر مسجدِ اعظم‌، بانكی‌ قرار داشت‌، بچه‌ها بعد از غروب‌ از پشت‌بام‌ بالا رفتند و در بالای‌ بانك‌ هم‌ یك‌ سنگر با یك‌ تیرانداز مستقر كردند. با اینكه‌ از یك‌ سمت‌ بانك‌ به‌ دو طرف‌ خیابان‌ پهلوی‌ (امام‌ فعلی‌) و از طرف‌ دیگر آن‌ به‌ خیابان‌ عسكرآبادی‌، كاملاً تسلط‌ داشتیم‌...

هرچه‌ امكانات‌ و تجهیزات‌ بود، در جهت‌ استحكام‌ پایگاه‌ نظامی‌ مسجد اعظم‌ به‌ كار گرفتیم‌، با تعداد چهل پنجاه نفر افراد مسلح‌ و با حضور انبوه‌ مردم‌، آماده‌‌ نبرد شدیم‌. ناگهان‌ صدای‌ غرش‌ تانك‌ها از دور به‌ گوش‌ رسید، به‌ دستور من‌ افراد مسلح‌ در پشت‌ سنگرهای‌ خود قرار گرفتند. تانك‌ها، درختان‌ و سایر موانع‌ را شكستند و نزدیك ‌محوطه‌ شدند. من‌ در پشت‌بام‌ مسجد كنار گنبد قرار گرفته‌ بودم‌. درحالی‌كه‌ یك‌ كلاشنیكف‌ در دستم‌ بود، می‌خواستم‌ ببینم‌ عكس‌العمل‌ تانك‌ها چه‌ خواهد شد. در همین‌ فكر بودم‌ كه‌ ناگهان‌ تانك، كه‌ در جلو حركت‌ می‌كرد، یك‌ توپ‌ به‌ سمت‌ گنبد شلیك‌ كرد...

گلوله‌‌ توپ‌ درست‌ از یك‌ متری‌ بالای‌ سرم‌ عبور كرد و به‌ گنبد اصابت‌ نمود، بعد از آن‌ طرف‌ گنبد خارج‌ شد. در این‌ موقع‌، عده‌ای‌ با لباس‌ شخصی‌ به‌ عنوان‌ «شاه‌دوست‌» در میان‌ آن‌ها ظاهر شدند و شعار «زنده‌ باد شاه‌ و مرگ‌ بر خمینی‌» سر دادند. دوستانم‌ از شدت‌ خشم‌، بدنشان‌ می‌لرزید، اول‌ خیال‌ كردم‌ از ترس‌ این‌‌طور شده‌اند، اما خطاب‌ به‌ من‌ گفتند؛ حاج‌ آقا چرا دستور تیراندازی‌ نمی‌دهید. گفتم‌ نیازی‌ به‌ دستور نیست‌، بزنید. سربازها كه‌ حرف‌ مرا شنیدند، فوری‌ روی‌ تانك‌ و اطراف‌ آن‌ را خالی‌ كردند. ما تانك‌ را به‌ رگبار بستیم‌. از پایین‌ چند نفر از دوستان‌ بر روی‌ تانك‌ اولی‌ كوكتل‌مولوتف‌ انداختند و تانك‌ بلافاصله‌ آتش‌ گرفت‌...

جنایت رژیم پهلوی در به توپ بستن مسجد اعظم ارومیه / پیروزی مردم در جنگ شهری با عمال رژیم

لوله‌‌ تانك‌ كه‌ قبلاً به‌ طرف‌ ما و مسجد بود، بی‌اختیار چرخید و به‌ سمت‌ هتل‌ قرار گرفت‌. تانك‌ دومی‌ از پشت‌ رسید و ما را به‌رگبار مسلسل‌ بست‌. من‌ زمین‌گیر شدم‌. طرف‌ راست‌ من‌ پسرم‌ رشید بود و در میان‌ ما فقط‌ او یك‌ تفنگ‌ ژـ3 داشت‌، بقیه‌‌ دوستان‌ كلاش‌ داشتند. طرف‌ چپم‌، نیز مرحوم‌ حاج‌ موسی‌ بود. به‌ این‌ها گفتم‌ هر دو به‌‌طور هم‌زمان‌ به‌ روی‌ تانك‌ها آتش‌ بریزند و تیراندازی‌ كنند. در چند لحظه‌، این‌ها انصافاً غوغا كردند، طوفان‌ به‌پا نمودند... بقیه‌‌ مسلحین‌ به‌ همراه‌ مردم‌ از زمین‌ و اطراف‌، تانك‌ها را محاصره‌ كردند و مرتب‌ به‌ طرفشان‌ تیراندازی‌ نمودند، به‌­طوری‌­كه‌ زمین‌گیر شدند و مجبور به‌ عقب‌نشینی‌ گردیدند.

مردم‌ برای‌ اولین‌بار، با چشم‌ خود شكست‌ و فرار تانك‌ها را دیدند، شور و غوغای ‌عجیبی‌ در شهر پیچید و واقعاً مردم‌ باورشان‌ شد كه‌ می‌توانند با امكانات‌ كم‌ در برابر یك‌ رژیم‌ جهنمی‌ و تا دندان‌ مسلح‌ بایستند. هر لحظه‌ بر حضور و ازدحام‌ حماسی‌ مردم ‌بیشتر می‌شد.»

 

گزارش مطبوعات از آن روز خونین

روزنامه‌ كیهان در گزارشی مفصل این حادثه را این‌گونه مخابره كرد: «روز دوم بهمن ابتدا یك گروه 500 نفری درحالی‌كه عكس شاه را در دست داشتند، در خیابان پهلوی رضائیه [ارومیه] تظاهراتی به نفع رژیم برپا كردند. دقایقی بعد یك تانك ارتشی همراه با تعدادی درجه‌دار به آنان ملحق شدند و آن‌ها هم شروع به تظاهرات كردند. در همین حال هزاران نفر از مردم رضائیه كه در مسجد اعظم گرد آمده بودند، تصمیم گرفتند مانع تظاهرات طرفداران شاه شوند و در خیابان پهلوی مقابل آنان صف‌آرایی كردند...

در این هنگام چند تانك و خودروی نظامی به حمایت از موافقان وارد شهر شدند و مخالفان پس از مدتی مقاومت متفرق شدند. اما زدوخورد و تیراندازی تا ساعت یك بعدازظهر به شدت ادامه داشت. مخالفان حكومت وقتی كه قصد متفرق شدن داشتند، برای جلوگیری از حمله‌ تانك‌ها حدود 20 كیوسك تلفن و اتومبیل را به وسط خیابان كشیدند و لحظاتی بعد كیوسك تلفن و اتومبیل به آتش كشیده شد. بنا به اظهارات شاهدان عینی 4 كشته و 17 زخمی با آمبولانس به بیمارستان شیروخورشید انتقال یافت و بقیه‌ مجروحین و كشته‌شدگان توسط آمبولانس و اتومبیل‌های شخصی از صحنه خارج شد. شیشه‌های اغلب ساختمان‌های مجاور خیابان پهلوی به علت اصابت گلوله یا سنگ شكسته شد. گزارش شاهدان عینی از رضائیه حاكی است كه صدای تیراندازی تا نیمه‌های شب شنیده می‌شد. گروه كثیری از مردم رضائیه در خیابان پهلوی با ایجاد مانع و آتش‌زدن لاستیك، ‌شعارهایی علیه رژیم سر می‌دادند.»

جنایت رژیم پهلوی در به توپ بستن مسجد اعظم ارومیه / پیروزی مردم در جنگ شهری با عمال رژیم

این روزنامه در ادامه‌ گزارش خود، حادثه‌ فوق را این‌گونه منعكس كرد: «صبح دیروز در خیابان پهلوی به دنبال بروز این حوادث، مأموران جلوی اتومبیل‌ها را می‌گرفتند و از آنها می‌خواستند عكس‌های آیات عظام را از روی اتومبیل‌هایشان بردارند. راننده‌ یكی از تاكسی‌ها كه از این دستور سرپیچی كرده بود، با شلیك مأموران كشته شد. مأموران ژاندارم پس از ورود به خیابان پهلوی درحالی‌كه جمعی نیز از جمله صاحبان مغازه‌ها در میان آنها بودند، شعارهایی به نفع رژیم می‌دادند به طرف مسجد اعظم واقع در خیابان عسگرآبادی حركت كردند.

مردم رضائیه كه در داخل مسجد اجتماع كرده بودند، با تیراندازی مأموران سراسیمه به هر سو می‌دویدند و ناگهان شلیك یك توپ موجب آن شد تا گنبد فیروز‌های مسجد به شدت آسیب ببیند. تیراندازی به روی مسجد مزید بر خشم مردم شد و دقایقی بعد از گوشه و كنار خیابان‌ها مردم خشمگین به راه افتادند. در این هنگام یكی دو تن از مأمورین كه مسلح بودند به سوی مردم تیراندازی كردند. خیابان پهلوی تبدیل به میدان جنگ شده بود و مردم و سربازان هركدام در یك گوشه‌ای سنگر گرفته بودند. به گفته‌ یكی از شاهدان، چهار ژاندارم نیز جان سپردند. تیراندازی و درگیری تا ساعت 2 بعدازظهر ادامه داشت. بیمارستان شیروخورشید رضائیه از مردم تقاضا كرده بود برای رساندن خون به مصدومان تیراندازی به بیمارستان مراجعه كنند. چند فروشگاه در خیابان پهلوی كه عكس آیات عظام را داشت به آتش كشیده شدند.»

روزنامه‌ اطلاعات نیز در گزارشی جزئیات بیشتری را از این جنایت افشا كرد. این روزنامه رسماً به حضور نظامیان و باعنوان «‌شورشی»، ‌اشاره كرده تیراندازی توسط آنان به مردم را تأیید كرد: «صبح امروز- 2 بهمن، یك تانك مسلح به مسلسل چرخان، وارد خیابان پهلوی رضائیه شد و در یك رفت‌وبرگشت، كلیه‌ فروشگاه‌ها و مغازه‌ها بسته شد. سپس عده‌ای از مأموران شورشی شهربانی و ارتشی رضائیه درحالی‌كه مسلح بودند, به خیابان ریختند و شروع به تیراندازی كردند. عده‌ای چماق­به‌دست نیز مأمورین را همراهی می‌كردند. مأمورین در مسیر خیابان‌ها درحالی‌كه تیراندازی می‌كردند، تمام عكس‌های امام خمینی (ره) را از پشت شیشه‌های فروشگاه‌ها برداشته پاره می‌كردند. همچنین تانكی وارد چهارراه عسگرآبادی این شهر شد و جمعیتی را كه در جلوی مسجد اعظم اجتماع كرده بودند به گلوله بست.»

ساواك استان در گزارشی كه به مركز ارسال كرد، اتفاقات آن روز را این‌گونه بیان كرد: «در ساعت 9:00 تظاهراتی توسط موافقین شاه در شهر رضائیه انجام و همزمان تعداد زیادی از مخالفین در مسجد اعظم تجمع و بلافاصله شروع به تظاهرات ضدمیهنی نمودند كه منجر به برخورد بین طرفین گردید. در این برخورد بعضی از مخالفین مسلح به تفنگ كلاشنیكف و اسلحه‌ كمری بودند و شروع به تیراندازی نمودند. به‌منظور برقراری نظم و آرامش و متفرق‌كردن آنان، ‌یك گروهان پیاده و چهار تانك اسكورپیون لشكر 64 پیاده به شهر اعزام و در اثر تیراندازی، یك نفر درجه‌دار و یك سرباز كشته، یك افسر، دو درجه‌دار، دو سپاهی دانش، نه سرباز و شش غیر نظامی مجروح شدند و در ساعت 14 حادثه به پایان رسید.

[هم‌زمان] در ساعت 11:30 تعدادی از مخالفین بانك سپه خیابان پهلوی شهر رضائیه را به آتش كشیده و تا سی متری ستاد لشكر پیش رفتند، لذا به‌منظور متفرق‌كردن آنان، گردان 136 پیاده لشكر 64 پیاده با سه دستگاه تانك به طرف خیابان پهلوی و مسجد اعظم حركت نمودند. ضمناً به دستور فرمانده لشكر، ‌پرسنل لشكر و عموم سربازان به جنگ­افزار سازمانی و مهمات مربوطه مجهز و تعدادی زیادی تیر هوایی شلیك نمودند و تا ساعت 13:15 تیراندازی ادامه داشت. همچنین گروه‌های موافق با در دست داشتن تمثال‌های شاهنشاه آریامهر به دادن شعارهای ملی و میهنی مشغول شدند. در ساعت 14، فروشگاه اتكا ارتش واقع در خیابان پهلوی شهر رضائیه به‌وسیله‌ اخلالگران به آتش كشیده شد كه با تلاش مأموران انتظامی حریق خاموش شد.»

جنایت رژیم پهلوی در به توپ بستن مسجد اعظم ارومیه / پیروزی مردم در جنگ شهری با عمال رژیم

در آن روز، برای اولین بار در ایران، و در جریان نهضت اسلامی، درگیری مسلحانه­ شهری بین مردم و نیروهای نظامی رژیم آغاز شد. در كنار آن، ‌حضور همه‌گیر مردم در آن و نیز مشاركت در سنگربندی خیابان‌ها، شهر را به حالت تمام نظامی- جنگی درآورده بود و در آن روز همه‌ مردم ارومیه در این امر به نوعی شركت داشتند.

درباره‌ تعداد شهدای آن روز، روایات متعددی نقل شده است. روزنامه‌ آیندگان تعداد شهدا و زخمی‌ها را بالغ بر 15 نفر ذكر كرد. روزنامه‌ اطلاعات هم آمار شهدا را 5 نفر ذكر می‌كند. در سالگرد این حادثه مطالبی درباره‌ تعداد شهدای این روز ذكر شد كه تعداد شهدای آن روز را 8 نفر و تعداد زخمی‌های آن روز را 18 نفر ذكر كرده بودند. بلافاصله پس از انعكاس این حادثه و حوادث مشابه در سراسر كشور، ‌آیات عظام مرعشی نجفی و گلپایگانی با صدور اعلامیه‌های جداگانه، ارتشیان را به عدم شركت در تظاهرات فرمایشی فراخواندند و حملات نظامیان به مردم را محكوم كردند.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات