به بهانه چهلمین روز درگذشت آیت‌الله مصباح یزدی

مبارزات آیت‌الله مصباح؛ از چاپ اعلامیه امام تا تدریس حکومت اسلامی

يکی از اسناد ساواک‌ در رابطه‌ با فعاليت‌های آيت‌الله مصباح‌ چنين‌ اشاره‌ می‌کند: «اخيراً شخصی به‌ نام‌ مصباح‌ که‌ قبلاً مدير مدرسه‌ حقانی بوده‌ تعداد شش‌ برگ‌ اعلاميه‌ به‌ امضای روحانيون‌ مبارز ايران‌ جهت‌ يکی از دوستانش‌ به‌ تهران‌ ارسال‌ داشته‌ است‌ و خواسته‌ که‌ اعلاميه‌های مذکور در تهران‌ تکثير و توزيع‌ گردد. جهت‌ اطلاع‌ و شناسايی مصباح‌ و روشن‌ نمودن‌ نحوه‌ی فعاليت‌ و تمايلات‌ سياسی وی و اعلام‌ نتيجه‌. ضمناً هرگونه‌ اقدام‌ مستقيم‌ موجب‌ سوخته‌ شدن‌ شنبه‌ خواهد شد».
يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۱

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی عالم پارسا و انقلابی بود که در دوران مبارزه با رژیم پهلوی، ازجمله روحانیون مبارز و پیشتاز به شمار می‌آمد.

به مناسبت چهلمین روز درگذشت علامه مصباح یزدی با برشی از کتاب «گفتمان مصباح (گزارشی از زندگانی علمی و سیاسی آیت‌الله مصباح‌یزدی)» به نقل روایتی از مبارزات وی پرداخته شده است.


***چاپ و تکثیر اعلامیه امام خمینی در قم***

يکی از فعاليت‌های سياسی آيت‌الله مصباح‌، چاپ‌ و توزيع‌ اعلاميه‌ها و سخنرانی‌های ضد رژيم‌ بود. استاد خاطرات‌ آن‌ ايام‌ را چنين‌ شرح‌ می‌دهد: «بعد از نهضت‌ امام‌، دولت‌ برای جلوگيری از پخش‌ افکار ايشان‌ از هرگونه‌ چاپ‌ و نشر مطالب‌ و اعلاميه‌های ايشان‌ در روزنامه‌ها ممانعت‌ می‌کرد و سانسور شديدی در اين‌ زمينه‌ حاکم‌ بود. چاپخانه‌ها نيز سخت‌ تحت‌ کنترل‌ بودند. در بعضی از چاپخانه‌ها افراد متدينی کار می‌کردند که‌ به‌ امام‌ و انقلاب‌ علاقمند بودند، ولی آنان‌ نيز نمی‌توانستند به‌ صورت‌ علنی کاری انجام‌ دهند و به‌ صورت‌های خيلی مخفيانه‌ و سری کارهايی صورت‌ می‌دادند. من‌ و آقای هاشمی بعضی از اين‌ افراد را می‌شناختيم‌ و نيمه‌ شب‌ها قرار می‌گذاشتيم‌ که‌ اعلاميه‌های امام‌ را بگيريم‌ و به‌ آن‌ها برسانيم‌. آنها نيز به‌ طور کاملاً مخفيانه‌ ـ که‌ گاهی حتی خود ما هم‌ درست‌ نمی‌دانستيم‌ چه‌ طور کار می‌کنند ـ آن‌ اعلاميه‌ها را چاپ‌ میکردند؛ مثلاً شب‌، کارگری در چاپخانه‌ می‌خوابيد و نصف‌ شب‌ حروف‌ چينی می‌کرد و بعد لابلای چيزهای ديگری که‌ در چاپخانه‌ چاپ‌ می‌شد ـ به‌ طوری که‌ کسی سر درنياورد ـ اين‌ها را چاپ‌ می‌کردند. البته‌ در خود چاپخانه‌ها هم‌ غالباً عمّال‌ ساواک‌ به‌ صورت‌ مخفی کار می‌کردند و انقلابيون‌ می‌بايد خيلی خيلی با احتياط‌ کار خود را انجام‌ می‌دادند... اواخر شب‌ گاهی از طرف‌ بيت‌ حضرت‌ امام‌ می‌فرستادند دنبال‌ ما و گاهی هم‌ جلوتر اطلاع‌ داشتيم‌، می‌رفتيم‌ اعلاميه‌ حضرت‌ امام‌ را می‌گرفتيم‌، به‌ چاپخانه‌ها می‌داديم‌ و بعد از چاپ‌ هم‌ با مخفیکاری خاصی آنها را پخش‌ می‌کرديم‌. به‌ تدريج‌ در اين‌ کارها استاد شده‌ بوديم‌ که‌ چه‌ جور بايد مخفیکاری می‌کرديم‌...».

يکی از اسناد ساواک‌ در رابطه‌ با فعاليت‌های آيت‌الله مصباح‌ چنين‌ اشاره‌ می‌کند: «اخيراً شخصی به‌ نام‌ مصباح‌ که‌ قبلاً مدير مدرسه‌ حقانی بوده‌ تعداد شش‌ برگ‌ اعلاميه‌ به‌ امضای روحانيون‌ مبارز ايران‌ جهت‌ يکی از دوستانش‌ به‌ تهران‌ ارسال‌ داشته‌ است‌ و خواسته‌ که‌ اعلاميه‌های مذکور در تهران‌ تکثير و توزيع‌ گردد. جهت‌ اطلاع‌ و شناسايی مصباح‌ و روشن‌ نمودن‌ نحوه‌ی فعاليت‌ و تمايلات‌ سياسی وی و اعلام‌ نتيجه‌. ضمناً هرگونه‌ اقدام‌ مستقيم‌ موجب‌ سوخته‌ شدن‌ شنبه‌ خواهد شد».


*** تدریس حکومت اسلامی برای مبارزان انقلابی ***

از ديگر فعاليت‌های مبارزاتی آيت‌الله مصباح‌ يزدی، ارتباط‌ ايشان‌ با هيئت‌های مؤتلفه‌ اسلامی است‌. از آنجا که‌ امام‌ مناسب‌ترين‌ شيوه‌ی مبارزه‌ را مبارزه‌ی مردمی در چارچوب‌ اعتقادات‌ و تفکر بيدارگرانه‌ی شيعه‌ و پيروی از مرام‌ خاندان‌ پيامبر اکرم‌ 9 می‌دانست‌، لذا هيئت‌های اسلامی مساجد و تکايای تهران‌ را پس‌ از آزمون‌های فراوان‌ و آگاهی‌دهی به‌ خطرات‌ اين‌ مبارزه‌، به‌ هماهنگی با يکديگر زير نظر [شهيد مطهری] و آيت‌الله دکتر بهشتی دعوت‌ کرد. گروه‌هايی که‌ زير نظر شهيد بهشتی فعاليت‌ می‌کردند، چهار گروه‌ عمده‌ بودند که‌ هيئت‌های ديگر را نيز تحت‌ پوشش‌ داشتند... مسئوليت‌ هدايت‌ تبليغی گروهی از اين‌ها بر عهده‌ی آيت‌الله خامنه‌ای، گروهی ديگر توسط‌ حجت‌الاسلام‌ والمسلمين‌ شهيد دکتر باهنر، گروهی با آيت‌الله هاشمی رفسنجانی و گروه‌ چهارم‌ نيز با آيت‌الله مصباح‌ بود و همه‌ آن‌ها زير نظر هيئت‌ مرکزی... فعاليت‌ می‌کردند. آقای مصباح‌ ساليان‌ متمادی برای اين‌ گروه‌ انديشه دينی و حکومت‌ اسلامی را تدريس‌ می‌کند. او خود در اين‌ رابطه‌ می‌گويد:

«جمعيت‌های مؤتلفه‌ اسلامی به‌ دستور حضرت‌ امام‌ با اتحاد هيئت‌های مذهبی تشکيل‌ شد و نماينده‌ای از امام‌ خواستند و امام‌ چند نفر را به‌ عنوان‌ نماينده‌ معرفی کردند، از جمله‌ شهيد مطهری و شهيد دکتر بهشتی که‌ نقش‌ محوری داشتند... در جلساتی که‌ در تهران‌ تشکيل‌ می‌شد و آقايان‌ آن‌ را اداره‌ می‌کردند و اداره‌ يکی از آن‌ها هم‌ به‌ عهده‌ من‌ بود، فعاليت‌هايی برای تغذيه‌ فکری، سياسی، اعتقادی و مذهبی انجام‌ می‌گرفت‌. گروه‌هايی روزنامه‌ها را مطالعه‌ کرده‌ و اخبار مهم‌ آن‌ را استخراج‌ می‌کردند و بعضی ديگر راديوها را گوش‌ می‌دادند. من‌ در قم‌ چند راديوی عربی را گوش‌ می‌کردم‌ و مطالبش‌ را يادداشت‌ می‌نمودم‌ و سپس‌ هفته‌ای يکبار به‌ تهران‌ می‌رفتم‌ و مطالب‌ را تحويل‌ شهيد باهنر می‌دادم‌، تا در آن‌ جلسات‌ مطرح‌ شود.

از طرف‌ ديگر، برای تقويت‌ بنيه فکری و اعتقادی افراد کار می‌شد، از جمله‌ يک‌ بخش‌ مباحثی که‌ من‌ مطرح‌ می‌کردم‌، بحث‌ حکومت‌ اسلامی بود و اينکه‌ حکومت‌ مورد نظر اسلام‌ چه‌ مبنای نظری و چه‌ پايه‌هايی دارد. به‌ هر حال‌، چهار جلسه‌ مهم‌ هيئت‌های مؤتلفه‌ بود که‌ مقام‌ معظم‌ رهبری، شهيد باهنر، آقای هاشمی رفسنجانی و من‌، هر يک‌ مسئول‌ يکی از آن‌ها بوديم‌ و اين‌ چهار جلسه‌ مهم‌، چهار رکن‌ هيئت‌های مؤتلفه‌ بود».

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات