کد خبر: ۶۶۳۵
تحلیل سفارت امریکا از قیام 29 بهمن تبریز
به دنبال قیام گسترده مردمی 29 بهمن 1356 در تبریز در چهلم شهدای قم، رژیم پهلوی در اقدامی این قیام را به غیر ایرانیان نسبت داد، سفارت آمریکا مایل بود دلایل کافی و مستند رژیم را درباره دخالت خارجیان در وقایع تبریز بپذیرد. اما رژیم، هیچ مدرکی برای ارائه نداشت. رژیم برای اینکه نشان دهد از پشتوانه مردمی برخوردار است، در تبریز یک راهپیمایی به نفع خود برگزار کرد. اما سفارت تأکید داشت؛ دهقانان روستایی با اجبار دولت در این اجتماع شرکت کردهاند. از این رو سفارت در گزارشهای متعدد، قیام مردم تبریز را تجلی احساسات مذهبی و یک مبارزه مستقیم علیه رژِیم میدانست.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- امین خدابخشی؛ روز شنبه 29 بهمن 1356مصادف با چهلم شهدای قم، در تبریز مردم علیه رژیم پهلوی دست به تظاهرات بزرگی زدند که بر اساس منابع تاریخی تا آن زمان بیسابقه بود. هرچند رژیم سعی داشت این قیام را به عوامل خارجی نسبت دهد، اما تحلیلگران، خصوصا سفارت امریکا تأکید میکنند این قیام توسط مردم علیه رژیم پهلوی و در بزرگداشت چهلم شهدای قم برگزار شد.
متعاقب قیام مردم تبریز، سولیوان سفیر وقت آمریکا در ایران فوراً گزارشی با جزئیات به وزارت امور خارجه امریکا و برخی از سفارتخانههای مهمشان در دنیا مخابره نمود. به نظر سفارت، قیام مردم تبریز نه تنها مردمی[1] بلکه در ادامه تظاهرات قم و تهران بود.[2] از اینرو سفیر معتقد بود سازماندهی عالی تظاهرکنندگان نشان از یک رهبری واحد داشت[3] و در گزارشهای متعدد، واقعه تبریز را تجلی احساسات مذهبی مردم میدانست.[4] سفارت، تظاهرکنندگان را مسلمانهایی جزء قشر پایین اجتماع قلمداد کرد و تصمیم رهبران مذهبی برای تعطیلی شهر را یک مبارزه مستقیم علیه دولت دانست.[5] به نظر آنها، ابعاد و شدت قیام تبریز نشان از مخالفت و اعتراض بسیار جدی مردم داشت.[6] بر طبق ارزیابی سفارت، حوادث تبریز نشان داد دولت ممکن است به راحتی کنترل استانها را به وسیله تهدیدهای نیروهای مذهبی و اجتماعی از دست بدهد.[7]
بنابر گزارش روزنامه کیهان، در ارتباط با قیام مردم تبریز در بدو امر 250 متهم دستگیر شدند. بلافاصله، 13 تن دیگر به متهمان قبلی اضافه شدند[8] و در 5 اسفند، تعداد بازداشت شدگان به 608 نفر رسید.[9] 160 متهم دو هفته پس از حادثه و 22 نفر دیگر با گذشت سه هفته آزاد شدند. این در حالی بود که چند روز بعد تعداد دستگیرشدگان به 658 نفر رسید. احتمال 10 سال زندان به عنوان اشد مجازات برای عاملان این حوادث وجود داشت. خبرگزاری آسوشیتدپرس با انعکاس وقایع تبریز، گفتههای منابع دولتی را تکرار کرد و یونایتدپرس وقایع تبریز را در طول 28 سال گذشته در ایران بی سابقه دانست.[10]
به نظر میکلوس کنسول تبریز، دولت ایران برای رودررویی با قیام تبریز آمادگی نداشته و این قیام، دروازهها را برای نبردهای مذهبی و اجتماعی دیگر که به سادگی آرام نمیشد باز کرده بود. به نظر میرسید عناصر خارجی نامعلوم و پلیس میبایست بیشترین تاوان را در این واقعه بپردازند ولی با این حال، دولت قصد نداشت پس از این وقایع، موضع لیبرال خود را رها کند و بر اساس نوشتههای مطبوعات داخلی، دولت تصمیم داشت کلیه متهمین را در دادگاههای غیرنظامی محاکمه کند.[11]
هرچند گزارش کنسولگری امریکا در تبریز نیز علت گردهم آیی مردم تبریز را بزرگداشت چهلم شهدای قم میدانست[12] اما رژیم سعی کرد قضایا را به نحو دیگری تبیین کند. در 30 بهمن، هلاکو رامبد وزیر مشاور و معاون پارلمانی نخستوزیر، عاملان وقایع تبریز را به خارج مرزهای ایران و غیر ایرانیها نسبت داد[13] و به فاصله یک روز دولت، تظاهرکنندگان را کمونیست و مارکسیستهای اسلامی نامید.
سفارت مایل بود با دلایل کافی و مستند نظر دولت ایران را درباره دخالت خارجیان در وقایع تبریز بپذیرد.[14] اما رژیم، فرضیه دخالت خارجی را تأیید کرد ولی مدرکی برای آن ارائه نداد.[15]
سفارت در گفتگویی از کریم پاکروان، فرزند سرلشگر پاکروان نظر او را پیرامون وقایع تبریز جویا شد. در تحلیلی نخنما که در آن دوره بسیار رواج داشت او این حوادث را با شوروی مرتبط دانست و عقیده داشت عدهای از سران ساواک نیز در این کار دست داشتند و با وجود اطلاع از امکان بروز چنین وقایعی با آن مقابله نکرده بودند.[16] کنسولگری تبریز معتقد بود آمادگی و برنامهریزی تظاهرکنندگان بیشتر از آمادگی پلیس برای مقابله با آنها بود.[17] بر طبق گفته بازرگان، نخستین نمونههای پیوستن ارتش به مردم در قیام تبریز صورت گرفت.[18]
رژیم برای اینکه نشان دهد از پشتوانه مردمی برخوردار است، در تبریز یک راهپیمایی به نفع خود برگزار کرد.[19] جرج لمبراکیس مشاور سیاسی سفیر امریکا درباره این راهپیمایی به عباس قرهباغی گفت اطلاع دارد دهقانان روستایی با اجبار دولت در این اجتماع شرکت کردهاند و این اقدامات باعث نارضایتی بیشتر مردم میشود. او همچنین مسائل دیگری را که مصدر نارضایتی مردم بود مطرح کرد. قرهباغی ضمن تکذیب گفتههای او، محل را ترک کرد و ماوقع را به اطلاع شاه رسانید. محمدرضا پهلوی به قرهباغی گفته بود لمبراکیس را میشناسد و مطمئن است او این مطالب را از قول اشخاص ناراضی نقل کرده است.[20] به نظر میرسد محمدرضا پهلوی در این زمان چنان به قدرت خود اطمینان داشت و لرزشی در این قدرت حس نمیکرد که به انتقادات نیز توجهی نمیکرد.
دوازده روز پس از قیام، سفارت آمریکا اعتقاد داشت رویدادهای تبریز کاملاً ضد رژیم بوده است.[21] یک هفته پس از واقعه، تحقیقات دولت ایران در مورد این واقعه ادامه داشت اما هیچ یک از گروههای تحقیق، قضات نظامی یا غیرنظامی نظریهای ابراز نمیکردند.[22] سفارت پیشبینی میکرد تابستان سال 1357، دورهای بسیار خطرناک باشد زیرا ماه رمضان مصادف با تابستان بود و کمبود پیشبینی شده آب و برق به همراه گرمای شدید تابستان میتوانست شهرهای ایران را به سمت خشونت و تظاهراتهای ضد دولتی ببرد.[23] سفارت همچنین بر این باور بود که دولت ایران باید در انتظار تظاهرات دیگری نیز باشد.[24] بعد از واقعه 29 بهمن تبریز، چلهها مبارزات مردمی را به سان زنجیری به هم وصل کرد و تا بهمن 57 ادامه یافت.
پینوشتها:
1- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 8، ص 17 ـ 16.
2- همان، سند ش 1، ص 3.
3- همان، سند ش 12، صص 29 – 28.
4- همان، سند ش 13، ص 32.
5- همان، سند ش 11، صص 26 و 25.
6- همان، سند ش 8، ص 17.
7- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 11، صص 27 – 26.
8- کیهان، روزهای 2 و 3 اسفند 1356
9- عاقلی، عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج 2، تهران، انتشارات گفتار، چاپ اول، تابستان 1370، ص 339.
10- کیهان، روزهای 20، 15، 3 و 2 اسفند 56
11- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 12، صص 28 و 27.
12- همان، سند ش 11، ص 23.
13- عاقلی، ج 2، پیشین، ص 339.
14- همان، سند ش 18، ص 40.
15- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 9، ص 20.
16- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 14، ص 33.
17- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 11، ص 23.
18- بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، بی جا، چاپ چهارم، مهر 1363، ص 28.
19- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 1، ص 4.
20- قره باغی، عباس، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباس قره باغی، (مرداد ـ بهمن 57)، تهران: نی، چاپ ششم، 1365؛ ص 29.
21- اسناد لانه جاسوسی، (بخش اول)، کتاب نهم، سند ش 20، ص 43.
22- همان، سند ش 17، ص 37.
23- همان، سند ش 18، صص 42 – 41.
24- همان، سند ش 21، صص 45 – 44.