گذری بر مبارزات شهید ابوالحسن کریمی در دوران پهلوی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهید ابوالحسن کریمی از جمله شخصیتهای انقلابی بود که به مبارزه با
حکومت استبدادی پهلوی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در مقام فرماندار لاهیجان
و دادستان کل انقلاب گیلان با مبارزه علیه ضدانقلاب در منطقه گیلان، در تثبیت
انقلاب اسلامی نقش اساسی را در این استان بر عهده داشت. وی که به «سردار حزبالله
گیلان» مشهور است، سرانجام در شامگاه 13 فروردین 1365 در حال بازگشت به منزل توسط
منافقین به شهادت رسید.
زندگینامه
ابوالحسن
کریمی در سال 1327 در شهرستان لاهیجان متولد شد. او از اوایل كودكی بسیار فعال و
پرتکاپو بود و در انجمن قرائت و احكام که به سرپرستی آیتالله حاج شیخ مهدی مهدوی،
رئیس وقت حوزه علمیه لاهیجان، در مدرسه جامع تشكیل میشد، شرکت مینمود.
ابوالحسن در نزد مرحوم استاد حاج حسین ایمانی به فراگیری تجوید قرآن پرداخت و كلاس
چهارم و پنجم دبستان بود كه در آشنایی و بیان مسائل دینی و احكام عبادی سرآمد بود.
در آن عصر اختناق و غیردینی پهلوی که سعی وافر در رواج ابتذال و بیقیدی بود، او
با تمام وجود به انجام فعالیتهای عقیدتی همت گماشت و در این راه از هیچ ملامت و
مخالفتی نهراسید.
در سال
1344 حجتالاسلام والمسلمین زینالعابدین قربانی به اتفاق امیر ارسلان انصاری و
شهید ابوالحسن کریمی اقدام به تأسیس كانون بحث و انتقاد مذهبی جوانان لاهیجان نمود
و از این مركز به تربیت و تعلیم دینی نسل جوان همت گمارد. جوانانی كه در جریان
انقلاب اسلامی از فعالترینهای منطقه بودند. جلسات این کانون هر صبح جمعه در
لاهیجان در محل دبستان و سپس دبیرستان ملی محمدی برگزار میشد و آقای قربانی مباحث
عقیدتی کلامی را مطرح میکرد. آقای انصاری به تفسیر قرآن و آقای کریمی به شرح و
توضیح نهجالبلاغه میپرداختند.
كریمی
در تابستان 1347 پس از موفقیت در امتحانات نهایی خرداد و كنكور دانشگاه در رشته ریاضی
دانشگاه تهران پذیرفته شد، بعدها با شركت در امتحان رشته اقتصاد، در دانشگاه
تهران به تحصیل ادامه داد. او در دانشگاه به فعالیتهای عقیدتی و سیاسی خود ادامه
داد و در مدتی كوتاه به دلیل فعالیت و تحرك بالای اجتماعی خود در محیط دانشگاه و
خوابگاه بهعنوان نماینده دانشجویان خوابگاه امیرآباد برگزیده شد و در این جایگاه
سعی زیادی در احقاق حقوق دانشجویان داشت و به رویارویی با مظاهر كفر و اختناق رژیم
ستمشاهی پرداخت.
دستگیری توسط ساواک
کریمی
نخسین بار در سال 1346 به علت شرکت در تظاهرات علیه حکومت طاغوت و نیز شرکت در
تشییعجنازه جهانپهلوان تختی از سوی ساواک دستگیر و در زندان قزلقلعه تهران
زندانی گردید و برای دومین بار در سال 1350 به دلیل مخالفت با جشنهای دو هزار و
پانصدساله شاهنشاهی و پخش اعلامیههای امام خمینی(ره) در بین دانشجویان دستگیر و
روانه زندان شد. مقاومت و دینداری کریمی در زندان بسیار نمود داشت. او برخلاف غالب روشنفكران شرق باور كه به علت ارتباط نداشتن با مبدأ، روحیه خود را
باخته و به عذرخواهی میپرداختند، محکم و استوار بود و زندان را به كانونی برای
فراگیری و آموزش و مبارزه تبدیل كرد.
همبندش،
حجتالاسلام جعفری گیلانی، میگوید: «وی در زندان یکلحظه آرام نداشت. پیوسته در
حال خواندن قرآن و نهجالبلاغه و فراگیری معارف اسلامی بود. با اینکه اذان گفتن در
زندان ممنوع بود، شهید كریمی که قهرمان ما بود هر صبح بدون هراس از شكنجههای
جلادان شاه، انگشت به گوش با تمام وجودش، فریاد تكبیرش بلند بود! هراس و وحشت از
شكنجه دشمن نداشت، حتی در زندان نماز شبش ترك نمیشد.»
كریمی
پشتكار عجیبی داشت، در طول شبانهروز 18 ساعت و بعضاً 20 ساعت كار میكرد. او به
اكثر دروس دبیرستانی به خصوص ریاضی و معارف اسلامی تسلط كافی داشت و به دو زبان
انگلیسی و عربی مسلط بود، به طوری که در آن زمان به راحتی به این دو زبان تكلم
میكرد، پس از آزادی از زندان از محضر درس شهید مظلوم بهشتی و آیتالله طالقانی
کسب دانش نمود، سپس به تدریس زبان انگلیسی در مدرسه علمیه حقانی پرداخت.
سربازی
شهید
کریمی سرانجام در خرداد 1352 دوره چهارساله دانشگاه را در طول شش سال به علت
مبارزات سیاسی و حبسهای دانشجویی به پایان رسانید و در 1352/8/24 به خدمت سربازی
رفت. دوره سربازی داستان مفصلی از مقاومت و پایداریها و افشاگریهای او را در
قبال حکومت منحوس پهلوی در برداشت. کریمی در طول دوره سربازی در عصر خفقان شاهنشاهی
حاضر به تراشیدن ریش خود نشد و در این راه بارها سختی، دشواری، سرزنشها، تهدیدها،
اهانتها و حتی بازداشت را به جان خرید. در 1352/8/24 بعد از خاتمه خدمت سربازی به
زادگاهش لاهیجان مراجعت كرد و به صورت حقالتدریس در دبیرستانهای لاهیجان و
آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر به معلمی مشغول شد.
فعالیت قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
یکی از
اقدامات مهم کریمی در مبارزه علیه حکومت پهلوی در قبل از انقلاب اسلامی، تأسیس
مؤسسه مطبوعاتی فتح بود. او از محل درآمد تدریس خصوصی و حقالتدریس در دبیرستانها
و گرفتن قرضالحسنه از صندوق قرضالحسنه جاوید تهران، در سال 1355 مؤسسه
مطبوعاتی فتح لاهیجان را به عنوان سنگری مقدم در تنویر فکری و اعتقادی نسل جوان
تأسیس کرد و از این سنگر به مبارزهای دوجانبه علیه ساواک و تحریکات عناصر مارکسیست
و چپگرا پرداخت.
سنگری
كه به مثابه چراغ انقلاب و سد راه مخالفین و معاندین خودنمایی نمود و در دوره
شكوفایی انقلاب اسلامی به عنوان مركز رفت و آمد نیروهای انقلابی و پخش و توزیع
جزوات و اعلامیهها و نوارهای امام خمینی(ره) در منطقه عمل كرد. به همین علت
ابوالحسن کریمی بارها مورد حملات ددمنشانه ساواك و حتی گروهكهای ضدانقلاب پس از
انقلاب قرار گرفت.
او آخرین
بار در اردیبهشت 1357 در آستانه پیروزی نهضت عظیم اسلامی ملت ایران به رهبری امام
خمینی(ره) به دنبال ایراد خطابهای شورانگیز و افشاگرانه در كانون ولیعصر مسجد
جامع آستانه اشرفیه، توسط مأمورین ساواك دستگیر شد و پس از بازجوییهای اولیه در
مركز ساواك لاهیجان به زندان عمومی رشت منتقل و به مدت پنج ماه در سختترین شرایط
روحی محبوس گردید، كه سرانجام براثر شدت تحركات انقلابی مردم در آبان 1357 به
همراه خیل مبارزان و انقلابیون از زندان رژیم آزاد گشت. کریمی در ماههای منتهی به
پیروزی انقلاب در مبارزات مردم علیه حکومت شاه نقش مؤثری داشت و مخالفت خود را با
انجام سخنرانی بهصورت آشکار اعلام میکرد.
ابوالحسن
کریمی یکی از نیروهای شاخص انقلابی در مبارزه علیه حکومت پهلوی در منطقه لاهیجان
و شرق گیلان و یکی از افراد فعال در حوزه پخش اعلامیههای امام خمینی(ره) در
منطقه بود. ساواک در یکی از گزارشهای خود درباره فعالیتهای انقلابی او چنین مینویسد:
«ابوالحسن کریمی که او نیز از پیروان قربانی و افکار متمایل به طرفداران خمینی و
از نزدیکان قربانی، وی در دو سال پیش دیپلم ریاضی را در لاهیجان از دبیرستان
مهرگان گرفته و در حال حاضر دانشجوی سال دوم دانشکده علوم دانشگاه تهران میباشد.
به طوری که اطلاع حاصل گردیده نشریات مذهبی و نشریه ایران آزاد ارکان جبهه ملی
اروپا که به طریقی به تهران میرسد وسیله ابوالحسن کریمی پسرعموی محمدابراهیم
کریمی به دست نامبرده میرسد.»
در
لاهیجان که بود، اعلامیهها را از تهران و قم برایش میفرستادند. او هم در سطح
استان پخش میکرد. هرچهقدر اعلامیه میدادند، باز بیشتر مطالبه میکرد و آنها
را بین مردم پخش مینمود. ابوالحسن به شاهراه مبادله سخنرانیها و اعلامیههای
امام و روحانیان انقلابی بدل شده بود. این در حالی بود که بعضی از روحانیان شهر،
اعلامیههایی که برایشان میرفت را از ترس در رودخانه میریختند. کریمی در محله
خمیرکلایه لاهیجان در شبهای جمعه هر هفته جلساتی با شرکت تعداد زیادی از
دانشجویان تشکیل میداد و برای آنان صحبت میکرد و در پوشش فعالیتهای مذهبی به
تبلیغ مرجعیت و آرمانهای امام خمینی(ره) میپرداخت.
این
جوان انقلابی مسلمان با هماهنگی و همراهی زینالعابدین قربانی و ارسلان فلاح حجت
انصاری در «انجمن بحث و انتقاد مذهبی» به فعالیتهای دینی میپرداخت. البته او در
پوشش این انجمن و در کنار فعالیتهای دینی به تبلیغ نهضت امام خمینی(ره) و افشاگری
علیه حکومت پهلوی نیز میپرداخت. ساواک در گزارشی در مورد این انجمن و فعالیت
کریمی چنین مینویسد: «نامبرده بالا [ابوالحسن کریمی] یکی از افراد متعصب مذهبی و
افراطی بوده که بهاتفاق زینالعابدین قربانی و ارسلان فلاح حجت انصاری از 8 سال
قبل در انجمن بحث و انتقاد مذهبی که مؤسس آن قربانی میباشد و هفتهای یکبار در
دبستان ملی محمدی تشکیل میشود و تعداد اعضاء آن به تفاوت از 10 الی 50 نفر از
طبقات مختلف مردم میباشند شرکت مینمودهاند و در این کانون به سوالات دینی افراد
شرکتکننده توسط قربانی و در صورت عدم حضور توسط نامبرده بالا و انصاری جوابگوئی
میشده... بعد از بازداشت قربانی نیز جلسات کانون کماکان در روزهای جمعه در مدرسه
ملی محمدی ادامه داشته و کریمی و ارسلان حجت انصاری پاسخگوی مسائل دینی افراد شرکتکننده
بودهاند.»
سید
غلامرضا قانعفر که از طرف شهید بهشتی مأمور پخش و توزیع اعلامیه در گیلان بود
درباره ابوالحسن کریمی چنین مینویسد: «در فضای سخت و ملتهب گیلان، ما قبل از
انقلاب هر زمان که اعلامیهها را به شهید کریمی میرسانیدم، او با آغوش باز پذیرا
بودند و میگفتند بازهم برسانید و بین افراد مختلف توزیع میکردند. این در حالی
بود که عدهای بعد از گرفتن اعلامیه از ترس آنها را در آب میریختند.»