ضرورتهای پذیرش قطعنامه 598
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- دکتر رشید جعفرپور؛ جنگ تحمیلی هشت ساله رژیم بعث عراق علیه ایران که در 31 شهریور 1359 آغاز شد، هزینههای زیادی برای نظام اسلامی ایران داشت. اگرچه در این جنگ نابرابر عمده قدرت های جهانی و منطقه ای از رژیم صدام حمایت می کردند اما ملت بزرگ ایران با اتکا به خدا و تبعیت از رهبری عالمانه و مقتدرانه امام خمینی(ره) و با جانفشانی رزمندگان اسلام، دفاع مقدسی را شکل دادند که در تاریخ این کشور بی نظیر بوده است. تاریخ دفاع مقدس یادآور رشادتها و دلاورمردیهای ملتی است که با تاسی از فرهنگ عاشورا، ذلت را نپذیرفته و تا آخرین نفس از خاک، ناموس و تمامیت جمهوری اسلامی دفاع کرده و در این راه شهدای گرانقدری را تقدیم نموده است. دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی بر اساس نظریه آرمانگرایانه امام خمینی واجبی بود حجت شرعی را برای همه مردم در جهاد در راه دفاع از اسلام و میهن اسلامی به اثبات رسانده و تردیدی در آن وجود نداشت. اما واقعیتهای موجود در دفاع مقدس به گونهای رقم خورد که هم در سطح داخل کشو و هم در سطح نظام بینالملل ضرورتهایی برای پایان دادن به این جنگ تحمیلی به وجود آید و رهبر نظام اسلامی را علیرغم میل باطنی به سمت پذیرش قطعنامه سوق دهد.
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامههای شورای امنیت بود که در 27 تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و رژیم بعث صدام صادر شد. این قطعنامه ویژگیهایی داشت که آن را از قطعنامههای قبلی متمایز میکرد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرایی قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران بودهاست.
قطعنامه 598 که چند ماه پس از اجرای پیروزمندانه عملیات کربلای 5 توسط رزمندگان اسلام، تدوین و تصویب شد، هشتمین قطعنامه در دوران جنگ تحمیلی بود؛ اما این قطعنامه یک تفاوت اساسی با قطعنامههای پیشین داشت و آن این بود که در این قطعنامه وضعیت حقوقی "جنگ" بین دو کشور ایران و عراق را به رسمیت شناخته بود. مشخصه اصلی این قطعنامه نسبت به قطعنامههای پیشین این بود که صرفاً دو طرف را دعوت به آرامش نمیکرد، بلکه به موضوع تعیین متجاوز و پرداخت غرامت نیز پرداخته بود. در قطعنامه برخی از خواستههای ایران مانند تعیین متجاوز و پرداخت غرامت مورد توجه قرار گرفته بود و این در واقع امتیازی بود که ایران را برای آغاز مذاکرات ترغیب نماید.
با صدور قطعنامه 598 از سوی سازمان ملل متحد بلافاصله این قطعنامه از سوی رژیم بعث عراق پذیرفته شد، اما دولت جمهوری اسلامی ایران به دلیل بعضی ضعف ها و نقایص قطعنامه به مدت یک سال آن را نپذیرفت. پس از حمله عمدی ناو جنگی آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران بر فراز خلیج فارس که ۲۹۰ مسافر آن شامل دهها زن و کودک به شهادت رسیدند و بمباران شیمایی صدام در داخل عراق که منجر به قتل عام صدها هزار تن از مردم شد، مسئولان نظام اسلامی، مصلحت را در پذیرش قطعنامه دانستند. بنابراین، جمهوری اسلامی ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ رسماً به دکوئهیار، دبیرکل سازمان ملل متحد اطلاع داد که به منظور جلوگیری از کشتار و برقراری عدالت و استقرار صلح در منطقه و جهان، قطعنامه ۵۹۸ را میپذیرد.
امام خمینی (ره) در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی درباره پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد. امام(ره) در پیامی که به بهانه سالروز کشتار زائران ایرانی در مکه منتشر شد، به تشریح سیاست جدید جمهوری اسلامی در قبال جنگ تحمیلی و دلایل پذیرش قطعنامه پرداخت. در این پیام آمده است: «اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هر گز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.
من در اینجا از همۀ فرزندان عزیزم در جبهههای آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نموده اند، تشکر و قدردانی می کنم و همۀ ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت میکنم. در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی نا آگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خونها و شهادت ها و ایثار ها چه شد. این ها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفۀ شهادت بیخبرند و نمیدانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمهای وارد نمیسازد.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص۹۲)
با پذیرش قطعنامه کشور ایران به آتشبس معتقد بود و آن را عملیاتی نمود، ولی رژیم بعث صدام به حملات خود ادامه داد و مجدداً وارد خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با اشغال نقاطی از کشور و حتی به دست آوردن تعدادی اسیر ایرانی، وضع بهتری در مذاکرات داشته باشد، اما به حول و قوه الهی و دفاع رزمندگان غیور اسلام، موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت. واقعیت این است که از آغاز تا پایان جنگ تحمیلی هشت ساله، قطعنامههای متعددی توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر شد که در میان افکار عمومی و رسانهها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. قطعنامه ۴۹۷ در ششم مهرماه سال ۱۳۵۹، قطعنامه ۵۱۴ در ۲۱/ ۴/ ۶۱، سومین قطعنامه با شماره ۵۲۲ در تاریخ ۱۲/ ۷/ ۶۱ ، قطعنامه چهارم با شماره ۵۴۰ در تاریخ ۹ /۸/ ۶۲ ، قطعنامه پنجم با شماره ۵۵۲ در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۶۳، قطعنامه ششم با شماره ۵۸۲ در تاریخ ۲۰/ ۱۱/ ۶۴ ، قطعنامه هفتم با شماره ۵۸۸ در تاریخ ۱۶/ ۷/ ۶۵ توسط شورای امنیت صادر شد.
نگاه به قطعنامههای صادر شده و زمان ارائه آنها نشان میدهد که هر موقع رزمندگان اسلام در مناطق جنگی، پیشروی جدی انجام میدادند، سازمان ملل دست به کار میشد و طرفین را به سطح و آتش بس دعوت میکرد و این اقدام هیچ موقع در زمان پیشروی رژیم بعث عراق در سرزمین ایران اسلامی صورت نگرفت. به عنوان نمونه در اواخر سال ۶۵ و اوایل سال ۶۶ چندین عملیات کوچک و بزرگ از جمله کربلای ۴ و ۵ و ۱۰ ... و نصر توسط نیروهای ایرانی طراحی و اجرا شد. در عملیات کربلای ۵ شدیدترین درگیریهای طول جنگ در پشت دروازههای شهر بصره و تهدید بصره توسط ایران به وقوع پیوست. در این دوران، موازنه ی قدرت به نفع ایران بود لذا از اسفند ۶۵ تلاشی جهانی برای تهیه و تنظیم قطعنامه هشتم شورای امنیت موسوم به ۵۹۸ آغاز شد که در پایان تیر ماه ۶۶ به تصویب شورای امنیت رسید. وزارت خارجه ایران از پاییز ۱۳۶۵ تا تصویب قطعنامه ۵۹۸، هیأتهای مختلفی را جهت تأثیرگذاری بر طرح این قطعنامه به کشورهای مختلف اعزام کرد. تا جایی که تهیه کنندگان پیشنویس قطعنامه ۵۹۸ مجبور شدند در مقابل دیپلماسی فعّال ایران، بندهای ۶، ۷، ۸ را در آن بگنجانند که تا اندازهای متضمن نظرهای ایران بود.
عمدهترین تلاش ایران در این قطعنامه این بود که دو موضوع در قطعنامه ذکر شود: «تعیین متجاوز» و «تعیین غرامت». مسئولین سیاسی و نظامی ایران پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ بنا به دلایل مختلف از جمله قرارگیری ایران در موضع قدرت و نیز لحاظ نشدن ملاحظات ایران مثل تعیین متجاوز این قطعنامه را مورد پذیرش قرار نداند. در واقع، بعد از تصویب قطعنامه در سال ۱۳۶۶ در ایران دو نظر متفاوت نسبت به قطعنامه وجود داشت. عدهای معتقد بودند که قطعنامه را باید صریحاً و کلاً رد کرد، ولی عدهای دیگر به سیاست «نه رد، نه قبول»، اعتقاد داشتند. علاوه بر اینها، یکی دیگر از دلایل عدم پذیرش قطعنامه در سال ۱۳۶۶ اصرار رزمندگان و فرماندهان کشور بود که به نوعی در خط مقدم جبههها حضور در عرصه میدان جنگ حضور داشتند.
به باور آنها پایان جنگ بدون رسیدن به خواسته هایشان همچون سرنگونی صدام، بازگشایی راه کربلا، تنبیه متجاوز، پذیرفتن قطعنامه غیر قابل قبول بود. به هر حال در آن دوران دلایل مهمی همچون عدم اطمینان به اجرای مفاد قطعنامه توسط دشمن و حامیان، عدم معرفی متجاوز در متن اولیه قطعنامه، حضور وسیع و گسترده نظامی آمریکا در خلیج فارس، فاصله داشتن مفاد قطعنامه با خواستههای ایران، تهیه قطعنامه بدون مشورت ایران و... از جمله دلایل اصلی رد قطعنامه توسط ایران بود.
به هر حال، عدم پذیرش قطعنامه توسط ایران در سال ۱۳۶۶، رژیم بعث عراق را وارد مرحله جدیدی از تجاوزات و حملات خود کرد و نیروهای این رژیم جنایتکار حملات خود را به مناطق شهری، مسکونی و نفتکشهای ایرانی کشاندند و در واقع هدف قرار دادن مردم عادی و نیز آسیب زدن جدی به اقتصاد کشور از طریق حمله به نفتکشها را در دستور کار خود قرار دادند. از طرفی حضور نظامی نامشروع آمریکا به بهانه حمایت از نفتکشهای کویتی در خلیجفارس، بحران بین دو کشور را جدیتر کرد.
طی یک سال که از صدور قطعنامه و تصویب قطعنامه توسط شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۲۹/ ۴/ ۱۳۶۶ تا زمان پذیرش آن در تاریخ ۲۷/ ۴/ ۱۳۶۷ توسط جمهوری اسلامی ایران، اتفاقات و حوادثی رخ داد که ایران را متمایل به پذیرش قطعنامه 598 کرد. تغییر استراتژی و حمایت مستقیم کشورهای غربی از صدام، معرفی صدام به عنوان صلح طلب، بکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط عراق، تهدیدات وسیع بین المللی علیه ایران، سلب منطق دفاع مشروع از ایران، تغییر روند تحولات در جبهههای نبرد و تحریم شدید تسلیحاتی ایران از جمله موارد و دلایلی است که ایران را متمایل به پذیرش قطعنامه نمود. علیرغم نقطه نظرات متفاوت و بعضا تندرویهای خواسته و ناخواسته ازسوی افراد مختلف در نظام اسلامی، رهبران نظام اسلامی ازجمله امام خمینی(ره) و رئیس جمهور وقت آیتالله خامنهای(مدظله) به تبیین ضرورت پذیرش قطعنامه به همه موضوعات پایان دادند و عزتمندانه از منافع نظام دفاع نمودند.
حضرت امام خمینی (ره) در رابطه با قطعنامه و چرایی پذیرش آن فرمودند: اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری مینگریستیم و میرسیدیم، ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان رفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شدهایم. چه کوتهنظرند آنهایی که خیال میکنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیدهایم پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمیشود که ما از اصول خود عدول کنیم. البته معترضیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده ایم روشها و تاکتیکها را عوض نماییم.
حضرت آیتالله خامنهای نیز در تاریخ ۲۲ مرداد ماه سال ۱۳۶۷ در این باره فرمودند: اعلام قبول قطعنامه، به وسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت؛ اول آتش بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعاهای صلح طلبی آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.
استراتژی امام (ره) حفظ اسلام و مصالح مسلمین بود و برای دفاع از این استراتژی باور داشت اگر دشمنان با ابزار نظامی به جنگ بیایند، لزوما باید با ابزار نظامی مقابله کرد و اگر با ابزارهای فرهنگی و سیاسی به میدان بیایند، باید از ابزار فرهنگی و شیوه های سیاسی مناسب استفاده کرد. امام خمینی (ره) با قبول قطعنامه، موقعیت راهبردی نظام جمهوری اسلامی را در شرایط بوجود آمده حفظ نمود و پس از هشت سال دفاع، دشمن متجاوز را از اشغال حتی یک وجب خاک ایران نا امید کرد که این موضوع در تاریخ جنگ های ایران به ویژه دویست سال اخیر، بی سابقه است، اما این تصمیم به منزله پایان مبارزه نبود، بلکه تغییر استراتژی و اتخاذ شیوه جدیدی از مبارزه در جبهه فرهنگی و سیاسی بوده است. ایشان با اشاره به اینکه باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم می فرماید:«من در میان شما باشم و یا نباشم، به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد.» (صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۹۳)
در هر صورت، قطعنامه ۵۹۸ هرچند انتظار کامل جمهوری اسلامی ایران را برآورده نکرد، اما اشاره تلویحی در بندهای قطعنامه در باب «تعیین آغازگر جنگ» و نیز «پرداخت غرامت»، این پذیرش برای جمهوری اسلامی ایران پیروزی بزرگی به حساب آمد، زیرا در سایه مقاومت رزمندگان در «میدان مبارزه» و حرکت دیپلماسی فعّال ایران در «صحنه دیپلماسی» توانست شورای امنیت را متقاعد کند که صلح بدون تعیین متجاوز بر خلاف عدالت و امنیت، و در واقع عین ظلم است.
پینوشتها:
1. خمینی، روح الله، صحیفه امام؛ ج ۲۱، انشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
2. معبادی، حمید؛ (1381)، چالش های ایران و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
3. نوازنی، بهرام؛ (1383)، الگوهای رفتاری ایالات متحده ی آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران(1357-1380)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.