واکاوی تاثیر «محرم» در نهضت مشروطه

با آغاز نهضت مشروطه، مجالس روضه در ماه محرم رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و زمینه مبارزه علیه اقدامات و سیاست‌های حكومت قاجار را فراهم ساخت. جلسات روضه‌خوانی محرم 1323ق پایگاهی برای بیان اعتراض‌های علما و مردم علیه دولت قاجار تبدیل شد و زمینه قیام را فراهم کرد. در آستانه‌ محرم سال1324 دولت قاجار با تجربه‌ای كه از محرم سال قبل داشت تدابیری را برای كنترل مراسم عزاداری آن سال اتخاذ كرد. محرم 1325 ق. وعاظ در مجالس روضه داد سخن داده و مردم را تشویق و ترغیب به عدالت و حفظ قانون و آزادی و عدالت کردند. برگزاری مجالس روضه‌خوانی در محرم سال 1328 ق. نیز به محلی برای انتقاد مشروطه‌خواهان از اعمال محمدعلی شاه، تبدیل شد. مجالس روضه ماه محرم درسال‌های بعد نیز کانون حرکت علیه استبداد قاجار بود.
چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۳

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی – اکبر فلاحی؛ با آغاز سلسله قاجاریه بالاخص نهضت مشروطه در دوره‌ پادشاهی مظفرالدین‌ شاه مجالس روضه در ماه محرم رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و بستر و كانونی برای مبارزه علیه اقدامات و سیاست‌های حكومت قاجار تبدیل شد. چنانکه از شواهد موجود بر می‌آید علما و طلاب انجمن‌های غیر رسمی به ویژه در شهر تهران از این مجالس نهایت استفاده را به عمل آورده‌اند. این مجالس نقش مهمی در بسیج نیروها، آگاهی بخشی به توده‌ها و در نتیجه وادار كردن دولت به عقب نشینی داشت. روحانیان و سخنرانان مشروطه‌خواه ضمن وعظ، سعی کردند مردم را با افکار و اندیشه های جدید آگاه سازند. این مجالس با استقبال زیادی روبه رو شد.[1] علما، وعاظ و مردم در این مبارزه اعمال قاجاریه را با اعمال بنی‌امیه مقایسه کردند و بدین‌گونه، مردم حادثه‌ی کربلا را با احوال آن روزگار تطبیق دادند.[2]

با فرا رسیدن ماه محرم 1323ق. زمینه برای خیزش مردم علیه حركت‌ها و سیاست‌های حكومت قاجار فراهم بود. از جمله موضوع‌های داغ آن روزها اهانت مسیو نوز بلژیكی به لباس روحانیت، بود. علما و روحانیون نیز از فرصت استفاده کرده و ماجرای نوز بلژیکی را علم و عكس او با لباس روحانیت را انتشار دادند. در این میان مردم و طلاب عكس اهانت آمیز نوز را به دست گرفته و در مجلس روضه شركت و از عمل ضد دینی نوز به شدت انتقاد كردند.[3] بدین ترتیب، جلسات روضه‌خوانی ماه محرم آن سال به كانون و پایگاهی برای بیان اعتراض‌های علما و مردم علیه دولت قاجار تبدیل شد. این جلسه‌ها به صورت پیوسته ادامه یافت و كم كم از دل آن، درخواست مردم برای اصلاح و مشروطه‌خواهی آشكار گشت.

در روز دوم محرم 1323ق. انجمن مخفی در خانه‌ ادیب بهبهانی تشکیل شد و وی در این مراسم سخنرانی و در باره‌ی لزوم داشتن قانون صحبت كرد: «بیائید فکرتان را منحصرا به اجرای قانون اسلام کنید. اغلب آنچه دیگران دارند از قانون اسلام اتخاذ و اقتباس نموده‌اند (ز ما دزدیده و بر ما فروشند) پس باید کاری کرد که قانون اسلام در بین ما جاری گردد و از برای دولت هم قانونی که عقلا و دانشمندان بنویسند لازم است..». همچنین در این جلسه بر لزوم هماهنگی و همراه کردن علما برای ادامه‌ی مبارزه تاكید شد.[4]

در روز سوم محرم، مجلس روضه در منزل آقا سید عبدالله بهبهانی از مجتهدان طراز اول، برگزار شد. منزل ایشان در آن زمان پایگاه مبارزه علیه دولت بود و در این مجلس جمعیت زیادی حضور یافتند. شركت‌كنندگان كه بیشتر از طلاب مدارس بودند ماجرای اهانت مسیو نوز به لباس روحانیت را مطرح و شروع به عزاداری و گریه و زاری کرده و از اقدام‌های خلاف شرع دولت، به شدت انتقاد كردند. آن‌ها در این مجلس مصمم شدند كه مسیو نوز را از منصبش عزل كنند. ادامه‌ یافتن ‌مجالس عزاداری، موجب تشدید مبارزه میان مردم و دولت گردید و فضای ضد دولتی خاصی حكمفرما گشت.[5]

اما با وجود اعتراض‌های پیوسته علما و مردم، دولت توجه و اعتنایی به خواسته‌های آنان نكرد. دولت تصور كرد كه با بی‌اعتنائی می‌تواند اوضاع را كنترل كند و خشم مردم را فرو نشاند. اما مردم همچنان بر خواسته‌های خود تاكید داشتند. در روز هفتم محرم، آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی به درخواست مردم و طلاب به منبر رفت و برای مردم سخنرانی كرد. ایشان در این منبر عزل مسیو نوز را خواستار شد. در این راستا، وی و دیگر علما عریضه‌ای برای شاه نوشتند و با وجود كارشكنی درباریان؛ این عریضه در روز نهم محرم به دست مظفرالدین شاه رسید. شاه جواب داد كه پس از عاشورا درخواست آنان را عملی خواهد ساخت. دستخط شاه بر بالای منبر خوانده شد. اما این پاسخ، علما، طلاب و مردم را راضی نكرد چرا كه آن‌ها احتمال دادند در این پاسخ شاه فریب و نیرنگی نهفته باشد.[6]

از طرفی دولت قاجار برای كنترل حركت مردم و جلوگیری از هرگونه حركتی در روز عاشورا، حركت دسته‌ها در داخل شهر را ممنوع كرد. اما مردم به پا خواسته با هدایت علما و بی‌توجه به این اقدام دولت، روز عاشورا در شهر به حركت درآمدند. دولت نیز برای كنترل اوضاع در اقداماتی امنیتی و به بهانه‌ی محافظت از خارجیان، در درب خانه فرنگی‌ها سرباز گذاشت و سربازها به این بهانه شب و روز در خیابان‌ها گردش كردند.[7] شایان ذکر است در این دهه، اعلامیه‌های بسیاری بر ضد عین الدوله و مسیو نزوز بلژیكی و سعید السلطنه وزیر پلیس، در شهر پخش گردید.[8]

پس از پایان یافتن دهه‌ی عزاداری، علما و مردم كوشیدند برای رسیدن به خواسته‌هایشان مجالس روضه را همچنان برپا كنند. از این‌رو، پس از عاشورا، برگزاری مجلس‌های روضه همچنان ادامه ‌یافت. در 12 محرم جلسه‌ی انجمن مخفی در خانه‌ی ناظم الاسلام کرمانی، تشکیل شد. در این جلسه آیت‌الله سیدعبدالله بهبهانی بر منبر رفت و در باره‌ی عهدشكنی حكومت، ظلم های مسیو نوز به تجار و تسلط وی بر گمرگ و موضوع عکس او با لباس روحانیت صحبت کرد.[9]

در آستانه‌ محرم سال1324 قمری دولت قاجار با تجربه‌ای كه از محرم سال قبل داشت تدابیری را برای كنترل مراسم عزاداری آن سال اتخاذ كرد. در این راستا عین الدوله به فکر تبعید وعاظ افتاد. یكی از این وعاظ سید جمالدین واعظ بود. بعد از بازگشت علما از تحصن حرم عبدالعظیم (ع) مظفرالدین شاه از سید جمال ناراضی و خواهان تبعید وی شد. اما مشروطه خواهان اعلام كردند مخالف تبعید وی هستند. عین‌الدوله اعلام کرد که چون منبرهای او باعث تحریک مردم و بر هم خوردن اوضاع می‌شود بهتر است در دهه‌ عاشورا در تهران نباشد. حتی تهدید كرد در صورت خارج نشدنش از تهران او را خواهد كشت. نخست قصد داشتند وی را به مشهد تبعید كنند. در نهایت تصیم گرفته شد به قم تبعید شود. در نهایت سیدجمال راهی قم شد. در روز نهم محرم، آیت‌الله بهبهانی و عین الدوله صدر اعظم و نیرالدوله حاکم تهران سه تلگراف به قم مخابره و اجازه‌ی بازگشت وی را به تهران دادند. سید جمال دو روز دیگر در قم ماند. سپس غروب روز سیزدهم وارد حرم عبدالعظیم(ع) شد. طلاب و تجار در صد بر آمدند که او را با احترام وارد تهران کنند که برخی صلاح ندانستند.[10]

شایان گفتن است غیر از سید جمال واعظ، كسانی همچون حاجی میرزا حسن رشدیه، مجدالاسلام كرمانی و میرزا آقای اصفهانی نیز تبعید شدند.[11] بنابراین محرم آن سال با محدودیت‌های ایجاد شده از سوی حاكمیت بر خلاف انتظار با ملایمت آغاز و با آرامی‌ تمام شد. [12]

چندی پس از پیروزی نهضت مشروطه مظفرالدین شاه فوت كرد و محمدعلی شاه به تخت سلطنت نشست. محمدعلی شاه با مشروطه خواهان روابط خوبی نداشت و در صدد الغای مشروطیت بود. بنابراین رقابتی سخت میان محمد علی شاه ومشروطه خواهان درگرفت. با فرارسیدن محرم 1325 ق در این میان، سید جمال‌الدین واعظ، ملک‌المتکلمین، شیخ علی زرندی و بهاءالواعظین، در مجلس‌های روضه‌ها داد سخن داده و مردم را تشویق و ترغیب به عدالت و حفظ قانون و آزادی و عدالت کردند.[13]

این كشمكش در محرم سال بعد نیز قابل مشاهده است. در محرم 1326 ق. به دلیل این درگیری‌ها، مراسم عزاداری ماه محرم از رونق چندانی برخوردار نبود. در محرم این سال هنگامی كه شاه قصد داشت وارد تكیه دولت شود و مردم تجمع گسترده‌ای در اطراف تكیه داشتند فراشان و سربازان قصد جلوگیری از ورود مردم به داخل تكیه را داشتند. جالب است گروهی دست به طپانچه برده و آماده درگیری بودند. در این میان ماموران نتوانستند از ورود جمعیت جلوگیری كنند و بر اثر ازدحام جمعیت شماری زخمی شدند. در محرم این سال در منزل آقا سید عبدالله بهبهانی مجلس روضه برقرار بود. در این مجلس انجمن‌ها حضور یافتند و نسبت به اقدامات دولت اعتراض كردند. در یكی از این مجالس سیدجمال واعظ بر منبر رفت و سخنرانی تندی علیه حكومت ایراد كرد.[14]

همچنانکه كه اشاره شد مجالس ماه محرم این سال از رونق چندانی برخوردار نبود ؛ تا جائی كه در مراسم مسجد شیخ عبدالحسین كه همه ساله از شكوه خاصی برخوردار بود، آن سال كم رونق بود.[15]

اما كشمكش میان مشروطه خواهان و محمد علی شاه به طور موقت به نفع شاه پایان یافت و در روز سه‏شنبه 23 جمادی الاولی 1326 به دستور محمد علی شاه ، لیاخوف روسی ، مجلس شورای اسلامی را محاصره و به توپ بسته و عده زیادی را كشت. كم رونقی مراسم محرم در سال 1327 ق. نیز ادامه یافت.[16]

در محرم سال 1328 ق. مجالس روضه‌خوانی به محلی برای انتقاد مشروطه‌خواهان از اعمال محمدعلی شاه، تبدیل شد.[17]

از جمله وقایع اواخر دوره‌ی قاجار می‌باید به حادثه‌ محرم سال 1330 ق. تبریز اشاره كرد. پس از تهاجم قوای روس به ایران و تسلط آن‌ها بر شهر تبریز، ثقه‌الاسلام تبریزی را به همراه چند نفر دیگر بازداشت كردند و در صدد اعدام آنان بر آمدند. از این رو، نیروهای روس، شب عاشورا سربازخانه‌ی محل اقامتشان را به صورت یك دژ مستكم در آوردند و صدها سرباز مسلح در روی بام‌ها و اطراف به نگهبانی گماشتند. همچنین چندین عراده توپ و مسلسل در نقاط مرتفع قرار دادند و چند دار در وسط سربازخانه بر پا ساختند. ساعتی پس از نیمه شب عاشورا، ثقه‌الاسلام را به همراه چند نفر دیگر از كنسول‌خانه به سربازخانه، آوردند. صبح عاشورا نیز آن‌ها را به حیاط سربازخانه آورده و بر دار آویخته و به شهادت رساندند.[18]

در اواخر دوره‌ قاجار متاثر از اوضاع و شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی كشور، از شمار مجالس عزاداری، مخصوصا شبیه‌خوانی به شدت كاسته شد. از طرفی دیگر، دسته‌گردانی هم زیاد نبود و كم كم به شب عاشورا و اربعین و 28 صفر، منحصر گردید.[19]

پی‌نوشت‌ها:

1- فاروق، خارابی، انجمن های عصر مشروطه، تهران: موسسه‌ی تحقیقات و توسعه‌ی علوم انسانی، 1386. صص 178-179.

2- ناظم الاسلام كرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان به اهتمام علی‌اکبر سعیدی سیرجانی, ج 2، تهران: پیکان، 1376، صص 377 و 491.

3- عبدالحسین‌خان سپهر، یاداشت‌های ملك المورخین و مرآت الوقایع مظفری، با تصحیح و توضیحات و مقدمه‌های دكتر عبدالحسین نوائی، تهران: زرین 1368،صص123.

4- ناظم الاسلام کرمانی, ج 2، پیشین، صص266-268.

5- یحیی دولت آبادی، حیات یحیی، ج 2، تهران: فردوسی،1362 صص4.

6- یاداشت‌های ملك المورخین، پیشین، صصص 126-127.

7- همان.

8- همان، ص 127.

9- تاریخ بیداری ایرانیان, ج 2، پیشین، صص266-268.

10- تاریخ بیداری ایرانیان، ج2، پیشین، صص 372-374.

11- محمد اسماعیل رضوانی، انقلاب مشروطیت ایران، تهران: كتاب جوان، بی تا، ص108.

12- روزنامه‌ی خاطرات عزیز السلطان «ملیجك ثانی» به كوشش محسن میرزائی، ج 2 ، تهران: زریاب، 1376 ص 879.

13- تاریخ بیداری ایرانیان ج 4، پیشین، صص 86-87و 89.

14- روزنامه‌ی خاطرات عزیز السلطان «ملیجك ثانی» ج 2، صص 1165-1116و 1107.

15- روزنامه خاطرات عین السلطنه(قهرمان میرزا سالور) به كوشش مسعود سالور و ایرج افشار، ج 3، تهران: اساطیر، 1377، ص 1941.

16- تاریخ بیداری ایرانیان، ج 5، پیشین، ص 283.

17- خاطرات عزیز السطان، ج 3، پیشین، 1677.

18- مهدی ملك زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت در ایران، كتاب هفتم، تهران: علمی، 1371، صص1530-1535.

19- عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی اداری ایران در دوره‌ی قاجار، ج 3، تهران: زوّار ص 460.


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات