تطهیرناشدنی

عكس‌العمل اقشار مختلف مردم به جشن‌های 2500ساله

۲۰ مهرماه ۱۳۵۰ جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت‌جمشید آغاز شد. هرچند رژیم از ترس اعتراضات، صدها نفر را توقیف و زندانی کرده و یا در معرض اقامت اجباری قرار داده بود، اما با این حال مردم به شیوه‌های مختلف به این جشن‌ها اعتراض کردند. انتشار نامه‌های بدون امضا، شعارنویسی روی دیوارهای اماكن عمومی و... از جمله این اقدامات بود. یكی از مسایلی مورد تأكید مخالفان این بود که برخلاف ادعای محمدرضا پهلوی که جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را متعلق به مردم ایران دانسته بود عملا از ورود مردم به این جشن ها جلوگیری شد.
سه‌شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۲

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از مهمترین وقایع ضدفرهنگی در دوران پهلوی دوم، برگزاری جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی بود که هدف اصلی این جشن‌ها جهت دهی به دیدگاه مردم در راستای حمایت از رژیم پهلوی بود. براساس اسناد برگزاری این جشن‌ها موجی از نفرت از رژیم پهلوی را در بین مردم ایجاد كرد و طبقات مختلف مردم اعم از كارمند و كارگر تا روحانی و دانشجو و حتی بسیاری از وابستگان آن رژیم به انتقاد از این نمایش مضحك پرداختند.

یكی از مسایلی كه مورد تأكید مخالفان بود این نكته بود كه شاه، اصولاً این جشن‌ها را برای مردم ایران برگزار نكرده بود، بلكه نظرش معطوف به رهبران كشورهای دیگر بود و فقط آنها میهمانان شاه بودند. برخلاف ادعای محمدرضا پهلوی که جشن های ۲۵۰۰ ساله را متعلق به مردم ایران دانسته بود عملا از ورود مردم به این جشن ها جلوگیری شد. [1]

قبل از برگزاری جشن‌ها رژیم چون احتمال واکنش‌های گسترده مردمی را می‌داد دستور بازداشت، توقیف و زندانی کردن بسیاری را داده بود، موضوعی که از چشم رسانه‌های خارجی پنهان نماند؛ به عنوان مثال روزنامه‌ لوموند در شماره 12 اکتبر (20 مهر) در این باره نوشت: «صدها نفر و به گفته‌ برخی‌ها هزاران نفر برای مدت جشن‌ها توقیف و زندانی شده‌اند و یا در معرض اقامت اجباری قرار گرفتند. دانشگاه‌ها و مدارس متوسطه تعطیل شدند تا به هنگام جشن‌ها اعتصاب نکنند. تمام وزارتخانه‌ها و تمام بناهای دولتی و تعداد بسیاری از شخصیت‌ها تحت حفاظت نیروهای انتظامی واقع گردیدند. والدین و خویشاوندان جوانان رزمنده‌ای که پنهان شده‌اند و یا به عملیات پارتیزانی پیوسته‌اند، به عنوان گروگان - تکرار می‌کنیم به عنوان گروگان- بازداشت شدند.»[2]

اما این اقدامات امنیتی نیز نتوانست جلوی اعتراضات اقشار مختلف مردمی را بگیرد. به طوری که از ماه‌ها قبل از برگزاری جشن‌ها دانشجویان اعتصاب و اعتراضات زیادی به این موضوع داشتند.

عكس‌العمل اقشار مختلف مردم به جشن‌های 2500ساله

 و مباحث مربوط به آن نقل محافل روشنفكری بود، و اغلب آنان این جشن‌ها را مایه­ تحقیر و سرافكندگی عنوان می­نمودند و در محافل اقتصادی نیز آن را موجب افزایش مالیات‌ها جهت تأمین هزینه‌های جشن می‌دانستند. [3]

اعتصاب‌های دانشجویان بقدری جدی و گسترده بود که به عنوان نمونه در یکی از گزارشات ساواک آمده است: «در مورد مسافرت آقای علم به شیراز از اقوال و شایعات بسیاری در افواه جریان یافته و برخی اظهارنظر می نماید كه مسافرت ایشان به اعتصابات اخیر دانشگاه پهلوی ارتباط دارد و حسب الامر شاهنشاه آریامهر برای رسیدگی به علل اعتصاب اخیر دانشگاه به شیراز می آیند.» 

عكس‌العمل اقشار مختلف مردم به جشن‌های 2500ساله


در گزارش محرمانه دیگری در خصوص اعتراضات دانشجویی می‌خوانیم: «از این دسته ( دانشجویان) مجموعا 280 نفر كه به اشكال مختلف با برگزاری جشن ها مخالفت كرده‌اند تاكنون بازداشت شده اند ولی تعدادی از بازداشت شدگان ضمن مخالفت با برگزاری مراسم جشن در هدف‌های براندازی نیز فعالیت داشته‌اند.» (بیشتر بخوانید)

یكی از مواردی كه به شدت در این زمینه مورد انتقاد قرار می‌گرفت، كنار گذاشته شدن هر كالا یا خدمت ایرانی و استفاده از كالاها و خدمتكاران خارجی بود، به طوری كه در بین غذاهای ضیافت شام اصلی به استثنای خاویار ایرانی، هیچ محصولی از ایران وجود نداشت. لذا این برداشت وجود داشت كه ایرانیان نه‌تنها از این جشن‌ها كنار گذاشته شده بودند، بلكه در این ماجرا تحقیر هم شده بودند. به نظر می‌آمد كه شاه مردم خود و هر چیز متعلق به آنان را در خور معیارهای اشرافی به شمار نمی‌آورد. اشرافیتی كه برای او بسیار اهمیت داشت و مایل بود بدان شناخته شود.

اندیشمندان ایرانی نیز از مدت‌ها قبل دریافته بودند كه شاه بیش از آنكه خواستار مقبولیت در بین مردم خودش باشد، در پی كسب محبوبیت در میان رهبران خارجی به ویژه رؤسای جمهور آمریكا است. در بازار نیز صحبت‌هایی دهان به دهان می‌گشت كه این جشن و مخارج كمرشكن آن اقتصاد را نابود كرده است، مالیات‌ها زیاد شده، حتی كارمندان دولت هم از گرانی كرایه­ منزل و بالا رفتن قیمت‌ها ناراضی‌اند. دولت فریاد می‌زند كه مخارج جشن‌ها را خودش تأمین كرده، در صورتی كه واقعیت چیز دیگری را نشان می داد؛ بار اصلی این هزینه ها بر روی دوش مردم بود.

مردم به شیوه‌های مختلف به این جشن ها اعتراض کردند. انتشار نامه‌های بدون امضا، شعارنویسی روی دیوارهای اماكن عمومی و... از جمله این اقدامات بود.[4]

در رابطه با ترکیب اجتماعی منتقدان و مخالفان برگزاری جشن‌ها، ساواک در گزارش خود آورده است: «دسته مخالف كه در واقع تركیبی از قاطبه اجتماع است روی ملاحظات عدیده اصولا برداشت های دولتی و از جمله تصمیم به برگزاری جشن ها را با دیدی مخالف و نهایت بی تفاوت برانداز می‌كنند. این دسته كه اكثرا در شرایط زیستی نامناسب نیز بسر می‌برند متاسفانه از جهت برخورد مستقیم با پاره‌ای تبعیضات، اجحافات و ندانم كاری مصادر امور، وضع بد خیابانها و كوچه‌های جنوب شهر تهران، سرعت در مرمت بعضی مسیرهای معین بدون توجه به میزان هزینه آنها و همچنین تاثیرپذیری غیر مستقیم از تبلیغات مسموم، در قبال كلیه تظاهرات دستگاه‌های مسئول حالتی بهانه جو و در واقع مریض‌گونه دارند. كارمندان، اصناف و پیشه‌وران، كارگران، معلمین، روحانیون قشری مسلك و دانشجویان كم بضاعت اجزای خاص این طبقه هستند.»

روزنامه لوموند با «اندوه‌بار» خواندن جشن‌های 2500 ساله برای مردم ایران نوشت: «به یقین این اجتماع که از لحاظ زرق و برق داستان‌های هزار و یک شب را به خاطر می‌آورد، برای همه‌کس فرح‌بخش نبود. آری! این جشن‌های سلطنتی برای مردم ایران غم‌انگیز و اندوه‌بار بود. در جریان تدارک و انجام آنها صدها میلیون دلار از حاصل دسترنج مردم میهن بر باد رفت و خود مردم در معرض چنان ستمگری‌هایی واقع شدند که تصور آن هم دشوار است. وقتی رژیم­های استبدادی جشن می‌گیرند حاصل آن برای مردم جز این نیست.»[5]


منابع:

1- غلامرضا نجاتی،تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران از کودتا تا انقلاب، تهران، رسا، 1377، ص ۳۵۰.

2- آرشیومرکزاسنادانقلاب اسلامی، شماره بازیابی286، ص39.

3- ریچارد كاتم، ناسیونالیسم در ایران، ترجمه: احمدتدین، تهران، كویر، 1371، ص415.

4- بزم اهریمن: جشن های2500ساله شاهنشاهی به روایت اسنادساواك و دربار، ج4، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چ.اول،1378، صص 10-8 مقدمه

5- صغری عامری؛ باستان‌گرایی در دوره پهلوی با تکیه بر جشن‌های 2500 ساله (به روایت اسناد)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1395، ص 78.


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات