کد خبر: ۷۲۸۴
یادی از اولین روحانی شهید قزوین

روایتی از آخرین روزهای حیات شهید شیخ نصرت‌الله انصاری قزوینی

فعاليت‌هاى سياسى و مبارزاتى مستمر شهيد انصارى، ايشان را گرفتار زندان و شكنجه‌هاى سهمگين شكنجه‌گران سنگ‌دل ساواك نمود. بر اثر همين شكنجه‌ها، ريه‌ ايشان پاره ‌شد و خونريزى كرد كه به همين علت آن مرحوم را براى معالجه به بيمارستان آوردند؛ ولى معالجات مؤثر واقع نشد و ايشان يك هفته پس از انتقال به بيمارستان از دنيا رفت و به شهادت رسيد.
سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۸

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصارى در تاريخ 1320، در قريه‌ عصمت‌آباد بوئين‌زهراى قزوين ديده به جهان گشود. پس از سپرى كردن تحصيلات مقدماتى در آن روستا، براى ادامه‌ تحصيل در رشته علوم اسلامى، وارد حوزه‌ علميه‌ قزوين و در مدارس صالحيه و سردارين قزوين، به تحصيل علوم دينى پرداخت. پس از سه سال عازم حوزه‌ علميه‌ قم شد و از درس بزرگانى هم‌چون علامه طباطبايى و مشكينى و ... استفاده كرد.

پس از آغاز نهضت امام‌ خمينى، يكى از فعالان نهضت گشت؛ به گونه‌اى كه پس از تبعيد امام به نجف، همواره با ايشان در ارتباط بود. ايشان در سال 1350 همراه عده‌اى از دوستان خود از جمله سيد محمد موسوى خوئينى‌ها، به امر امام خمينى و با همراهى و همكارى عده‌اى از تجار و كسبه‌ مؤمن و متدين، صندوق قرض‌الحسنه‌اى با نام «بانك تعاون اسلامى» در شهر قم تأسيس مى‌نمايد. اين بانك علاوه بر كمك به طلاب و مؤمنان، كمك‌های ارزنده‌اى به مبارزان و خانواده‌هاى شهيدان مى‌كرده است. هنگامى كه سازمان مجاهدين خلق، منشعب مى‌شود، اعترافات وحيد افراخته بسيارى از مجاهدين و روحانيان مبارز را لو مى‌دهد كه شهيد انصارى يكى از اين افراد بود؛ البته درباره‌ شهيد انصارى اعترافات برخى از مبارزان قزوينى كه با ايشان رفت و آمد داشتند نيز، بى‌تأثير نبوده است؛ در نتيجه مأموران رژيم شاه در تاريخ 1354/12/15 در ساعت 11 صبح، با يورش به مؤسسه‌ تعاون اسلامى، ايشان را دستگير كرده، به نقطه‌اى نامعلوم انتقال مى‌دهند. ايشان پس از 5 ماه شكنجه، بدون آنكه اعتراف كند به شهادت مى‌رسد. رژيم به خانواده‌ ايشان اطلاع مى‌دهد كه وى خودكشى كرده است. رژيم حتى حاضر به تحويل دادن جنازه نيز نمى‌شود و تا قبل از پيروزى انقلاب، قبر ايشان نامعلوم بود اما پس از آن، مشخصات قبر ايشان به نشانی قطعه‌ 39، رديف 18، شماره 46 شناسایی شد.

مرحوم محمدحسن خاکساران از فعالان انقلابی قزوین که آن روزها بر اثر صدمات ناشی از شکنجه‌ در بیمارستان به سر می‌برد درباره آخرین روزهای حیات شهید انصاری می‌گوید: در پانزده روزى كه در بيمارستان شهربانى بسترى بودم، با بعضى از زندانيان سياسى كه به علت صدمات و جراحات ناشى از شكنجه يا بيمارى، به آن‌جا آورده شده‌بودند، ملاقات كردم. مرحوم شيخ نصرت‌الله انصارى از دوستان آقاى موسوى خوئينى‌ها و باجناق آقاى باريك‌بين يكى از اين افراد بود. ايشان در دوران تحصيل در مدرسه، سه چهار سالى از ما جلوتر بود، ولى در آن هنگام در قم تحصيل مى‌كرد و هر از گاهى به قزوين و تهران نيز رفت و آمد مى‌نمود. فعاليت‌هاى سياسى و مبارزاتى مستمر شهيد انصارى، ايشان را گرفتار زندان و شكنجه‌هاى سهمگين شكنجه‌گران سنگ‌دل ساواك نمود. بر اثر همين شكنجه‌ها، ريه‌ ايشان پاره ‌شد و خونريزى كرد كه به همين علت آن مرحوم را براى معالجه به بيمارستان آوردند؛ ولى معالجات مؤثر واقع نشد و ايشان يك هفته پس از انتقال به بيمارستان از دنيا رفت و به شهادت رسيد. به هنگام رحلت ايشان، من در بيمارستان نبودم و خبر شهادت آن شهيد بزرگوار را از دانشجويى كه همراه ما در بيمارستان بود و بعد از من به كميته‌ مشترك آورده شد، دريافت كردم.

منبع: کتاب خاطرات محمدحسن خاکساران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات