پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حسن تهرانی مقدم در 6 آبان ماه 1338 در محله سرچشمه تهران متولد شد. به علت شغل پدرش (محمود تهرانی مقدم)، كه به پیشه خیاطی مشغول بود، به محله شكوفه و سپس به محله بهارستان نقل مكان كرد و مقاطع ابتدایی و دبیرستان را در همین مناطق گذراند. در سال 1348 در مسجد زینب كبرای سرچشمه، زیر نظر آیتالله سیدعلی لواسانی امام جماعت و مدیر مسجد، تعلیمات دینی و مقدمات آشنایی با اسلام را فرا گرفت و به همراه برادرانش در گروه سرود مسجد شروع به فعالیت كرد.
این گروه سرود، هسته اصلی گروه سرودی بود كه در روز 12 بهمن 57 در فرودگاه مهرآباد و در مراسم استقبال از امام(ره) به اجرای برنامه پرداخت.
در سال 1356 شهید بزرگوار حاج حسن تهرانیمقدم پس از پایان دوره تحصیلات متوسطه در رشته صنایع (برش قطعات صنعتی) در مقطع فوقدیپلم مدرسه عالی تكنیكیوم نفیسی پذیرفته شد. در سال 1357 همزمان با اوجگیری فعالیت انقلابی، تحت تاثیر برادرش (محمد) به صف انقلابیون پیوست. او در روزهای منجر به پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانش در فعالیتهای زیرزمینی، نارنجكهای دستی میساخت كه با استفاده از سه راهی لوله آب تولید میشد. شب 22 بهمن در میدان امام حسین(فوزیه سابق) با پرتاب نارنجك دستی یك خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد.
در سال 1358 حسن تهرانی مقدم در مقطع لیسانس رشته مهندسی صنایع پذیرفته و به اخذ مدرك مهندسی در این رشته موفق شد. تهرانی مقدم در 21 سالگی و در ابتدای شكلگیری رسمیسپاه پاسداران، به عنوان مسئول اطلاعات منطقه 3 سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد و تا 59/7/31 در این سمت باقی ماند. در زمان بروز ناآرامیها در نقاط مرزی كه مهمترین آنها حوادث تجزیهطلبانه در كردستان بود، سپاه را در 15 ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی كرد.با این رویكرد تا شهریور 1359 كه كشور در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفت، حداكثر توان رزمی سپاه، تعداد معدودی گردانهای رزمی بود كه با روشهای چریكی و غیر كلاسیك، درگیر مبارزه با اشرار و ضد انقلابیون مسلح در كردستان شدند.
سنگینترین سلاحی كه در آن دوران در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپارهانداز و آرپیجی و تیربار بود، در حالی كه در همین وضعیت، ضد انقلابیون در كردستان، حتی به توپخانه نیز مجهز بودند.شاید آمار كل سلاحهای سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ ژ3 ، كلت، آر پیجی و دهها قبضه خمپارهانداز تجاوز نمیكرد.
در 1359 بعد از عملیات ثامنالائمه كه منجر به رفع محاصره آبادان شد، از جمله غنائم به دست آمده از عراق، یك آتشبار توپخانه 155 میلیمتری كششی بود كه از جانب دشمن در شمال آبادان، بین دارخوین و پل مارد مستقر بود.این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه، علیه دشمن به كار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان، مجددا یك گردان توپخانه 130 میلیمتری و یك آتشبار 105 میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ 14 امام حسین(ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد كه این گردان به دستور حسین خرازی(فرمانده تیپ) سازماندهی شده و در عملیات فتحالمبین در پشتیبانی از گردانهای مانوری بسیجی مبادرت به اجرای آتش كرد.این دو اتفاق، مبدا شكلگیری توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
آذر 1360حاج حسن بعد از عملیات ثامنالائمه، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد،. مدتها روی این موضوع فكر كرد و سرانجام در پاییز 1360 طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری كرد.نامه را محسن رضایی(فرمانده وقت كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امضا كرد و تحویل حسن باقری داد و حسن باقری آن را به حسن مقدم داد.حاج حسن نامه تایپ شده را خواند و دید طرح خودش درباره ساماندهی خمپارهاندازها به منظور پشتیبانی از نیروهای پیاده است.
در نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهههای جنوب آمده بود: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانیكننده آتشهای خمپارهای سپاه معرفی میشوند؛ لازم است با او همكاری كنید».
از 20 مرداد 1365 تا 10 دی 1365 بعد از عملیات والفجر 8 و قبل از كربلای 4، لیبیاییها در همكاری موشكی كارشكنی كردند و ما توان جواب دادن نداشتیم. ما در 20 مرداد 1365، پالایشگاه نفتی الدوره عراق را زدیم. در این مقطع پنج موشك زدیم ولی به دلیل كارشكنی لیبیاییها 35 روز توان پاسخ نداشتیم. لیبیاییها 38 ایراد روی سكوی قطعات گذاشته بودند. بعضی از قطعات همزمان با مذاكراتی از كره شمالی وارد شد.به روایت محسن رضایی: «قذافی فكر كرده بود با دادن تعدادی موشك میتواند دل مارا به دست بیاورد و امام بعد از گذشت چند سال از انقلاب به او اجازه ملاقات میدهد كه به ایران بیاید، بنابراین چندین موشك به همراه لانچر پرتاب و تعدادی كارشناس را به ایران فرستاد. همین كه ما مشغول كار با آنها شدیم، شنیدیم كه پادگانی كه برایشان در نظر گرفتهایم را ترك كردهاند و به همراه قطعاتی از موشكها به سفارت لیبی رفتهاند، به طوری كه نمیتوان از موشكها استفاده كرد. حسن و تیمش ظرف دو ماه این موشكها را عملیاتی كردند و به محض اینكه عراق موشك زد، ما هتل الرشید را كه محل تجمع دیپلماتها بود زدیم».
راهاندازی یگان موشکی حزبالله در لبنان ؛ محمد تهرانی مقدم برادر شهید از این رویداد چنین سخن میگوید: «حاج حسن حتی به لبنان هم آمد و یگان موشکی حزبالله را در آنجا ایجاد کرد. تقریباً در سال 66-65 بود. بچههای حزبالله لبنان بسیار دوستدار حاج حسنآقا بودند. با کارهایی که ایشان انجام داد، حزبالله موفق به تجهیز سلاحهایی شد که هرگاه صهیونیستها شرارتی میکردند، با پاسخ دندانشکن مواجه میشدند. الان هم قاطعانه بگویم، رژیم صهیونیستی اگر هرگونه عملیات یا تهدیدی را علیه جمهوری اسلامی داشته باشد، از ناحیه موشکهای حزبالله لبنان مشت محکمی را دریافت خواهد کرد که قلب تلآویو را زیر و رو میکند. باید بگویم بهترین هدیه حاج حسن آقا به مردم و حزب الله لبنان، آموزش و انتقال تجربیات موشکی به این کشور بود، به طوری که در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه غزه، پیروزی حزب الله و بچههای حماس علیه صهیونیستها مدیون همین آیندهنگری ایشان بود که رزمندگان حزبالله را آموزش دادند. از همین طریق بود که حزبالله توانست سیستم موشکیاش را ایجاد کند و نه تنها مانع پیشرفت رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان شد بلکه تمام نقشههای صهیونیستها را نقش بر آب کرد».
دستیابی به "نازعات" اولین موشك ایرانی؛ 1366 به روایت سردار نامی: «همزمان با انجام عملیاتهای مقابله به مثل موشكی و با پیگیریهایی كه خود سردار مقدم داشتند، در اواخر جنگ به یك سامانه موشكی و راكت ساخت داخل دست پیدا كردیم به نام راكت نازعات، كه بردش بین 80 تا 120 كیلومتر است و با تلاشهایی كه انجام داده بودند به 150 كیلومتر رسیده بود. از دلایل طراحی و ساخت این سامانه، كمك در كنار موشك اسكاد بود كه بتواند با یك نواخت تیر بالا قدرت مقابله با جنگ شهرها را داشته باشد. موشك اسكاد، موشك گران قیمتی است و به لحاظ آمادهسازی و كم و كیف پرتاب برای اهداف خاص استفاده میشود. ما بعضا اهدافی داشتیم با ابعاد گسترده كه حتما نیاز به دقت یا قدرت انفجار زیاد داشت، منتها تنها سامانهای كه داشتیم همین اسكاد بود و لذا از همان مقطع، همزمان با فعالیت تحقیقاتی جهت ساخت موشكهای اسكاد، ساخت سامانههای ارزان قیمت و دارای قدرت مانور بالاتر نیز آغاز شد، تا بتوانیم بعضی از اهدافی را كه ارزش و اهمیت چندانی ندارد با آن سامانه مورد اصابت قرار بدهیم. همانجا تلاش و پیگیری برای ساخت و تولید موشك نازعات در اولین قدم طرحریزی شد و در دستور كار قرار گرفت كه ما در پایان جنگ، یعنی اواخر سال 1366 موفق شدیم به این سامانه دست پیدا بكنیم».
شركت در عملیات مرصاد؛ مرداد 1367به روایت سردار نامی: «در بحبوحه عملیات مرصاد دیدیم سردار مقدم به عنوان یك خدمه پای یك خمپاره 120 در حال شلیك به سمت دشمن و منافقین است. سردار مقدم یعنی كسی كه به عنوان فرمانده موشكی در حال انجام وظیفه بود وقتی ضرورت را احساس میكند، میآید به عنوان یك خدمه 120 به مقابله با دشمن».موفقیت در ساخت شهاب3 ؛ 1377روایت سردار «عباس خانی آرانی» جانشین فرمانده توپخانه و موشكی نیروی زمینی سپاه، از این اتفاق بدین ترتیب بود: «درست است كه وزارت دفاع به عنوان واحد پشتبیانی كننده نیروهای مسلح در بحث ساخت موشك «شهاب 3» وارد میشود، اما عمده كارهای تحقیقاتیاش را شهید مقدم انجام داده بود. این شهید عزیز عقیده داشت نباید چیزی را دیگران بسازند و بعد آن را به ما بدهند. به عبارت دیگر میگفت اگر نیروهای مسلح ما درك كردند بنابر نوع تهدید به چه ابزاری برای مقابله نیاز دارند، باید برای تولید آن گام بردارند. زیرا متخصصان داخلی كشورمان از توانمندی و قدرت عمل بسیار بالایی برخوردار هستند».
ساماندهی صعود بزرگ به قله دماوند؛ 1381روایت سردار «یدالله مكاری» مسئول هیات كوهنوردی سپاه از این صعود بدین شكل است: «كاری كه سردار حسن مقدم انجام داد، كاری بس دشوار و بزرگ بود ولی از آنجا كه قربة الیالله بود و همراه با توكل و نشأت گرفته از نام ائمه و یاری گرفتن از آنها بود، باموفقیت به انجام رسید. صعود به قله دماوند بدون شك برای اولین و آخرین بار بود كه اجرا شد. در سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) از چهارده یال كوه دماوند با نام چهارده معصوم با شركت 5 هزار كوهنورد از سراسر ردههای سپاه انجام شد كه از این تعداد، 4137 نفر آنان موفق به صعود بر بام ایران یعنی قله دماوند شدند و حدیث كسا را آنجا قرائت كردند».
جانشین نیروی هوا فضای سپاه؛ 1384شهید تهرانی مقدم در تاریخ 1384/7/1 به عنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوا فضای سپاه پاسداران منصوب شد.رئیس سازمان جهاد خودكفایی سپاه؛ آذر 138525 آذرماه 1385 بود كه حاج حسن مقدم به عنوان مشاور فرمانده كل سپاه در امور موشكی و رئیس سازمان خودكفایی سپاه انتخاب شد.
سردار حسن تهرانیمقدم تا روز آخر عمر نیز به عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر بنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در روز شهادتش در پادگان امیرالمومنین(ع) شهرستان ملارد در حالی که برای آزمایش موشكی، آماده میشد، بر اثر انفجار زاغه مهمات، به یاران شهیدش (احمد كاظمی، حسن شفیع زاده، حسن غازی،غلامرضا یزدانی، علیرضا ناهیدی، مصطفی تقیخواه و ...) پیوست.