نقش فرهنگیان کمیجان در مبارزات انقلابی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ پاییز 1357 با خیزش فرهنگیان در سراسر کشور همراه بود. معلمان و دانشآموزان در اقدامات خود فصل تازهای از مبارزه علیه رژیم پهلوی را آغاز کردند. این تحرکات در آبان ماه به اوج خود رسید بطوری که آبان را میتوان ماهِ قیام سراسری فرهنگیان دانست بطوری که برخی شهرهای کشور شاهد تظاهرات خونین و به شهادت رسیدن افرادی از این قشر بود.
کمیجان از شهرهای استان مرکزی نیز یکی از مناطقی بود که فعالیت فرهنگیان نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. علی یزدیپسند نقش دانشآموزان و فرهنگیان کمیجان را در شکلگیری انقلاب در این منطقه چنین ارزیابی میکند: « یکی از اقشاری که نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت فرهنگیان و دانشآموزان بودند، به این دلیل که این گروه در شهرها و روستاها حضور داشتند و از اقشار باسواد و تحصیل کرده جامعه بودند و تا حدی با فعالیتهای ضد فرهنگی رژیم شاه آشنایی داشتند. این دسته کتابهای شهید مطهری و دکتر شریعتی را مطالعه میکردند و این مطالب در عمق وجود ایشان نفوذ میکرد و سپس به صورت مستقیم یا غیر مستقیم آن را به دانشآموزان خویش انتقال میدادند. همین امر موجب حرکت انقلابی دانش آموزان میشد.»
یزدیپسند در ادامه بیان میدارد: « زمانی که ما در روستای سمقاور مشغول تحصیل بودیم معلمانی داشتیم که آیات سیاسی- اجتماعی قرآن و مفاهیم نهج البلاغه را به ما می گفتند و موضوع انشا را موضوعات انقلابی تعیین می کردند از جمله علت فقر و بدبختی مردم».
یکی از فرهنگیان کمیجان و از فعالان سیاسی استان مرکزی آقای اسدالله امینی است. ایشان در صحبتهای خویش در باب فعالیت سیاسی و مذهبیاش چنین بیان میدارد: « در رابطه با اعلامیه ها و رساندن آن به کمیجان نیز این اعلامیهها را به دست حاج آقا شماعی میرساندم. ایشان با مرحوم پدرم رابطه صمیمی داشت و تجربههای مبارزاتیام را در تهران به کمیجان منتقل میکردم. از طرف حکومت خواسته بودند که مردم را برای مقابله با انقلابیون به اراک ببرند. در این میان من، مرحوم حاج ابراهیم سلطانی، مرحوم پدرم ( محمد آقا امینی) و مرحوم مرتضی خان دارابی از وفس هماهنگ شدیم که نگذاریم مردم منطقه را به اراک ببرند و حتی دکتر بهادری به پدرم گفته بود که انقلاب مردمی است و واقعیت دارد و شما هم در اردوگاه مردم بمانید و نگذارید مردم به اراک آورده شوند».
امینی در ادامه درباره نقش فرهنگیان کمیجان در جریان انقلاب بیان میدارد که : « معلمی داشتیم به نام آقای خطیبی که در دبیرستان تاریخ تدریس می کرد ... وی گرایش سوسیالیستی داشت. اولین بار کتاب ماهی سیاه کوچولو نوشته صمد بهرنگی را او به من داد. من بخش مهمی از گرایشهای انقلابی و دیدگاههای مبارزاتیام را در دوران نوجوانی مدیون حاج آقا شماعی و آقای خطیبی هستم. از کسان دیگری که در ایجاد ذهنیت روشن به انقلاب در دانشآموزان نقش داشتند، آقایان عبدالله خدادادی، موسی اکرمی و مرحوم علیرضا محمدی بودند. علیرضا محمدی که عضو فدائیان خلق بود، اعدام شد. از افراد فرهنگی تأثیرگذار دیگر در جو انقلابی کمیجان آقایان احمدی، صاحب الزمانی، نقی رفیعی، خزائی و ابوالحسن باقری بودند.»
فخرالاسلام فعالیت دانشآموزان کمیجان را اینگونه توصیف مینماید: « با فرا رسیدن پاییز و آغاز سال تحصیلی 1357، دانش آموزان در جریان پیام مهم امام خطاب به آنها قرار گرفتند. دیگر از آماده شدن و رژه رفتن و تمرین نمایش برای جشن چهارم آبان در مهر ماه ( مطابق هر سال ) خبری نبود. دانشآموزان نیز با مردم هماهنگ بودند، هر روز که مراسم و برنامهای بود، دانشآموزان دبیرستانی و عده زیادی از دانشآموزان راهنمایی به همراه مردم در مراسم شرکت میکردند. کم کم حال و هوای کمیجان بحرانی میشد. هنوز مهر ماه تمام نشده بود که شبانه دبیرستان نظامی کمیجان را آتش زدند و دانشآموزان رسماً به صفوف مردم پیوستند. به دنبال این حادثه مردم و دانشآموزان دبیرستان مرحوم حاج حسین رشیدی، با شعار ”مرگ بر شاه” اقدام به راهپیمائی کرده ولی با توجه به تهدید پاسگاه ژاندارمری و مصلحتاندیشی عدهای از بزرگان تظاهرات را در نیمه مسیر خاتمه داده و با درخواست روحانیون محل، به منظور جلوگیری از خونریزی مردم متفرق میگردند و به دنبال این راهپیمائی گسترده تعدادی از مراکز آموزشی تعطیل گردیدند. مدرسه راهنمایی ابوریحان بیرونی کمیجان نیز در هشتم آبان تعطیل شد. کم کم در مراسم مذهبی و سخنرانیها حمایت از امام، تشکیل حکومت اسلامی و دادن شعار باب میشد تا اینکه خبر هجرت تاریخی امام از نجف به پاریس تحولی در افکار مردم ایجاد کرد.
اخبار و گزارشات مربوط به نهضت امام از طریق رادیوهای بیگانه و منابع مطلع دیگر در قم و تهران به مردم میرسید. اعتصاب کارمندان شرکت نفت، قوت قلبی به مردم داد. فریاد "الله اکبر" همزمان با سایر شهرها بر فراز بامها انجام گرفت و در اوایل آذر ماه عدهای از جوانان انقلابی همه در و دیوارهای کمیجان را با شعار مرگ بر شاه، درود بر خمینی و ... پرکرده بودند. جالب اینکه نامهای توهینآمیز به شاه، رژیم و ایادی آنها تنظیم و شبانه بر دیوار پاسگاه چسبانده بودند که خشم همه آنها را برانگیخته بود؛ چرا که فردای آن روز از خیلیها نمونه دست خط گرفتند. رئیس پاسگاه سعی داشت که مساله مسالمتآمیز حل شود و برای این منظور برخی ریشسفیدان و اعضای خانه اصناف را به پاسگاه احضار نموده و توصیه به آرامش و دست کشیدن مردم از تظاهرات میکرد؛ ولی مردم دیگر به هیچ توصیهای از جانب آنها گوش نمیدادند.»
یزدیپسند نقش فرهنگیان را بعد از انقلاب و نیز در جریان انقلاب چنین ارزیابی میکند: « بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معلمان نقش بسیار مهمی در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و حضور در جبهه و جنگ داشتند و بسیاری از دانشآموزان نیز به جبهه اعزام شدند که آنها نیز تحت هدایت معلمان خود این کار را انجام میدادند. از جمله افرادی که در مدرسه ما در این مورد نقش مهمی داشت آقای زرنوش بود. وی از افراد سپاه بود که در آموزش و پرورش مأمور بودند. اینجانب تحت تأثیر فعالیتها و گفتههای ایشان به بسیج رفته و برای رفتن به جبهه ثبتنام کردم، در حالی که پدرم راضی نبود و ما را برگرداند (البته در سالهای بعد در دوران دانشجویی حدود 12 ماه در جبهه جنوب و غرب کشور حضور یافتم). آقای حجتالله محمدی از معملین دیگری بود که در تربیت فرهنگی ما نقش داشت. وی ما را با کتابهای زیادی از جمله کتب استاد شهید مطهری و شهید آیتالله دستغیب آشنا کرد و هر کسی که کتابی را میخواند و خلاصه آن را میگفت نمرهای برای آن در نظر میگرفت. ایشان ما را با حزب جمهوری اسلامی که تحت هدایت شهید آیتالله دکتر بهشتی بود آشنا نمود و از شهید بهشتی و یاران امام حمایت میکرد. وی هر روز برای ما روزنامه تهیه میکرد و به ما میداد تا مطالعه کنیم. از جمله معلمین دیگری که نقش مهمی داشتند: آقایان پورایمانی، مهدی یزدی و آقای ضیغمی بودند که در تشکیل کلاسهای فرهنگی و قرائت قرآن فعالیت ارزندهای داشتند و باعث تقویت فرهنگ اسلامی و تقویت روحیه جوانان مؤثّر بودند».
منبع: انقلاب اسلامی در استان مرکزی ، جلد اول، مرکز اسناد انقلاب اسلامی