کد خبر: ۷۵۶۵

مروری بر زندگی مهندس شهید علی اخوین انصاری

مهندس علی اخوین انصاری در روز 27خرداد 1323 در رودسر به دنیا آمد. در 1350 در رشته ریاضی دانشگاه تهران پذیرفته شد.چندین بار به زندان افتاد و بارها تحت تعقیب قرار گرفت. با این وجود او پس از دریافت لیسانس برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد. در ایالات متحده به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا درآمد و در عین حال سخنران این انجمن و سخنگوی دانشجویان در ایالات مختلف آمریکا و کانادا محسوب می‌شد. در رشته‌های صنایع سنگین و مترو و راه ادامه تحصیل داد و توانست مدرک مهندسی خود را دریافت نماید و همزمان در رشته ریاضی هم ادامه تحصیل داد. پس از انقلاب به ایران بازگشت و به معاونت استانداری خراسان و در پایان سال 1358 به سمت استانداری گیلان منصوب شد. سرانجام در 1360/4/15 انصاری و نورانی(معاونش) در خیابان لاکانی رشت توسط منافقین به رگبار گلوله بسته شدند.
چهارشنبه ۰۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۴

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مهندس علی اخوین انصاری در روز 27خرداد 1323 در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در رودسر به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسط را در زادگاهش ادامه داد. او در تمام دوران تحصیل از دانش‌آموزان رتبه اول سطوح تحصیلی به شمار می‌رفت. وی هنگامی که در سال سوم متوسطه (سال 1339) مشغول به تحصیل بود، پدرش را از دست داد. پس از آن در سال 1340 با موفقیت کامل دیپلم ریاضی را از دبیرستان نظام اخذ نموده و سپس وارد دانشکده افسری شد. از آنجا که در ایام تحصیل در دبیرستان نظام به فعالیت‌های مذهبی دست می‌زد، به همین علت ضد اطلاعات ارتش او را در مظان اتهام قرار داده و او را از دانشکده افسری اخراج نمود. با این وجود او پس از مدت کوتاهی بعد از گذراندن دوره تربیت معلم به استخدام رسمی آموزش و پرورش درآمد. ایشان در دوره فعالیت های خود در این وزارتخانه همواره بعلت برگزاری مجالس عزاداری ماه محرم مورد مظان و اتهام مسئولین آموزش و پرورش منطقه بود. 

پس از مدتی جلسات سیاسی و مذهبی در سطوح بالاتر را تشکیل داد و با همکاری روحانیان شهرستان رودسر همگام با ملت ایران در مبارزه علنی علیه رژیم پهلوی و همراهی با حضرت امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی فعالیت نمود و خود نیز در آن جلسات فعالانه شرکت می‌کرد. بواسطه همین جلسات و سازماندهی مبارزاتی بود که او بعدها در سال‌های دانشجویی هم مجبور می‌شد تا هر هفته یک بار به رودسر بیاید و کارها را سازماندهی کند. وی بعد از 10 سال سابقه خدمت آموزشی همراه با مبارزه و ایثار در سال 1350 در رشته ریاضی در دانشگاه تهران پذیرفته شد.انصاری هم چنین با دوشیزه‌ای مؤمن و متعهد خانم حمیده دانش‌کاظمی ازدواج نمود که او خود به عنوان یک زن مبارز همراه شهید انصاری تلاش زیادی نموده اند. سال‌های حضور او در تهران، سال‌های آشنایی با دکتر علی شریعتی و مرحوم آیت‌الله سید محمود طالقانی و آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی و شهید دکتر بهشتی و شهید دکتر محمد جواد باهنر و شهید محمد علی رجایی و سایر مبارزان بزرگ انقلابی بود. در واقع این سال‌ها را می‌توان مرحله جدیدی از مبارزات ایشان دانست که به صورت علنی درآمده بود. به همین جهت چندین بار به زندان افتاد و بارها تحت تعقیب قرار گرفت. با این وجود او پس از دریافت دانشنامه‌ی تحصیلی لیسانس از دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد. در ایالات متحده به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا درآمد و در عین حال سخنران این انجمن و سخنگوی دانشجویان در ایالات مختلف آمریکا و کانادا محسوب می شد. سخنرانی‌های انقلابی او بر همه فارغ‌التحصیلان بعد از سال 1354 مشهود و مشهور است.

خانه‌ی مسکونی‌اش در کانزاس آمریکا محل تشکیل جلسات انجمن و فعالیت شبانه‌روزی او به نحوی بود که از طرف سازمان سیا (سازمان مرکزی اطلاعات) در این کشور تحت تعقیب قرار گرفت و چند بار بازداشت شد. انصاری به دلیل دوستی با دکتر مصطفی چمران چندین مرتبه به لبنان رفت. ایشان هم چنین در رشته‌های صنایع سنگین و مترو و راه ادامه تحصیل داد و توانست مدرک مهندسی خود را دریافت نماید و همزمان در رشته ریاضی هم ادامه تحصیل داد؛ اما قبل از اخذ مدرک دکترای ریاضی بنا به دعوت دکتر حسن غفوری‌فرد که آن زمان استاندار خراسان بود، به ایران بازگشت و به سمت معاونت استانداری خراسان انتخاب و منصوب شد . انصاری بنا به پیشنهاد آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، وزیر کشور وقت در پایان سال 1358 به سمت استانداری گیلان منصوب گردید. همان زمان ریاست دانشکده فنی گیلان و عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران را بر عهده گرفت. 

ورود ایشان به استانداری گیلان مصادف با بلوا و غوغای گروهک‌ها، تحصن‌های به اصطلاح حق‌طلبانه‌ی عناصر معلوم‌الحال با نیرنگ طرفداری از مظلومین گردید. به دلیل رفتارهای خاص آیت‌الله لاهوتی، امام جمعه وقت رشت، بین او و انصاری اختلافاتی بروز کرد.. لذا آیت‌الله لاهوتی به قهر از گیلان به تهران آمد و این در حالی بود که آیت‌الله احسانبخش هم طی حکمی که در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه سال 1358 از دفتر امام گرفته بودند، به عنوان مسئول رسیدگی به سفارتخانه‌های کشورهای اسلامی از گیلان خارج شده بود. لذا آیت‌الله امینیان، به نوعی امامت جمعه رشت نیز محسوب می‌شد و در تمام کارها دوشادوش دکتر علی اخوین انصاری حضور به هم رسانید. سرانجام در ساعت 7 صبح روز دوشنبه 1360/4/15 ( چهارمین روز از ماه مبارک رمضان) هنگامی که انصاری و نورانی(معاون ایشان)در داخل ماشین نشستند تا به سمت استانداری حرکت کنند در یک کمین غافلگیرانه و ناجوانمردانه، در خیابان لاکانی رشت توسط منافقین ( گروهک مجاهدین خلق) به رگبار گلوله بسته شدند. شهید انصاری در محل ترور و شهید نورانی پس از انتقال به تهران به شهادت رسیدند. 

پس از شهادت شهید انصاری، رییس جمهور وقت محمد علی رجایی به همسر شهید انصاری پیشنهاد داد که به پاس نقش فراوان و موثر او در جریانات انقلاب و تثبیت جمهوری اسلامی پیکر او را به تهران منتقل کنند تا در کنار شهدای هفتم تیر و انقلاب در بهشت زهرا به خاک سپرده شود. اما همسر شهید در پاسخ اظهار داشت که در انصاری در وصیتنامه اش خواسته است تا در رودسر و در کنار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شود.


منبع: فرهنگنامه‌ی شهدای علم و دانش، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات