مبارزات مردم ایران در استان های مختلف با رژیم پهلوی در نوروز 57
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در هفتههای پایانی سال 56 صحبتهایی مبنی بر تحریم عید نوروز و اعلام عزای عمومی بود تا اینکه در روز 4 فروردین 57 انتشار پیام امام(ره) که مردم را به برپایی باشکوه مراسم چهلم شهدای 29 بهمن تبریز دعوت میکرد شور تازهای به مبارزات انقلابی مردم در سراسر کشور داد.علاوه بر پیام حضرت امام(ره) مبنی بر اعلام عزای عمومی در ایام نوروز، روحانیون، آیات عظام و علما و طلاب حوزههای علمیه نیز با صدور اعلامیههایی برگزاری مراسم بزگداشت شهدای انقلاب را مورد تاکید قرار دادند.
به دنبال انتشار این پیامها و اعلامیهها، مردم در سراسر کشور آماده شدند تا مراسم چهلم شهدای تبریز را با شکوه فراوان برگزار کنند.
مبارزات انقلابی مردم ایران با رژیم پهلوی در سال 1357، از همان نخستین روز
فروردین و از شهر مقدس قم آغاز شد. در روز اول فروردین، پس از خاتمه کلاس درس در
مسجد امام، نزدیک به 100 نفر از طلاب درحالی که علیه سلطنت پهلوی شعار میدادند
شروع به تظاهرات کردند که با گارد نیروهای پلیس مواجه شدند. مشابه همین اتفاق پس
از نماز مغرب و عشاء نیز به وقوع پیوست و طلاب قم پس از خروج از مسجد اعظم این شهر
مقدس وارد خیابانها شده و ضمن برپایی تظاهرات با ماموران درگیر شدند.[1]
اما مهمترین موضوع در ایام عید تقارن ایام نوروز با چهلم شهدای 29 بهمن تبریز بود که در اعلامیهها و پیامهای امام خمینی(ره) و علمای دیگر نیز بر آن تاکید شده بود.
با نزدیك شدن چهلم شهدای تبریز جوش و خروش عجیبی در بین مردم ایران مشاهده میشد.
لذا ساواک پیشبینی کرد که نوروز 57 میتواند شیب سقوط رژیم پهلوی را تندتر کند.
به همین جهت ساواک برای کنترل و جلوگیری از اغتشاشات حاد تصمیم گرفت «اجتماعات
درمورد چهلم کشتهشدگان حوادث تبریز در مساجد و اماکن مذهبی بلامانع» باشد تا از
«هرگونه تظاهر و اخلالگری در خیابان و خارج از اماکن مذهبی و بستن دکاکین»
جلوگیری شود. در عین حال بعضی از مسئولین امنیتی رژیم این اجازه را به مصلحت
ندانسته و تصمیم گرفتند «این موضوع بین خودشان مکتوم بماند و علما از این مسائل بیاطلاع
باشند؛ زیرا اگر چنین خبری حاصل نمایند دست به تهیه اعلامیه و جمعآوری مردم
خواهند زد.»[2]
همانطور که پیشبینی میشد مراسم چهلم شهدای تبریز با استقبال عمومی در سراسر کشور
مواجه شد. در روزهای نهم و دهم فروردین در بعضی از شهرها مثل تهران و اصفهان
تظاهرات عظیمی برپا شد که به زد و خورد با نیروهای پلیس منجر شد. براساس گزارشهای
ساواک اصفهان، در "مسجد حکیم" مراسمی برگزار شد. شرکتکنندگان پس از
پایان این مراسم در خیابانهای "چهارباغ" و "عبدالرزاق" دست
به تظاهرات زده و با ماموران درگیر شدند. در شهر مقدس قم این تظاهرات به خون کشیده
شد و در این بین یک تن به شهادت رسید. در شهر مقدس مشهد نیز دروس حوزه علمیه تعطیل
شد و متعاقب آن طلاب حوزه به همراه مردم وارد خیابانها شدند. مرکز تجمع مردم مشهد
در مقابل منزل آیتالله سیدعبدالله شیرازی در چهارراه نادری بود.[3]
تظاهرات مردم ایران علیه دستگاه جبار پهلوی در روز دهم فروردین نیز همچنان ادامه داشت. بنابر گزارشهای ساواک، علاوه بر شهرهای بزرگ همچون تهران، اصفهان و مشهد، در کاشان، ساوه، کرج، همدان، قزوین و ... نیز تظاهرات با ابعادی وسیع صورت گرفت. در همدان مغازهها تعطیل و مراسم چهلم شهدای تبریز در مسجد جامع این شهر برگزار شد. هنگامی که شهربانی همدان درصدد دستگیری واعظ این مراسم برآمد، با مقاومت مردم مواجه شد و کار به درگیری کشید.
چنانچه از گزارشهای ساواک برمیآید، در شیراز و زنجان نیز کلیه مغازههای بازار و
خیابانهای شهر تعطیل شد. در قزوین بازار شهر و بخشی از مغازههای خیابانها تعطیل
شد و پس از برگزاری مراسم یادبود شهدای تبریز، مردم قزوین ضمن انجام تظاهرات، به
سردادن شعارهایی به طرفداری از امام(ره) پرداختند. مشابه این حرکت در ساری، گرگان،
سیرجان، اراک، جهرم، بوشهر، اهواز و سایر شهرهای استان خوزستان برگزار شد.[4]
اما خبرسازترین تظاهرات در یزد رخ داد. روز هشتم فروردین آیتالله صدوقی ضمن صدور اعلامیهای در پیروی از فرمان حضرت امام(ره)، بر عزای عمومی در این ایام تاکید کرده و از مردم یزد دعوت کرد مراسم یادبود شهدای تبریز را در روز 10 فروردین برگزار کنند.
فردای آن روز بعد از نماز مغرب و عشاء آیتالله صدوقی به منبر رفت و رژیم پهلوی را به باد انتقاد گرفت. وی مردم را به تعطیل عمومی و اجتماع در مسجد جامع شهر یزد دعوت كرد و در یک سخنرانی در آن اجتماع باشكوه خواستار بازگشت امام خمینی(ره) از تبعید و آزادی زندانیان سیاسی و سرنگونی رژیم پهلوی شد.
پس از پایان این مراسم، جمعیت کثیری که از مسجد خارج شدند با سردادن شعارهای "الله اکبر" و "لاالله الا الله" و "زنده باد خمینی" تظاهرات گستردهای را در تاریکی شب برگزار کردند. مردم در مسیر خود به سوی چهارراه پهلوی (چهارراه شهدای فعلی) تا میدان مجسمه در حالی که آیتالله صدوقی پیشاپیش دیگر علما و مردم در حرکت بود در اعتراض به خونریزیهای رژیم پهلوی، به لانههای فساد وابسته به رژیم حمله کردند.
در این حین نیروهای امنیتی به سرعت وارد جریان شده و تلاش کردند تا با اخطار و تهدید مردم را متفرق کنند، اما موفق نشدند. پلیس یزد در این واقعه چنان غافلگیر شده بود که علیرغم پیشبینیهای قبلی باز هم در مقابل سیل عظیم جمعیت عملا از کار افتاد. لذا نیروهایی از پادگان اصفهان مامور شدند تا برای سرکوب مردم یزد به آن ناحیه اعزام شوند.
صبح روز 10 فروردین 1357 در مسجد "محمدیه" یزد که در اسناد ساواک تحت عنوان "مسجد حظیره" ذکر شده است مجلس چهلم شهدای تبریز برگزار شد که در آن مراسم حجتالاسلام راشد یزدی به سخنرانی پرداخت. به طوری که مامور ساواک گزارش میدهد: ساعت 10 و 30 دقیقه روز 10 / 1 / 2537 نیروی کمکی پادگان اصفهان [به فرماندهی سرگرد فریدون کیا] به قرارگاه شهربانی استان یزد وارد شدند و مقارن همین احوال جمعیت اجتماعکننده در مسجد حظیره که حدود 2000 الی 2500 نفر بودند پس از خاتمه مجلس از آنجا خارج شده و با دادن شعار به تظاهرات خیابانی پرداختند.»[5]
با وجود اینکه نیروهای امنیتی یزد تدابیر شدید پلیسی را برقرار کرده بودند اما کنترل جمعیت از دست نیروهای امنیتی خارج شد. در این موقع ژاندارمری یزد که از قبل با تجهیزات لازم مستقر و آماده بود، با پشتیبانی عناصر مرکزی توپخانه اصفهان به مردم اخطار داده و سپس با انواع وسایل ضد اغتشاش و شلیک هوایی به مقابله با آنها پرداخت. در جریان این درگیریها و زد و خورد با نیروهای پلیس دو نفر از تظاهرکنندگان به شهادت رسیدند و دهها نفر نیز مجروح شدند. علاوه بر این براساس آنچه ساواک اعلام کرد، 51 نفر از مردم یزد به جرم مخالفت با دولت مرکزی بازداشت شدند.
تظاهرات مردم ایران در نوروز 1357، در
55 شهر کشور با شکوه فراوان برگزار شد. این حرکت چنان بعدی داشت که محمدرضا پهلوی
مانور دریایی را در خلیج فارس ناتمام گذاشت و فرماندهی نیروهای ضد شورش را شخصا بر
عهده گرفت.[6]
پینوشتها:
-1انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم، ص 4.
2- حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه،تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص 184.
-3انقلاب اسلامی ایران از دی 1356 تا بهمن 1357، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 79.
-4حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، صص 186 و 187.
5- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم، ص 123.
6-انقلاب اسلامی ایران از دی 1356 تا بهمن 1357، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ص 81.