انقلاب اسلامی در استان آذربایجان غربی

نحوه توزیع اعلامیه‌های امام خمینی در شهرستان خوی

شهید كوچری دوستان خود را كه در تبریز بودند به شهر خوی دعوت می‌كرد تا با همدیگر در بیرون شهر، اعلامیه‌های امام خمینی در تبریز را توزیع کنند؛ ناصحی در این باره می‌گوید: «در اواخر سال 1346 شهید كوچری به تهران آمده و به اتفاق هم به شهر مذهبی قم رفتیم و با آیت‌‌الله‌ سعیدی و آیت‌‌الله‌ ربانی‌شیرازی در خانه‌شان ملاقات كرده و با آنها قرار گذاشتیم كه در رابطه با امام هرگونه اطلاعات و اعلامیه‌ای را در اختیار ما بگذارند تا ما آنها را در شهرهای منطقه‌ خودمان پخش نماییم. پس از آن شهید كوچری به شهر خوی برگشت؛ درآن زمان ریاست دانشسرای شهر را به وی واگذار كردند. بنده نیز در همان زمان به شهر خوی عزیمت كرده و با شهید كوچری قرار بر این شد كه مسجد امیربیگ را به عنوان پایگاهی برای تبلیغات خود در نظر بگیریم. در این مسجد ما جلسات قرائت قرآن برپا می‌كردیم و برای اینكه ساواك به ما مشكوك نشود، صحبت درمورد انقلاب و اندیشه‌های امام را به اواخر جلسات موكول می‌كردیم‌، در این جلسات حكومت اسلامی ‌و كتاب «كشف الاسرار» امام وهمچنین در رابطه با ظلم و ستم‌های رژیم پهلوی صحبت می‌کردیم».
شنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۰

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یكی از اولین عوامل انتقال عقاید انقلابی به شهر خوی‌، جابه‌جایی و انتقال آقای ناصحی از تهران به خوی بود. وی كه علاقه‌مند به امام و تشكیل حكومت اسلامی‌ بود در شهر خوی بیكار ننشسته و با همكاری شهید كوچری ـ كه بعداً در جریان‌های مربوط به «قطور» به شهادت رسید ـ اقدام به تشكیل جلساتی برای تبلیغ و گسترش افكار انقلابی در شهر خوی كردند. 


میرمحمدعلی ناصحی می‌گوید: «در سال 1346، بنده به شهر خوی رفته و با شهید كوچری ملاقات كردم و اعلامیه‌هایی كه در رابطه با تبعید حضرت امام همراه داشتم به اتفاق شهید كوچری به خانه‌ دایی‌اش برده و در آنجا با هم قرار گذاشتیم كه در مسجد آستانه‌ علی‌، ساعت 12:30 شب جلساتی داشته باشیم و ایشان در آن جلسات سخنرانی كند. و اسم امام خمینی را به صورت رمزی بگوید تا بدین‌وسیله جوانانی را كه به مسجد می‌آمدند، با اسم امام آشنا كند و ناآگاهان را آگاهی دهد».


ارتباط این دو نفر با هم‌ نقطه‌ عطفی در شكل‌گیری و گسترش عقاید انقلابی، نه تنها در شهر خوی بلكه شهرهای منطقه داشته است. به‌طوری كه وقتی آنها در سال 1344، نزد آیت‌‌الله ‌شهید سعیدی رفتند، قرار گذاشتند كه اعلامیه‌های امام را در شهرستان خوی به شهید كوچری تحویل دهند. در ضمن آنان با آیت‌‌الله‌ ربانی‌شیرازی در تهران و شهید قاضی طباطبایی در تبریز ارتباط گسترده‌ای داشته و اعلامیه‌های امام را در سطح گسترده‌ای پخش می‌كردند. حتی شهید كوچری توسط اقوام خود در ارومیه یك كتابخانه‌ به‌نام كتابخانه‌ افشار احداث كرد تا اعلامیه‌های امام را محرمانه از این طریق پخش كند. شهید كوچری دوستان خود را كه در تبریز بودند به شهر خوی دعوت می‌كرد تا با همدیگر در بیرون شهر در رابطه با اعلامیه‌ها و نحوه‌ پخش آنها در تبریز صحبت كند. ناصحی در این‌باره می‌گوید:


«در اواخر سال 1346 شهید كوچری به تهران آمده و به اتفاق هم به شهر مذهبی قم رفتیم و با آیت‌‌الله‌ سعیدی و آیت‌‌الله‌ ربانی‌شیرازی در خانه‌شان ملاقات كرده و با آنها قرار گذاشتیم كه در رابطه با امام هرگونه اطلاعات و اعلامیه‌ای را در اختیار ما بگذارند تا ما آنها را در شهرهای منطقه‌ خودمان پخش نماییم. پس از آن شهید كوچری به شهر خوی برگشت؛ درآن زمان ریاست دانشسرای شهر را به وی واگذار كردند. بنده نیز در همان زمان به شهر خوی عزیمت كرده و با شهید كوچری قرار بر این شد كه مسجد امیربیگ را به عنوان پایگاهی برای تبلیغات خود در نظر بگیریم. در این مسجد ما جلسات قرائت قرآن برپا می‌كردیم و برای اینكه ساواك به ما مشكوك نشود، صحبت درمورد انقلاب و اندیشه‌های امام را به اواخر جلسات موكول می‌كردیم‌، در این جلسات حكومت اسلامی ‌و كتاب «كشف الاسرار» امام وهمچنین در رابطه با ظلم و ستم‌های رژیم پهلوی صحبت می‌کردیم».


با فعالیت این دو نفر و سایر عواملی كه صدای انقلاب را به شهر خوی می‌رساندند و با انتخاب جوانان مومن و مذهبی و جذب آنها برای شركت در این جلسات، به‌‌تدریج گروهی تشكیل شد كه نقش بزرگی را در تحولات آینده‌ی شهر و در جریانات انقلاب اسلامی‌ در شهر خوی ایفا كرد. افرادی مثل معماری‌، سلطان احمدی‌، عابدین‌زاده، شهید مختارپور، حدیدی و... اولین افرادی بودند كه در این جلسات شركت می‌كردند. جلساتی كه گروه انقلابیون شهر خوی می‌گذاشتند بیشتر با عنوان جلسات قرائت قرآن و حتی در قالب جلسات فقه و اصول و بعضی وقت‌ها با عنوان جلسات آموزش زبان عربی برگزار می‌شد تا كسی به آنها و كارهایشان شك نكند. حسین سلطان احمدی كه یكی از اعضای اصلی جلسات انقلابیون بود، در این‌باره می‌گوید: «در این جلسات ضمن بررسی نظرات مجتهدین در مورد امور فقهی به بررسی نظرات امام‌خمینی(ره) نیز می‌پرداختیم و البته نام امام را با عنوان حاج آقا به كار می‌‌بردیم».


یكی از جوانان خوی كه در دانشگاه تبریز با اندیشه‌ها و عقاید انقلابی آشنا شده و بیشترین آزار و اذیت‌ها را از ساواك خوی متحمل گردید، «كامل عابدین‌زاده» بود. وی از فعالان و اعضای جلسات انقلابی شهر خوی بود. او درباره‌ این جلسات می‌گوید: «این جلسات دوگونه بودند: اولی، جلسات عمومی‌ بود كه در آنها بیشتر به مسائل مذهبی پرداخته می‌شد و جوانان زیادی شركت می‌كردند. جلسات دوم، جلسات مخفی بودند. ما از طریق جلسات عمومی ‌جوانان فعال و بااستعداد را شناسایی كرده و به جلسات مخفی می‌آوردیم و در آنجا بیشتر به مسائل سیاسی می‌پرداختیم. این جلسات به حدی مخفیانه بودند كه حتی محل خاصی برای آن در نظرگرفته نمی‌شد و محل آن همیشه نیم‌ساعت قبل از جلسه به اطلاع دوستان می‌رسید».


جلسات مخفیانه‌ای كه از سال 1346 در شهر خوی برگزارشد، با گذشت زمان و تبلیغ عقاید امام توسط نیروهای انقلابی، روز‌به‌روز گسترده‌تر می‌شد. افراد دیگری مانند غضنفری، صادق قدكچی، صالحیان، حقر مددی‌، محمد اژدری، حدیدی‌، ابراهیم شادرخ‌، وفایی، شهیدان محمد فتحعلیزاده، رحیم غروبی و علی حاج حسینلو نیز جزء این گروه شدند. غضنفری در مورد چگونگی وارد شدن به این‌گونه فعالیت‌ها می‌گوید: «من سال 1348 از طریق شهید كوچری با كشف‌الاسرار آشنا شدم. نظریه‌ ولایت فقیه درآن زمان بین دانشجویان و اقلیت روشنفكران مطرح بود. شهید كوچری از طریق كتابفروشی افشار در ارومیه مطالب مختلف را به خوی می‌آوردند. با شهید مذكور در ابتدایی و دانشگاه همكلاس و هم‌ منزل بودیم».


***منبع؛ کتاب "انقلاب اسلامی در خوی" مرکز اسناد انقلاب اسلامی


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات