به مناسبت 13 تیر درگذشت آخرین رهبر جبهه ملی

مروری بر زندگی سیاسی کریم سنجابی + تصاویر

عکس لید
کریم سنجابی از رهبران جبهه‌ی ملی و یکی از مبارزان علیه حکومت پهلوی بود. در سال ۱۳۵۷، به دیدار امام خمینی در پاریس رفت و بیانیه‌ی سه ماده‌ای را منتشر کرد که امام خمینی آن را تأیید کردند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در برابر برخی از مواضع و دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران به مخالفت پرداخت. در نتیجه‌ی چنین مواضعی، در سال ۱۳۶۱، از کشور خارج و در ۱۳ تیر ۱۳۷۴، در ایالات متحده‌ی آمریکا درگذشت.
پنجشنبه ۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۸

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی- توران منصوری؛ کریم سنجابی از رهبران جبهه‌ی ملی و یکی از مبارزان علیه حکومت پهلوی بود. در سال ۱۳۵۷، به دیدار امام خمینی در پاریس رفت و بیانیه‌ی سه ماده‌ای را منتشر کرد که امام خمینی آن را تأیید کردند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در برابر برخی از مواضع و دیدگاه‌های جمهوری اسلامی ایران به مخالفت پرداخت. در نتیجه‌ی چنین مواضعی، در سال ۱۳۶۱، از کشور خارج و در ۱۳ تیر ۱۳۷۴، در ایالات متحده‌ی آمریکا درگذشت.

زندگی‌نامه

کریم سنجابی فرزند قاسم خان سردار ناصر سنجابی در سال ۱۲۸۳، در روستای قلیج‌خانی، از توابع استان کرمانشاه، به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مکتب‌خانه‌ی روستا و سپس در دبستان صمصامیه‌ی قصرشیرین شروع کرد. پس از آن وارد کرمانشاه شد و تحصیلات ابتدایی را در این شهر به پایان رساند. در سال ۱۲۹۹، به همراه سلیمان میرزا، راهی تهران و برای ادامه‌ی تحصیل وارد مدرسه‌ی علوم سیاسی به ریاست علی اکبر دهخدا شد. پنج سال در مدرسه‌ی علوم سیاسی تحصیل کرد و پس از آن وارد مدسه‌ی حقوق شد و در آن‌جا لیسانس گرفت. در سال ۱۳۰۷، در کنکور دانشجویان اعزامی دولت به اروپا شرکت کرد و پس از قبولی عازم فرانسه شد. به توصیه‌ی حسین علاء مجدد در رشته‌ی حقوق در دانشکده‌ی حقوق شهر نانس و دانشگاه پاریس مشغول به تحصیل و موفق به اخذ مدرک دکتری شد.

سنجابی در سال ۱۳۱۳، به ایران بازگشت و در سال ۱۳۱۴ در دانشکده‌ی حقوق مشغول به تدریس شد. از دیگر مشاغل وی می‌توان به معاونت اداره‌ی کل اوقاف، ریاست اداره‌ی تعلیمات عالیه، ریاست دبیرخانه‌ی دانشگاه تهران، ریاست اداره‌ی حقوق بانک ملی، ریاست دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران، نمایندگی مجلس شورای ملی و ریاست اداره‌ی کل آمار و وزارت دارایی اشاره کرد.

کریم سنجابی، در ۱۳۱۵، با فخرالملوک اردلان ازدواج کرد که حاصل آن سه پسر و یک دختر بود.

فعالیت‌های سیاسی

سنجابی پس از پایان تحصیل در مدرسه‌ی سیاسی تهران، به همراه تعداد زیادی از فارغ‌التحصیلان آن دوره وارد حزب ایران جوان شد. چندی نگذشت که سنجابی پس از آن برای تحصیل به فرانسه رفت. در بازگشت از فرانسه، به همراه تعدادی از دوستان و نزدیکانش و ائتلاف با سه حزب میهن‌پرستان، استقلال و پیکار، حزب میهن را تشکیل دادند. سنجابی می‌گوید هدف ما در آن موقع مقابله با احزابی بود که سیاست‌های خارجی پشتیبان آن‌ها بودند، چه حزب دست چپ و چه احزاب ارتجاعی دست راست. حزب میهن در طول سال‌های ۱۳۲۵-۱۳۲۴ در حزب تازه تأسیس حزب ایرن ادغام شد و سنجابی به این حزب پیوست.

در تحصن دربار بر سرانتخابات مجلس دوره‌ی شانزدهم ملی همراه مصدق بود و در همین رابطه با تشکیل جبهه‌ی ملی، سنجابی عضویت آن را پذیرفت. در هنگام طرح مسئله‌ی ملی شدن صنعت نفت در دادگاه لاهه در سال ۱۳۳۱، به همراه دکتر مصدق به آن‌جا رفت و قاضی اختصاصی ایران بود. در انتخابات دوره‌ی هفدهم مجلس شورای ملی، از حوزه‌ی انتخابیه‌ی کرمانشاه وارد مجلس شد و به عضویت فراکسیون ملی درآمد.

فوت کریم سنجابی

 

سنجابی به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، توسط فرماندهی نظامی مورد تعقیب قرار گرفت؛ از این رو، به مدت ۱۹ ماه پنهانی زندگی کرد. تا اینکه با وساطت حشمت‌الدوله والاتبار که به شاه نزدیک بود، در اردیبهشت ۱۳۳۴، خود را معرفی کرد ولی در همان روز آزاد و در دانشکده‌ی حقوق با کرسی استادی دانشگاه به تدریس مشغول شد. (هوشنگ مهدوی، ۱۳۸۴: ۱۰۵)

سنجابی با تأسیس نهضت مقاومت ملی به آن پیوست. با تصویب قرارداد کنسرسیوم، نهضت مقاومت ملی نامه‌ی اعتراضی خطاب به نمایندگان مجلس سنا و شورای ملی در اعتراض به نقض قانون ملی شدن صنعت نفت منتشر کردند. حکومت پهلوی هم در مقابل تعدادی از اساتید دانشگاه و اعضای نهضت، از جمله سنجابی را از دانشگاه اخراج کرد. به دنبال عضویت ایران در پیمان بغداد[1]، سنجابی در صف مخالفان ایستاد و پیمان مزبور را فاقد هر گونه فایده‌ای برای کشور دانست. به باور او این معاهده بی‌جهت دولت شوروی را تحریک می‌کرد.

وقتی نوبت تشکیل جبهه‌ی ملی دوم در ۳۰ تیر ۱۳۳۹ شد، کریم سنجابی جزء مؤسسین بود. علی امینی پس از تشکیل دولت، درصدد همکاری با جبهه‌ی ملی برآمد اما در نهایت با بروز اختلاف بین امینی و جبهه‌ی ملی و سرکوب دانشجویان دانشگاه تهران، سنجابی نیز دستگیر و زندانی شد.

با طرح مصوبه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ از سوی حکومت پهلوی، سنجابی آن را طرحی صوری به منظور فریبکاری ارزیابی کرد. در همین رابطه اعلام کرد: «در مورد تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی و بلدی طرح‌هایی تهیه کردند که در آن تلویحاً حق رأی زنان پیش‌بینی شده بود... در کشوری که مردها حق رأی نداشتند و از رأی آزاد دادن محروم بودند صحبت از رأی زن‌ها کردن جز فریبکاری چه می‌توانست باشد؟» (سنجابی، ۱۳۸۱: ۲۲۴)

سنجابی نسبت به اصول ششگانه‌ی انقلاب سفید نیز واکنش نشان داد. وی این اصول را تقلیدی از برنامه‌های جبهه‌ی ملی می‌دانست که شاه از طریق آن درصدد مخفی نگه داشتن دیکتاتوری‌اش است. سنجابی معتقد بود که شاه با فارغ شدن از امینی، می‌خواست رهبر منحصر به فرد اصلاحات در ایران باشد و به این طریق جبهه‌ی ملی را از صحنه‌ی فعالیت و سیاست خارج کند از همین رو برنامه‌ی انقلاب سفید را به منصه‌ی ظهور رساند. (همان، ۲۵۱)

سنجابی، قیام ۱۵ خرداد را ادامه‌ی مبارزات مردم در زمان مصدق می‌دانست: «ما چون مخالف وضع موجود بودیم، چون مخالف دستگاه سلطنت استبدادی بودیم، هر نهضتی را که مردم علیه آن اعتراض می‌کردند بالطبع مورد قبول و رضای ما بود و در تصور ما هم این حرکت‌ها به دنبال همان مبارزاتی بود که از زمان مصدق شروع شده و ما هم ادامه دهندگان آن بودیم. البته متوجه بودیم که باعث این جنبش بیشتر آقایان روحانیون هستند.» (همان، ۲۷۳-۲۷۲) نظر وی درباب قانون مصونیت مستشاران نظامی آمریکا (کاپیتولاسیون) این بود که این قانون آشکارا نقض حاکمیت قضایی ایران است که از ناحیه‌ی جمعیت‌های سیاسی نسبت به آن اقدامی به عمل نیامده است. او معتقد بود آقای خمینی به حق در آن موقع و به شدت به این موضوع اعتراض کرد. (همان، ۲۹۲-۲۹۱)

فوت کریم سنجابی

سنجابی پس از آزادی از زندان، درخواست بازنشستگی کرد و به آمریکا رفت. در سال ۱۳۵۰به ایران بازگشت و فعالیت‌های محدودی با دوستانش داشت؛ اما به دنبال فضای باز سیاسی در سال ۱۳۵۶-۱۳۵۵ فعالیت خود را گسترده‌تر کرد. در همین رابطه، در ۲۲خرداد سال ۱۳۵۶ به دنبال اعلام فضای باز سیاسی، سنجابی به همراه فروهر و بختیار، در نامه‌ای به شاه، رژیم را متهم کردند که به دلیل تورم و بی‌توجهی به کشاورزی، اقتصاد را به سمت نابودی می‌کشاند و حقوق بین‌الملل و بشر و قانون اساسی را نقض می‌کند. آن‌ها در این نامه تنها راه حفظ وحدت ملی و حقوق فردی، ترک استبداد، احترام به قانون اساسی، رعایت اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، لغو نظام تک حزبی، دادن آزادی مطبوعات و اجتماع، آزادی زندانیان سیاسی و برقراری حکومتی برخوردار از اعتماد عمومی اعلام کردند. (آبراهامیان، ۱۳۸۷: ۶۱۹) پس از این نامه، سنجابی به همراه ۲۸ نفر از مخالفان حکومت از جمله بازرگان، آیت‌الله زنجانی و ... جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر را تشکیل دادند. در مقابل، ساواک با ایجاد کمیته‌ی مخفی انتقام، ضمن ارسال نامه‌های تهدیدآمیزی برای اعضای جمعیت، آن‌ها را دست‌نشانده‌ی امریکا معرفی و دفاتر سنجابی، بازرگان و تعدادی دیگر را بمب‌گذاری کرد. با تشکیل جبهه‌ی ملی چهارم در ۲۸ آبان ۱۳۵۶، سنجابی به عنوان یکی از اعضای کمیته‌ی مرکزی انتخاب شد. در این دوره از فعالیت جبهه‌ی ملی، کریم سنجابی به عنوان رهبر جبهه فعالیت داشت.

 سنجابی در آبان ۱۳۵۷،به پاریس و دیدار با امام خمینی (ره) رفت. این دیدار منجر به انتشار اعلامیه‌ی سه ماده‌ای[2] توسط سنجابی در ۱۴ آبان ۱۳۵۷ شد و امام (ره) پس از اضافه‌کردن کلمه‌ی «استقلال» به متن، موافقت خود را با این متن اعلام نمود. سنجابی در بازگشت به ایران دستگیر و زندانی شد و در آذر ۵۷ آزاد شد. پس از آزادی از زندان، ملاقاتی بین سنجابی و شاه صورت گرفت. شاه به سنجابی پیشنهاد تشکیل دولت ائتلافی داد که سنجابی قبول آن را منوط به خروج موقت شاه از کشور کرد ولی شاه این شرط را نپذیرفت. در بحبوحه‌ی سقوط رژیم پهلوی، پیشنهاد عضویت در شورای سلطنت به سنجابی عرضه شد که وی نپذیرفت و دلیل آن را کیفیت ترک کشور توسط شاه، ترکیب حکومت، گفت‌وگو با مراجع و روحانیت به‌خصوص امام خمینی (ره) عنوان کرد. (روزنامه‌ی اطلاعات، چهارشنبه۲۰ دی ۱۳۵۷، شماره‌ی ۱۵۷۵۶، ص۲)

از سوی دیگر، وی عضویت در شورای انقلاب را علی‌رغم درخواست شهیدان مطهری و بهشتی نپذیرفت. با تشکیل دولت موقت و انتخاب بازرگان به نخست‌وزیری، سنجابی سمت وزارت امور خارجه را عهده‌دار شد و به مدت ۵۵ روز در این سمت ماند. سنجابی در نگارش پیش‌نویس طرح قانون اساسی شرکت داشت. اما با قانون اساسی مجلس خبرگان به مخالفت برخاست و مواد آن را نپذیرفت؛ از این رو، رفراندم قانون اساسی را تحریم و در آن شرکت نکرد.

به دنبال اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، سنجابی که در این زمان در آمریکا بود به ایران بازگشت و این اقدام را امری مخالف قانون بین‌المللی ارزیابی کرد که به حیثیت ایران در خارج لطمه وارد می‌سازد و ایران را به انزوا می‌کشاند.

در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه‌ی انتخابیه‌ی کرمانشاه شرکت کرد که به دور دوم کشیده شد و در نهایت انتخابات به دلیل مخالفت‌ها و کارشکنی‌هایی که علیه اعضاء جبهه‌ی ملی در کرمانشاه اتفاق افتاد، تعطیل شد. و بدین ترتیب سنجابی از راه یافتن به مجلس بازماند. به دنبال آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سنجابی به کرمانشاه برگشت و از ایلات آن‌جا دعوت به مبارزه علیه عراق کرد. بخشی از اعلامیه‌ی سنجابی بدین شرح بود:

«هموطنان عزیز، اینک زمان حمله به دشمن به نیت بیرون راندن آن از سرزمین کهن‌سالان فرا رسیده است... امید که در زمانی هر چه زودتر سرزمین غرورآفرین غرب کشور به همت شما دلاوران و ارتش ملی ایران از وجود دشمن پاک و استقلال وطن محفوظ بماند.»

آخرین موضع مخالف کریم سنجابی با انقلاب اسلامی، به لایحه‌ی قصاص و راهپیماییی روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ برمی‌گردد. درگیری بین نیروهای جناح موسوم به خط امام و احزاب مخالف که ائتلافی از سلطنت‌طلبان، فدائیان خلق، مجاهدین خلق و ملی‌گراها بود. مخالفان با صدور بیانیه‌ای ضمن محکومیت تصویب لایحه‌ی مزبور به عنوان یک «قانون ضد انسانی و مخالف کشور» مردم را به راهپیمایی اعتراض‌آمیز دعوت کردند و ساعت و مکان آن را نیز مشخص کردند.

فوت کریم سنجابی

 

درگذشت

صبح روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰، امام خمینی در فتوایی، سران جبهه‌ی ملی را متهم به ارتداد کرد. از این رو، تعدادی از اعضای جبهه‌ی ملی دستگیر و زندانی و تعدادی نیز از کشور خارج شدند. در همین رابطه، سنجابی مدعی است پس از آن که فهمید به دلیل موضع اختلاف با لایحه‌ی مزبور، درصدد دستگیری او هستند، چند روز قبل از راهپیمایی ۲۵ خرداد ۱۳۶۰، از منزل خارج و به صورت پنهانی به مدت ۱۴ ماه مخفیانه روزگار گذارند. در حالیکه در خاطراتش مدعی است در تظاهرات ۲۵ خرداد شرکت داشته است. (سنجابی، ۱۳۸۱: ۳۸۴-۳۸۲) سنجابی پس از ۱۴ ماه از کشور خارج شد. از راه کردستان به ترکیه و از آن‌جا به پاریس و در نهایت در ۲۸ شهریور ۱۳۶۱، به ایالات متحده‌ی آمریکا رفت. سرانجام کریم سنجابی در ۱۳ تیر ۱۳۷۴، در سن ۹۰ سالگی در شهر کاربوندیل در جنوب ایالت ایلینوی آمریکا، درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد.

نتیجه‌گیری

کریم سنجابی از فعالان سیاسی دوره‌ی پهلوی بود. وی فعالیت سیاسی خود را با عضویت در حزب ایران آغاز کرد و فعالیت سیاسی خود را در قالب احزاب مختلف داد تا این که در نهایت به یکی از رهبران اصلی جبهه‌ی ملی ایران درآمد. از مبارزان علیه سیاست‌های حکومت در دهه‌ی چهل و پنجاه بود. در این مسیر با روحانیت مماشات داد به گونه‌ای که قیام ۱۵ خرداد را ادامه‌ی راه مصدق ارزیابی و آن را تأیید کرد. به ملاقات امام خمینی در پاریس رفت و رهبری ایشان را پذیرفت و اعلام آمادگی به منظور همکاری کرد که نتیجه‌ی آن اعلام صدور اعلامیه‌ی سه ماده‌ای بود. به همکاری با دولت موقت پرداخت اما به دنبال رفراندوم قانون اساسی، به تدریج در مواردی با سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی تقابل پیدا کرد و آن را به نقد کشاند که آخرین آن اعتراض نسبت به لایحه‌ی قصاص بود. در نهایت از کشور خارج و در ایالات متحده‌ی ‌آمریکا درگذشت.

 

منابع

آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی، تهران، نی، ۱۳۸۷.

سنجابی، کریم، امیدها و ناامیدیها (خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی)، تهران، صدای معاصر، ۱۳۸۱.

عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۲، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰.

هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سرنوشت یاران مصدق، تهران، علمی، ۱۳۸۴.

روزنامه اطلاعات، چهارشنبه۲۰ دی ۱۳۵۷، شماره۱۵۷۵۶.

 

پی‌نوشت:

[1] . این پیمان اتحادی دفاعی در مقابل نفوذ کمونیسم بود که در ابتدا بین عراق و ترکیه در ۲۴ فوریه ۱۹۵۵ منعقد شد و ایران در ۳۰مهر۱۳۳۴ به آن پیوست.

[2] . متن اعلامیه‌ی سه ماده‌ای بدین شرح بود: ۱.سلطنت کنونی ایران با نقض قوانین اساسی و اعمال ظلم و ستم و ترویج فساد و تسلیم در برابر سیاست‌های بیگانه فاقد پایگاه قانونی و شرعی است. ۲. جنبش ملی اسلامی ایران با وجود بقای نظام سلطنتی غیرقانونی با هیچ ترکیب حکومتی موافقت نخواهد کرد. ۳. نظام حکومتی ایران براساس موازین اسلام و دموکراسی و استقلال به وسیله‌ی مراجعه به آراء عمومی تعیین گردد.

Share this news:
ارسال نظرات