جشن هنر شیراز از برگزاری تعزیه تا اکران صحنههای شنیع
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جشن دهم در فاصلهی روزهای ۲۸ مرداد الی ۱۱ شهریور ۱۳۵۵ برگزار شد. [1]در این دوره حدود ۲۵ سازمان دولتی و خصوصی و ١۵۴ شهرستان مشارکت داشتند.[2] با حضور فرح مراسم افتتاحیه در روز ۲۸ مرداد در نقش رستم برگزار شد. [3]در این دوره گروههای مختلف تئاتر، تعزیه، موسیقی و سایر برنامههای هنری متشکل از ۶٠٠ هنرمند از سراسر کشور به اجرای برنامه پرداخته و ۴٧٠٠ فیلم توسط ٣٠٠ واحد سیار در شهرستانهای مختلف به نمایش درآمد. [4]در حالی که دستاندرکاران جشن تلاش داشتند تا با نمایش تعزیهی شهادت امام حسین (ع)، تعزیهی علی اکبر، دو طفلان مسلم و حضرت عباس(ع) بتوانند قشرهای مذهبی و روحانیون را راضی نگه داشته و واکنش منفی آنان نسبت به سایر برنامهها را خنثی سازند، لیکن نمایش تعزیهها واکنشهایی را برانگیخت؛ به طوری که با انتقادات مأموران سازمان امنیت نیز مواجه گردید. در یکی از گزارشهای ساواک در این باره آمده است:
۲۵/۵/۲۵۳۵
در جشن هنر شیراز قرار است تعزیه شهادت امام حسین، تعزیه حضرت علی اکبر، تعزیه دو طفلان مسلم و تعزیه حضرت عباس را نمایش دهند . حال معلوم نیست مشاهده کنندگان این تعزیه مانند معمول در خاتمه آن باید گریه کنند یا چون جشن هنر است به افتخار بازی کنندگان باید دست بزنند و شادی کنند. روزنامه کیهان مورخه ۲۳/۵ صفحه ۸ تحت عنوان دهمین جشن هنر شیراز برنامه روزانه جشن را چنین عنوان کرد:
پنج شنبه ۲۸ مرداد مجمع بینالمللی تعزیه، جمعه ۲۹ تعزیه طفلان مسلم و تعزیه حضرت عباس، شنبه ۳۰ تیر تعزیه حضرت علیاکبر و تعزیه شاه چراغ، یک شنبه ۳۱ مرداد تعزیه شهادت امام.
دست اندرکاران مشترک سازمان رادیو تلویزیون فرهنگ و هنر نمیدانند جشن با عزا مغایر هم است و یا اگر مایلند از نظر هنری تعزیه را به صورت تئاتر در جشن ارائه دهند لااقل نام جشن روی آن نگذارند. احترام به فرهنگ و عقاید مردم و بازی نکردن با احساسات آنان بهوسیله چند نفر جوان جویای نام از وظایف خاص وزارت فرهنگ و هنر سازمان رادیو تلویزیون است که خود با میکروفن داخل مردم شده و قصد دارد به مردم بفهماند بهعقاید آنان احترام میگذارد. ولی با اینکار یک مرتبه پشت پا به تمام زحمات چند ساله خود میزند. با توجه به اینکه شایع است وزارت فرهنگ و هنر سازمان رادیو تلویزیون زیر نظر علیاء حضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران اداره میشود اهمیت موضوع بیشتر میشود [5] بدینترتیب، مسئولین مربوطه تلاش کردند جمع اضداد بین تعزیه و جشن داشته باشند که راه به جایی نبرد.
روزنامهی اطلاعات: در آینده مجبور خواهیم شد شمر، خولی و حضرت ابوالفضل را از خارج وارد کنیم.
با تمام تبلیغاتی که کارگردانان جشن هنر تلویزیون در جهت قبولاندن تعزیه بهعنوان یک هنر ملی از تلویزیون نمودند، معهذا علیه اجرای برنامه تعزیه انتقادات متعددی شد منجمله انتقاد تمسخر آمیز تحت عنوان دیدار هنری اشقیاء و اولیاء در شیراز. در روزنامه اطلاعات مورخه ۴/۶ نوشته تعزیه و جشن و هنر شیراز در واقع مونتاژی بود از سبک و شیوهی اشعار قمقمشیه نیریز و اوشام وکاشان که نقشهای مختلف آنرا به ترتیب شمر و یزید و این سعد قزوینی و امام حبیب آبدی و زینت شیرازی برعهده داشتند. در سنوات آتیه مجبور خواهیم شد شمر- خولی- ابوالفضل عباس را از خارج وارد کنیم وبه این ترتیب بعدها کسی نمیتواند بر نسل فعلی خرده بگیرد که شما مردم هنر ناشناس آنقدر دست روی دست [گذاشتید]. [6]
اما یازدهمین جشن هنر شیراز در سال ١٣۵۶ به نوعی دیگر برگزار شد. از مدتها قبل از برگزاری جشن و در حین برگزاری و به ویژه هنگام حضور فرح در شیراز برای افتتاح جشن، اقدامات و تدابیر ویژهای به اجرا درآمد. [7] علاوه بر این با گسترش برنامههای جشن علاوه بر نقش رستم و تخت جمشید پانزده نقطهی دیگر نیز در شیراز به عنوان محل برگزاری جشن انتخاب شدند. [8]
نمایش جنجالی «خوک، بچه، آتش»
در این دوره از جشن، علاوه بر برنامههای تئاتر، موسیقی، فیلم و دیگر هنرها از ایران، گروههای هنری زیادی نیز از دیگر کشورها حضور یافتند که مهمترین آنان عبارتاند از: آندره سربان رهبر گروه هنری تئاتر لاماما از نیویورک، گروه هنری اسکوات از مجارستان گروه هنری TSE از فرانسه و فیلمهایی از ژاپن و دیگر کشورهای آسیایی[9] گروه هنری اسکوات که از عدهای از هنرمندان طغیانگر مجارستانی تشکیل شده و به نیویورک مهاجرت کرده بودند اثر «خوک، بچه آتش» را جهت اجرا به جشن هنر شیراز آورده بودند. این نمایش که به اصطلاح یک موضوع انتقادآمیزی از وضعیت کنونی بود، در آن از آدمکشیهای گروه مافیا تا قتل بچه و درد زایمان و تجاوز جنسی نشان داده شد.[10] برخلاف همهی برنامههای هنری که در جایگاههای مشخص و با حضور تماشاگران خاص به اجرا در میآمد، این نمایش در پیادهروهای خیابانهای فردوسی شیراز و در مقابل چشمان مردم کوچه و بازار به نمایش درآمد. این نمایش در دو صحنه اجرا شد: نیمی از آن در پیادهرو خیابان و نیمی دیگر در داخل مغازهی شیشهای، بازیگران این نمایش تعدادی مرد، چند کودک و یک زن جوان بودند. در یکی از صحنهها چندین بار عمل جنسی مرد با زن به اجرا درآمده و از تلویزیون مدار بسته نیز برای تماشاگران پیادهرو به نمایش درآمد. در حالی که اجرای صحنههای مزبور در مقابل چشمان حیرتزدهی مردم این انتظار را میداد که مسئولان از ادامهی نمایش جلوگیری به عمل آورند اما تنها به حذف یک صحنهی کوتاه اکتفا شده و نمایش کماکان به اجرا درآمد. [11]در واکنش به اجرای نمایش مزبور، ساواک نیز در درون سازمان بازتاب نمایش اکرانشده را پوشش داد.
خیلی محرمانه
برابر خبر واصله:
نواری از نمایش خوک و بچه که هفتم ماه مبارک رمضان در خیابان فردوسی شیراز به نمایش گذاره شده بود از طریق تلویزیون مداربسته نیز پخش گردیده است، در این نمایش عملیات جنسی زن و مرد بهطوره زنندهای در معرض دید همگان گذاشته شده است. در این نوار «واعظی» با مشخصات نامعلوم با شرحی کامل نمایش مزبور را محکوم نمود و مردم نیز ضمن تائید اظهارات وی دولت را نیز محکوم کردند.[12]
پس از انتشار نمایشنامهی «خوک ،بچه ،آتش» علما و روحانیون شیراز نیز به واکنش برخاستند. ابتدا آیت الله محلاتی در روز چهارشنبهی اول رمضان بعد از اقامهی نماز جماعت در مسجد مولا در خلال دعا میگوید: «خدا لعنت کند مسببین جشن هنر را خداوند لعنت نماید برگزارکنندگان جشن هنر را خدا لعنت کند شرکتکنندگان در جشن هنر را و مردم همه با صدای بلند آمین میگویند.» [13]. از آنجایی که ایشان پیشنهاد کرده بودند ائمهی جماعات مساجد پس از اقامهی نماز جماعت نسبت به جریان جشن هنر اعتراض نمایند برخی از روحانیون از جمله سید علی اصغر دستغیب در مسجد الرضا و حجت الاسلام احمد پیشوا در مسجد نو در اعتراض به جشن هنر مطالبی ایراد کردند.[14] اما واکنش آیت الله دستغیب شدیدتر از سایرین بود و طی سخنرانیهای متعدد در مسجد جامع نسبت به جشن هنر انتقاد کرد.
«... یک چیزی شنیدم جشن خوک، جشن خوک. عجیب اسمی هم دارد. آنها که به اینجا میروند نر و ماده با هم از خوک هم پستترند. ای لعنت بر آنها. موسس آن هم خوک است. لعنت بر آنها باد. تا کی این مملکت و این جوانها را میخواهید گمراه کنید و به دست استعمار بدهید و منحرف کنید. این اولیا چه کار میخواهند بکنند. ماه مبارک رمضان و این رقاصهها آنها هم که میروند خرند. شیراز اهل علم بوده حال کردندش رقاصخانه، نمیگذارند دهان ما بسته باشد».[15]
گفته میشود مأموران امنیتی در بیرون شبستان مسجد جامع ضبط صوتها را توقیف و نوارهای آن را میگرفتند تا آن سخنرانیها دردسری برای دولت به وجود نیاورد.[16]
البته اعتراضها تنها به سخنرانیها ختم نشد آیتالله محلاتی از کلیهی روحانیون و علما خواست تا به عنوان اعتراض از روز شنبه ۱۳۵۶٫۶٫۵ به مساجد نروند و از برگزاری نماز جماعت خودداری نمایند.[17]
موضوع: جشن هنر شیراز
در یازدهمین جشن هنر شیراز نمایشنامهای با عنوان (خوک، بچه، آتش) در مغازهای واقع در خیابان فردوسی شیراز به اجراء درآمد. که اجرای آن مورد اعتراض و انتقاد روحانیون و متعصبین مذهبی آن شهرستان قرار گرفت. و تقاضا نمودهاند از سال آینده از اجرای برنامه جشن هنر در شیراز خودداری شود. و تصمیم داشتند از صبح روز جاری مورخه ۲۶/۵/۲۵۳۶ از حضور در مساجد وبرگزاری نماز جماعت خودداری شود که با اقدام انجام شده از تصمیم خود منصرف شدهاند و وضعیت عادی است. ضمنا دو نفر از روحانیون با تماس تلفنی با سید عبدالحسین دستغیب پشتیبانی خود را اعلام نمودهاند.[18]
وی همچنین درخواست کرد تلگرافی با امضای علما و روحانیون مبنی بر تعطیلی و موقوف شدن برگزاری جشن هنر در شیراز در سالهای آینده تهیه شده و به تهران ارسال شود. [19] اما از آنجایی که همزمان با وقایع، جشن مذکور پایان یافت و برخی از مقامات نیز ضمن تماس با علما وعده دادند در آینده از اجرای چنین نمایشهایی جلوگیری به عمل خواهند آورد، جریان تعطیلی مساجد نیز لغو گردید. [20]واکنشهای مزبور از سوی علما و روحانیون موجب شد که حتی ساواک نیز درخواست کرد به منظور جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی مسئولان جشن، چگونگی برگزاری این جشن در سالهای آینده و همچنین انتخاب نمایش نامهها و در نظرگرفتن روزهای جشن با ایام سوگواری و ماههای رمضان و محرم تدابیری اتخاذ کنند.[21] آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلستان در تهران، نیز با اشاره به برنامههای مزبور جشن هنر این واقعه را به مثابهی جرقهای برای اعتراضهای مردم خواند که در نهایت به شیراز محدود نشده و طوفان اعتراضها به مطبوعات و تلویزیون هم رسید. وی میافزاید در جریان دیدار خود با شاه ضمن در میان گذاشتن این موضوع با وی یادآور شده است که اگر چنین نمایشی بر فرض مثال در منچستر انگلیس اجرا میشد کارگردان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمیبردند.[22]
[1].آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، گزارش مدیر عامل سازمان جشن هنر به پرویز ثابتی، ۱۰/ ۵/ ۱۳۵۵. ش.ب. ۲۰۱۱۱۵
[2] .مجلهی رودکی، سال ۸، ش ۷۲، آبان ۱۳۵۶
[3] . همان
[4]. مجلهی رودکی، ابان ۱۳۵۶
[5] .
[6] .همان،ص ۴
[7] . نصیری طیبی، منصور ( ۱۳۹۳) انقلاب اسلامی در شیراز، تهران: نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۴۲۸
[8] . از جملهی این اماکن عبارت بودند از: حافظیه، باغ دلگشا، باغ جهان نما، باغ موزهی پارس، باغ دهقان، تالار پهلوی و...، همان
[9] . نصیری طیبی، منصور ( ۱۳۹۳) انقلاب اسلامی در شیراز، تهران: نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۴۳۰
[10] . همان
[11]. همان، ۴۳۱
[12]. مرکز اسناد انثلاب اسلامی، شماره پرونده ۵۰۲۱۳۵
[13] مرکز اسناد انقلاب اسلامی ( ۱۳۷۸) خاطرات حجتالاسلام سید علی اصغر دستغیب، تهران، نشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
[14] . جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک، ص ۲۸۳
[15]. سند شماره چهار.
همان، ص ۳۹۱
[16] . دستغیب، محمد هاشم، یادوارهی شهید حضرت آیتالله حاج عبدالحسین دستغیب شیرازی، ص ۴۲
[17] . سند شمارهی ۱۲۳ از مجموعه حاضر
[18] . سند شماره ۵، شماره پرونده ۴۳۹۹۱، کاربرگه ۱۱، ص۱
[19] . نصیری طیبی، همان، ص ۴۳۲
[20] . همان
[21]. همان، ۲۳
[22]. پارسونز، آنتونی (۱۳۶۳) غرور و سقوط، ترجمه: منوچهر راستین، تهران، چ۱، صص۴۸-۴۷