زمزمههای شروع آتشبس در تاریخ 26 مرداد به گوش رسید. اخبار رادیو مدام روی این تاریخ تأكید میكرد. بالاخره 26 مرداد و روز آتشبس فرا رسید. چند وقت بعد از آن بهمرور لشكرها نیروهای خود را مرخص كردند و فقط گردان مالك اشتر و یكی دو گردان دیگر مأمور شدند تا برای احتیاط به خطوط پدافندی جنوب اعزام شوند... گردان ما هم به همه نیروهایش تسویهحساب داد و آنها را مرخص كرد. چادرها را از اردوگاه كوزران جمع كردیم و از غرب كشور عازم پادگان دوكوهه شدیم.دوكوهه را هیچ وقت تا این حد غریب و تنها ندیده بودم. در ساختمانهای خالی گردانها قدم میزدم و به در و دیوار نگاه میكردم. بغض داشت خفهام میكرد. چارهای نبود. برای اینكه خفه نشوم، بلند زار زدم و شروع كردم به كوبیدن سرم به در و دیوار...