برگی از خاطرات سردار رحیم صفوی

واکنش شهیدان بهشتی و مطهری به سازش‌کاری بازرگان

آقای‌ بازرگان‌ بعد از بازگشت‌ از سفر كردستان‌ در جمع‌ اعضای‌ شورای‌ انقلاب‌ حاضر شد و اعلام‌ كرد: «دولت‌ چاره‌ای‌ ندارد جز این‌ كه‌ در مقابل‌ حزب‌ دموكرات‌ تسلیم‌ شود و یك‌ نوع‌ خودمختاری‌ به‌ آن‌ها اعطا كند و شرایط‌ آن‌ها را بپذیرد.» در همین‌ جلسه‌ بود كه‌ شهید بهشتی‌ و شهید مطهری‌ بلند شده‌، فریاد می‌كشند: یعنی‌ چه‌ آقا؟ شما می‌خواهید ما در مقابل‌ نیروهای‌ دموكرات‌ و كمونیست‌ تن‌ به‌ سازش‌ بدهیم‌. نخیر چنین‌ نیست‌ و سازش‌ معنی‌ ندارد.»
يکشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۶

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ناکارآمدی دولت موقت در مدیریت بحران‌های کشور بیش از پیش منجر به تشنج در فضای سیاسی کشور شد. سید یحیی رحیم‌صفوی در کتاب خاطرات خود که با عنوان «از جنوب لبنان تا جنوب ایران» توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، درباره تاثیر عملکرد مهدی بازرگان در گسترش بحران کردستان و واکنش آیت‌الله شهید مطهری و آیت‌الله شهید بهشتی به مواضع بازرگان می‌گوید: در 13 اسفند ماه‌ 1357 كمتر از یك‌ ماه‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ نگذشته‌ بود كه‌ با هماهنگی‌ به‌عمل‌ آمده‌ میان‌ فرمانده‌ یك‌ تیپ‌ از لشكر 64 ارومیه‌، مستقر در پادگان‌ مهاباد به‌ نام‌ سرهنگ‌ عباسی‌ و نیروهای‌ ضد انقلاب‌ دموكرات‌ كردستان‌، درِ پادگان‌ ارتش‌ به‌ روی‌ نیروهای‌ دموكرات‌ گشوده‌ شد و تمام‌ ادوات‌ و تجهیزات‌ آن‌ تیپ‌ به‌ غارت‌ آن‌ها رفت‌. حتی‌ توپ‌خانه‌‌ 105 میلی‌متری‌ و تانك‌ها را با خود بردند و پادگان‌ مهاباد كاملاً تخلیه‌ شد.

در این‌ میان‌ رژیم‌ بعثی‌ عراق هم‌ به‌ یاری‌ ضد انقلاب‌ شتافت‌ و با كمك‌های‌ مالی‌ و اقتصادی‌ خود از عوامل‌ آن‌ها حمایت‌ كرد و با در اختیار گذاشتن‌ یك‌ ایستگاه‌ رادیویی‌ و مقدار زیادی‌ سلاح‌های‌ نیمه‌ سنگین‌، این‌ نیروها كاملاً تجهیز شدند و فتنه‌ از مهاباد شروع‌ شد. طولی‌ نكشید كه‌ تا سال‌ 1358 تقریباً تمام‌ شهرهای‌ استان‌ كردستان‌ به‌ غیر از پادگان‌های‌ سنندج‌، مریوان‌ و سقز به‌ تصرف‌ نیروهای‌ ضد انقلاب‌ درآمد؛ حتی‌ جاده‌های‌ كردستان‌ نیز در اشغال‌ آن‌ها بود. نه‌ تنها كردستان‌، بلكه‌ آذربایجان‌ غربی‌ و شهرهای‌ پیرانشهر، اشنویه‌، سردشت‌ و حتی‌ اطراف‌ شهر ارومیه‌ زیر نفوذ آن‌ها بود و نیروهای‌ ضد انقلاب‌، به‌ هر شكلی‌ استقرار داشتند و كاملاً امنیت‌ از دست‌ دولت‌ موقت‌ خارج‌ شده‌ بود.

در این‌ میان‌ نقش‌ دولت‌ موقت‌ مخصوصاً عملكرد مهندس‌ بازرگان‌ قابل‌ تأمل‌ و بررسی‌ است‌. در سال‌ 1358 آقای‌ بازرگان‌ به‌ شهر مهاباد آمد و به‌ قصد دلجویی‌ از دموكرات‌ها بعد از ملاقات‌ با سران‌ آن‌ها بر سر مزار كشته‌های‌ آن‌ها رفت‌ و به‌ قرائت‌ فاتحه‌ پرداخت‌ و این‌ در حالی‌ بود كه‌ همین‌ گروه‌ دموكرات‌، زمانی‌ كه‌ یك‌ تیپ‌ از ارتش‌ قصد عبور از شهر سنندج‌ را داشت‌ به‌ مخالفت‌ پرداخت‌ و با قرار دادن‌ پیش‌شرط‌، پیغام‌ داد كه‌ كلیه‌‌ نیروهای‌ این‌ تیپ‌ بایستی‌ سلاح‌های‌ خود را در داخل‌ كامیون‌های‌ نظامی‌ گذاشته‌ و سربازان‌ و افسرها هیچ‌ سلاحی‌ در دست‌ نداشته‌ باشند. فرمانده‌ تیپ‌ هم‌ تمام‌ شرایط‌ آن‌ها را قبول‌ كرد؛ اما به‌ محض‌ آن‌ كه‌ تیپ‌ مزبور در حال‌ عبور از حاشیه‌ سنندج‌ بود، نیروهای‌ ضدانقلاب‌ دموكرات‌ با كمال‌ نامردی‌ و ناجوانمردی‌ حمله‌ وحشیانه‌ای‌ را علیه‌ نیروهای‌ تیپ‌ انجام‌ دادند و عده‌‌ زیادی‌ از سربازان‌ و افسران‌ تیپ‌ را به‌ شهادت‌ رساندند و یك‌ كشتار بی‌رحمانه‌ای‌ انجام‌ دادند.

این‌ قضایا ضربه‌‌ شدیدی‌ بود كه‌ در آن‌ ماه‌های‌ نخستین‌ بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ و در آن‌ شرایط‌ بحرانی‌ و سخت‌ بر پیكره‌‌ ارتش‌ وارد گشت‌. این‌ اقدام‌ ضد انقلاب‌ در آن‌ مقطع‌ زمانی‌، وضعیت‌ سیاسی‌ كردستان‌ را مختل‌ كرد. در زمانی‌ كه‌ استان‌ كردستان‌ تقریباً از حاكمیت‌ دولت‌ مركزی‌ خارج‌ و از دست‌ رفته‌ بود، آقای‌ بازرگان‌ بعد از بازگشت‌ از سفر كردستان‌ در جمع‌ اعضای‌ شورای‌ انقلاب‌ حاضر شد و اعلام‌ كرد: «دولت‌ چاره‌ای‌ ندارد جز این‌ كه‌ در مقابل‌ حزب‌ دموكرات‌ تسلیم‌ شود و یك‌ نوع‌ خودمختاری‌ به‌ آن‌ها اعطا كند و شرایط‌ آن‌ها را بپذیرد.» در همین‌ جلسه‌ بود كه‌ شهید بهشتی‌ و شهید مطهری‌ بلند شده‌، فریاد می‌كشند: یعنی‌ چه‌ آقا؟ شما می‌خواهید ما در مقابل‌ نیروهای‌ دموكرات‌ و كمونیست‌ تن‌ به‌ سازش‌ بدهیم‌. نخیر چنین‌ نیست‌ و سازش‌ معنی‌ ندارد.»

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات