نقش آیتالله حکیم در پویایی حوزه علمیه نجف
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- دکتر صفاءالدین تبرائیان؛ عراق زمانه آیتالله سید محسن حكيم آبستن حوادث بهتآور و حيرتانگيزي است؛ آیتالله حكيم افزون براينكه شاهد سقوط خلافت عثماني، تجاوز انگليس به عراق، قيام نجف و انقلاب 1920 در اين سرزمين بود، در دوران حيات خود زمامداري سهپادشاه و چهار رئيسجمهور را درك نمود. به علاوه دوره حكيم از اين جهت كه بار ديگر شاهد سياسي شدن حوزه نجف هستيم بسي حائزاهميت است.
در این بین سيدحكيم اهميت فراواني براي حوزه هزارساله نجف قائل بود. وی حوزه را پايگاه انسانسازي و پرورش استادان و سربازان فرهنگي شريعت ميپنداشت؛ ازاينرو نظم و نسق دادن به برنامههاي درسي طلاب را در اولويت قرار داد. به باور سيدمحسن، حوزه ميبايست به يك دانشگاه جامع و تمامعيار ديني تبديل شود و در اين چارچوب از آنجا كه حوزه نجف بهمثابه حوزه مادر تلقي ميشد، ضروري بود دستخوش تغييراتي گردد.
حوزه نجف براي آنكه نقش محوري خود را بهنيكي ايفا نمايد و سرمشق حوزههاي ديگر شود، به بسترهاي سهگانه زير نياز مبرم داشت:
1) لزوم گسترش مدارس ديني، مكانهاي آموزش و تعليم و جاهايي براي اقامت دانشجويان علوم و معارف اسلامي.
2) احداث و توسعه كتابخانهها و تجهيز آنها به منابع بكر و دست اول و معتبر تا زمينه مطالعه، كاوش، تحقيق و تأليف دانشپژوهان فراهم آيد.
3) افزايش تعداد عالمان و مدرّسان تا به روند تربيت و پرورش دانشجويان علوم ديني سرعت دهند و برغناي تدريس افزوده گردد.
سيدحكيم در برهه حساس و دشواري كه حوزه نجف در انزوا بهسر ميبرد، به رياست عامه رسيد. بهباور سيدمحسن، حوزه پايگاه اصلي و كانون هرگونه دگرگوني و تحولي در مجتمع شيعي بهشمار ميرفت، امّا ضرورت داشت حوزه بهروز شود و اين همه مستلزم طرح و برنامه هدفمند، جهتدار و درخدمت مكتب و مردم بود. سيدحكيم بهمنظور نيل بهاينهدف مشي اصلاحي آرامي را درپيش گرفت و پيشنيازهايي را مطمح توجه قرار داد.
1ـ پيشاز آغاز رياست ايشان اختلافاتي در حوزه مشاهده ميشد. در زمره تلاشهاي اوليه سيدمحسن حفظ وحدت، يكپارچگي و انسجام حوزه كهن نجفاشرف و در مرحله نخست كاستن از اختلافات اساسي و پسزدودن آن بود. مرجع عاليقدر در اين راه بردباري و شكيبايي فراوان نشان داد و بهميزان قابلتوجهي از حواشي حوزه كاست. رويارويي رئيس حوزه با انديشه الحادي ماركسيسم و خطوط انحرافي قومگرايانه و طايفهگرايانه تفرقهافكن و جانبداري گسترهحوزه، اساطين علما و بدنه آن از فعاليتهاي وي بهتقويت حوزه انجاميد و شورونشاط و تحرك و هيجان را بهآن بازگرداند و آن را از ركود و سكون و سكوت خارج كرد.
2ـ افزايش شمار طلاب حوزه نجف كه در دوره زعامت حكيم بهنحو بيسابقهاي روبهفزوني نهاد. بيمناسبت نيست دانسته شود درآغاز رياست ايشان تعداد طلاب عراقي حوزه كمتر از يكصدتن بود. اينعده شامل طلبه مبتدي تا مجتهد بود كه در مقايسه با جمعيت پنج تا ششميليوننفري عراق رقم بسيار ناچيزي محسوب ميشد؛ كمتر از دودرهزار كه آمار تأسفآوري بهشمار ميآمد و نگراني سيدحكيم را موجب آمده بود. ازاينرو راهكارها و تدابيري را براي جذب نيروهاي مستعد به حوزه و تشويق آنان به فراگيري معارف اسلامي و شيعي انديشيد. سعهصدر و فكر و روش حكيمانه ايشان چنديبعد جواب داد و شمار دانشآموختگان حوزه نجف به ششبرابر افزايش يافت.
حوزه نجف در اين برهه با حضور دانشجوياني كه براي تحصيل از كشورهاي مختلف جهان بدان روي آورده بودند، رونق ميگيرد. طلاب از مليتهاي مختلف، حتي از قارهي آفريقا و جنوبشرق آسيا رهسپار كانون تشيع شده بودند. شمار محصلان علوم ديني در اين مقطع بالغبر هفت هزارنفر بود كه اينرقم بيسابقه يكركورد محسوب ميشد. حكيم مايل بود درهاي حوزه علميه نجف بهروي تمامي علاقهمندان و شيفتگان معارفاسلامي با هرگرايش مذهبي گشوده باشد. مشيحكيمانه حكيم رعب و هراس را در دل سردمداران رژيم بعث حاكم برعراق افكند.
توجه سيدحكيم تنها به حوزه نجف معطوف نبود و حوزههاي ديگر شيعيان را نيز دربرميگرفت. خواندن يكياز گزارشهاي سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك) با موضوع «افزايش طلاب حوزه علميه قم» در تاريخ 26شهريور 1347 سودمند و بسي حائزاهميت است: «پساز شروع پرداخت شهريه آيتالله حكيم به طلاب، تعداد محصلين حوزه نسبتبه سابق یک چهارم افزايش يافته است تاجاييكه ديگر در هيچيك از مدارس حوزه جاي خالي وجود ندارد و بعضي از محصلين مجرد در خارج از مدرسه منزل گرفته و بهسر ميبرند. ضمناً امسال افرادي كه با مدرك حوزه علميه قم ازقبل تصديق مدرسي در دست داشتهاند و در سالهاي گذشته دوره سپاهي دانش را ميگذراندهاند، پساز پايان خدمت مجدداً لباس روحاني بهتن كرده و مشغول تحصيل در حوزه ميباشند. نظريه منبع: اگر براي اين موضوع تصميمي گرفته نشود، بازهم طلاب حوزه نمو كرده و برتعداد افراد ناراحت و مرموز اضافه ميشود...»
3ـ ترسيم استراتژي حوزه از ديگر اقدامات سيدحكيم بود. او از تز تكثر حوزه در مناطق محل سكونت شيعيان دفاع ميكرد. به باور ايشان ضروري بود در هر مكان مناسبي به داير كردن حوزه مبادرت نمود. بيشك شيفتگان تحصيل علوم حوزوي در برخي كشورها بهواسطه مشكلات خاصي قادر نيستند رهسپار حوزه نجف شوند. درصورت آمدن بهنجف و تحمل مشقات ناشياز سفر و دوري از موطن، مدتزمان طولاني قادر به حضور در نجف نبودند. دوري چندينساله آنان از ميهن و زادگاهشان عوارض جانبي ديگري را دربردارد. از محسنات توسعه مراكز علوم ديني و تعدد آنها اين است كه درصورت اعمال تضييقات ازسوي حكومت براين مراكز، ميتوان از پايگاه ديگري بهعنوان سنگر فرادهي و فراگيري معارفالهي سود جست.
4- مرجع احياگر به مسائل مالي حوزه نيز درحدامكان نظم داد. البته ايشان به ايجاد پشتوانه اقتصادي براي حوزههاي علميه اهميت ميداد و در مصرف وجوهات شرعي (خمس و زكات و...) بسيار محتاط بود. بارها به نمايندگان خود در كشورها و شهرهاي مختلف گوشزد كرده بود كه درصورت نياز به وجوه شرعيه در مناطق محل اقامت آنان از ارسال وجه به نجف خودداري ورزند. ازاينرو در زمانه زعامت حكيم حوزههاي علميه جديدي تأسيس گرديد.
5ـ تغيير در برخي مواد درسي حوزه و تأكيدبرلزوم فراگيري برخي علوم كه بهواقعبيني طلاب مساعدت كند و آنان را هرچه بيشتر با مسائل اجتماعي آشنا نمايد، از فعاليتهاي مهم سيدحكيم محسوب ميشود. ازاينرو بر ضرورت يادگيري اقتصاد، جامعهشناسي و علوم سياسي ازسوي دانشجويان علوم ديني تأكيد فراوان داشت. حكيم صرفنظر از توسعه كمي حوزه به ارتقاي سطح كيفي آن باورمند بود.
ايشان بهگونهاي بستر ورود علوم اجتماعي، اقتصاد و سياست را به حوزه فراهم آورد و در 1965م/ 1345ش مبادرتبه تأسيس «مدرسـﺔ العلوم الأسلاميـﺔ» در كنار مسجد هندي نمود. در اين مدرسه درسهاي حوزوي در كنار دانشهاي روز تجميع شد. مدت تحصيل در اين دانشسرا و مدرسه عالي پنج سال بود. ايجاد مدرسه علوم اسلامي به موازات و درعرض فعاليت حوزه نبود، بلكه درامتداد آن بهشمار ميآمد و زبدهترين استادان براي تدريس در آن گلچين شدند. مدرسه علوم اسلامي درعمل زمينه تقرّب قشر دانشگاهي و صنف حوزوي را فراهم نمود.
بدین ترتیب آیتالله حکیم با اقدامات خود، نه تنها حوزه علمیه نجف را از انزوا خارج کرد، بلکه باعث تحرک و نقشآفرینی آن در برهههای مختلف تاریخی شد. وی برای پایندگی و تقویت حوزه نجف عهدهدار انجام اصلاحات عمیق و ابتکارات جالبی شد که تا پیش از وی سابقه نداشت؛ اقداماتی که پاسخگوی نیاز و انتظارات آن روز جامعه بود.