مروری بر حیات سیاسی شهید صیاد شیرازی در دوران نهضت اسلامی
پایگاه مرکز
اسناد انقلاب اسلامی - اسماعیل عارفی؛ شهید
صیادشیرازی از جمله افسران انقلابی ارتش در دوران نهضت اسلامی بود. وی در سال 1340
برای ادامه تحصیل وارد تهران میشود و در سال 1343 در آزمون ورودی دانشکده افسری
پذیرفته شده و بعد از سه سال تحصیل در مهرماه سال 1346 با درجه ستوان دومی و با
رسته توپخانه فارغالتحصیل میشود. دورههای رنجر و چتربازی را در شیراز طی کرده و
سرانجام از سال 1348 به لشکر زرهی تبریز میپیوندد. افسر دیدهبان توپخانه و معاون
آتشبار لشکر زرهی تبریز، فرمانده آتشبار گردان 317 توپخانه لشکر 81 زرهی کرمانشاه
و مدرس دانشکده توپخانه اصفهان، از جمله مسئولیتهای شهید صیاد شیرازی در ارتش پیش
از انقلاب اسلامی به شمار میروند.
اما در این دوران شخصیت
مذهبی و فعال علی صیاد شیرازی روز به روز بیشتر به منصه ظهور میرسد تا جایی که به
عنوان عنصری انقلابی و متدین در بدنه ارتش شناخته میشود. نوشتار پیشرو از دریچه
اسناد و خاطرات فعالیتهای سیاسی شهید صیاد شیرازی در ارتش رژیم پهلوی را بررسی میکند.
فعالیتهای مذهبی
با چاشنی سیاست
از اصلیترین فعالیتهای شهید
صیاد شیرازی ، فعالیت در زمینه آموزش و انجام فرائض دینی بود. در این راستا آوازه
نام شهید صیادشیرازی از همان زمان خدمت در ارتش شاهنشاهی در میان سایر نیروها
پیچیده بود. علیرغم فضای حاکم در کشور به
خصوص پادگانهای نظامی و ساختار ارتش که موجب شده بود فرائض و اعمال دینی بصورت
رسمی برگزار نگردد، وجهه مذهبی و سیره اخلاقی علی صیاد شیرازی او را در ارتش
زبانزد کرده بود.
مرور خاطرات شهید صیاد فعالیتهای
مذهبیاش در دوران خدمت آشکار میکند. از جمله زمانی که در پادگان کرمانشاه مشغول
خدمت بود جلسات معارف اسلامی مخفی از ضد اطلاعات ارتش برگزار میکرد. در این راستا
در خاطرات شهید صیاد شیرازی آمده است: «... در زمان خدمتم در کرمانشاه دو نفر
آمدند و گفتند فلانی ما متوجه شدیم که شما تدین خوبی دارید و خیلی به اسلام علاقه
دارید و نماز میخوانید. اجازه میدهید ما شبها برای این سربازها و درجهدارها
یک – دو ساعتی جلسه معارف اسلامی بگذاریم؟...».[1]
در همین زمینه شهید صیاد
شیرازی تلاش فراوان میکند تا در برگزاری اعمال دینی پیش قدم باشد به نوعی که
سربازان را با سخنرانیهای خود تحت تاثیر قرار میداد. علاوه اینکه فعالیتهای
مذهبی او رنگ و بوی سیاسی هم داشت. در نامهای که برای «سرگرد محمدمهدی کتیبه»،
ارسال میکند این جمله را مینویسد: «در مورد برنامههای مذهبی به حمدالله پیش میرویم
مخصوصاً در آن قسمت که میدانید».
تشکیل هستههای
انقلابی در ارتش
بعد از اعزام شهید صیاد به اصفهان همانطور که وی در خاطرات خود نقل میکند فعالیتش در دو بُعد آغاز میشود؛ یکی در جهت خدمتی و دیگری در جهت فعالیتهای اجتماعی. با حضور در اصفهان طی حدود پنج سال قبل از به ثمر رسیدن انقلاب، با فعالیتهای مذهبی و انقلابی مخفی، خود را برای ورود به فضای نورانی انقلاب اسلامی آماده کرد. سرتیپ گلفام در رابطه با فعالیتهای انقلابی وی در دوران رژیم پهلوی میگوید: «شهید صیاد شیرازی قبل از پیروزی انقلاباسلامی علاوه بر شناسایی نیروهای مومن و انقلابی در مراكز نظامی اصفهان، برگزاری جلسات بحث و گفتگو، مسافرت به شهرستانها و پادگانهای درگیر برای برقراری ارتباط و سازماندهی پرسنل انقلابی و مذهبی پادگانها و همچنین ایجاد ارتباط بین نیروهای حزبالهی درون ارتش با روحانیت در خط امام راحل(ره) را نیز بر عهده داشت.»[3]
شهید صیاد شیرازی با تشکیل
گروههای مختلف انقلابی سعی در گسترش نفوذ انقلاب در ارتش داشت. وی نحوه تشکیل این
گروه را در خاطرات خود چنین بیان میکند:«یک روز که راحت باش بودم، یکی از سروانها
آمد داخل راهرو و به من گفت فلانی من به نظرم میرسد که تو به یک جاهایی وصلی و یک
تشکیلاتی، یک برنامههایی داری، ما میخواهیم خواهش کنیم که ما را هم وصل کنی، نام
او سید حسام هاشمی بود. بعدها در مراجعتی که به خانه آنها داشتم برادر خانماش
صادقیگویا هم به ما اضافه شد. و اینطوری بود که هسته اولیه تشکیلاتی ما ساخته
شد...».
در همین رابطه امیر نجاتعلی
صادقیگویا میگوید: «... به واسطه روحیات انقلابیام، ارتباطم را با شهید صیاد
شیرازی به مرور بیشتر کردم. بعد از مدتی که این ارتباط پررنگتر و صمیمیتر شد، یک
جلسه سه نفره پنهانی، خارج از موضوع کلاس در منزل ما برگزار کردیم و با همدیگر در
خصوص آخرین اخبار و وقایع کشورصحبت کردیم. شهید صیاد شیرازی در این جلسه نکات مهمی
را در خصوص چگونگی اضمحلال و روند رو به سقوط حکومت طاغوت برای ما بازگو کرد.»[4]
ارتباطات تشکیلاتی
با عناصر ارتشی و انقلابی
از جمله ویژگیهای حرکت
انقلابی شهید صیاد شیرازی، کار تشکیلاتی و گروهی با دیگر افسران ارتش در سراسر
کشور بود. چنانچه در خاطرات خود به این مهم اشاره میکند و «ارتباطش را در تهران
با شهید کلاهدوز و در شیراز شهید اقاربپرست را بیان میکند». همچنین شهید صیاد از
همین طریق بصورت نامحسوس در اجتماعات انقلابی و سخنرانی افراد مذهبی سرشناس شرکت
میکرد.
در یکی از این مراسمات که به دعوت شهید اقاربپرست به شیراز رفته بود، شهید صیاد چنین نقل میکند: «در آن مراسم که به دعوت شهید اقاربپرست در سخنرانی شهید دستغیب شرکت کرده بودند. با هجوم و حمله نیروهای نظامی با گاز اشکآور به مردم شرکتکننده در سخنرانی مواجه میشوند».که این حرکت به نوبه خود گویای شجاعت و شهامت یک افسر ارتش برای انجام کنش سیاسی بود.[5]
صیاد شیرازی علاوه بر همرزمان ارتشی، با چهرههای انقلابی نظیر شهید حسنآیت در ارتباط بود. همچنین با توجه به اسناد همکاری وی با آیتالله خادمی و آیتالله طاهری در راستای اهداف انقلاب اسلامی در تاریخ ثبت شده است. وی از افسران مومن و انقلابی ارتش بود که بواسطه اخلاص و تواناییهای خود افراد زیادی از بدنه ارتش را با انقلاب همراه کرده بود.
بازداشت توسط ضداطلاعات ارتش
شهیدصياد هم زمان با اوجگيري
مبارزات ملت مسلمان ايران به رهبري امام خميني تقيه را کنارگذاشت و در ارتش علناً
به دفاع از علماي اسلام و حکومت اسلامي پرداخت و سرانجام به دليل اين که در بين
افسران، تبليغات ضد رژيم میکرد مورد پیگیری ضد اطلاعات قرار گرفت. در همین رابطه علی صیاد شیرازی در خاطرات خود میگوید:«من
متوجه بودم که یک عده من را میپایند، چون بعضی از همین عوامل از دوستان خودمان
بودند و میآمدند پنهانی میگفتند به ما گفته شده تو را بپائیم، مواظب خودت باش،
در نتیجه به شدت تحت نظر بودم».
وی با انجام مطالعات مذهبی، خط و ربط سیاسی خود
را مییابد و به مخالفت با رژیم پهلوی بر میخیزد. در این میان ضد اطلاعات ارتش
رژیم پهلوی به این مسئله حساس شده و او را شدیدا تحت نظر قرار میدهد. شهید صیاد
در خاطرات خود به این مسئله اشاره میکند که چگونه یکی از دانشجویانش، او را از
تحقیقات پنهانی ضداطلاعات رژیم آگاه میکند: «...راستش ضد اطلاعات من را خواسته
بود، گفتند در مورد شما تحقیق کنم و مراقب شما باشم که با چه کسی تماس داری؟...».
در بحبوبه انقلاب اسلامی و خیزشهای مردمی، به دلیل سابقه انقلابی و اسلامی شهید صیاد، ضداطلاعات ارتش حتی او را از داشتن جنگافزار منع میکند و از قرار دادن وی در مسئولیتها و مشاغل حساس شدیدا جلوگیری به عمل میآورد که این موارد عینا در اسناد موجود است. مخالفتهای او با سیاستهای رژیم پهلوی منجر به ایجاد بدبینی از سوی نهادهای اطلاعاتی ارتش به وی شد. از جمله شواهد این مدعا بازداشت سه روزه به اتهام تحریک جوانان و سربازان به شورش و آشوب در پادگان به شمار میرود.[6]
پینوشتها:
1. خاطرات شهید صیاد شیرازی (1387)، چاپ چهارم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
2. حسینیا، احمد (1379)، صیاد دلها، چاپ اول، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش.
3. مصاحبه خبرگزاری جمهوری
اسلامی با امیر سرتیپ گلفام ، 19 فروردین 1396.
4. صفحه حماسه و دفاع خبرگزاری دفاع مقدس 15 دی 1398
5. خاطرات شهید صیاد شیرازی (1387) . مرکز اسناد انقلاب اسلامی
6. سایت خبری بصیرت 3 مهر 1396