سیری بر مبارزات سیاسی فرهنگی شهید شیخ ابوتراب عاشوری
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام ابوتراب عاشوری معروف به «شیخ
ابوتراب عاشوری» به سال 1312ش در روستای حیدری از توابع منطقه دشتی
استان بوشهر دیده به جهان گشود. وی در خانواده روحانی كه سابقه طولانی
در تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام داشتند متولد شد. پدرش شیخ عباس عاشوری
نیز از روحانیون معروف منطقه و مورد علاقه و احترام وافر مردم آن دیار بود.
چون كه تولد وی در خارج از منزل اتفاق افتاد، نام ابوتراب را برای وی
برگزیدند.
شیخ
ابوتراب چون از صدایی زیبا و حزین برخوردار بود در مجالس روضه و عزاداری
امام حسین(ع) حضوری مؤثر داشت. وی از سن 12 سالگی جهت فراگرفتن علوم
حوزوی عازم نجف اشرف شد، اما به علت موانعی كه دولت عراق ایجاد كرده بود،
بهناچار مدت طولانی در شهر آبادان ماندگار شد. در همانجا مقدمات علوم دینی
را آغاز كرد تا اینكه وسایل مسافرت به كشور عراق و نجف اشرف مهیا شد. در
آنجا از محضر اساتید بزرگ بهرههای فراوان برد و بهخصوص علاقه وافر به درس
و منبر شیخ محمدعلی خراسانی پیدا كرد. دروس سطح را از محضر آیتالله راستی
كاشانی (1334-1333)، دروس اخلاق، تفسیر و نهجالبلاغه را نزد آیتالله شیخ
محمدعلی مهرابی (1334-1336) و كفایه را نیز در سال 1343 در محضر آیتالله
اسدالله مدنی فراگرفت. پس از آن به حوزه علمیه قم رفت و از اساتیدی
چون آیتالله جعفر سبحانی و علی مشكینی بهرههای فراوان برد.
حجتالاسلام عاشوری از ابتدای دهه 1340 فعالیتهای سیاسی،
اجتماعی و مذهبی خود را آغاز كرد كه مهمترین فعالیت سیاسی وی مبارزه علیه
بهائیت در استان بوشهر بود. این گروه اعتقادات خود را در این استان ترویج
میكردند و بخشی از فعالیتهای اقتصادی استان از جمله توزیع كپسول ایران
گاز و نوشابه پپسیكولا را در انحصار خود گرفته بودند. شیخ ابوتراب عاشوری
ضمن رد افكار و عقاید آنها، خرید و فروش و هرگونه ارتباط با افراد بهائی را
غیرشرعی و حرام میدانست و رفت و آمد با خانوادههای آنها را منع میكرد.
از طرف دیگر با حزب توده نیز كه به خاطر شرایط فقر و ضعف اقتصادی حاكم در
بوشهر و آمیزش
اندیشههای خود با آرمانهای اسلام تا اندازهای گسترش یافته بود، بهشدت
به مبارزه برخاست.
وی با تشكیل حوزه علمیه، گسترش
آن و ایجاد پایگاه لازم برای وسعت بخشیدن بر فعالیتهای خود در مسجد جعفری
بوشهر، بُعد تازهای از فعالیتهای سیاسی را آغاز كرد. ابتدا كوشید تا شاگردانی
مبرز و عالم برای جامعه اسلامی تربیت كند كه برخی از آنها امروزه در
حوزه علمیه قم مشغول تدریس و اداره آن هستند. از جمله این افراد میتوان
از آیتالله سید هاشم حسینی بوشهری (مدیر اجرایی حوزه علمیه قم)، شیخ
نصرالله محمودی، عباس بحرانی و... نام برد.
بعد دیگر فعالیتهای وی برگزاری جلسات وعظ
و سخنرانی در استان، سطح كشور و حتی خارج از كشور و دعوت از روحانیون سیاسی
برای برگزاری جلسات وعظ و سخنرانی در استان بوشهر بود. وی كه از طریق آیتالله
راستی كاشانی وجوهات مردم را به دفتر امام ارسال میكرد، از حجتالاسلام
محسن قرائتی، موسوی تبریزی، حسن قائمی، سید محمد مدنی بروجنی... در ماه
رمضان و سایر مناسبتها به بوشهر دعوت به عمل میآورد. خود نیز جلسات وعظ و
سخنرانی در مساجد برگزار و به استانهای همجوار از جمله فارس و خوزستان
مسافرت میكرد.
ایشان حتی مسافرتهایی به خارج
از كشور از جمله كشورهای حوزه خلیجفارس و انگلیس داشت. وی به علت
سخنرانی محرم 1344 در بحرین و تبلیغ علیه رژیم، برای مدتی ممنوعالمنبر شد.
از مبارزینی
كه وی در جریان انقلاب اسلامی در بوشهر با آنها همكاری و مساعدت داشت میتوان
از حجتالاسلام محمدحسن نبوی (نماینده سابق استان بوشهر در مجلس شورای
اسلامی و خبرگان قانون اساسی)، شیخ ابراهیم دشتی (نماینده سابق استان
بوشهر در مجلس شورای اسلامی)، شیخ غلامحسین جمی (امام جمعه فعلی آبادان)،
شهید باقر مشگینینژاد، حاج قاسم هندیزاده، محمدی باغملایی و دیگران نام
برد. این افراد در برپایی تظاهرات و سازماندهی آن تلاش وافری داشتند و در
تكثیر و توزیع اعلامیههای امام خمینی و مراجع عظام نقش برجستهای ایفا مینمودند.
از همه مهمتر، آنان پخش رساله عملیه امام خمینی را در استان به عهده
داشتند.
وی با مبارزان سیاسی سراسر كشور،
بهخصوص در قم و تهران، ارتباط تنگاتنگی داشت و از این طریق میكوشید تا
مبارزان سیاسی را متشكل و سازماندهی كند. وی با آیتالله قدوسی ارتباط نزدیكی
داشت و اطلاعیهها و اعلامیهها را از دفتر وی دریافت میكرد. همچنین با آیتالله
اسدالله مدنی نیز از زمان تحصیل در نجف ارتباط و مراوده داشت و هنگام تبعید
وی به استان بوشهر در معیت وی بود. در هنگام تبعید آیتالله مدنی به بندر
كنگان، همواره در كنار وی حضور داشت و پس از تغییر محل تبعید آیتالله مدنی
به مهاباد وی نیز دستگیر شد. از جمله افراد دیگر آیتالله محمد یزدی بود كه
هنگام تبعید به استان بوشهر، محل اقامت و ملاقات وی را با مردم و علمای
استان فراهم كرد. آیتالله یزدی در خاطرات خود از روحیات انقلابی وی به نیكی
یاد میكند. شیخ ابوتراب عاشوری به هنگام تبعید وی به بوشهر او را به
محافل مختلف و حتی به مدرسه علمیه خود برای تبلیغ انقلاب اسلامی میبرد
و منزل خود را در اختیار او میگذارد. وی آیتالله مجدالدین محلاتی را نیز در
سفر به بوشهر و ایراد سخنرانی همراهی كرد.پس از شهادت آقا مصطفی خمینی، حجتالاسلام عاشوری در بوشهر بازار را تعطیل كرد و در آنجا به سخنرانی پرداخت.
وی
سرانجام پس از سالها مقاومت و ایستادگی و تحت مراقبت ساواك، در روز سوم
محرم 1357/9/13، در وقت گرفتن وضو به ضرب گلوله به شهادت رسید. شهادت او
در زمان نخستوزیری ارتشبد ازهاری و اعلان برقراری حكومت نظامی بود. این
برنامه آخرین اقدام شاه برای سركوب حركت یاران امام در سراسر كشور بود.
در این زمان دستورالعمل لازم برای دستگیری و كنترل مبارزین سیاسی به
استاندار وقت بوشهر ابلاغ شد و با همكاری استانداری و شهربانی استان، در
بعدازظهر روزی كه شیخ ابوتراب عاشوری از تدفین یكی از شهدای استان (شهید
زاهدی) برگشته بود، پس از محاصره و كنترل كامل كوچههای منتهی به منزل،
ساعت 3 بعدازظهر به منزلش هجوم بردند و او را به شهادت رساندند. پس از این
واقعه دردناك، امام خمینی كه در پاریس در تبعید بودند، پیامی توسط سید
صالح طاهری خرمآبادی برای خانواده شهید ارسال كردند.