مساجد تأثیرگذار استان کردستان در شکلگیری انقلاب اسلامی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مطالعه تاریخ معاصر کشور نشان میدهد که مساجد و حسینیهها بهعنوان مراکز و پایگاههای دینی و فرهنگی، نقش بسیار حساس و خطیری در ایجاد هستههای اولیه نهضت پویا و اصیل احیای اسلام انقلابی و جهتدهی به حرکتها و جریانات مردمی داشتهاند. در دوران انقلاب اسلامی در بیشتر شهرهای کشور از جمله
شهرهای استان کردستان، مساجد و حسینیهها، حلقه ارتباطی مردم و رهبران انقلابی بودهاند. در این میان مساجد و حسینیههای استان کردستان بهعنوان پایگاههای مهم دینی و فرهنگی این استان، سهم بسزایی
در برپایی تظاهرات مردمی علیه حکوت پهلوی، در دوران شکلگیری انقلاب داشتند که به برخی از آنها اشاره میشود:
مسجد امام امین سنندج
مسجد امام امین سنندج در دوران انقلاب اسلامی نقش مهمی در
متحد ساختن و یکپارچگی مردم بر علیه استبداد دستگاه حاکمه پهلوی که با جانفشانیهای زیادی همراه بود، داشته است که منجر به شهادت جمعی از
مردم سنندج شده است و به همین علت نام خیابان هم جوار مسجد که قبل از انقلاب فرح
نامیده میشد به
خیابان شهدا تغییر یافت. امامت جماعت مسجد را در آن دوران حاج ماموستا شریف کریمی
به عهده داشتند. بسیاری از تظاهرات مردم سنندج علیه حکومت شاه در این مسجد پایهریزی
میشد.
عبدالله جعفری از فعالان انقلابی در تظاهراتهای ضد حکومت پهلوی که بعدها از اعضای سازمان پیشمرگان
مسلمان کُرد شد در این باره میگوید: «مردم سنندج خصوصاً جوانان در تظاهرات علیه رژیم شاه
حضور فعالی داشتند. برخی از تجمعات از مسجد امین شروع میشد. مردم به سمت میدان انقلاب فعلی حرکت میکردند و شعارهایی در دفاع از امام خمینی (ره) و انقلاب
اسلامی سر میدادند.
ساواک و نیروهای ژاندارمری هم با تمام توان با مردم مقابله میکردند...»
یکی از تظاهراتهای مهم مردم سنندج علیه حکومت پهلوی در روز 9 آبان 57 در
مسجد امین برگزار شد. بنا به گزارش روزنامه اطلاعات: «تظاهرات دانش آموزان، جوانان
و معلمان سنندج روز 9 آبان در جریان بود و اجتماع بزرگی در مسجد «امین» و اطراف آن
برپا شد. این گروه از مسیر خیابانهای 25 شهریور، شیخان، شاهپور، فردوسی و بیمارستان گذشتند و
خواستار اجرای کامل قانون اساسی و آزادی زندانیان سیاسی شدند. تظاهرکنندگان بعد از
ظهر مجدداً اجتماع کردند و در خیابان «مردوخ» نماز به جای آوردند. آنها با دادن
شعارهای مذهبی از مسیر خیابانهای بیمارستان و خیابان فردوسی عبور کردند و به صورت آرام
متفرق شدند. این مسجد محلی برای تحصن انقلابیون نیز بوده است. بر اساس گزارش
روزنامه اطلاعات، روز 8
بهمن 57: «هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم در اعتراض به کشتارهای پلیس در این
شهر، در مسجد امین متحصن شدند و خواستار رسیدگی به جرم قاتلان حوادث سنندج شدند.»
مسجد جامع (دارالاحسان) سنندج
مسجد جامع دارالاحسان نقش عمدهای در تحولات مختلف فرهنگی، دینی و سیاسی منطقه داشته است
که از آن جمله؛ تجمعات انقلابیون سنندج در این مسجد در جریان پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 بود. همزمان با دیگر
شهرهای ایران، در سنندج نیز تظاهرات و راهپیماییهایی بر ضد حکومت شاهنشاهی صورت میگرفت که مسجد جامع سنندج، کانونی برای تجمع مردم و سخنرانی
انقلابیون بود. عبدالله جعفری درباره نقش مساجد سنندج در انقلاب اسلامی میگوید: «مساجد سطح شهر سنندج علیالخصوص مسجد جامع از جمله
مکانهایی
بود که در آن سخنرانیهای ضد رژیم برگزار میشد. برخی از انقلابیون به تهران و شهرهای دیگر میرفتند و عکسها و اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) که همگی سیاه و سفید بودند را به
سنندج میآوردند
و تعداد دیگری از جوانان نیز مسئول توزیع این اعلامیهها میشدند. هماهنگیها برای رفتن به تهران و آوردن اعلامیهها و همچنین برنامهریزی برای توزیع این عکسها و اعلامیه در مسجد جامع سنندج انجام میشد...
شهید رحمتالله نمکی به اتفاق تعدادی از دوستانش کتابخانه
مسجد جامع شهر سنندج را در سال 1355 راهاندازی و تعدادی کتب دینی و مذهبی را در
کتابخانه جمعآوری کردند. مدت زمان زیادی نمیگذرد که همین کتابخانه پایگاهی میشود برای روشنگری جوانان سنندجی، برادران شهید نمکی و
دوستان انقلابیشان
همانگونه که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مساجد گرد هم جمع میشدند و اعلامیهها و سخنرانیهای امام خمینی(ره) را چاپ، تکثیر و در سطح شهر توزیع میکردند، حالا بعد از به ثمر رسیدن انقلابشان در همان مساجد
سطح شهر در چنگال نیروهای ضدانقلاب زندانی بودند.»
مسجد شیخ محمد باقر سنندج
مسجد شیخ محمدباقر در محله قطارچیان سنندج از جمله مساجد تاثیرگذار در
روند انقلاب اسلامی در کردستان بود. تظاهرات مردم و درگیری با نیروهای حکومت پهلوی
در آبان ماه 1357، در این مسجد پیریزی میشد. گفتنی است که در روز 9 آبان 57 مردم سنندج در اعتراض به
جنایات حکومت و همچنین شرکت در تشییع جنازه دانشآموز سنندجی که هدف تیراندازی
مأمورین قرار گرفته بود، در این مسجد تجمع کردند که به درگیری با نظامیان منجر شد.
یکی از شاهدان درباره حوادث آن روز(9 آبان ماه)، که در این مسجد پیریزی شد، میگوید: «مراسم تشییع جنازه دانش آموز 13 ساله سنندجی در آن
روز به صحنه تظاهرات خونینی تبدیل شد که طی آن حدود 11 نفر دیگر در اثر تیراندازی
پلیس شهید شدند و ... 64 نفر زخمی شدند. در آن روز حدود دو هزار نفر در برابر مسجد
شیخ محمدباقر در محله قطارچیان سنندج اجتماع کردند و جنازه شکرالله کریمی را که در
تابوتی پوشیده در پارچهای سرخ رنگ قرار داشت بر دوش گرفته و به حرکت درآمدند. جمعیت از خیابانهای وکیل و آیتالله مردوخ عبور کرد و به ابتدای خیابان
شاهپور رسید در این هنگام مأموران که در بیمارستان آریامهر مستقر بودند برای جلوگیری
از حرکت جمعیت به تیراندازی پرداختند در حالی که زنان از صحنه فرار میکردند گروهی از جوانان بدون اعتنا به تیراندازی به حمل
جنازه ادامه دادند. جمعیت به خیابان فرح رسید و هنگامی که از میدان فرح عبور میکرد ناگهان مأموران انتظامی از پشت، جمعیت را هدف تیراندازی
قرار دادند که در نتیجه عدهای بر زمین افتادند. پلیس بعد از تیراندازی مردم را پراکنده
ساخت و میدان را در اختیار گرفت.»
مسجد جامع قروه
مسجد جامع قروه در سال 1340 از سوی مرجع عالیقدر مرحوم آیتالله
العظمی گلپایگانی، تأسیس گردید. با توجه به این که مسجد در مرکز شهر قرار دارد؛
جمعیت کثیری از مردم برای اقامه نماز جماعت و دیگر فعالیتهای فرهنگی با مسجد ارتباط دارند. این مسجد در دوران انقلاب
اسلامی، نقش زیادی در پیروزی آن در این شهرستان داشته است. مسئولیت و امامت جماعت
مسجد جامع قروه در زمان انقلاب بر عهده حاج محمدتقی طاهری بود. بیشتر تظاهراتها با سخنرانیهای آتشین ایشان در این مسجد آغاز میشد. اخبار انقلاب و تظاهرات شهرهای دیگر کشور و استان
کردستان معمولاً در این مسجد و از طریق نوار یا اعلامیه به دست مردم میرسید. نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) نیز که به وسیله
انقلابیون به قروه آورده میشدند، در این مسجد میان مردم دست به دست میشدند. افزون بر این موارد، نقش دیگری که مسجد جامع قروه در
دوران مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی ایفا میکرد این بود که مردم شبها بر روی بام مسجد رفته و شعار «الله و اکبر» و شعارهای ضد
پهلوی سر میدادند.
مسجد جامع بانه
در شهر بانه مساجد محل تبلیغات و برنامهریزی برای انقلاب
بود. در این شهر شیخ جلال که به هنگام تبعید آیتالله خلخالی در بانه بیش از همه با
وی همدردی نشان میداد،
برای تشکل و تهییج مردم در مسجد جامع این شهر سخنرانیهای مهیجی میکرد. به دنبال اوجگیری انقلاب اسلامی، مردم بانه هر شب در مسجد جامع این شهر
گرد آمده و پیرامون آزادی و انتقاد از شاه به سخنرانی و شعرخوانی و دادن شعار میپرداختند. چون عدهای موسوم به چماقدار به طرفداری از شاه به مخالفین در شهرها
و مساجد حمله میکردند،
شبها جوانانی در شهر بانه به نگهبانی از مساجد بخصوص مسجد جامع این شهر که محل
گردهم آمدن مردم برای تظاهرات بود، نگهبانی میدادند. افزون بر این، از چند ماه پیش از انقلاب به منظور
مقابله با طرفداران شاه، که در آن زمان چماقدار نامیده میشدند، گروهی به تهیه سلاح پرداخته بودند و آنها، را در زیر زمین مسجد جامع بانه مخفی کرده تا در روزی که
به آن نیاز است، از آن استفاده کنند.
مسجد جامع سقز
در دوران انقلاب اسلامی مسئولیت این مسجد بر عهده حاج ملا عبدالله محمدی امام جمعه سقز بود.
جلسات هماهنگی تظاهراتهای شهر معمولاً یا در مسجد جامع این شهر و یا در منزل امام جمعه برگزار میشد. پس از تصویب راهاندازی تظاهرات در شورای شهر سقز که به
ریاست حاج ملا عبدالله تشکیل میگردید، اعلامیهای در مسجد برای هماهنگی قشرهای مختلف مردم پخش میشد و تظاهرات با نظم خاصی از سوی انقلابیون برگزار میشد. در روز 4 دی ماه 1357 مأمورین شهربانی سقز در حالی که
کلاه و ماسک و وسایل ایمنی داشتند، مسلحانه به خیابان ریختند و با گلولهباران شهر
و بلندگوهای مساجد بخصوص بلندگوی مـسجد جامع ابراز قدرت کردند و در این روز سه نفر
از زنان و مردان بی گناه سقزی را شهید کردند.
در 16 دی ماه 57 نیز، در حالی که مردم سقز در مسجد جامع این
شهر گرد آمده بودند به سخنان امام جمعه این شهر گوش فرا میدادند، مأموران ساواک در حالی که عدهای را اجیر کرده بودند با چوپ و چماق به این مسجد یورش
بردند و پس از منفجر کردن چند کپسول گاز اشکآور، از درب ورودی و پشتبام مسجد با
چوب، سنگ و آجر و اسلحه گرم به مردم حمله کردند و عدهای را شهید و دهها نفر را مجروح و مصدوم کردند. در 4 بهمن ماه 57 مردم شهر
سقز حفظ امنیت شهر را خود به عهده گرفتند و به دستور شورای اجتماعی شهر، در هر یک
از مساجد عدهای بهعنوان هیئت امناء تعیین شدند که بر کار حفظ امنیت در محلات
و بازار نظارت کنند. در این ایام احمد مفتیزاده نیز وارد سقز شد و در اجتماع بزرگی
که در مسجد جامع با شرکت طبقات مختلف تشکیل شده بود، شرکت کرد و پیرامون خیانت و
چپاول عناصر وابسته به حکومت پهلوی سخنرانی کرد.
حسینیه
سنندج
مطابق با اسناد ساواک فعالیتهای ضد پهلوی حسینیه سنندج به سالهای 1345-1346 بر میگردد. وعاظ شیعه ساکن در این شهر در سخنرانیهای خود دست به افشاگری علیه حکومت پهلوی به ویژه همکاری آن
با اسرائیل و جنگ اعراب و اسرائیل میپرداختند و مجلس روضهخوانی و عزاداری را در این حسینیه
برگزار میکردند.
مردم قبل از هر تظاهراتی در حسینیه جمع میشدند و مسیر تظاهرات را مشخص میکردند. عبدالله جعفری در خاطراتش درباره نقش حسینیه سنندج در انقلاب اسلامی میگوید: «درگیری بین نیروهای شهربانی و ساواک با مردم مسلمان
سنندج، بارها تکرار شده بود، ولی یک روز جمعه که از آن بهعنوان جمعه سیاه یاد میکنند؛ مأموران شهربانی و ساواک از خیابان پاسداران فعلی به
مردمی که در میدان آزادی تجمع کرده بودند، حملهور شدند و مردم بیپناه که هیچ
سلاحی نداشتند، تا نزدیکی حسینیه شهر سنندج عقبنشینی کردند. عمال رژیم پهلوی که
دست بردار
نبودند، با حمله به حسینیه شهر سنندج، قسمتی از حسینیه را به آتش کشیدند و بعد از
آن به طرف خیابان شهدا هجوم آوردند و بعد از به آتش کشیدن چند مغازه، قصد حمله و
هجوم به مسجد امین را داشتند که با مقاومت جانانه جوانان مؤمن و انقلابی سنندج
مواجه شدند و مجبور به عقب نشینی شدند...
آن زمان مسجد امین و حسینیه سنندج به محلی برای اجتماع
جوانان انقلابی تبدیل شده بودند. حضور حجتالاسلام صفدری روحانی تبعیدی در سنندج، دلیلی بود برای هم
رنگی و هم صدایی جوانان انقلابی شهر سنندج. وی یک روحانی شیعه مذهب بود که به دلیل
فعالیتهای سیاسی
به سنندج تبعید شده بود، ولی در جایی مانند سنندج که اهل تسنن بودند به نماد وحدت
تبدیل شده بود و مانند برادری دلسوز جوانان اهل تسنن سنندج را گرد خود جمع کرده
بود و شیعه و سنی زیر پرچم اسلام، به مخالفت با رژیم پهلوی میپرداختند. شعار عمده آن روزهای مردم سنندج «مرگ بر شاه و
درود بر خمینی» بود.»
بهروز خیریه از مبارزان انقلابی شهر سنندج درباره نقش حسینیه این شهر در اتحاد تسنن و تشیع میگوید: «سنندج در آن دوران شهر کوچکی بود و حدود 70 هزار نفر جمعیت داشت و با وجود مساجد فراوانی که در آن بود یک حسینیه کوچکی با سقفی چوبی در خیابان طالقانی سنندج وجود داشت که همواره افراد اهل تشیع به آنجا میرفتند اما همواره اهل تسنن برای سخنرانیهای مذهبی که در آنجا برگزار میشد حضور داشتند و من هم در آن دوران نوجوانی بودم که همراه داماد خانواده ( شهید عطاءالله احمدی ) به تقاطع خیابان جامی رفتیم و در هنگام تظاهرات مردم ما هم شعار مرگ بر شاه میدادیم که ماموران شهربانی شروع به تیراندازی کردند و ما هم همراه با تعدادی از مردم به نانوایی که در آن نزدیکی بود پنهانده شدیم و صاحب نانوایی کرکرهها را پایین کشید و به محض رفتن آنها خبر آتش زدن حسینیه به گوشمان رسید و بلافاصله خودمان را به آنجا رسانیدیم وبه محض رسیدن دیدیم که حسینیه آتش گرفته و مردم سنندج چه اهل تسنن و چه اهل تشیع با ته دل و از جان مشغول خاموش کردن آتش آنجا بودند و به ماموران ساواک هیچ توجهی نمیکردند. اتحاد میان اهل تسنن و تشیع یکی از رمزهای ماندگاری انقلاب اسلامی بوده و هست.»
حسینیه
بیجار
در
بیجار معمولاً برنامههای
بیشتر تظاهراتها علیه حکومت پهلوی
در حسینیه این شهر پایهریزی میشدند.
یکی از انقلابیون بیجار در همین زمینه میگوید:
«مردم بیجار معمولاً تظاهراتها
را در شبها برنامهریزی میکردند
به این صورت که عده زیادی از مردم شب در حسینیه جمع میشدند
و اعلام راهپیمایی میشد.
به دلیل اینکه در روز چهرهها مشخص بود و مردم ممکن بود که شرکت نکنند و مامورین بیایند
شناسایی کنند. به دلیل اینکه شبها
خیابانهای شهر نور کافی نداشت
معمولاً مردم به سختی شناسایی میشدند
و یا اگر فرار میکردند در کوچهها
قابل تعقیب نبودند. راهپیمایی را ابتدا با شعارهای مذهبی شروع کردیم در حمایت از
اسلام و قرآن و علمای اسلام بخصوص امام خمینی(ره). در نهایت راهپیمایی را با حضور
حجتالاسلام شیخ حسین رحمانی
برگزار کردیم و پس از راهپیمایی نیز مردم در حسینیه بیجار طی قطعنامهای
خواستار تشکیل حکومت اسلامی شدند...
افزون
بر این مسئله، حسینیه بیجار
محلی برای انتشار اعلامیهها
و تصاویر امام خمینی بود. حجتالاسلام
شیخ حسین رحمانی و شبکه
فرهنگی که توسط او در شهر بیجار تشکیل شده بود، در مناسبتهای
مختلف و اعیاد اسلامی در حسینیه بیجار
جمع میشدند و اعلامیههایی
را که از تهران به واسطه دوستان خود آورده بودند، میان مردم تقسیم میکردند
این موضوع نقش مهمی در تهییج احساسات مردم و حضور آنها در تظاهرات علیه حکومت پهلوی
داشت. موضوع دیگر حضور گسترده مردم بیجار در حسینیه این شهر به هنگام عزاداریها
بود. در این زمان با وجود اینکه ماموران ساواک فعالیتهای
مردم را زیر نظر داشتند اما به علت ازدحام جمعیت، گروههای
انقلابی میتوانستند نوارهای سخنرانی حضرت امام(ره) را در میان مردم پخش کنند. هر
چند ممکن بود ساواک عدهای
را به جرم گوش دادن به سخنرانیهای
امام دستگیر و زندانی کند. با گسترش تظاهرات مردم در شهرهای مختلف ایران و بخصوص
در پاییز و زمستان 57، با وجود وضعیت شدید امنیتی استان کردستان و بخصوص شهر بیجار(به
دلیل حضور گسترده شیعیان در این شهر)، حسینیه بیجار به مکانی برای سخنرانیهای
بی پروای امام جمعه این شهر و بخصوص حجتالاسلام
شیخ حسین رحمانی تبدیل شد. وی به مناسبتهای
مختلف از جمله چهلم شهدای شهرهای مختلف ایران که در آن زمان بسیار مهم بود، بر علیه
حکومت سخنرانیهای تندی را ایراد میکردند
و این سخنرانیها باعث به خیابان
آمدن مردم و تظاهرات علیه حکومت پهلوی میشد.»
منبع:
کتاب «انقلاب اسلامی در کردستان»؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی.