نگاهی به عزاداری اولین ماه محرم پس از کودتای 28 مرداد 1332
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ پس از شهریور 1320 و در مقاطعی که حوادث سیاسی- اجتماعی کشور با ماه محرم و عزاداری سیدالشهدا تقارن مییافت عزاداریها کاملاً رنگ و بوی سیاسی، ضد استعماری و ظلمستیزی به خود گرفته و این فضا به راهبردی برای نیروهای مذهبی در تبیین خواسته ها و نظرات سیاسی– اجتماعیشان در کشور بدل میشد. این موضوع در جریان فعالیت و اقدامات جمعیت فدائیان اسلام و شخص شهید نواب صفوی و همچنین در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت کاملاً محسوس است.
اما به فاصله یک ماه پس از کودتای 28 مرداد ماه محرم فرا رسید و فضای مراسمات عزاداری متاثر از کودتا بود. از اینرو نوشتار حاضر به بررسی فضای سیاسی اجتماعی محرم در 1332 شمسی میپردازد.
فدائیان اسلام و محرم 1332
پس از کودتای 28 مرداد 1332، جمعیت فدائیان اسلام درصدد برآمد که از منابر و مجالس عزاداری ماه محرم، بیشترین استفاده را ببرد تا ضمن بیان مسائل روز کشور به تبلیغ و افشاگری علیه رژیم بپردازد. بیشک، استفاده از این مجالس، با توجه به اوضاع خفقانی که رژیم پس از کودتا به وجود آورده بود، کمک شایانی به ادامه مبارزات علیه رژیم میکرد.
اصغر عمری در خاطرات خود درباره سخنرانی فدائیان اسلام در مسجد شاه (مسجد امام) پس از کودتای 28 مرداد 32 چنین میگوید: «در عاشورای پس از 28 مرداد، فدائیان اسلام از این فرصت استفاده کردند که در مسجد شاه آن زمان، سخنرانی داشته باشند. دستههای سینهزنها به مسجد میآمدند و شهید نوابصفوی از این موقعیت استفاده کرد و گفت: حالا که این جمعیتها به مسجد میآیند، ما آنجا یک سخنرانی میگذاریم و این کار را هم کرد. من در آنجا محافظ منبر و بلندگو بودم، مسجد و جمعیت و آدمها را از بالا خوب میدیدم و به آنان اشراف داشتم.
در قدیم رسم بود که روز عاشورا در تمام شبستانهای مسجد، گروهها و دستههای گوناگون جلساتی داشتند، عزاداری میکردند و سینه میزدند، از جمله در شبستان شمال شرقی مسجد، گروهی عزاداری میکردند و سخنرانِ آنجا فردی به نام آقا شیخ باقر نهاوندی بود که بر منبر رفته بود. دستهها وارد مسجد میشدند و مسجد مملو از جمعیت شد. در آن زمان حکومت نظامی برقرار بود و سربازان مسلح در بین مردم حضور داشتند. شهید سیدعبدالحسین واحدی بالای منبر رفت و شروع به سخنرانی کرد، او میگفت که ما خیال داریم با ظلم حاکمان و ستم ستمگران مبارزه کنیم. کسانی که موافق هستند و میخواهند با ما بیعت کنند، دستهای خود را روی سرشان بگذارند. تمام مردم دستهای خود را روی سرشان گذاشتند. ایشان پس از بیعت گرفتن، شروع به سخنرانی کرد و به دولت اولتیماتوم داد که ما این برنامهها را داریم.»
محمدمهدی عبدخدایی در خاطرات خود درباره سخنرانی فدائیان اسلام در محرم بعد از کودتای 28 مرداد 32 چنین میگوید: «ماه محرم و صفر بود و مرسوم بود که تمام دستههای مذهبی به بازار میآمدند، از بازار وارد میشدند و از مسجد امام خارج میشدند. روز عاشورای آن سال شهید سید عبدالحسین واحدی در مسجد امام سخنرانی کرد. در حین سخنرانی ایشان، شهید نوابصفوی با حدود سیصد نفر از جوانهای دولاب پای برهنه از دولاب وارد مسجد شدند. نوابصفوی صبح تا ظهر روزهای عاشورا را دولاب تا مسجد امام را پای برهنه طی میکرد.
در این سخنرانی، زاهدی (نخستوزیر) را مورد خطاب قرار داد و گفت: آقای زاهدی این مسجد همان مسجدی است که در آن رزمآرا به جهنم رفت، اگر برخلاف نظر مردم ایران گامی بردارید به سرنوشت رزمآرا دچار خواهید شد. از میان فدائیان اسلام شهید سید عبدالحسین واحدی بیشتر از دیگران منبر داشت و سخنرانیهای تندی علیه رژیم ایراد میکرد. در ده روز محرم در مسجد شاه (امام) مجالس روضهخوانی برگزار میشد و شهید واحدی در این ده شب بر منبر میرفت و هر شب در آن مجالس، به شاه حمله میکرد و میگفت: محمدرضا ، اعلیحضرت و شاه نبود بلکه «پسرک پهلوی» بود. در آن زمان هیچکس جرأت نمیکرد اینگونه حرف بزند.»
در محرم 1332 در گزارشهایی که از طرف شهربانی به وزارت کشور ارائه شده بود، در مورد فعالیتهای جمعیت فدائیان اسلام چنین نوشته شده بود: «فدائیان اسلام در مسجد جامع، واقع در بازار به مدت ده شب از اول ماه محرم، مجالس روضهخوانی تشکیل دادهاند و نواب صفوی و سید عبدالحسین واحدی و عدهای دیگر از سران جمعیت فدائیان اسلام در مجالس مذکور شرکت کردهاند و سخنرانی میکنند. طبق اطلاع حاصله فدائیان اسلام فعالیت خود را با تشکیل مجالس عزاداری در مسجد بابالحوائج آغاز کردهاند و اعضای مؤثر جمعیت فدائیان اسلام در آن حضور یافتهاند.»
جلسات آیتالله کاشانی در محرم 1332
منزل آیتالله کاشانی نیز در محرم و در مجالس عزاداری، محلی برای انتقاد علیه رژیم و مبارزه با آن بود. در یکی از مجالس عزاداری حسینی در منزل آیتالله کاشانی در محرم 1332، که عدهای از نمایندگان مجلس شورای ملی، رئیس شهربانی کل کشور، قضات بازنشسته دادگستری، کسبه و اصناف بازار و افراد مجمع معلمان مجاهد شرکت داشتند، شیخ ابوالفضل بر روی منبر رفته و درباره نهضت حسینی شرحی مفصل بیان نموده و اشخاصی را که در این نهضت پایداری نموده و یا منحرف شدهاند را با هم مقایسه کرد و ضمن تمجید از کاشانی، از اعمال خلاف قانون رژیم انتقاد کرد.
همچنین در ایام عزاداری ماه محرم 1332 ش، تهران شاهد برپایی تظاهرات بزرگی بود. در 22 شهریور 1332 ش(4 محرم) یعنی 25 روز پس از کودتای 28 مرداد، مردم در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه زمامدارانِ کودتا، تظاهراتی را سازماندهی کردند. کانون تظاهرات بازار تهران بود و دامنه آن به مسجد شاه و سبزهمیدان کشیده شد. در 25 شهریور (7 محرم) همان سال نیز تظاهرات گستردهتری در تهران برپا شد که توسط مأموران رژیم سرکوب گشت. اما این سرکوب، مانع از اعتراضهای خودجوش مردم نشد، به طوری که صبح روز عاشورا، مردم ضمن عزاداری برای امام حسین(ع)، پلاکاردهایی در اعتراض به حاکمیت پهلوی دوم در دست داشتند.
عزاداری پس از کودتای 28 مرداد
پس از کودتای 28 مرداد 32، رژیم پهلوی قصد داشت مشروعیت از دست رفته خود را بازیابد. بنابراین رژیم با اقداماتی نظیر شرکت شاه و سران مملکتی در مراسم عزاداری میخواست وانمود کند که شاه و مسئولین پایبند شعائر مذهبی هستند. در این دوره شاه در کاخ گلستان مراسم عزاداری برپا میکرد. سپهبد تیمور بختیار (رئیس ساواک) برنامههای خاصی برای حضور در مجالس سوگواری داشت و بسیاری از سران مملکتی شبهای محرم را تا دیروقت در تکایا و مساجد به سر میبردند. این روش مادامی که رژیم پهلوی از طرف مجالس عاشورایی احساس خطر نمیکرد و حضور مردم را در عزاداری محرم، تهدیدی برای حکومت خود نمیدانست، ادامه پیدا کرد.
اما فدائیان اسلام هنگامی که زندانی میشدند نیز دست از مبارزه نمیکشیدند و از ایام محرم و صفر استفاده میکردند و به سخنرانی برای زندانیان میپرداختند. محمدمهدی عبدخدایی در خاطرات خود در این باره چنین میگوید: «محرم سال 34 در زندان بودم. شبها زندانیها جلسه بحثهای عقیدتی میگذاشتند. در نتیجه این بحثها، اندک اندک گرایشات مذهبی میگرفت. در ماه محرم برای اولین بار، زندانیان سیاسی سه شب برای امام حسین(ع) روضه گذاشتند و من سخنران عزاداری آنها بودم. در زندان، زندانیان تودهای نیز بودند و من در این سه شب از چند کتاب برای زندانیان صحبت کردم، کتابهایی که برای این منظور مطالعه کردم، اینها بود: «فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبائی، «پس از کمونیست حکومت حق و عدالت» دکتر عبدالحسین کافی و «ماتریالیسم یا منشأ فساد» نوشته مرحوم حاج سراج انصاری. صحبتهای من در این شبها به گونهای بود که تودهایها نمیتوانستند به آن اعتراض کنند.»
اما با وجود این شرایط تمامی مجالس سوگواری ایام محرم در این دوره نیز تحت نظارت شدید سازمان اطلاعات و امنیت کشور قرار داشته و کوچکترین حرف و حدیثی که بوی اعتراض از آن به مشام میرسید، بلافاصله گزارش میشد. این شیوه مذهبی رژیم تا اوایل دهه چهل ادامه داشت اما با علنی شدن مخالفت های امام خمینی با سیاست های ضد اسلامی محمدرضا پهلوی که بیشتر بر اساس استفاده از ظرفیتهای ماههای محرم و صفر در جامعه انتشار مییافت باعث تغییر در سیاستهای مذهبی رژیم شد.
بدین ترتیب، رژیم پهلوی دیگر نمیتوانست نسبت به فرارسیدن ماه محرم بیتفاوت باشد و تصور کند که مراسم ایام عاشورا تنها به سوگواری و سینهزنی محدود خواهد شد. اسدالله عسگر اولادی درباره عزاداری سید الشهدا پس از کودتای 28 مرداد میگوید:« پس از جنگ ]شهریور 1320[ و رفتن رضاخان محیط آرام تر شد و ]مجدداً عزاداری محرم[ شروع شد ... ولی به شکل خیلی کمرنگ، به تدریج بعد از سال 1332 باز محرم در تنگنا قرار گرفت و یک چند سالی بعد از کودتایی که شد محرم در تنگنا قرار گرفت. از سال 1337-1338 محرم شروع به شکوفا شدنش بود یعنی همان زمانی که حضرت امام هنوز به صورت مرجعیت رسمی نبود اما یکی از فقهای برجسته کشور شده بود .»
پینوشت: برگرفته از «کتاب نهضت عاشورا و تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن بر جامعه ایرانی». مرکز اسناد انقلاب اسلامی