کد خبر: ۷۲۵۸
انقلاب اسلامی در مازندران

بازخوانی مبارزات دانش‌آموزان و دانشجویان بابلسر در آبان 57

دانش‌آموزان و دانشجویان بابلسر روز ششم آبان را نیز از آن خود کردند و خیابان‌های شهر را به تسخیر خود درآوردند. تظاهرکنندگان حرکت خود را از دبیرستان عصر پهلوی آغاز کردند و پس از پیمودن خیابان شاهرضا به مدرسه‌ی عالی علوم اقتصادی و اجتماعی رسیدند و با ادامه‌ی حرکت در خیابان شهناز درحالی‌که به‌تدریج بر تعدادشان افزوده می‌شد در خیابان‌های حافظ، قاضی، سعدی و پهلوی به‌راه خود ادامه دادند و در میدان شهناز به سخنرانی یکی از افراد انقلابی گوش دادند. مجتبی خوشنویس در این راهپیمایی نیز وظیفه‌ی هدایت جمعیت و دادن شعار را به‌عهده داشت.
دوشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۲

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سوم آبان 1357، دانشآموزان حرکت خود را آغاز کردند و به سیر انقلاب در بابلسر حال و هوایی تازه بخشیدند. از صبح این روز، چند صد نفر از دانشآموزان مدارس مختلف درحالیکه پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: «نصر من الله و فتح قریب، دانشآموزان مبارز و معلمان آگاه سربازان دلیر راه حق» دست به تظاهرات زدند و با عبور از خیابانهای شهناز و حافظ، وارد مدرسهی لشگری شدند و پس از توقفی کوتاه همراه با شعاردادنهای ممتد، وارد خیابان حافظ شدند و از خیابان قاضی به دبستان عیسی خرازی رسیدند. عدهای از آنان شیشههای دبستان را شکستند و دانشآموزان را به تعطیلکردن مدرسه فراخواندند و بههمراه آنان مجدداً بهسوی خیابان حافظ راهپیمایی خود را آغاز کردند. دانشآموزان به رهبری صداقت و مجتبی خوشنویس درحالیکه شعار میدادند: «نهضت ما حسینی، رهبر ما خمینی، نصر من الله و فتح قریب» در خیابانهای سعدی و فرهنگ به تظاهرات خود ادامه دادند. رئیس اطلاعات شهربانی در این حین با رهبران دانشآموزان تماس گرفت و تأکید کرد که در صورت ادامه، اقداماتی همچون شکستن شیشهها برخورد شدیدی با آنان خواهند داشت. آنان نیز در پاسخ این قبیل اقدامات را کار دانشآموزان شهرهای دیگر دانستند و درحالیکه شعار میدادند: «ما بتشکنیم شیشهشکن نیستیم» به تظاهرات در خیابانهای سعدی و فرهنگ ادامه دادند و پس از گذشتن از میادین شهناز و گمرک در مقابل بازار توقف کردند و از سوی یکی از بازاریان به نام غلام مصباح مورد استقبال قرار گرفتند. مصباح با گل و گلاب آنان را بدرقه کرد و دانشآموزان که لحظهبهلحظه بر تعدادشان افزوده میشد وارد خیابانهای شهرداری و پهلوی شدند و با دیدن مأموران پلیس شعار دادند که «پلیس برادر ماست، ارتش سرور ماست، خمینی رهبر ماست» و تا میدان شهناز به حرکت خود ادامه دادند. وثوقی، رئیس شهربانی بابلسر، بهتمامی مأموران خود دستور داده بودند که از هرگونه درگیری با تظاهرکنندگان خودداری کنند، به همین دلیل این تظاهرات بدون درگیری و در آرامش پایان یافت.

با هماهنگی میان تظاهرکنندگان در روز چهارم آبان نیز تظاهرات دیگری شکل گرفت و اینبار مردم نیز همراه دانشآموزان به خیابانها آمدند. تظاهرات از خیابان قاضی و با هدایت مجتبی خوشنویس آغاز شد. تظاهرکنندگان پرچمهایی سبز داشتند و پلاکاردهایی نیز حمل میکردند و طبق گزارش شهربانی عدهای از اهالی بابل و امیرکلا نیز آنان را همراهی میکردند. تظاهرکنندگان مقابل دانشگاه بابلسر توقف کردند و عدهای از انقلابیون در میان آنها اعلامیههایی را توزیع نمودند. خوشنویس در میان جمعیت علیه رژیم شعار میداد و آنان تکرار میکردند. شیخ بانکی با همراهی تقی قصابیان به میان جمعیت آمد تا برای آنان سخنرانی کند. تظاهرکنندگان همگی مقابل بانک ملی نشستند. جمعیت با شنیدن سخنان بانکی و شعارهایی که علیه شاه و بهنفع امامخمینی سر داد به وجد آمدند و شعار مرگ بر شاه سر دادند و از خیابان سعدی عبور کردند و در میدان شهناز مجدداً نشستند تا به سخنرانی شیخ بانکی گوش فرا دهند. شیخ نامبرده در خلال سخنرانی انقلابی خود اعلام کرد که اگر سینما و مشروبفروشیها تا دو روز دیگر تعطیل نشود، آنها را آتش خواهیم زد. تظاهرکنندگان شیخ بانکی را روی دست گرفتند و با هدایت او به شعاردادن ادامه دادند تا به مسجد جامع رسیدند و نماز جماعت را به امامت شیخ بانکی اقامه کردند. شیخ از مردم خواست که در تظاهرات بعدازظهر شهر شاهی شرکت کنند. همزمان با این تظاهرات در شهر فریدونکنار نیز تظاهرات گستردهای رقم خورد و مردم خشم خود را علیه رژیم به نمایش گذاردند. آن تظاهرات نیز بدون درگیری پایان یافت.

دانشآموزان و دانشجویان بابلسر روز ششم آبان را نیز از آن خود کردند و خیابانهای شهر را به تسخیر خود درآوردند. تظاهرکنندگان حرکت خود را از دبیرستان عصر پهلوی آغاز کردند و پس از پیمودن خیابان شاهرضا به مدرسهی عالی علوم اقتصادی و اجتماعی رسیدند و با ادامهی حرکت در خیابان شهناز درحالیکه بهتدریج بر تعدادشان افزوده میشد در خیابانهای حافظ، قاضی، سعدی و پهلوی بهراه خود ادامه دادند و در میدان شهناز به سخنرانی یکی از افراد انقلابی گوش دادند. مجتبی خوشنویس در این راهپیمایی نیز وظیفهی هدایت جمعیت و دادن شعار را بهعهده داشت. تظاهرکنندگان پارچهنوشتهایی «به مضمون انحلال سازمان پیشاهنگی، آسفالت و لولهکشی کامل مدارس، لغو حکومت نظامی، بازگشت آیتالله خمینی، انحلال ساواک» در دست داشتند و شعارهایی تحت عنوان: «استقلال، آزادی حکومت اسلامی، به همت خمینی، شاه تو را میکشیم. ولیعهد، سلطنتت محال است» سر میدادند و به نوشتهی روزنامهی کیهان نیز آنان خواستار لغو حکومت نظامی، آزادی کلّیهی زندانیان سیاسی و بازگشت حضرت آیتالله خمینی بودند.

با هماهنگی نیروهای انقلابی مسجد جامع قرار بود تظاهرات گستردهای در غروب روز هفتم آبانماه شکل بگیرد و در خلال آن بهسمت میدان مجسمه نیز حمله شود. تظاهرکنندگان در مقابل مسجد جامع اجتماع کردند و مقداری سنگ و چوب هم مهیا شده بود. شهربانی که پیشتر از اقدام انقلابیون خبردار شد، در گزارش خود نوشت: «بهمنظور جلوگیری از تخریب احتمالی مجسمه از نیروی کمکی و مأموران شهربانی استفاده و تعداد(20) نفر جهت مسدودنمودن راه خیابان حافظ[به سمت] میدان مجسمه اعزام گردید که گروه تظاهرکنندگان با دیدن مأموران از راهپیمایی خودداری نمودند. ساعت 20 بر تعداد اجتماعکنندگان جلو مسجد افزوده شد و تعدادی چوببهدست جلوی مسجد جامع اجتماع کردهاند و قصد داشتند به میدان مجسمه و سینما حمله نمایند که بهعلت استقرار مأموران در مسیر خیابان از راهپیمایی خودداری نمودند. ساعت 20/45 چندنفر از مأموران انتظامی و نیروی کمکی جهت متفرقکردن آنان حرکت که بهمحض مشاهدهی مأموران متفرق شدند. وضعیت عادی است و هیچگونه درگیری ایجاد نشد».

اعتراضات و تظاهرات در این روزها با حضور گستردهی فرهنگیان و دانشآموزان ادامه پیدا کرد. یازدهم آبان معلمان، دانشآموزان و جوانان محمودآباد بهاتفاق چندتن از روحانیون این شهر دست به تظاهرات زدند با سردادن شعارهایی خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت امامخمینی شدند. در روز شانزدهم آبانماه نیز هزاراننفر از فرهنگیان، دانشآموزان و دانشجویان بابلسر پس از اجتماع در دبیرستان عصر پهلوی به تظاهرات گستردهای در سطح شهر دست زدند. آنان تصاویر امامخمینی، دکتر شریعتی، مشکینی فام، ایوب معادی (دانشجوی کشتهشده بابلسر)، سعید محسن و عسگرزاده را با خود داشتند و پلاکاردهایی را حمل میکردند که بر روی آن نوشته شده بود: «پیکار در راه اسلام، پیکار حق بر باطل است»، «آزادی کلّیهی زندانیان سیاسی» و «فعّالیت جامعهی فرهنگیان بابلسر اتحاد همهی گروههای مذهبی و ترقیخواهان ضامن پیروزی». تظاهرکنندگان همچنین شعار میدادند: «دانشگاه 65 نفر کشته داد»، «آمریکایی بیرون رو، خونت روی زمین است» و «دولت نظامی نشانه شکست است» این تظاهرات بهشدت مأموران رژیم را عصبانی کرده بود و با توجه به اینکه دستور عدممداخله داشتند با اخطارها و تهدیدهای مکرر توانستند حدود ساعت یک بعدازظهر و پس از چهار ساعت راهپیمایی، تظاهرکنندگان را پراکنده کنند.

در روز بیستویکم آبانماه هماهنگی گستردهای میان انقلابیون شهرهای بابلسر، بابل، آمل و فریدونکنار شکل گرفت و جمعیت انبوهی از مردم در امامزاده ابراهیم بابل و بر مزار شهدای حوادث اخیر بابل حضور یافتند. آنان پس از ادای احترام به شهدای انقلاب، به رهبری جمعی از روحانیون بهسمت شهر بابل حرکت کردند و شعارهایی علیه شاه سر دادند. عدهی زیادی از مأموران انتظامی و نیروهای کمکی تحت کنترل واحد عملیات، با وسایل و تجهیزات کامل و یک دستگاه اتومبیل آتشنشانی در خیابان حافظ و سهراه امامزاده مستقر شدند و از ورود تظاهرکنندگان بهسمت شهر ممانعت کردند. تعدادی از روحانیون با فرماندهان انتظامی ارتباط برقرار کردند و به آنان اطمینان دادند که تا مسجد جامع بهصورت آرام و بدون سردادن شعار علیه شاه راهپیمایی خواهند کرد و مسئولیت اجتماع را خود به عهده خواهند گرفت. مأموران نیز اخطار کردند که در صورت دادن شعار و یا حمل پلاکارد با تظاهرکنندگان برخورد خواهند کرد. راهپیمایی تا مسجد ولیعصر ادامه پیدا کرد و پسازآن مردم راهی مسجد جامع شدند و نماز مغرب را به جماعت ادا کردند.

چندروز بعد حدود40 نفر از انقلابیون درحالیکه سروصورت خود را با نقاب پوشانده بودند با شعار «اللهاکبر» و «زنده باد خمینی»، طول خیابان شهناز را دویدند و با پرتاب سنگ شیشههای مغازههای مشروبفروشی را شکستند. مأموران شهربانی آنان را تا خیابان سعدی تعقیب کردند و توانستند چهارنفر از آنان را دستگیر کنند.

منبع: انقلاب اسلامی در مازندران، یاسر صابری، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات