کد خبر: ۷۳۳۶

روایتی از شهادت میرزا کوچک خان / وقتی سرِ دلاورِ جنگل پس از 20 سال به پیکرش رسید!

پایان کار میرزا سردار جنگل بر اثر خیانت روس ها و دسیسه انگلیسی‌ها توسط قوای رضاخان سردار سپه بسیار غم ­انگیز است.
سه‌شنبه ۰۹ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۴

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهادت میرزا کوچک خان جنگلی، از تلخ‌ترین برگ‌های تاریخ معاصر ایران است؛ روحانی مجاهدی که در مسیر آزادی ایران، جان سپرد و بعد از مرگ نیز از گزند بدخواهان در امان نماند.

ابراهیم فخرائی می­ نویسد: «قوای متفرق جنگل تک تک و جوخه جوخه به سوی اردوی دولت (قوای رضاخان سردار سپه) متوجه شده و تسلیم می­ گردید. کسانی هم که مقاومت نموده یا کشته یا دستگیر می ­شدند. البته مقاومت در این لحظات بحرانی تجسمی از یک نوع دیوانگی بود، زیرا نه سازمانی باقی مانده و نه مأمنی که به آنجا پناه برده شود و نه فرماندهی که از روی نقشه و تاکتیک صحیح، عملیات جنگی را اداره نماید.»

یاران میرزا یک به یک دستگیر می‌شدند. تنها سه تن از معاریف جنگل (میرزا، گائوک (آلمانی) و معین ­الرعایا) باقی مانده بودند که قوای دولت تعقیب شان می­ نمود و این تنها از نظر آشنائی معین ­الرعایا به معابر کوه‌ها و گذرگاه‌ها بود که دستگیری­شان را به تأخیر انداخت.

پایان کار میرزا سردار جنگل بر اثر خیانت روس ها و دسیسه انگلیسی‌ها توسط قوای رضاخان سردار سپه بسیار غم ­انگیز است. زیرا معین الرعایا نیز تسلیم شد و «تمامی قورخانه جنگل را که تنها او می ­دانست کجاست بی­ کم و کاست تحویل نمود».

میرزا و دوستش «هوشنگ» که همان گائوک آلمانی بود تنها ماندند. از هر طرف آن‌ها را محاصره نمودند. میرزا و دوستش در سر راه خود به خلخال در گردنه «گیلوان» واقع در کوه‌های طالش دچار برف و بوران شدند و هر دو از شدت سرما از پا درآمدند. به دستور سالار شجاع، سر میرزا را از تن یخ ­زده ­اش جدا کردند و برای امیر مقتدر طالش فرستادند. امیر مقتدر هم آن را در رشت تسلیم فرماندهان نظامی دولتی کرد.

روایتی از شهادت میرزا کوچک خان / وقتی سرِ دلاورِ جنگل پس از 20 سال به پیکرش رسید!

پس از مدتی که سر بریده آن روحانی انقلابی و سردار جنگل را در رشت - جائی که جمهوری خود را اعلام داشته بود - برای تماشای عموم قرار دادند، خالو قربان از یاران خائن جنگل که قبلاً خود را به سردار سپه تسلیم کرده و به درجه سرهنگی نائل آمده و جزو قوای دولتی شده بود سر بریده میرزا را به تهران برد و به رسم ارمغان تقدیم سردار سپه کرد.

رضاخان سردار سپه دستور داد سر را در گورستان حسن ­آباد دفن کردند. بعداً یکی از مردان نیک‌نهاد که از یاران قدیمی میرزا کوچک خان بود (کاس آقا حسام) آن را محرمانه از گورکن تحویل گرفت و به رشت برد و در محلی موسوم به «سلیمان داراب» به خاک سپرد. 

در شهریور 1320 که آزادیخواهان گیلان تصمیم گرفتند جسد میرزا را با تشریفات شایسته ­ای از خانقاه (نزدیک گردنه گیلوان) به رشت حمل کنند، مصادف با جلوگیری مقامات دولتی شدند، ناگزیر ساده و بدون کشمکش جسد به رشت منتقل و در جوار سر مدفون گردید، و بدین ترتیب طومار زندگی مردی که با پایبند بودن به دیانت و اخلاق به آزادی و استقلال کشورش می ­اندیشید و به سعادت ابناء وطنش عشق می ورزید و در جمیع این احوال، روح غیرقابل انحراف و انقیاد داشت درنوردیده شد، و شعله عمرش که با همه کوتاهی مواجه با بادهای مخالف و ماجراهای غم­ انگیز بود خاموش گردید.


منبع: نهضت روحانیون ایران؛ جلد 1 و 2؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی دوانی؛ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات