کد خبر: ۷۳۸۶
شما بپرسید| پاسخ از جواد شادانلو
سرنوشت اراضی اشغالی ایران بعد از قطعنامه 598 چه شد؟
شورای امنیت در 18 مرداد 1367 قطعنامه دیگری به شماره 619 تصویب کرد و به موجب آن نیروهای «یونیماگ» متشکل از حدود 350 نیروهای کلاه آبی از 24 کشور به فرماندهی ژنرال «الوکویویچ» اهل یوگوسلاوی در اطراف مرزهای ایران و عراق مستقر شدند. پس از انجام چند دور مذاکره و نامه نگاری میان صدام حسین رئیس جمهور عراق و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران، سرانجام صدام که قصد حمله به کویت را داشت در نامه 8 مرداد 1369 پذیرفت که از اراضی اشغالی ایران عقب نشینی کند و خط تالوگ مرز آبی میان ایران و عراق در اروندرود محسوب گردد. در پایان بازپس نگرفتن بخشی از اراضی کشور پس از تهاجم مجدد عراق را می توان به دلیل قبول قطعنامه 598، استفاده از توان دیپلماتیک برای حل باقیمانده قضایا و داشتن دلیلی بر متجاوز بودن عراق در جنگ برشمرد.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از مخاطبان «شما بپرسید» سوال خود را این طور طرح کرده است: «بعد از پذیرفتن قطعنامه 598 از طرف ایران، عراق دوباره به ایران حمله و مناطقی را اشغال میکند، بعد از فرمان جهاد امام خمینی اکثریت آن مناطق پس گرفته می شود و صدام قطعنامه را قبول میکند. 2500 کلیومتر مربع از خاک ایران مثل شلمچه، طلائیه و ... شامل آن بود. چرا ایران برای بازپس گیری نظامی آن مناطق اقدام نکرد؟ و آن نقاط تا دو سال بعد در دست عراق باقی ماند؟»
آنچه در ادامه می خوانید، پاسخ جواد شادانلو محقق و پژوهشگر دفاع مقدس به این سوال است:
حضرت امام در هیچ دوره ای فرمان جهاد به معنای دقیق کلمه صادر نکردند. برای پاسخ به این سوال باید شرایط زمانی و مسائل منطقه ای و بین المللی آن دوره را مدنظر قرار داد.
سه روز پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، ارتش عراق در هماهنگی با نیروهای منافقین، روز 31 تیر 1367، تهاجم مجدد خود به ایران را در دو محور کوشک و شلمچه آغاز کرد. ارتش بعث موفق شد با لشکرهای 4 و 5 زرهی مکانیزه خود حدود 30 کیلومتر از جاده اهواز – خرمشهر در محور کوشک را دوباره اشغال کند و قوای خود را به پادگان حمید برساند. با بسیج نیروهای ایرانی بلافاصله نیروهای عراقی عقب رانده شدند. روز 2 مرداد هم ارتش عراق به جبهه غرب حمله کرد و یگان های دشمن وارد گیلانغرب شدند و پادگان ابوذر را به اشغال خود درآوردند. در روز 3 مرداد هم سازمان منافقین عملیات موسوم به «فروغ جاودان» را آغاز کرد؛ در این هنگام عمده قوای کشور برای مقابله با خطر حمله منافقین بسیج شدند. عملیات مرصاد برای پس زدن نیروهای منافقین روز 5 مرداد آغاز شد و حمله منافقین به سرعت و با برجای گذاشتن حدود 2 کشته از سوی آنها به پایان رسید.
در این زمان رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای که در اهواز به سر می برد، طی تماسی با حاج احمد آقا خمینی اعلام کرد که ایران می تواند عملیات را ادامه دهد و امام در روز 11 مرداد از طریق محسن میردامادی استاندار وقت خوزستان پیامی به رئیس جمهور ارسال کردند که در آن آمده بود: «به هیچ وجه به خاک عراق حمله نکنید، شما نیرو مهیا داشته باشید، در صورتی که آنها حمله کردند و زمینی را تصرف کردند، شما هم به آنها حمله کنید. من اعلام کرده ام که قبول قطعنامه تاکتیکی نیست، حمله نقض آن است؛ قبل و بعد از قطعنامه هم ندارد.»
دولت عراق در تاریخ 28 مرداد 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت. این کشور سعی داشت آنچه را در طول جنگ نتوانسته بود به دست بیاورد با کمک آتش بس به دست بیاورد. عراق اعلام کرد اگرچه قطعنامه را پذیرفته اما برای برقراری آتش بس بایستی ایران اروندرود را به عراق تحویل دهد.
با توجه به پذیرش قطعنامه، شورای امنیت در 18 مرداد 1367 قطعنامه دیگری به شماره 619 تصویب کرد و به موجب آن نیروهای «یونیماگ» متشکل از حدود 350 نیروهای کلاه آبی از 24 کشور به فرماندهی ژنرال «الوکویویچ» اهل یوگوسلاوی در اطراف مرزهای ایران و عراق مستقر شدند. پس از انجام چند دور مذاکره و نامه نگاری میان صدام حسین رئیس جمهور عراق و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران، سرانجام صدام که قصد حمله به کویت را داشت در نامه 8 مرداد 1369 پذیرفت که از اراضی اشغالی ایران عقب نشینی کند و خط تالوگ مرز آبی میان ایران و عراق در اروندرود محسوب گردد.
در پایان بازپس نگرفتن بخشی از اراضی کشور پس از تهاجم مجدد عراق را می توان به دلیل قبول قطعنامه 598، استفاده از توان دیپلماتیک برای حل باقیمانده قضایا و داشتن دلیلی بر متجاوز بودن عراق در جنگ برشمرد.