به بهانه سالروز اعدام انقلابی حسنعلی منصور

روحیه بالای مبارزان اسلامی در دوران شکنجه و زندان

بعد از آن در زندان قصر با دوستان ملاقاتی کردم که خیلی برایم جالب بود. فکر می کنم شهادت امام موسی کاظم (ع) بود که هفت نفر از آنها از جمله حاج مهدی عراقی، آقای عسگراولادی، آقای حاج حیدری و آقای حاج احمد شهاب با لباس های مشکی پشت میله های زندان ملاقات آمدند. هر هفت نفر لباس های مشکی پوشیده بودند و یادم هست که حاج مهدی عراقی میله های زندان را مثل شیر گرفته بود. آدم وقتی آنها را با آن روحیه های شاد می دید، یک حالی میشد. خوش و شاداب بودند و شوخی می کردند. این اولین ملاقاتم بعد از قضیهی دادگاهشان بود که هیچ وقت این لباس های مشکی و این هفت نفر از یادم نمی رود.
چهارشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۶

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ از میان برداشتن حسنعلی منصور در اول بهمن 1343 توسط اعضای موتلفه در فضای اختناق و سرکوب شدید رژیم پهلوی بر سردمداران آن بسیار سخت و گران آمد. اما مبارزان اسلامی در دوران زندان و شکنجه با مقاومت خود روحیه بالایی از خود به نمایش گذاشتند.

حاج سید اصغر رخ‌صفت از مبارزین فعال انقلابی در کتاب خاطرات خود که تحت عنوان «وکیل تا پای اعدام» توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است درباره روحیه عاملان اعدام انقلابی حسنعلی منصور روایت جالبی را نقل می‌کند که در ادامه به آن پرداخته شده است. 

رخ‌صفت می‌گوید: در جریان قتل منصور تعداد زیادی از اعضای مؤتلفه را گرفتند و تقریبا هسته مرکزی مؤتلفه را متلاشی کردند. نیروهای فعال مؤتلفه از جمله شهید صادق امانی، بخارائی، حاج مهدی عراقی، حاج آقا عسگراولادی، آیت الله انواری ، حاج حبیب الله شفیق و حاج ابوالفضل حاج حیدری که سیزده نفر بودند، دستگیر شدند. شش نفر با هم حکم اعدامشان آمد، آقای حاج مهدی عراقی و حاج هاشم امانی عفو خوردند ولی صادق امانی، بخارائی، نیک نژاد و هرندی به شهادت رسیدند. زمانی که دوستان هیئت مؤتلفه را با اتوبوس‌های زندان که شیشه‌هایش را می‌پوشاندند، برای دادگاه می‌بردند، من با موتور وسپایی که داشتم مرتب دنبال اتوبوس آنها می‌رفتم و در موقع پیاده شدن فقط آنها را نگاه می‌کردم، چون امکان ارتباط نبود. این قضایا یک سال بعد از زدن منصور و در اوایل سال 1344 بود. 

بعد از آن در زندان قصر با دوستان ملاقاتی کردم که خیلی برایم جالب بود. فکر می‌کنم شهادت امام موسی کاظم (ع) بود که هفت نفر از آنها از جمله حاج مهدی عراقی، آقای عسگراولادی، آقای حاج حیدری و آقای حاج احمد شهاب با لباس‌های مشکی پشت میله‌های زندان ملاقات آمدند. هر هفت نفر لباس‌های مشکی پوشیده بودند و یادم هست که حاج مهدی عراقی میله‌های زندان را مثل شیر گرفته بود. آدم وقتی آنها را با آن روحیه‌های شاد می‌دید، یک حالی می‌شد. خوش و شاداب بودند و شوخی می‌کردند. این اولین ملاقاتم بعد از قضیه‌ی دادگاهشان بود که هیچ وقت این لباس‌های مشکی و این هفت نفر از یادم نمی‌رود. 

در ضمن ملاقات رفتن به این راحتی امکان نداشت. یکی از اقوام نزدیک ما سروانی بود که در زندان قصر مأموریت داشت. او هم برای ملاقات با ما همکاری‌ام نمود. من هم از فرصت استفاده کردم و سفارش ایت‌الله انواری را نمودم. او هم به ایشان خیلی کمک می‌نمود. در ملاقات‌ها که اقوامشان می‌آمدند، کمک می‌کرد. تا جایی که اجازه می‌دادند، ملاقات می‌رفتیم و شب روز دنبال آنها بودیم. 


این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات