تقویم ایران چگونه شمسی شد
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در دوران اسلامی، گاه شماری هجری قمری، تقویم رایج ایران بود. این تقویم به علت سیار بودن ماه های قمری نسبت به فصل های سال برای وصول مالیات و برای استفاده در کارهای دولتی مناسب نبود، به همین جهت، از گاهشماری های شمسی مثل گاهشماری خراجی و جلالی نیز استفاده می شد. بعد از انقلاب مشروطه و مدرن تر شدن امور مملکت، نیاز به یک تقویم ثابت بیش از پیش احساس شد.[1]
از این رو، پس از گشایش مجلس دوم شورای ملی، در تاریخ 10 ربیع الثانی 1328 ه.ق، راپورت كمیسیون مبتكرات در خصوص طرح عبدالحسین خان شیبانی ملقب به وحیدالملك نماینده تهران، راجع به تغییر تاریخ از قمرى به شمسى قرائت شد. كمیسیون مذکور، طرح فوق را قابل توجه دانست اما با توجه به این که اجرای این طرح، بین عموم مردم به واسطۀ به وجود آمدن مشکلات به صلاح نیست، انجام این طرح را در فقط در ادارات لازم الاجرا دانست. میرزا احمد خان فاتح الملک نماینده اصفهان ضمن تایید نظر کمیسیون، اظهار داشت که بهتر است که این طرح در میان مردم طبع و منتشر گردد تا اذهان مردم مسبوق گردیده، آن گاه زمینه اجرای آن فراهم می گردد. میرزا محمدخان صدیق حضرت نیز با اشاره به وجود دو تاریخ معمول در کشورهایی چون عثمانی، اجرای این طرح در ادارات را برای آشنایی مردم خواستار شد. محمداسماعیل کاشف نماینده مشهد نیز این قانون را برای تجار و دولت لازم الاجرا دانست.
محمد وکیل التجار یزدی نماینده رشت هم به این مطلب اشاره کرد که این طرح فعلا متداول است اما رسمیت ندارد و برای عموم مردم نیز هنگامی که مساله الصاق تمبر بر روی نوشته جات پیش آمد، ممکن است در آنجا قید شود و این طرح قهرا در آن زمان اجرا خواهد شد. اما در این میان، میرزا اسدالله خان ملقب به کردستانی نماینده سنندج برخلاف نظر دیگر نمایندگان، اظهار داشت که احتیاجی به این طرح نیست زیرا در لایحه قانون محاسبات عمومی که به مجلس پیشنهاد شده است، قید شده که از سال بعد، تاریخ رسمی کشور شمسی خواهد شد. سخنان این نماینده با همراهی و موافقت تقی زاده همراه شد زیرا وی معتقد بود که اگر این قانون راجع به ادارات دولتی است، پس در قانون محاسبات که به مجلس خواهد آمد قید شده و چنانچه برای عموم مردم است، تصویب این طرح را لازم ندانسته زیرا در میان مردم اجرا نمی گردد.[2] ارائه این توضیحات منجر به آن گردید که طرح وحیدالملک در تاریخ مذکور تصویب نگردد.
در حدود هفت ماه بعد از این، در تاریخ 9 ذی القعده 1328ه.ق، لایحه قانون محاسبات عمومی به شور نمایندگان گذاشته شد. در ماده سوم این لایحه آمده بود که مقیاس زمان بعد از این در محاسبات دولتی، سال های شمسی و ماه های شمسی(بروج) خواهد بود. آقا میرزا مرتضی قلی خان صمصام بختیاری نماینده اصفهان در خصوص ماده مذکور اظهار داشت:
«... اولا تعیین بروج خیلى اشكال دارد براى اهالى. براى این كه عموم مردم ماههایشان از روى ماههاى عربى است و ماههاى عربى هم كه به واسطه این كه كم و زیاد میشود و عدهاش هم با ایام سال مطابق نیست و این همیشه اسباب اشكال خواهد شد...استدعا میكنم یكى از آقایان بروج را بفرمایند كه از حالا، نَه آخر سال كه چهار ماه است هركدام عده ایامش چقدر است. اگر بفرمایند از روى حساب (لاولالب ولا) معلوم میشود، عرض میكنم كه همان هم محل اختلاف است؛ به جهت این كه تحویل برج نیم ساعت قبل از ظهر، یكى نیم ساعت و بعد از ظهر، یك روز تفاوت میكند. پس ممكن است به این ترتیب، بروجى را كه سى روز است، سى و یك روز در تقویم بنویسد یا بیست روز و نه روز اما حساب فارسى، حسابى است كه از روى نوروز حساب میكنند كه اولش فروردین است و همین طور ماه به ماه، هر ماهى سى روز حساب میكند و هركس میداند كه عده ایام هر ماهى چقدر است و هیچ محل اختلاف نیست.فقط یك پنج روزى را درآخر سال كه خمسیه میگویند، ملحق مینمایند و اگر به این ترتیب عمل كنیم، تمام ماهها سى روز خواهد بود غیر از ماه آخركه یا آن پنج روز میشود، هیچ محل اختلافى نخواهد بود. اما اگر بفرمایید كه این حساب بروجى در محاسبات دیوانى و سایر چیزها معمول است، بنده عرض میكنم ما باید ببینیم اكثریت مملكت ما معمولش چیست. الان تمام صفحات جنوب حسابشان به ماههای فارسى است و غیر از آن معمولى نیست و ابداً ترتیب دیگرى را نمیدانند؛ حتى این كه معاملات دیوانى هم كه در یزد و كرمان میشود، تمام از روى ماههاى فارسى است ...».
در این میان، فهیم الملک نماینده مردم قزوین و ارباب کیخسرو شاهرخ نماینده زرتشتیان به مخالفت با نظر مرتضی قلی خان پرداختند. فهیم الملک به این مطلب اشاره کرد که:«...محسنات ماههاى فارسى را به طوری كه بیان كردند هیچ كسى انكار نمىتواند بكند ... فقط ملاحظه ای كه در این جا شده ... عادات جاریه است، به جهت این كه امروز میبینیم تمام معاملات دفتر دولتى از روى بروج است، یعنى یك چند سالى است كه این ترتیب معمول شده و مردم عادى شدهاند والّا سابق، همان ترتیب ماههاى قمرى بود كه درآخر سال اشتباهى بزرگ میشد ... اگر ما در ضمن این قانون بخواهیم این ترتیب را هم تغییر بدهیم، نمیگوییم شكل دیگر ممكن نیست، ولى یك مدتى طول داردكه مردم ثانیاً عادى شود. به این ترتیب، اسباب اشكال خواهد شد از این گذشته چنانچه عرض كردم، این كه حساب با هم از حیث مدت كه تفاوتى ندارند براى این كه هر دو از اول حمل شروع میشود و در آخر حوت تمام میشود. فقط فرقى كه دارد، در اضافه كردن پنج روز است كه در حساب فارسى در آخر سال یك مرتبه زیاد میكنند و در حساب ماههاى شمسى در ضمن ماهها قسمت مینماید و این هم به نظر بنده چندان اهمیت ندارد».
ارباب کیخسرو نیز ضمن موافقت با نظرات فهیم الملک، معتقد بود:«...علاوه عرض میكنم كه این در خیلى جاها هست و اشتباه خواهد شد. مثلا میدانم همین ماه هم در یزدجردى است و هم در جلالى و تقریبا شش ماه فرق دارد و وقتى كه خرداد ماه باشد، نمیدانم مقصود جلالى[است] یا یزدجردى. علاوه بر این، عرض میكنم اگر یك كسى تا دو ماه به آخر سال مانده خدمت كند و آن وقت خارج شود، بنابر حساب جلالى، آن خمسه به او تعلق نگرفته است و در ماههاى شمسى این طور نیست؛ به جهت این كه این پنج روز را در ضمن ماهها قسمت كردهاند. به این جهت بنده تصور میكنم اگر به همان ترتیب بروجى باشد بهتر است». با توجه به این سخنان و مخالفت های صورت گرفته، لایحه مذکور بدون تغییر به تصویب رسید.[3]
موضوع اصلاح و تغییر تقویم در این دوران از طریق مطبوعات مهم این دوره نظیر روزنامه کاوه پیگیری شد تا آن که بار دیگر، این موضوع به گونه ای دیگر در مجلس چهارم شورای ملی مطرح گردید؛ به طوری که در تاریخ 11 اسفند(حوت) 1300 ه.ش، ارباب کیخسرو شاهرخ، پیشنهاد تغییر تاریخ جشن اعطای مشروطیت از ماه های قمری به برج شمسی را ارائه کرد. در این پیشنهاد که به امضای 48 نفر از نمایندگان مجلس رسیده بود، آمده است:
« نظر به تغييرى که از شهور قمرى حاصل است و اساس تاريخ صحيح آزادى مشروطيت را که از بزرگترين اعیاد ملى به شمار است، تغيير ميدهند و اين تغيير منتهى به جایى شده که قهراً براى تهيه جشن فضاى وسيع بهارستان در زمستان مبدل و معدود به چند اطاق شده که از جهت عدم گنجايش باب آزادى و اشتراک عمومى را در اين جشن بزرگ به روى اغلب بسته است؛ عليهذا بنده پيشنهاد مينمايم مجلس شوراى ملى موافقت و تصويب فرمايند که چون (14) جمادىالثانى 1324، تاريخ اعطاى مشروطيت مطابق بوده است با چهاردهم برج سنه يونيتییل 1285 ، بعدها جشن اعطاى مشروطيت و آزادى ملت ايران بلاتغيير هر ساله در چهاردهم برج اسد برگذار شود»
حاج شیخ اسدالله محلاتی نماینده خوانسار و گلپایگان در مجلس چهارم، علی رغم آن که در آغاز از امضاکنندگان این پیشنهاد بود، در این جلسه به عنوان نماینده مخالف به این مطلب اشاره کرد که:« ...اگر چه راجع به سنوات در مجلس دوم مذاکره شد و رأى دادند که سال ايران بايد شمسى باشد و مطابق اين رأى که داده شده، ميتوان اعياد را نسبت به سال شمسى فرض کرد ولى در آن موقع اسمى از اعياد نبردند و اعياد و ايام مصيبت را در ايران قمرى حساب مىکنند؛ به جهت اين که اين کار اين طور معمول شده، براى آن اشکالى است که ممکن است فراهم شود؛ يعنى اعياد ... اگر مصادف شود با ايام محرم و صفر يا با ايام ماه مبارک، اشکالاتش زيادتر ميشود. از اين نقطهنظر بنده تصور ميکنم همان طور که معمول است اين جشن مجلس را هم قمرى بگيرند تا دچار اشکال نشويم». وی در ادامه نیز با بیان این که در اصل اول قانون اساسی نوشته شده است که «مجلس شورای ملی به موجب فرمان معدلت بنیان مورخه چهاردهم جمادی الاخر یک هزار و سیصد و بیست و چهار موسس است» پس نباید این تاریخ را تغییر داد چون اصل تاریخ جشن مشروطیت، قمری ذکر شده است.
محمدهاشم میرزا نماینده مشهد، ضمن موافقت با پیشنهاد مذکور اعلام کرد که:« اين جشن مطابق سال شمسى باشد و علاوه بر اين که جا و محل تغيير نخواهد کرد، عرض ميکنم هر قدر ما در اين جشن بر مسرت عمومى موفق شديم بالاتر از عيد نوروز که نخواهد شد و يک قسمت ديگر از فرمايشات آقاى حاج شيخ اسدالله راجع به اعياد مذهبى بود و آنها هم که قابل تغيير نيستند؛ چنانچه عيد فطر در آخر ماه رمضان است و ابداً قابل تغيير نيست و همچنين عيد غدير و غيره و بالاخره اعياد قديمى غير از اعياد رسمى است و هيچ مناسبتى با يکديگر ندارند و فرضاً در يک دوره سى و شش سال همان طور که هر وقت نوروز مصادف ميشد با ماه و مصيبت، ما تعزيت را مقدم مىشماريم. اين عيد هم وقتى مصادف شد با ايام محرم و صفر، روضهخوانى میکنند... حالا خوب است اين جشن هم تابع همان باشد و مقصود به جا آوردن رسمى است براى اعطاى مشروطيت فرقى نمیکند چه قمرى باشد ولى صرفه در شمسى است».
ارباب کیخسرو شاهرخ، پیشنهاد دهنده این طرح در مقابل سخنان مخالف محمدهاشم میرزا نماینده مشهد، اظهار داشت که:« اولاً جواب آن اصلى را که آقاى حاج شيخ اسدالله خواندند، بنده يک اصل ديگرى را ميخوانم. آن وقتى که قانون اساسى را بيرون آوردند، بنده ملتفت شدم که چه ايرادى مىخواهند بگيرند. بنده هم اصل ديگرى را حاضر کردم و مىخوانم که صراحتاً تاريخ شمسى را متذکر مىشود (اصل هشتم - مدت تعطيل و زمان افتتاح مجلس شوراى ملى بر طبق نظامنامه داخلى مجلس به تشخيص خود مجلس است و پس از تعطيل تابستان بايد. از چهاردهم ميزان که مطابق جشن افتتاح اول مجلس است مفتوح و مشغول کار شده) اين اصل صراحتاً تاريخ شمسى را متذکر میشود و جشن و افتتاح مجلس را معين کرده؛ به اضافه ما میخواهيم تاريخ گرفتن آزادى را بگویيم و آنچه شما فرموديد علل جزیی بود و علل کلى را متذکر نشديد. اولاً خود فصل بايد نشان بدهد که در چه فصلى آزادى گرفته شده و اين خودش خيلى دخيل است و آن فصل بايد محترم شمرده شود و آزادى گرفتن چيز جزیی نيست و اما آن عيد مذهبى که فرمودند از عيد ملى و آزادى مجزا است؛ به علاوه فرمودند ممکن است با ايام عزایی تصادف کند و نتوانيم عيد بگيريم. اهميت ندارد آيا چه عزایى بالاتر از اين است که خودتان ميآیيد بالاى عمارت و مردمان ديگر را نتوانيم راه بدهيم و حال، تمام ملت بايد شرکت کنند و اگر مشارکت نمىکنيد نبايد اختصاص به چند نفر داشته باشد».
در میانه این بحث، فهیم الملک نماینده قوچان و شروان پیشنهادی به این مضمون مطرح کرد:« فرض از تغيير تاريخ قمرى به شمسى، براى اين است که مردم از تصادف با ايام زمستان و سرما قدرى راحت باشند يقين دارم تصديق مىفرمایيد حرارت چهاردهم اسد يا برودت جدى و دلو چندان تفاوتى ندارد. حالا که مىخواهند تغيير را بدهند خوب است به موجب اصل هشتم اين قانون اساسى که مینويسد پس از تعطيل تابستان بايد مجلس چهاردهم ميزان که مطابق افتتاح اول مجلس است مفتوح و مشغول کار شود. در چهاردهم ميزان جشن گرفته شود يعنى در موقعى که مجلس بايد بعد از تعطيل تابستان منعقد شود، جشن گرفته شود ... هم براى جشن گرفتن فصل متناسبى است و هوا معتدل است و هم جشن اعطاى مشروطيت و هم جشن افتتاح مجلس يک مرتبه گرفته مىشود». این پیشنهاد با مخالفت ارباب کیخسرو، ملک الشعرا و آقا سید یعقوب مواجه شد.
آقا سید یعقوب انوار اردکانی شیرازی ملقب به صدرالعلماء نماینده شیراز ضمن مخالفت با این پیشنهاد، اذعان داشت که:« بنده خواستم با آقاى فهيمالملک که فرمودند چهاردهم ميزان موقع مناسب و فصل خوبى است بگويم که خوبى فصل دخيل نمىشود و عرض مىکنم که در همان فصل تابستانى که زحمت کشيديم و در آن حرارت قلبالاسد آزادى را گرفتيم و چه قدر از اولاد ايران در آن فصل کشته شدند، بايد جشن هم در همان تاريخ گرفته شود. ما بايد در تاريخ اين فصل را به يادگار بگذاريم که مردم در آتيه بدانند ما در چه فصل و چه موقعى آزادى را گرفتهايم و فداکارى کردهايم و در اين فصل و اين عيد که يکى از اعياد بزرگ و عيد آزادى است، جشن بگيرند ...». [4]
سرانجام پس از بحث های فراوان در این مجلس، پیشنهاد ارباب کیخسرو که با موافقت جمعی از نمایندگان همراه گردیده بود، به تصویب رسید اما این موضوع به این مجلس ختم نشد و در مجلس پنجم نیز، بار دیگر مساله اصلاح تقویم مورد توجه قرار گرفت.
در مجلس پنجم، طرح تغییر اسامی ماه ها، به پیشنهاد شاهزاده سلیمان میرزا اسکندری و حدود پنجاه نفر از نمایندگان مجلس به قرار ذیل مطرح شد:«از آنجایى كه نمو هر قوم و ملتى مستلزم آن است که حتىالامكان، اساس ملیت خود را بر پایههاى ملیتش استوار و از غبارهاى فرعى كه به مرور ایام بر اصول تاریخى ملى نشسته پاك سازد. به عقیده امضاكنندگان، یكى از آنها، اصلاح تاریخ ماه و سال ملى است كه ایرانیان با وجود داشتن بهترین تاریخ شمسى كه معنى هر یك از آن ماهها كاملاً موافقت به مقتضیات فصل موجوده مملكت مینماید، متأسفانه به مرور ایام قهرا یا به عمل غیر معلوم دیگر از صورت اصلى خارج و گاهى به اسامى بىتناسب حیوانات و یا بروج آمیخته شده است. فرضا هم ذكر بروج در وقتى لزوم میبود، همان الفاظ معینى كه از قدیم براى بروج مستعمل بود، براى حفظ آثار ملى و تاریخى بر صورت حاضره برترى و رجحان میداشت. لهذا پیشنهاد مینماییم كه مجلس شوراى ملى تصویب ماده واحده ذیل موافقت و دولت را مكلف فرماید از آغاز نوروز آینده، تاریخ سال را از آن قرار مجرى دارد.
ماده واحده- مجلس شوراى ملى تصویب و دولت را مكلف به اجرا مینماید كه از آغاز نوروز 1304 آینده تاریخ رسمى سالانه مملكت ایران را به ترتیب سالهاى شمسى قدیم از ماه فروردین شروع نموده و هر سال را به ماه اسفند كه دوازدهمین ماه است، خاتمه دهد. مطابقاً در تمام دوایر دولتى اجرا و از ذكر سنوات تركى و بروج معموله سابق احتراز نماید». [5]
در ابتدای مطرح شدن این طرح، به پیشنهاد سلیمان میرزا اسکندری نماینده تهران و موافقت همگان، فوریت طرح تصویب و برای بررسی به کمیسیون مبتکرات فرستاده شد. کمیسیون مبتکرات در 15 حوت(اسفند) 1303 ه.ش، پس از دو ماه بررسی در خصوص تبدیل تاریخ رسمی کشور به ترتیب سال های شمسی قدیم، این طرح را قابل اجرا دانست و تقاضا برای ارجاع به کمیسیون معارف را داشت که این امر، با موافقت اکثریت نمایندگان مواجه گردید. [6]
با گذشت دو ماه از پیشنهاد طرح تغییر اسامی ماه ها و رفتن به کمیسیون مبتکرات و کمیسیون معارف و تایید آن، خبری از اجرای این طرح در مجلس نبود. تقی زاده و سلیمان میرزا به عنوان پیشنهاد دهندگان اصلی طرح، در 25 حوت(اسفند) 1303 ه.ش، از نمایندگان خواستند که:« ... پیشنهاد میکنم که طرح قانونى راجع به تاریخ رسمى ایران جزو دستور جلسه آتیه شود.. تا از روز اول حمل[فروردین] اجرا شود و در این شب عید خیلى مبارک است که این قانون جدید بگذرد و به ترتیب سال شمسى تازه رایج گردد و خودش هم یک ماده است و در کمیسیون معارف تمام شده و بنده میخواستم پیشنهاد کنم چون فوریتش هم تقاضا شده است بیش از همه مطرح شود». [7] اما به دلیل این که تعداد نفرات برای رای گیری کم بود، این طرح به رای گذاشته نشد. اما سرانجام در تاریخ 27 حوت( اسفند) 1303، گزارش کمیسیون معارف راجع به طرح قانونی ماه های باستانی در دو ماده خوانده می شود:
«ماده اول - مجلس شوراى ملى تصویب مینماید که از نوروز 1304 تاریخ رسمى سالانه مملکت به ترتیب ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوائر دولتى اجرا نماید:
الف - مبدأ تاریخ: سال هجرت حضرت خاتمالنبیین محمد بن عبدالله صلوات الله علیه از مکه معظمه به مدینه طیبه.
ب - آغاز سال روز اول بهار.
ج - سال کماکان شمسى حقیقى.
د - اسامى و عده ایام ماهها. 1- فروردین 31 روز 2- اردیبهشت 31 روز 3- خرداد 31 روز 4- تیر 31 روز 5- مرداد 31 روز 6- شهریور 31 روز 7- مهر 30 روز 8- آبان 30 روز 9- آذر 30 روز 10- دى 30 روز 11- بهمن 30 روز 12- اسفند 30 روز
تبصره - در غیر سنین کبیسه اسفند 29 روز خواهد بود.
ماده دوم - ترتیب سال شمارى خطا و ایغور که در تقویمهاى سابق معمول بوده از تاریخ تصویب این قانون منسوخ خواهد بود.
میرزا محمدرضا شریعتمدار دامغانی نماینده شاهرود در مخالفت با این طرح، به ذکر دلایل علمی پرداخت و اظهار داشت که از نظر وی، اولا اسامی بروج آسمانی، بی فلسفه نبود و این که این مساله، تغییر اسامی ماه ها آن قدر مهم نبوده که مجلس به آن بپردازد. بنابراین به عقیده او، همان تاریخ برجى که معمول بوده، چون ناشى از مطالب علمى و امر حقیقى است و کبیسه هم ندارد و مردم نیز با آن آشنا هستند، از ترتیبى که در این طرح قانونى معین شده بهتر است.
سید ابراهیم ضیاء قشقایی مشهور به ضیاءالواعظین نماینده ایل قشقایی در مجلس پنجم و مخبر کمیسیون معارف، در برابر اظهارات شریعتمدار دامغانی و در مخالفت با نظر وی، به ایراد سخن در خصوص ماه های شمسی و بروج فلکی پرداخت و در آخر اعلام نمود که:«...این ملت وقتى میتواند دیانت مقدسه خودش را حفظ کند که بتواند آثار ملت خودش را هم حفظ کرده باشد و از او تقویت بکند. یک ملت وقتى خود را قوى مىکند که آثار ملى خودش را احیا کرده و کاملاً نگاهدارى نماید و اگر ما حالا این تغییر الفاظ ملى خودمان را از قبیل اردیبهشت و فروردین و غیره بگذاریم، خیلى بهتر است زیرا موفق شدهایم آثار ملى خودمان را احیا کرده و حفظ نماییم. ملتى که آثار ملى خودش را نگاه دارد به حفظ دین خودش هم نائل خواهد شد».
میرزا علی کازرونی نماینده مردم بوشهر نیز به عنوان مخالف این طرح اظهار داشت:« بنده یک نفر از امضاءکنندگان این لایحه بودم لیکن زمانى که امضاء کردم خیال میکردم در خصوص تغییر اسامى سالهاى ترکى است از این جهت او را امضاء کردم... بنده هیچ موجبى براى این تغییر نمىبینم و خیال میکنم مبادرت به این امر هم اصلاً از وظیفه مجلس خارج باشد که به این همه گرفتارى که داریم حالا بیاییم و از نجوم صحبت کنیم و از الفاظ عربى را که تاکنون معمول بوده از بین برداریم و به جایش الفاظ فرس قدیم بگذاریم و حال آن که الفاظ عربى یک زبان بینالمللى براى قاطبه مسلمین است و با این فقر و احتیاج لغتى که ما داریم این کار براى ما زیاد است».
شاهزاده محمدهاشم میرزا ملقب به شیخ الرئیس نماینده سبزوار نیز در این زمینه به این مطلب اشاره کرد:«... در قسمت سال شمسى و قمرى در خود این مجلس در پانزده شانزده سال قبل همین مسئله سال شمسى مطرح شد و قبل از او فقط در تقویم بود و حمل و ثور و جوزا را هم ابداً مردم نمیدانستند و اغلب معناى آن را هم نه شهریها میدانستند و نه دهاتىها و مثلاً اگر به یک نفر میگفتى تو در برج ثور متولد شدهاى، بدش نمىآمد ولى وقتى میگفتى در برج گاو به دنیا آمدهاى، بدش میآمد. زیرا با تمام معنى یاد نگرفته بود...اما این که فرمودند اسم این ماهها را کسى نمیداند این طور نیست همه میدانند. دى، اردیبهشت، این اسامى را همه میدانند ولى حمل و ثور و جوزا را اکثر جاها نمیدانند...». در این میان، سید محمد تدین نماینده بیرجند و قائنات نیز در این خصوص بیان کرد که:« بنده عرض میکنم از عرب نباید عربتر باشیم. شما اگر یک مملکت عربى را از مصر و شامات و بینالنهرین و همچنین سایر قسمتها که در نقاط دیگر هستند و به لغت عربى متکلمند خواه مستقل، خواه غیر مستقل که مسلمان هم هستند پیدا کردید که حمل و ثور و جوزا را استعمال بکند غیر از ایران، من به شما حق میدهم. تاریخ رسمى تمام آن ممالکى که عربنشین است و مسلمان و مستقل و غیر مستقل هستند مخصوصاً بینالنهرین تمام تاریخ رومى است...»
وی همچنین در مقابل نظر سید حسن مدرس نماینده تهران که اظهار نمود« تمامش محرم و صفر و ربیعالاول است»، به این مطلب اشاره کرد که «ما اینجا صحبت محرم و صفر و ربیعالاول و ربیعالثانى نمیکنیم. ما اینجا از نقطهنظر تاریخ رسمى در ممالک اسلامى صحبت میکنیم یعنى تاریخ رسمى که مبتنى است بر اصول اقتصادى و معاملات و بالاخره مربوط به اصول مذهبى نیست. تمام مسلمین محرم و صفر را قبول دارند... اما مخالفت بنده از این جهت است چون بعضى از آقایان تصور میکنند که شاید در آتیه خداى ناخواسته اسامى ماههاى عربى محرم و صفر و غیرذلک از بین برود.پ، بنابراین بنده این ماده اول را کافى براى این مقصود نمیدانم. به عقیده بنده باید یک کلمه در ماده اول در سطر دوم علاوه شود. وقتى که آن یک کلمه علاوه شد، آن وقت ماههاى قمرى هم کاملاً تأمین مىشود و سر جاى خودش هست و فقط این تاریخ رسمى دولتى است. آن یک کلمه هم لفظ شمسى است که در اینجا کسر دارد و باید نوشته شود از نوروز هزار و سیصد و چهار تاریخ شمسى رسمى سالیانه...».[8]
بنابراین در این جلسه به دلیل وجود نظرات موافق و مخالف، رای گیری طرح به جلسه دیگری موکول شد و در جلسه 11 فروردین 1304 ه.ش، طرح تبدیل اسامی ماه ها به رای گذاشته شد. در این جلسه، بحث های بسیاری پیرامون موضوع مطرح و پیشنهادهایی برای تغییرات جزئی در دو ماده نیز مطرح گردید. در این میان دو نظر جالب توجه است. اول نظر ابوالحسن حائری زاده نماینده یزد که معتقد بود:« ...یکی از منجمین تهران آقا سید جلالالدین تهرانی، دوازده ماه برای خودش پیدا کرده و روزهای او را هم معلوم کرده، بنده دیدم اسامی آن با فصول، مناسبتش بیشتر است تا این اسامی که حضرت والا پیدا کردند. مثلاً برج حمل را اسمش را گذاشته چمنآرا و مناسبتش هم بیشتر است تا فروردین که آقای ارباب کیخسرو ترجمه کردهاند به همانندی روانان که مساوات ارواح باشد. این ترجمه فروردین است. از حیث مناسبت با این برج که برج حمل باشد من چمنآرا را که آقا سید جلالالدین اختیار کرده بهتر میدانم...». دیگری نیز، نظر سید حسن تقی زاده نماینده تهران به عنوان نماینده موافق طرح بود که اظهار داشت تمام ملل جهان، تاریخ صحیحی برای خود برگزیده، ایران هم در بیست سال گذشته که امور گمرک به دست بلژیکی ها سپرده شد، لزوم استفاده از تقویم شمسی احساس می شد و ماه های قمری برای پرداخت حقوق مناسب نبود، از این رو سال شمسی را برای خود انتخاب کرد اما به جای ماه های باستانی ایرانی از بروج آسمانی استفاده کردند. [9]
سرانجام پس از جدل های بسیار مابین نمایندگان، این طرح در دو ماده که شرح آن رفت، تصویب و فقط تغییر کوچکی داده شد که اسفند 29 روز شد و در تبصره قرار بر این گشت که در سال های کبیسه، اسفند 30 روز باشد. بنابراین در تاریخ 11 فروردین 1304، ماه های تاریخ ایران، به صورت رسمی به شمسی تبدیل شد.
منابع:
[1]سادات بیدگلی، محمود، مدنی جاوید، مریم(پاییز و زمستان 1398) روند اصلاح تقویم هجری شمسی در 1304، تاریخ علم، دوره 17، شماره 2
[2] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره دوم، جلسه 82، پنجشنبه 10 ربیع الثانی 1328 ه.ق
[3] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره دوم، جلسه 174، شنبه 9 ذی القعده 1328 ه.ق
[4] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره چهارم، جلسه 74، پنجشنبه 2 رجب المرجب 1340 ه.ق
[5] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پنجم، جلسه 109، یكشنبه 15 جمادىالثانى 1343ه.ق
[6] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پنجم، جلسه 136، پنجشنبه 9 شعبان المعظم 1343 ه.ق
[7] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پنجم، جلسه 142، یكشنبه 19 شعبانالمعظم 1343 ه.ق
[8] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پنجم، جلسه 143، سهشنبه 21 رمضان المبارک 1342 ه.ق
[9] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره پنجم، جلسه 148، سهشنبه 6 رمضانالمبارک 1343 ه.ق