واعظی که در ماه رمضان نسبت به مسائل روز منبر می رفت

حکومت رفیق دزد و شریک قافله است!

یکی از مهم‌ترین حساسیت‌های رژیم پهلوی، سخنرانی‌های مذهبی در ماه مبارک رمضان بود. سخنرانی‌ها و جلسات مذهبی با دقت رصد و مورد واکاوی قرار می‌گرفتند و چنانچه در این جلسات، موضوعاتی با مباحث سیاسی روز و یا مسائلی همچون مبارزه با ظلم و یا قیام حسین بن علی(ع) مطرح می‌شد، واعظ تحت نظر قرار می‌گرفت و یا در مواردی ممنوع‌المنبر و حتی دستگیر می‌شد. یکی از کسانی که ساواک همواره روی او حساسیت داشت، حاج شیخ علی‌اصغر مروارید واعظ ثابت هیئت انصار الحسین بود.
دوشنبه ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۹

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از مهم‌ترین حساسیت‌های رژیم پهلوی، سخنرانی‌های مذهبی در ماه مبارک رمضان بود. سخنرانی‌ها و جلسات مذهبی با دقت رصد و مورد واکاوی قرار می‌گرفتند و چنانچه در این جلسات، موضوعاتی با مباحث سیاسی روز و یا مسائلی همچون مبارزه با ظلم و یا قیام حسین بن علی(ع) مطرح می‌شد، واعظ تحت نظر قرار می‌گرفت و یا در مواردی ممنوع‌المنبر و حتی دستگیر می‌شد. یکی از کسانی که ساواک همواره روی او حساسیت داشت، حاج شیخ علی‌اصغر مروارید واعظ ثابت هیئت انصار الحسین بود.

حاج‌ شیخ علی‏‌اصغر مروارید از جمله مبارزانی است که شاید کمتر از او گفته شده باشد. او در صف اول مبارزان بود، «السابقونی» که لحظه‌ای در مبارزه از کنار امام خمینی دور نشد؛ مبارزات سیاسی خود را با سخنرانی بر منابر علیه رژیم شاه از سال ١٣٣٧ شروع کرد. از همین دوران هم دستگیری‌های متعدد او آغاز شد؛ یک بار بعد از ١٥ خرداد ٤٢؛ اما در فاصله آزادی، در دفاع از امام همچنان سخنرانی می‌کرد؛ حتی در زمان حصر امام یعنی از مرداد ٤٢ تا فروردین ٤٣. مروارید به فاصله اندکی در سال ٤٣، دوباره بازداشت می‌شود. همچنین بار دیگر به سال ٤٥.

در سال‌ ۱۳۴۷ به‌ مسجد حضرت‌ مهدی‌(عج‌) تهران‌ رفت‌. همچنین یکی‌ از سخنرانان‌ ثابت‌ هیات انصارالحسین‌(ع‌) بود. به خاطر همین سخنرانی‌ها، بار دیگر در سال ١٣٤٩، دستگیر و به ١٨ ماه تبعید در ایرانشهر محکوم شد؛ این حکم اما در دادگاه تجدید نظر فسخ و حکم برائت صادر شد. در همان سال، دوباره دستگیر و سه ماه زندانی شد. بار دیگر در سال ٥١ دستگیر و این بار به سه سال تبعید محکوم شد. محکومیتش در سال ١٣٥٤ به پایان رسید و به تهران بازگشت و مبارزات سیاسی خود را ادامه داد.

مروارید بعد از پیروزی نهضت، دستی در سفره انقلاب نداشت و بعد از کفایت نداشتن سیاسی بنی‌صدر، از سیاست کناره گرفت و به تدوین کتب فقهی قدیمی برای حوزه پرداخت و تا دو سال پیش از مرگش که خانه‌نشین شود، به هین امر مشغول بود. شیخ علی‌اصغر در مرداد 1396 دار فانی را وداع گفت و سید حسن خمینی بر پیکرش نماز گزارد و مراسم تشییع او با همراهی چهره‌های انقلابی در حسینیه جماران برگزار شد و پیکرش در حرم شاه عبدالعظیم آرام گرفت. مبارز سیاسی سال‌های قبل از انقلاب که بعد از پیروزی شاید کمتر از او گفته شده باشد. در اینجا برخی از گزارشات ساواک، درباره سخنرانی‌های شیخ علی‌اصغر مروارید، حساسیت ساواک به او و همچنین درخواست ممنوع‌المنبر شدنش در سال 48 آورده شده است. او در برخی از این جلسات به موضوعاتی همچون هجرت در برابر حکومت ظلم، ایستادگی در برابر حاکم جائر و آزادگی و مسائل سیاسی روز، از جمله مالیات، تورم، جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم اسرائیل اشاره داشته است.

 

سند شماره یک:

موضوع: اظهارات شیخ علی‌اصغر مروارید در جلسه هیئت انصار الحسين

در جلسه این هفته هیئت انصارالحسین که صبح جمعه مورخه ٤٨٫٨٫١٦ در منزل حاج عيسى حلیمی واقع در خیابان خیام انتهای کوچه آب انبار معیر کوچه معیر تشکیل گردید، حدود ۳۰ نفر شرکت نموده بودند. پس از دعای ندبه شیخ علی‌اصغر مروارید به جای آقای امامی کاشانی به منبر رفته و بحث خود را راجع به ماه رمضان آغاز و پس از خواندن آیه‌ای از قرآن مجید اظهار داشت خوب است از طرف بعضی از هیئت‌ها این آیه چاپ و به شیشه مغازه‌ها و دیوار مساجد چسبانده شود و البته به آن هم عمل گردد، نه اینکه مانند شهربانی به طور فورماليته اطلاعیه‌ای به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارك رمضان انتشار دهند و جلو کافه‌ها و چلوکبابی‌ها تابلو بزنند: روزه‌خواری اکیدا ممنوع است! ولی داخل چلوکبابی در پشت همین تابلو، مردم روزه‌خواری می‌نمایند. اگر در ماه رمضان در مسجدی از بلندگو استفاده شود، می‌آیند و بلندگو را بر می‌دارند، ولی از این‌گونه اماکن در ماه رمضان جلوگیری نمی‌کنند. نامبرده سپس بحث خود را به تقوا کشانید و گفت در بعضی از مجالس صد برابر هیئت انصار به ما پول می‌دهند و با سلام و صلوات ما را منبر می‌برند، اما وقتی منبر رفتی، باید از شمر ذالجوشن و سنان و عمر سعد تعریف کنی. حالا اگر آن منبرها را نرفتی و آن پول را هم گرفتی و هیئت انصارها را به آن ترجیح دادی، آن وقت تقوا داری. هر چند که بعضی‌ها رفتند و آن پول را هم گرفتند. اگر افرادی و یا هیئت‌هایی تقوا داشته باشند، به چنین مجالسی نمی‌روند که به گردن آنها گل بیاندازند و برای آنها پرچم درست کنند و به‌عنوان تقدیمی آستان قدس رضوی برایشان بفرستند و نام آنها را روی پرچم بنویسند. سخنرانی نامبرده در ساعت 9:30 پایان یافت. ضمنا در ماه رمضان برنامه صبح‌های هیئت انصار تعطیل بوده و به جای آن، شب‌ها از ساعت ۱۲ شب، جلسات هیئت مزبور در مسجد امین‌الدوله برگزار خواهد شد.

ملاحظات: جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی

حکومتی که شریک دزد و رفیق قافله بود

 

سند شماره دو

موضوع: اظهارات شیخ علی‌اصغر مروارید در هیئت انصارالحسین

جلسه هیئت فوق الذکر در ساعت 5:30 روز 48٫12٫22 در منزل حاج عبدالله ماهرو واقع در خیابان امیریه، خیابان انتظام‌السلطنه تشکیل گردید. در این جلسه مروارید منبر رفت و سخنرانی خود را با آیه‌ای از قرآن مجید درباره هجرت شروع نمود و اظهار داشت که این آیه می‌گوید که باید هجرت کرد. اگر در شهری زور شنیدی و نتوانستی حرف حق بزنی، اگر دیدی در شهری عدالت برقرار نیست و نمی‌توانی حرف بزنی و دائم تجاوز پشت هم تکرار می‌شود، باید از آن شهر مهاجرت کرد و در شهر و یا دیار دیگر حرف حق را گفت، همان‌طور که حضرت رسول و اصحاب او از مکه به مدینه هجرت کردند و پیش بردند. چرا ما نمی‌خواهیم مطالب اسلام را درک کنیم؟ چرا وقتی این همه یهود پست فطرت به فلسطین مهاجرت کردند، حتی چهار نفر مسلمان تصمیم نگرفتند که به فلسطین بروند؟ شما با دست خود دارید دشمن را قوی می‌کنید. همین یک آدامس خروس نشان را که برای بچه‌ات می‌خری، گلوله می‌شود و به قلب برادر مسلمانت فرو می‌رود. این اسرائیل دست‌پرورده استعمار آمریکا، این اسرائیل دختر نانجیب انگلستان، این یهودیان پست چه کارها که با مسلمان‌ها نکردند، لذا باید هجرت کرد. نگویید در اینجا کاسبی نمی‌‎شود و ۵۰ سال در يك مغازه گرسنگی بخورید. اگر در بازار نشد، در خیابان. اگر در خیابان نشد، در بازار. نگویید نمی‌گذارند حرفی زده شود. سنگرها و جبهه‌ها را خالی نکنید، در يك موقع است که فرار از جبهه واجب است و اسلام هم آن را قبول دارد و این مطلب در جایی استفاده می‌شود که انسان ببیند واقعا دارد شکست می‌خورد و نمی‌تواند دشمن را شکست بدهد.

حکومتی که شریک دزد و رفیق قافله بود

لذا از این سنگر فرار می‌کند و در سنگر دیگر به ٤٠ نفر از دوستان دیگرش ملحق می‌شود و دشمن را شکست می‌دهد. از مرگ و مردن که نباید ترسید، باید با يکديگر كمك كرد. تبعیض را بردارید. می‌گویند یکی رشتی است، یکی ترک است، آن یکی مشهدی است و اینکه در تهران بدنیا آمده، افتخار می‌کند که بچه تهران است. این چه حرفی است. یکی از شخصیت‌های بزرگ مذهبی که همه او را می‌شناسید، در قم می‌گفت: به خدا از اینکه مرا بنام شهرم و زادگاهم می‌شناسند، ناراحتم. همه از يك آب و خاک هستیم. وی اضافه نمود مسئولین شهر فقط بلدند جریمه کنند. اگر ماشینی کمی از خط‌کشی کنار رفت، خوب بلدند جریمه کنند، یا اگر عابری در حالی که پیاده‌رو برای کابل‌کشی کنده شده، از خیابان رد شد، باید جریمه شود و اگر پول نداشت به بیابان‌های تهرانپارس می‌برند و او را پیاده و سرگردان رها می‌کنند. در همه‌جا باید مالیات داد، اما کسی حق ندارد از اینها بپرسد این مالیات را چه کار می‌کنید و به چه مصرفی می‌رسانید. بله! مالیات را می‌گیرند و کسی هم حرفی نزند، چون اینها شريك دزد و رفیق قافله‌اند. بهر حال انسان باید همیشه در حال مهاجرت باشد و سنگر را خالی نگذارد. الحمدلله افراد ما، دوستان جبهه ملی، روحانیون و افراد بازاری، امتحان خودشان را پس دادند و خوب ایستادند، اما نباید بگویند بس است. حالا عده‌ای در بین شما خواهند گفت: ای بابا! امروز صبح جمعه آمدیم، حالی پیدا کنیم و گریه‌ای بنماییم، مروارید چه حرف‌هایی می‌زند و حوصله‌شان از این حرف‌ها سر می‌رود، ولی اینها هدف حسین است و به کوری دشمنان حسین، سال به سال عظمت او بیشتر می‌شود. گاندی درباره حسین نوشته است: من مبارزه را از آزادگی و مبارزه حسین(ع) یاد گرفته‌ام، ما همیشه از حسین یاد می‌کنیم و سالگرد نهضت کربلا را هر سال برپا می‌کنیم، چرا که نکنیم. هر سال برای آن پست‌ها و کپسول‌های کثافت، جشن تولد می‌گیرند، ولی چرا ما سالروز نهضت حسینی را نگیریم و مطالب او را نگوییم؟ روزی خواهد رسید که گفتار حسین بر تمام درو دیوار دادگاه‌ها نقش بندد.

ملاحظات: جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی.

حکومتی که شریک دزد و رفیق قافله بود

 

سند شماره سه:

ساعت 19:30 روز ٤٨٫١٢٫٢٦ آقای مهندس صحابی در مسجد الجواد واقع در خیابان روزولت میدان ۲۵ شهریور در حضور 2500 نفر مستمع به منبر رفت. پیرامون حضرت علی ابن ابیطالب علی (ع) و زندگانی گاندی رهبر سیاهان هند و کسانی که درباره سيدالشهداء على (ع) صحبت کرد و سپس شخصی بنام عباس به منبر رفت، پیرامون وقایع روز عاشورا اشعار مذهبی خواند.

ساعت 20:30 آقای مروارید واعظ به منبر رفت، پیرامون صلح و جنگ صحبت کرد و گفت موضوعی است که در قرآن مجید بسیار مهم جلوه داده شده است و درباره سقوط خلیفه عباسی گفت. نامبرده مرد خطرناکی بود و کشورهای اروپایی صلاح بر آن دیدند که با مغول صلح کنند و اولین شکست اسلام به دست کشورهای اروپایی از اینجا شروع گردید و دنیا چه ارزشی دارد که انسان دنبال آن برود و همانطوری که گفته‌ایم باید نماز بخوانیم، روزه بگیریم، طهارت بگیریم، اگر کشور اسلامی که نیرویی ندارد و نتواند جواب زور را با زور بدهد، نمی‌تواند مسلمان باشد، نیروهای ارتش اسلام و زمامداران اسلام باید قوی‌ترو نیرومندتر از دیگران باشد. دانشمندان و نویسندگان و دانشگاه تهران درباره جنگ اعراب و دولت‌های اسلامی که در مقابل دشمن با مهمات عوضی روبرو شدند، یعنی فشنگ برنو را می‌خواستند داخل تفنگ‌های دیگر بگذارند و همین مسئله باعث شکست اعراب شد. نظر داده‌اند درباره تبلیغات مسیحیان که در روحیه اسلام اثر گذاشت و گفت کسانی که سبیل دارند و بوی مردانگی از آنها می‌آید و اضافه نمود [یک کلمه ناخوانا] باده‌گساری‌ها هر چند قدم جهت یکدیگر واقع شده، ولى اگر يك کتاب بخوانید، باید حتما بروید شاه‌آباد یا ناصر خسرو و گفت دانشجویان دانشگاه تهران که ماهیانه ۷۰۰ تومان حقوق می‌گیرند، بایستی 500 تومان آن را کرایه ۲ اطاق بدهند. اگر زن هم بگیرند، خدا برکت بدهد به بانک صادرات که وام می‌دهد. در خاتمه مجلس با ذکر مصیبت ساعت 22:20 خاتمه یافت. یک برگ برنامه سوگواری که در مسجد الرضا (ع) برقرار می‌شود، به پیوست ایفاد می‌گردد.

حکومتی که شریک دزد و رفیق قافله بود

 

سند شماره چهار:

درباره: ممنوع المنبر کردن وعاظ افراطی

با توجه به اینکه وعاظ مشروحه زیر در ایام ماه مبارک رمضان مبادرت به ایراد مطالب خلاف مصالحی نموده‌اند و ادامه این وضع به هیچ‌وجه به مصلحت نمی‌باشد، خواهشمند است دستور فرمایید از منبر رفتن آنان جلوگیری به عمل آورده و نتیجه را اعلام نمایند.

1- شیخ علی‌اکبر هاشمی بهرمانی معروف به رفسنجانی

2- سید عبدالرضا حجازی

3- شيخ غلامحسین جعفری

4- شیخ سیف‌اله نورانی

5- سید محمدرضا سعیدی خراسانی

6- شیخ علی‌اصغر مروارید

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور سپهبد نصیری

مدیرکل اداره سوم، مقدم

حکومتی که شریک دزد و رفیق قافله بود

 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات