گسترش حلبیآبادها یکی از دستاوردهای اصلاحات ارضی بود
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ اصلاحات ارضی یکی از اساسیترین محورهای سیاست رژیم پهلوی در دهه چهل بود که اثرات منفی آن تا سالیان متمادی بر جامعه ایران به خصوص جوامع روستایی باقی ماند. محمدرضا پهلوی در خرداد ماه 1342 طی سخنرانیهای خود به مخالفین اصلاحات ارضی تاخت. اما تحلیلهای متعددی درباره ضربات اقتصادی و اجتماعی برنامههای انقلاب سفید شاه و ملت که محمدرضا پهلوی داعیه ان را داشت؛ ارائه شده است.
به همین بهانه طی گفتگوی کوتاهی با نقی حمیدیان از اعضای سابق سازمان چریکهای فدائی خلق ایران به بررسی مسئله اصلاحات ارضی پرداختهایم. حمیدیان که خود در سپاه دانش نیز عضویت داشت و شاهد اثرات اصلاحات ارضی در نواحی شمالی ایران بود نتیجه اصلاحات ارضی را چنین توصیف میکند: ایجاد و گسترش حلبیآبادها یکی از دستاوردهای انقلاب شاه و ملت و یا اصلاحات ارضی بود.
وی میگوید: گروه سازمان چریکهای فدایی خلق ایران شاخه احمدزاده- پویان- مفتاحی، تحقیقاتی میدانی در مورد اصلاحات ارضی داشتند که در جزواتی آن را منتشر کردیم. سازمان چپ مارکسیستی چریکهای فدائی خلق ایران به این نتیجه رسیده بود که در جریان اصلاحات ارضی قطعه زمین کوچکی به دهقان میرسید، اما دهقان ضعیف که حتی گاوآهن هم بهراحتی در اختیار نداشت، هیچگاه نتوانست از زمین بهرهبرداری کند. فورا سرمایهدار جای آن آمد که باعث شد زمینهای کوچک سودمند نباشند. و دهقانان زمینهای خود را به مالکان بزرگ، شرکتهای سهامی زراعی که توانسته بودند با سرمایههای کلان کشاورزی را مکانیزه کنند بفروشند و در حقیقت استثمار دهقانان بهوسیلۀ طبقۀ سرمایهدار به اوج خود رسید.
در نظام ارباب - رعیتی پیشین با تمام ظلمی که به دهقان میشد، اگر آسیبی به زمین کشاورزی و ادوات اولیه وارد میشد، ارباب خود را موظف میدید که آن را تعمیر کند و در ازاء کار سخت دهقان لقمه نانی بخور و نمیر به وی میداد اما بعد از اصلاحات ارضی، رعیت خود بود و نبود سرمایه و اگر وامی هم به دهقان تعلق میگرفت ارباب ثروتمند با انواع لطایفالحیل آن را دریافت میکرد و عملاً هیچ سرمایهای به دست رعیت و دهقان بیچاره نمیرسید. و اگر هم میرسید با وام بسیار اندک رعیت نمیتوانست تولیدی در پی داشته باشد. در حقیقت دهقانان زیر بار فشار سرمایهداری له شدند. و این تضاد ارباب – رعیتی به تضاد کار و سرمایه در روستاها تبدیل شد. روستائیان ده را ترک کردند و آمدند در اطراف شهرها حاشیهنشین شدند و در عرض یکی دو سال پس از شروع اصلاحات ارضی دهقانان به یکباره به طیفی از افراد بیخانمان در اطراف شهرهای بزرگ تبدیل شدند. آنها سواد نداشتند و تازه از ده آمده بودند هر کدام از این افراد مهاجر وقتی فامیلهایشان نیز به شهر آمدند در کنار یکدیگر در همان آلونکها، گودیها و حلبیآبادهای اطراف شهرهای بزرگ که در سرما و گرما مملو از زباله و کثافات و بیماریها بود، ساکن شدند. این افراد در حقیقت نیروهای معترضی بودند که نه جذب زندگی مدرن شهر شدند و نه توانستند زندگی قبل از اصلاحات ارضی خود را که در قالب کارگری بر روی زمین ارباب و گرفتن مزدی بخور و نمیر بود را مجدداً کسب کنند. و در حسرت زندکی شهری و اندوه زندگی پیشین خود ماندند.
حمیدیان از دیگر اشکالات عمدۀ اصلاحات ارضی، ضربه بر مسالۀ آب میدانست، که خود فاجعۀ تخریب دهاتهای زیادی را بهدنبال داشت. در تمامی دهاتهای ایران آب آشامیدنی و کشاورزی از طریق قناتهای قدیمی که سابقۀ طولانی در طول تاریخ داشت تامین میشد. با شروع برنامۀ اصلاحات ارضی، و بهرهمند شدن طیف سرمایهدار از مواهب آن، حفر چاههای عمیق توسط آنان صورت گرفت که خشکشدن و تخریب قناتهای زیادی را در پی داشت. و از همان زمانها سفرههای زیرزمینی رو به خالیشدن رفتند. بنابراین رعیت سهمی از آب هم نداشت که بتواند بر روی خردهزمینی که به وی رسیده کشتی کند تا درآمد و عایدی داشته باشد.
اصلاحات ارضی جنبۀ سیاسی داشت تا جنبۀ اقتصادی. شاه میخواست اثبات کند که من دیکتاتور محض هستم و میخواهم انقلاب شاه و ملت را بهوجود بیاورم. در حقیقت اصلاحات ارضی رژیم ارباب رعیتی را لغو کرد و برتری ملاکان، ثروتمندان و سرمایهداران را گسترش داد و تثبیت کرد و به جای آن طیف حاشیهنشین درمانده مفلوک که در حلبیآبادها ساکن بودند را به وجود آورد و طبقۀ فرودست جامعه شکل مشخصتری به خود گرفت. در نتیجه تودههای وسیع دهقانان هیچ سودی از اصلاحات ارضی نبردند. با مهاجرت این طیف عظیم به سمت حاشیه شهرها، اوضاع کشاورزی ایران به شدت خراب شد به طوری که تا قبل از آن گندم در زمینهای ارباب رعیتی کشت میشد ولی بعد از آن در حد چشمگیری گندم و غلات وارد ایران شد. و دامداریهای بزرگی که توسط عشایر اداره میشد نیز ضربه خورده و از بین رفت، چرا چون آبی برای دام وجود نداشت. دامداری مدرن تجهیزات مدرن میخواست که همه در دست ملاکین بزرگ جمع شد و ملاکین بزرگ هم طبق صلاحدید خود رفتار میکردند و نه طبق نیاز مردم. بنابراین در این دوران اصلاحات ارضی از جنبۀ دیکر تنها و تنها به نفع کشورهای سرمایهداری شد که محصولات مورد نیاز کشور را با مبالغی گزاف وارد ایران میکردند. و بدین ترتیب چرخۀ معیوب کشاورزی ایران بیش از پیش ناکارآمد شد.