ماجرای توقیف روزنامهی نشاط چه بود؟
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ هنگامی که در صبح روز پنجشنبه ۱۱ شهریور سال ۱۳۷۸، مردم مثل هر روز به پای دکههای مطبوعاتی رفتند تا از آخرین خبرهای روز از نگاه جراید گوناگون از هر دو جناح سیاسی کشور با خبر شوند، در صفحهی اول یکی از روزنامههای اصلاحطلب، یعنی نشاط، با تیتر کوچک «توضیح ضروری نشاط» مواجه شدند که نشان از رخدادی میداد که نیاز به توجیه دستاندرکاران این روزنامه داشت. اما ماجرا از چه قرار بود؟
باید به چند روز قبل برگشت، روز سهشنبه ۳ شهریور ۷۸ و شمارهی ۱۴۰ این روزنامه و ستون تریبون که یادداشتهای نویسندگان رسمی و ارسالی خوانندگان روزنامه را منتشر میکرد. آن روز اما ماجرا فرق میکرد| چرا که چاپ یادداشتی با عنوان «آیا خشونت دولتی مجاز است؟» موجب آن شد که شائبههایی را در زمینهی مبحث اعدام و قصاص در اذهان مردم و نخبگان ایجاد کند. چاپ این مقاله موجب بروز واکنشهایی شده بود و تفسیر و تقریرهایی دربارهی آن به رشته تحریر در آمده بود.
چند روز پس از چاپ آن یادداشت، رهبر معظم انقلاب در اجتماع نيروهای سپاه پاسداران و بسیج شهر مشهد در یک سخنرانی بسیار مهم که در این روزنامه هم منتشر شد، دربارهی تشکیکهایی که دربارهی اصول مسلم دین در جراید صورت میگیرد فرمودند:
بنده اعتقاد دارم که افکار، آراء و سلایق مختلف باید در کشور مطرح شود. بنابراین، هیچکس نمیتواند منکر این مسئله شود که بنده طرفدار فکر و بیان آزاد، قلم آزاد و ارائهی معارف گوناگون در کشور هستم؛ اما در باب مطبوعات نمیتوانم قبول کنم و بپذیرم که برخی از آنها بخواهند با گفتن و نوشتن دروغ و تحریف حقایق اذهان مردم را منحرف و گمراه کنند.
رهبر انقلاب انکار احکام و ضروریات اسلام را مقولهی دیگری از ایجاد ناامنی در جامعه دانستند و افزودند کسی که به انکار ضروریات دین از جمله قصاص شرعی و دینی تجاهر کند مرتد است و حکم مرتد نیز در اسلام معلوم است.
ایشان سپس فرمودند که نظام اسلامی در برابر کسانی که بخواهند برخلاف مصالح اسلام و ملت ایران تلاش کنند بیکار، ساکت و بی تفاوت نخواهد ماند.
اما همزمان با چاپ سخنان رهبر انقلاب، روزنامهی نشاط با چاپ توضیحی که البته بدون نام نویسنده به رشته تقریر درآمده بود نوشت:
۱- چاپ یادداشت «آیا خشونت دولتی مجاز است؟» در ستون تریبون شمارهی ۱۴۰ روزنامهی نشاط در شرایط زمانی خاصی اتفاق افتاد که بحث خشونت، محور بحثهای مطبوعاتی بود و به همین دلیل فهمی که مسئولان ذیربط روزنامه از این یادداشت داشتهاند صرفاً در ارتباط با نفی خشونت در حوزهی رفتار حکومتها بوده است و هیچگونه درکی دائر بر تعارض با مقدسات از آن صورت نگرفته بوده است. در غیر این صورت مجوز چاپ و انتشار آن در نشاط مطلقاً صادر نمی شد.
۲- مسئولان این روزنامه هیچگونه ربطی میان بحث اعدام و تلقی آن به عنوان نمودی از خشونت دولتی و بحث قصاص به عنوان یک حکم قرآنی احساس نکردهاند. مقالهی مذکور به هیچ وجه نامی از قصاص نبرده است و به همین دلیل این تلقی که محکومیت اعدام میتواند شمول داشته باشد و به طور غیرمستقیم محکومیت قصاص را القاء کند دور از ذهن بوده است. برداشت روزنامه از مقالهی مذکور این بوده است که حکم اعدام صرفاً در ارتباط با قوانین موضوعهی حکومتی و عرفی همچون اعدام قاچاقچیان و نظایر آن مطرح شده است نه در ارتباط با احکام شرعی؛ عنوان یادداشت شاهد روشنی بر این مدعاست.
۳- یادداشت مذکور از طریق نمابر به دفتر روزنامه ارسال شده است و روال جاری روزنامه تکیه بر اصل برائت در مورد نویسندگان مطالب ارسالی است به همین دلیل بدون در نظر گرفتن حساسیتهای احتمالی به درج آن اقدام کرده است.
۴- با وجود تمامی موارد فوق به نظر میرسد چاپ یادداشت مذکور خالی از کمدقتی نبوده و شایسته بود در این مورد توجه بیشتری اعمال میشد. روزنامهی نشاط از خوانندگانی که چنین شبههای برایشان به وجود آمده است، پوزش میطلبد.
اما این توضیحات افاقهای به حال روزنامه نکرد؛ چرا که پس از انتشار یک شمارهی دیگر از آن، در روز شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۷۸، با حکم دادگاه مطبوعات توقیف و برای همیشه تعطیل شد.