۱۹ شهریور | سالگرد فوت آیت الله سیدمحمود طالقانی

روایت تبعید آیت‌الله طالقانی بر مبنای اسناد ساواک: از عشرت‌آباد تا تبعید به بافت

عکس لید
مرحوم سید محمود علایی طالقانی عمری طولانی را صرف مبارزه با استبداد پهلوی کرده بود. او برای نخستین بار پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، دستگیر شد و با حکم ۱۰ ساله در زندان عشرت‌آباد محبوس شد. ولی به علت کهولت سن پس از ۴ سال آزاد شد. اما آزادی او از زندان و ادامه‌ی فعالیت‌های مبارزاتی‌اش، علی‌رغم حکم «منع منبر» منجر به تبعید وی به شهر زابل گردید. مدتی از حضور او در این شهر نگذشته بود که مجدداً به تحریک مردم به اعتراض علیه حکومت پهلوی پرداخت تا جایی که فرماندار زابل تقاضای انتقال او به شهر دورافتاده‌تر سراوان را مطرح کرد ولی مسئولین شهر سراوان از پذیرش او امتناع می‌کردند و پس از سراوان گزینه‌ی شهر بافت مطرح می‌شود. روایت این سردرگمی و سرکوب نافرجام پیرمردی که بیش از هفت دهه از زندگانی‌اش را گذرانده بود در آیینه‌ی اسناد و مکاتبات داخلی ساواک انعکاس پیدا کرده که در ادامه در معرض دید علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.
دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۰

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیت‌الله طالقانی مانند بسیاری از روحانیون و روشنفکران بعد از ۱۵ خرداد ۴۲، در راستای اعتراض به سیاست‌های محمدرضا پهلوی توسط ساواک دستگیر شد. اولین محاکمه‌ی وی در تاریخ ۳۰/۷/۴۲ به همراه هشت تن از مؤسسان و اعضای برجسته‌ی نهضت آزادی به اتهام اقدام علیه امنیت کشور در پادگان عشرت‌آباد به ریاست سرتیپ ناصر زمانی آغاز گردید.[1] محاکمه‌شدگان عبارت بودند از: مهدی بازرگان، یدالله سحابی، سید محمود طالقانی، عزت‌الله سحابی، عباس شیبانی، احمد علی بابایی، ابوالفضل حکیمی، سیدمهدی جعفری و پرویز عدالت منش:

«آقای سیدمحمود طالقانی متهم است در تاریخ ٣/١۶ /۴٢ متن اعلامیه خطاب به سربازان و افسران را شخصاً تهیه و جهت چاپ به پرویز عدالت منش (خواهرزاده‌‌ی خود) می‌دهد. سید محمود علایی طالقانی قصد داشته که سربازان و افسران را تحت عنوان دین به سرپیچی از دستور رؤسای خود تشویق و به مقام شامخ سلطنت اهانت نماید. انتشار اعلامیه با عنوان خطبه‌ی سیدالشهداء (ع) ... کسانی که سلطان ستمگر را بنگرند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان پروردگار را شکسته است و برخلاف سنت پیغمبر عمل می‌کند و از گناه و ستم نسبت به اجتماع خودداری نمی‌کند و با این حال بر او نمی‌خروشند.... بر خداوند است که آنان را نیز چون او شکنجه کند»[2]

آیت‌الله طالقانی پس از قرائت این کیفرخواست از سوی دادگاه و در اثنای محاکمه هیچ‌گونه دفاعی از خود نکرد.[3] زیرا معتقد بود دادگاه غیرقانونی است و صلاحیت رسیدگی به اتهامات یک مجتهد را ندارد.[4] و بدین‌ترتیب محاکمه‌ی وی در جلسات دیگر دادگاه ادامه یافت.

 

دادگاه محاکمه‌ی سران نهضت آزادی، طولانی‌ترین دادگاه

جریان محاکمه‌ی متهمین سران نهضت آزادی به مدت دو ماه و نیم (۳۰/ ۷/ ۱۳۴۲ تا ۱۶/۱۰/۱۳۴۲) و در ۲۹ جلسه به درازا کشید و به همین دلیل مشهور به طولانی‌ترین دادگاه نظامی در عصر پهلوی شد.[5] دادگاه بدوی حکم خود را در ۱۶/۱۰/۴۲ صادر کرد و در این حکم آیت‌الله طالقانی و مهدی بازرگان به ۱۰ سال زندان محکوم شدند.[6]

صدور رأی دادگاه ویژه‌ی نظامی و محکومیت طویل‌المدت برای متهمان، موجی از اعتراض و نارضایتی را در داخل و خارج از کشور، به همراه داشت. انجمن‌های اسلامی دانشجویان در داخل و کنفدراسیون دانشجویان در خارج از کشور فعالیت خود را علیه رژیم تشدید کردند. در همین شرایط، سران نهضت آزادی به جز آیت‌الله طالقانی نسبت به رأی صادره از سوی دادگاه بدوی اعتراض کرده و خواهان تجدید نظر در حکم بودند. به همین منظور دادگاه تجدید نظر نظامی از تاریخ ١۴ اسفند ١٣۴٢ الى ۱۵ تیرماه ١٣۴٣ طی ٧۶ جلسه و به ریاست عباس قره‌باغی تشکیل شد. دراین دادگاه آیت‌الله طالقانی چون جلسه‌ی اول سکوت کرد و سخن نگفت و این اقدام در پی رایزنی‌های وی با سران نهضت به منظور به رسمیت نشناختن دادگاه صورت گرفت. [7]

بالاخره در جلسه‌ی ٧۶ و در روز ۱۵ تیر ماه ١٣۴٣، ریاست دادگاه اعلام ختم دادرسی کرد و رأی دادگاه بدوی به جز در مورد یدالله سحابی تأیید شد. طالقانی در زندان نیز دست از فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی خویش برنداشت. وی زندان را تبدیل به کلاس درس تفسیر قرآن کرد و توانست اولین جزء تفسیر «پرتوی از قرآن» را تدوین کند و برای چاپ به خارج از زندان بفرستد. علاوه بر این، وی به مناسبت‌های مختلف نیز در زندان به سخنرانی می‌پرداخت. یکی از این سخنرانی‌ها به مناسبت درگذشت محمد مصدق بود که مأموران زندان مانع آن شدند. [8]

اوج‌گیری اعتراضات داخلی و خصوصاً بین‌المللی علیه محکومیت طولانی آیت‌الله طالقانی، سرانجام رژیم را بر آن داشت تا آیت‌الله طالقانی در ۳ آبان ١٣۴۶، مورد عفو قرار گیرد و از زندان آزاد شود.[9]

روایت تبعید آیت‌الله طالقانی بر مبنای اسناد ساواک: از عشرت‌آباد تا تبعید به بافت

از شهربانی کل کشور

به تیمسار ریاست وزارت اطلاعات و امنیت کشور

درباره‌ی سید محمود طالقانی فرزند سید ابوالحسن

نامبرده بالا که به اتهام بر ضد امنیت داخلی کشور ازطرف اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی به ده سال حبس محکوم و از تاریخ ۶/۱۱/۴۱ بازداشت بوده به موجب نامه شماره ۷۲۶۱۲/ ۱۳ ۳/۸/۴۶ اداره مذکور، بقیه محکومیتش مورد عفو ملوکانه واقع شده و در روز ۳/۸/۴۶ از زندان آزاد گردیده. سایر مشخصات وی به شرح زیر اعلام نموده است. ۶۲ ساله شغل امام جماعت ساکن دروازه شمران کوچه تنکابنی منزل شخصی است.

رئیس شهربانی کل کشور [10]

 

فعالیت علنی و نیمه علنی آیت‌الله طالقانی و تبعید وی به زابل

طالقانی در نیمه‌ی دوم دهه‌ی چهل به دو گونه‌ی علنی و مخفی دست به مبارزه زد. مبارزات علنی وی به صورت سخنرانی ودست‌نوشته بود که عمدتاً در مسجد دنبال می‌شد و مبارزات مخفی او تماس با مبارزان و رهبران آن‌ها بوده است. از هنگام آزادی آیت‌الله طالقانی از زندان تا زمان تبعید او به زابل (١٣۴۶ - ١٣۵۰) مبارزه‌ی علنی او اغلب اوقات از طریق مسجد هدایت دنبال می‌شد و مضمون سخنرانی‌ها و تفاسیرش بین سال‌های ١٣۴۶ تا نیمه‌ی سال ١٣۴٧ حول محور «حقوق و آزادی زنان»، «روابط زوجین»، «ولایت و جهاد»، «فساد در جامعه» بود. سخنرانی او از اواخر سال ١٣۴٧ علیه رژیم وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد؛ و ساواک به این باور رسیده بود که زندانی کردن او مؤثر نیست. به همین دلیل ساواک تصمیم به تبعید وی گرفت. طالقانی بدون توجه به تذکرات مأمورین امنیتی رژیم همچنان با وجود منع منبر در حالت ایستاده و در حالت نشسته در محراب مسجد هدایت به مبارزه علیه رژیم می‌پرداخت. فعالیت او به حدی شدید بود که هیچ‌کس عهده‌دار مسئولیت مسجد هدایت نمی‌شد. به علت این فعالیت‌ها بود که به مأمورین شهربانی دستور داده شد از سخنرانی او در هر حالت جلوگیری شود، که البته این دستور نیز مؤثر واقع نشد.[11] چرا که آیت‌الله طالقانی بسیار فعال در عرصه‌ی سیاست وارد شده بود. ساواک از سخنرانی‌های آیت‌الله طالقانی که مستقیماً محمدرضا شاه و حاکمیت وی را هدف قرار می‌داد نگران بود؛ بنابراین، تصمیم به راندن وی از پایتخت کرد تا مبادا موجب بلوا شود.

 

روایت تبعید آیت‌الله طالقانی بر مبنای اسناد ساواک: از عشرت‌آباد تا تبعید به بافت

سید محمود طالقانی فرزند ابوالحسن

نامبرده بالا که امام جماعت مسجد هدایت تهران می‌باشد یکی از عناصر حاد و ناراحت و اخلالگر است که به کرات مبادرت به فعالیت‌های مضره و تحریک افکار عمومی و اقدام علیه امنیت و مصالح کشور نموده و دارای سابقه محکومیت نیز می‌باشد. علیهذا با توجه به اینکه تاکنون تنبیهات مقرره درباره نامبرده موثر نبوده و کماکان رویه ناصواب خود را دنبال و وجود این شخص در منطقه تهران موجب اخلال نظم و سلب آسایش عمومی و ایجاد بلوا وآشوب احتمالی است. با ارسال خلاصه‌ای از وضع و پیشینه مشارالیه خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به تشکیل کمیسیون حفظ امنیت، طرح موضوع و سوابق و وضع یادشده و طرد وی از پایتخت اقدام و نتیجه را به این سازمان اعلام دارند. [12]

و بدین شرح، ساواک مراحل تبعید آیت‌الله طالقانی از تهران به زابل را فراهم کرد.

 

روایت تبعید آیت‌الله طالقانی بر مبنای اسناد ساواک: از عشرت‌آباد تا تبعید به بافت

اداره‌ی اطلاعات

سید محمود طالقانی فرزند ابوالحسن به موجب رأی کمسیون امنیت اجتماعی تهران به ۳ سال اقامت اجباری در شهرستان زابل محکوم و روز گذشته با هواپیما به زاهدان وارد، به وسیله‌ی مامورین ژاندارمری به زابل اعزام شد. در نامه‌ی ژاندارمی قید گردیده با توجه به روحیه‌ی حاد شخص مذکور احتمال دارد نامبرده درصدد تحریکاتی جهت تشویش افکار عمومی و اغوای اهالی برای ایجاد آشوب و اقدامات خلاف مصالح مملکت برآید، به‌طوریکه در مورد سید احمد کلانتر محکوم به اقامت اجباری در زابل به استحضار رسیده اهالی شهرستان مذکور اکثراً شیعه می‌باشند که با توجه به حساسیت منطقه از لحاظ مرزی بودن و قطع آب رودخانه هیرمند و خشک‌سالی ونیز روحیه اهالی محل، احتمال وقوع هرگونه پیش آمد سوء می‌رود. لذا با نگرش به اینکه از طریق ساواک که در این مورد اقداماتی به عمل آمده خواهشمند است دستور فرمائید به هر نحو که مقتضی بدانند هر چه زودتر نسبت به اعزام یادشده بالا به استان دیگری اقدام، در صورتیکه اعزام به استان دیگری نباشد او را به سیروان که اهالی تسنن می‌باشند بفرستند.[13]

با اینکه تبعید آیت‌الله طالقانی به یک منطقه‌ی جغرافیایی دورافتاده و عدم دسترسی به خویشان و نزدیکان مشکلاتی فراوان برای وی به‌دنبال داشت، اما مانع فعالیت او نشد. اما از آن‌جا که ساواک که به شدت احساس خطر می‌کرد، آیت‌الله طالقانی را از زابل به محل دیگری تبعید کرد.

روایت تبعید آیت‌الله طالقانی بر مبنای اسناد ساواک: از عشرت‌آباد تا تبعید به بافت

درباره‌ی سید محمود طالقانی فرزند ابوالحسن

محل اقامت اجباری نامبرده بالا اخیراً تغییر و به شهرستان بافت منقل گردید. علیهذا با توجه به اینکه این شخص اصولاً فرد ناراحتی می‌باشد خواهشمند است دستور فرمایید ترتیبی اتخاذ نمایند تا اعمال و رفتار یاد شده دقیقاً تحت مراقبت بوده و کلیه افرادی راکه به منظور ملاقات با وی به بافت مسافرت می‌نمایند شناسایی و از نتیجه این سازمان را آگاه نمایند.[14]

با پایان مدت تبعید وبازگشت وی به تهران، ساواک وجود این فرد را که در بین مردم محبوبیتی دوچندان پیداکرده بود برنمی‌تابید و بلافاصله در سوم آذر ماه ۱۳۵۴ ایشان را دستگیر و روانه‌ی زندان کردند. وحکمی به مدت ۱۰ سال برای وی صادر کردند. اما با شروع روزهای پرالتهاب در نیمه‌ی دوم سال ۵۷ و ایجاد جو انقلابی در سراسر کشور، ساواک بالاجبار در آبان ماه ۵۷، ایشان را از زندان آزاد کرد.

 روایت تبعید آیت‌الله طالقانی بر مبنای اسناد ساواک: از عشرت‌آباد تا تبعید به بافت

آیت‌الله طالقانی در زندان قصر

 

روایت تبعید آیت‌الله طالقانی بر مبنای اسناد ساواک: از عشرت‌آباد تا تبعید به بافت

آیت‌الله طالقانی درشهر بافت

 

لازم به ذکر است تمامی منابع ذیل برگرفته از کتاب: حیدری، سلیمان (۱۳۸۶) آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد، تهران، نشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی است.

[1]. طالقانی، محمود (۱۳۸۱) بازوی توانای اسلام، ج۱، تهران، نشر: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص ۴۴۹

[2] . افراسیابی، بهرام و دهقان، سعید ( ۱۳۵۹) طالقانی و تاریخ ، تهران، نشر: فرزانه

[3] . حیدری، سلیمان (۱۳۸۶) ایت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد، تهران، نشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ص ۵۵

[4] . غنی زاده، مهدی (۱۳۷۹) راهی که نرفته‌ایم، مجتمع فرهنگی آیت‌الله طالقانی، ص ۳۸۱

[5] . حیدری، همان، ص ۴۶

[6] . طالقانی، همان، ص ۴۷۱

[7] . روحبخش، رحیم ( ۱۳۸۳) تعامل نهضت آزادی با مرجعیت و نهضت روحانیت، تهران، نشر:‌صمدیه

[8] . حیدری، همان، ۵۷

[9] . همان

[10] . سند ۱

[11] . حیدری، همان ۵۸

[12] . سند ۲

[13] . سند ۳

[14] . سند ۴

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات