حوادث جنگ تحمیلی در بهمن ماه سال 1359 رفته رفته وارد مرحلهی جدیدی
شد. گامهای نخستین كه برای بیرون راندن دشمن از میهن اسلامی در دی ماه
برداشته شده بود، در ماه شهادت و حماسه ی ملت ایران به همت رزمندگان اسلام و
رهبری بیهمتای امام خمینی با توان و شتاب بیشتری تداوم یافت. علیرغم
اینكه جهانیان در حمایت از متجاوز میكوشیدند و با محاصرهی اقتصادی ایران
میخواستند روند جنگ را به نفع رژیم بعثی عوض كنند ولی نیروهای مسلح جمهوری
اسلامی ایران به ویژه ارتش به پیشروی خود در جبههی دشمن ادامه دادند.
ششمین جلد از مجموعهی تقویم تاریخ دفاع مقدس تحت عنوان «گام بر بام میمك»
نامگذاری شده است. میمك ارتفاعاتی است كه دشمن بعثی پیش از شروع جنگ
تحمیلی آن را به تصرف در آورده بود. رزمندگان اسلام با عملیات آفندی در این
ماه موفق شدند منطقه را آزاد كنند و دشمن را عقب برانند. در این حال تمامی
تلاشها و فشارهای دشمن برای تسلط دوباره بر منطقه ناكام ماند. صدام حسین
كه نخستین ضربات را از رزمندگان متحمل میشد، برای تقویت روحیهی نیروهای
خود از منطقه دیدار كرد. ناكامی در عملیاتهای روزهای نیمهی دوم ماه بهمن
برای باز پسگیری ارتفاعات باعث شد تا رژیم بعثی حتی به استفاده از سلاح
شیمیایی نیز متوسل شود كه این امر نتوانست سیر جنگ را عوض كند. در دومین
روز بهمن، عملیات تنگ حاجیان خاتمه مییابد و نیروهای ایرانی 5 كیلومتر
پیشروی خود را كه در سختترین شرایط به دست آورده بودند، تثبیت میكنند
وقتی دیار آشنای بهمن 1359 را مرور میكنی، هر روز به عینه شاهد مقاومت فوق
توان عابدان آبادانی هستی كه زخمهای بیامان صدامیان را تحمل میكنند. در
دهمین روز ، بار دیگر فرمانده كل قوا و رهبر انقلاب، مردم را به همكاری با
قوای مسلح فرا میخواند و از فداركاری آنان سخن میگوید و تضعیف قوای مسلح
را، ضدیت با اسلام قلمداد كرده و میفرمایند:«آنهایی كه نمیخواهند كه شما
در جبههها آرام باشید، آنهایی كه واقعیت را طور دیگری عرضه میكنند،
دانسته، یا ندانسته دشمن انقلاباند». همچنین در فرازی دیگر میفرمایند:
«اینها جنود اسلام هستند، اینها هستند كه مملكت را حفظ میكنند. اگر كسی از
آنها جملهای گفت، یا جاهل و نفهم است یا عالم فاسد». ایشان در ادامه با
اشاره به فداكاریهای پرسنل ارتش و سایر نیروهای رزمنده گفتند: «اینها
دارند فداكاری میكنند و فدا میدهند، خون میدهند، ما هیچ كاری نمیكنیم و
با صحبتهای خودمان تفرقه بین ارتش و دیگران ، بین پاسداران و ارتش
میاندازیم». در همین روز در دیار بهمن، محلی تو را به خود میخواند كه
نمیتوانی از آن دل بكنی؛ محلی پر از دود و بوی باروت. اینجا را «میمك»
مینامند. تو آن را با تمام گوشت و پوست خود حس میكنی، تو آنجایی و شاهد،
شاهد دلاوریهای دلاورمردان لشگر 81 زرهی كه هجوم بعثیون را به میمك ناكام
میگذارند. در دیار غرب و در این برهه از ماه گرانقدر بهمن هر روز صحبت از
میمك است. در روز سیزدهم، تك دشمن با 70 دستگاه تانك به میمك ناكام ماند.
در روز چهاردهم، شاهد فشار دشمن برای بازپسگیری میمك و تلاش یگانهای لشگر
برای تصرف بلندترین قلهی ارتفاعات میمك هستیم. در روز پانزدهم ، سختترین
وسنگینترین نبرد توپخانه در میمك به وقوع پیوست. در روز شانزدهم ، تلاش
دشمن در نفوذ به مواضع یگانهای خودی با مقاومت و ایثار مثال زدنی رزمندگان
تیپ 1 لشگر 81 زرهی، عقیم و میمك همچنان غیر قابل نفود باقی ماند و تثبیت
شد. در نوزدهیمن روز بهمن، فرعون از بغداد به میمك آمد تا حیثیت و آبروی بر
باد رفتهی خوش را به علت از دست دادن میمك ـ كه قبل از 31 شهریور آن را
تصرف كرده بود ـ با شجاعت سربازانش جبران كند و به دست آورد، به همین سبب
به آنان فرمان حمله داد و حتی از گاز سمی نیز استفاده كرد. بیستمین روز
بهمن هیچ گاه از خاطرهها محو نمیشود: در مرور ایام وقتی به بیستم بهمن
سال 1359 باز میگردی، نمیتوان عبور كرد؛ باید ایستاد. در اینجا سرود فتح
را كه از حنجرهی خسته از نبرد 7 روزهی دلاوران تیپ 1 لشگر 81 طنین انداز
میشود، به وضوح میشنوی . بوی باروت و خون، چهرههای خاك آلود، لباسهای
پاره پاره از تركش و زخم تیر .... همه را میبینی. اینانند خسروان سرزمین
مردانگی ، بیرنگ و لعاب، صاف و پاك و زلال، فخرشان ایمان و ثروتشان
همتشان، كه فرعون را سرافكنده به لانهاش میرانند و خود گام بر بام میمك
میگذارند. در 22 بهمن برای سومین بار، پیر از بیمهریها میگوید: از
بیانصافی آنانی كه در گوشهای نشستهاند و با قلمها و زبانهای خود قلب
نورای جوانان اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی را
میآزارند؛ میگویند و در تذكری پدرانه به برخی مسئولان گوشزد میكنند، در
اموری كه صلاحیت آن را ندارند به هیچ وجه دخالت نكنند. در روز 23 بهمن ماه
رییس ستاد مشترك میگوید: «هیچ تزلزلی در اركان اعتقادات این ارتش وجود
ندارد و آنهایی كه تردید در این اعتقاد دارند یا ناآگاهند یا منظور خاص
سیاسی دارند». در عبور از دیار بهمن ماه سال 1359 در بیست و پنجمین روز به
شكوهی دیگر از تاریخ سراپا ایثار مدافعین مهین اسلامی میرسیم: به خاتمهی
چهار روز تلاش برای حفظ گوشهای از سرزمین مقدس ایران در منطقهی مریوان كه
از سوی گردانی از خیل فداكاران لشگر 28 در گردنهی تته اجرا شد و بیش از
60 تن از بعثیون را از اسارت فرعون رهانید. به هر حال بهمن 1359 ماهی است
كه در آن میتوان به برگهای زرین دیگری از تاریخ دفاع مقدس دست یافت و این
عظمت و عمل تاریخ سازان ماه بهمن آن گونه است كه نگارنده را یارای بیان آن
همه شكوه نیست و تنها برگی از آن درخت تنومند ایثار پیشكش میشود. این
كتاب نیز مانند 5 جلد گذشته، حاصل تلاش امیران و فرماندهان زمان جنگ با
حمایت كاركنان مركز پژوهشهای دفاع مقدس در معاونت عملیات نیروی زمینی ارتش
جمهوری اسلامی ایران از سال 1382 تاكنون میباشد.