شکست سیاست کشف حجاب در دوران رضاخان
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حسامالدین آشنا، طی یادداشت اختصاصی که در اختیار پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی قرار داده، به بررسی زمینهها و پیامدهای سیاست کشف حجاب در دوران رضاخان پرداخته و ضمن روایت مقاومت فرهنگی بانوان، دلایل شکست این سیاست را واکاوی کرده است.
مشروح یادداشت حسامالدین آشنا را در زیر میخوانید.
دوران 16 ساله سلطنت مطلقه رضاخان بر ایران، متضمن اقدامات ضد فرهنگی متعددی بود که عمدتا با تأکید بر ترک سنتهای قدیمی و رو آوردن به مظاهر تمدن غربی صورت گرفت. از میان تمام جریانات فرهنگی حکومت پهلوی اول، قضیه کشف حجاب بیشتر مورد توجه واقع شده است؛ چراکه تحلیلگران تاریخ معاصر ایران عموما بر آنند که کشف حجاب یکی از اساسیترن اقدامات رضا شاه برای غربی کردن فرهنگ و ظواهر کشور بوده است.
پیشزمینههای کشف حجاب
علیرغم آنکه کشف حجاب رسما در تاریخ 17 دی 1314 اعلام و اجبار به ترک حجاب از اول فروردین 1315 آغاز شده است، اما به نظر میرسد اندیشه حجابزدایی، سالها پیش وجود داشته است. آنگونه که از خاطرات مهدی قلی هدایت برمیآید، پیش از سفر شاه به ترکیه، در سال 1313 مقدمات تهیه لباسهای جدید برای بانوان فراهم شده بود.
سفر رضاشاه به ترکیه نقطه عطفی بود در تثبیت باورهای قلبی او مبنی بر لزوم کشف حجاب. اثر عمیقی که مشاهده وضع بانوان ترک بر روحیه رضاشاه گذاشت تا آن حد بود که خطاب به سفیر کبیر ایران در ترکیه گفت: «هنوز عقب هستیم و فورا باید با تمام قوا به پیشرفتِ سریع مردم، خصوصا زنان اقدام کنیم.»
پس از بازگشت رضاشاه از ترکیه، مسئله کشف حجاب با جدیت دنبال شد و در وهله اول علیاصغر حکمت، وزیر وقت معارف مسؤل تهیه برنامه منظمی جهت آمادهسازی طرح کشف حجاب شد. این برنامه در چهار محور تنظیم و ارائه شده بود؛
1) تشکیل کانونی با عنوان «کانون بانوان» به ریاست شمس پهلوی در تاریخ 22 اردیبهشت 1314؛
2) تشکیل تدریجی مجالس جشن و خطابه، به گونهای که دختران در آنجا با روی باز در صف دانشجوبان قرار گرفته و به ایراد خطابههای اخلاقی و سرودهای مخصوص مدارس همآواز شوند و در پایان مانند پسران به ورزش و مشق بدنی بپردازند؛
3) انتشار سلسله مقالاتی به نظم و نثر در جراید که همه به زبان پند و اندرز و انتقاد از عادات معمولی حجاب سخن میگفت؛
4) اداره مدارس ابتدائی تا سال چهارم به صورت مختلط توسط زنان.
به دنبال این قبیل اقدامات، در 11 آذر 1314 محمود جم با حفظ سمت وزارت کشور به عنوان جانشین فروغی انتخاب شد. و شاه در اولین جلسه ملاقات، پس از معرفی وزرا به طور خصوصی ضرورت اجرای طرح رفع حجاب را به او گوشزد کرد. از اینرو شاید بتوان گفت یکی از مأموریتهای اصلی کابینه جم اجرای کشف حجاب بود. لذا اعلام رسمی کشف حجاب با سرعت بیشتری دنبال شد.
اقدامات رضاخان برای اجرای قانون کشف حجاب
چند روز پس از استقرار دولت جم، در تاریخ 15 آذرماه، ضمن ارسال دستورالعمل مفصلی، برنامههای تبلیغاتی و فرهنگی لازم در حوزه وزارت معارف تشریح شد. در این برنامه با تفکیک گروههای سنی، برای هرگروه برنامه خاصی طراحی شده بود؛ برای خردسالان تأسیس کودکستانهای مختلط و اداره تدریجی مدارس ابتدائی به صورت مختلط توسط بانوان پیشبینی شده بود؛ در مورد دختران نوجوان محصل، بر پوشیدن لباس متحدالشکل در مدرسه و خیابان تأکید شده بود. درمورد گروه بانوان نیز اولین قدم این بود که در محیط مدارس مجالسی تشکیل شود که بانوان مدعو با همسران خود حاضر شده و به سخنرانیهای تدارک دیده شده در مورد کشف حجاب گوش دهند. قدم دوم، ترتیب مجالس غیر رسمی و رفت و آمدهای خانوادگی بین محترمین شهر بود.
اقدام دیگری که در جهت تشویق اختلاط زن و مرد انجام گرفت، اجبار کارمندان دولت به حضور و گردش در خیابانها به همراه همسرانشان بود. ارسال عکسهای متعدد از مجالس جشن و سخنرانی برنامههای مربوط به کشف حجاب برای نخستوزیر و از طریق او به روزنامهها و جراید وابسته، یکی از مهمترین اقدامات تبلیغی رژیم رضاخان محسوب میشد. اما با وجود همه این اقدامات و تبلیغات، تقارن فروردین ماه 1315 با ایام ماه محرم و عزاداری سیدالشهداء(ع)، و ورود با حجاب بانوان در مراسمات عزاداری نشان از عدم توجه زنان به قضیه کشف حجاب داشت.
اقدامات انتظامی رضاخان در جهت تثبیت قانون کشف حجاب
اقدامات انتظامی، چهره دوم جشنها و سخنرانیها بود و در واقع سیاست تشویق و تنبیه را کامل میکرد. با آغاز سال 1315 و ارسال امریه 401 مبنی بر اینکه «کار را تمام شده ندانید»، اقدامات نظامی به تدریج بر تبلیغات پیشی گرفت. با استقرار پاسبانها در معابر عمومی، رفت و آمد زنان چادری کنترل و در صورت مشاهده زنان چادری، چادر آنها گرفته و ضبط میشد. بانوان مؤمن به نسبت ذوق و توانایی خود، سعی در حفظ حجاب اسلامی داشتند. زنان با پوشیدن پالتوهای بلند، سرکردن چارقد و شال گردن که موها را میپوشاند از خیابانها عبور میکردند.
در مقابله با این قبیل موارد امریهای صادر شد که مطابق آن شهربانی مأمور شد تا «به مأمورین خود دستور دهد در کوچه و بازار و معابر و غیره تفتیش کنند و اگر بانویی با چارقد دیده شد، شدیدا مؤاخذه کنند.» اجرای مفاد این امریه کار را به خشونت کشاند تا جایی که بانوان محجبه در کوچهها نیز هتک حرمت میشدند. اما این اقدامات شدید نظامی به جد دنبال میشد تا آنجا که در شهری مانند سمنان یک هفته پس از ابلاغ امریه، 200 عدد چارقد و شال از بانوان گرفته شد و در کاشان اطلاعیه شدیدالحنی خطاب به بانوان صادر شد.
کار شهربانی به شهرها و شهرستانها محدود نشد، بلکه در دهات و قراء، که نظمیه حضور فعالی نداشت، کدخدای ده برای مراقبت از اهالی تحت فشار واقع میشد. مناطق ایلاتی کردنشین و لر نشین نیز از پیامدهای این سیاست دور نماندند. همچنین حکومت کرمانشاهان با صدور متحدالمالی، از همه نواب حکومت خواست تا ترتیبی اتخاذ نمایند که لباس اهالی قراء و قصبات نیز به شکل بانوان «متمدن دنیا» در بیاید.
گزارش مفصل حکومت کاشمر به ایالت خراسان که متضمن شرح اقداماتی نظیر «التزام گرفتن از حمامهای زنانه که هیچ زنی را بدون کلاه به حمام راه ندهند، گماشتن مفتشه در حمامها برای مراقبت از زنان، التزام گرفتن از صاحبان گاراژها و منع بانوان پوشیده از زیارت قبور مردگان و...» تنها نمونهای از شدت کنترل اجتماعی برای در فشار قرار دادن زنان محجبه را میرساند.
در سطح ادارات نیز از بالاترین سطوح تا کارمندان عادی، فشار زیادی وارد میشد که آنان در مراسم کشف حجاب شرکت کرده و در معابر همراه همسرانشان حرکت کنند. و اگر «بعضی از اعضاء ادارات از بیرون بردن خانمهای خودشان به کنفرانسها و مجامع عمومی غفلت میورزیدند» به رؤسای ادرات اخطار میشد که به «اعضای خودشان تذکر دهند من بعد اگر غفلت و کوتاهی نمایند، به ضرر خودشان تمام شده و صورت آنها با نام و نشان به مقام ایالت گزارش خواهد شد.» کارمندان عادی چنان تحت مراقبت بودند که تنها یک گزارش امنیه در مورد اینکه همسری با حجاب دارند، کافی بود تا فورا او را احضار و اخراج نمایند. به عنوان نمونه این رویه در مورد یکی از کارمندان مالیه اسفراین اعمال شد.
در ردههای بالاتر کوچکترین احتمال عدم پیشرفت در کشف حجاب در یک منطقه، موجب تهدیدات شدید اداری بود. در ارتش نیز هنگامی که یکی از مقامات قضائی ارتش از برداشتن روسری نازک همسرش، در هنگام تشرف به حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) استنکاف ورزید به محاکمه کشیده شد.
شکست سیاست کشف حجاب در دوران رضاخان
از آغاز سال 1315 تا 1317 اقدامات انتظامی ابتدا در کنار اقدامات تبلیغی صورت گرفت و بعد از مدتی مهمترین ابزار اجرای کشف حجاب گردید. از اواسط سال 1317 بینتیجه بودن کاربرد اقدامات انتظامی روشن و ترکیبی از روشهای اداری و تلاشهای تبلیغی در کنار برخوردهای خشن مورد استفاده قرار گرفت. بنابر اسناد موجود تلاشهای نظامی و فرهنگی رضاخان برای کشف حجاب بینتیجه بود.
با سقوط حکومت رضاشاه، جامعه آن روی خود را نشان داد و مقاومت فرهنگی بانوان به ثمر نشست. اول اردیبهشت 1321 وزارت کشور طی مکتوبی به نخستوزیر از شکست سیاست طرح کشف حجاب پرده برداشت و نوشت: «جناب آقای نخستوزیر! به طوری که گزارش دادهاند چندی است استعمال چادر سفید و اخیرا نیز چادر سیاه بین بعضی از بانوان معمول گردیده، در خیابانها و معابر با چادر در حال عبور دیده میشوند» 15 خرداد 1322 وزیر کشور طی مکتوبی دیگر به نخستوزیر بار دیگر شکست سیاست کشف حجاب را یادآور میشود و مینویسد: «اخیرا استعمال چادر نماز و چادر مشکی و عمامههای شیر شکری و کلاههای پوست نمدی در اغلب شهرستانها شیوع پیدا کرده است...» علاوه بر این، گزارشهای ارسالی مختلف از استانهای کشور نشان دیگری از شکست سیاست کشف حجاب رضاخانی بود که با زور باطوم سربازان هم نتوانست بر جامعه مذهبی ایران تحمیل شود.