انتشار برای نخستین‌بار

اعلامیه اساتید و فضلای حوزه علمیه قم درباره دیدار فرح و آیت‌الله خوئی در 28 آبان 1357 + سند

آیا رژیم خودباخته می‌پندارد با دیداری از یک مقام مذهبی فجایع بیشماری را که مردم هر روز به چشم خود می‌بینند می‌توان مصالحه کرد؟ و سیل خونی را که چهره مملکت را رنگین ساخته با آن شستشو داد؟ آیا واقعاً این‌ها تصور می‌کنند ملت اینقدر بی‌تمیزند[فاقد قوه تشخیص] که با یک زیارت نجف به گلوله بستن صحن و حرم حضرت رضا علیه‌السلام و کشتن جوان‌های مردم در کنار مرقد مطهر آن حضرت را نادیده می‌گیرند؟ آیا هنوز جامعه ایران را نشناخته‌اند و باورشان آمده که می‌توانند یک صحنه‌سازی و نمایش را مجوز کشتارهای دسته‌جمعی و جنایت‌های رنگارنگ قرار دهند؟ باید بدانند که با این تکانی که حضرت آیت‌الله العظمی خمینی به مغزهای جامعه داد مردم چنان بیدار شده‌اند که هزار برابر این خیمه‌شب‌بازی‌ها هم نمی‌تواند آن‌ها را از راه خود بازگرداند و خردهای بیدار شده را دوباره به خواب سنگین فرو برد.
چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۱

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دیدار فرح و آیت‌الله خوئی در 28 آبان 1357 و در کوران حوادث انقلاب اسلامی، با واکنش‌های متعددی از سوی مردم مواجه شد. هر چند گذر زمان و انتشار اسناد و خاطرات بسیاری از مسائل را روشن ساخت اما تشخیص موقعیت و اظهار نظر درباره این دیدار در آن دوره حساس و سرنوشت‌ساز ملت ایران فوق‌العاده حائز اهمیت بود.

یکی از بهترین این واکنش‌ها اعلامیه اساتید و فضلای حوزه علمیه قم در این رابطه بود. استادان حوزه علمیه قم با درک صحیح از شرایط سیاسی حاکم از اظهارنظر درباره جزئیات دیدار خودداری کرده و با حفظ احترام آیت‌الله خوئی، لبه تیز انتقادات خود را به رژیم پهلوی متوجه ساختند. این اعلامیه مردم را به وحدت، آگاهی و مبارزه دعوت کرده و پشت‌پرده سیاست‌های رژیم پهلوی را افشا می‌کند.

مشروح اعلامیه فضلا و اساتید حوزه علمیه قم بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

یخادعون الله و الذین آمنوا و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون. (_منافقان_ می‌خواهند خدا و مومنان را بفریبند اما جز خود کسی را فریب نمی‌دهند ولی شعور کافی ندارند.)

انتشار خبر ملاقات یکی از مهره‌های رژیم جبار ایران در نجف با حضرت آیت‌الله العظمی خوئی در روز عید غدیر مانند بمب در داخل و خارج کشور منتشر شد. موجی مهیب از خشم و خروش طبقات مختلف مردم را برانگیخت. حوزه‌های علمیه،دانشگاهیان، بازاریان و اقشار جامعه‌ای که سال‌هاست زیر چکمه خون‌خواران رژیم دست و پا می‌زنند تحت لوای مذهب از بذل جان و مال دریغ نمی‌ورزند؛ آتش خشمشان همه جا افروخته شده و هر نقطه را بخواهند خاموش کنند نقطه‌های دیگر زبانه می‌کشد و هر یک عزیزی از دست داده یا زندانی دربند دارد. یا به گونه‌ دیگری تحت فشار قرار گرفته و اینک بر اثر فداکاری‌های فراوان شاهد دست و پا زدن‌های محتضرانه آن هستند دچار بهت و حیرت شدند و عکس‌العمل‌های گوناگونی نشان دادند و سیل سؤال‌‍‌های اعتراض‌آمیز از هر جانب برخواست که چگونه حضرت آیت‌الله او را به حضور پذیرفته؟ مگر این عناصر نیستند که تا دیروز می‌گفتند مذهب در کشور ما نقشی ندارد؟ و در هند از زرتشتیان تشویق کردند و در شیراز آتش را به عنوان حمایت از آتش‌پرست‌ها روشن کردند و تاریخ اسلام را تغییر دادند؟ مسجد و قرآن‌ها را به آتش کشیدند؟ مگر این شخص نبود که جشن هنر شیراز را به راه انداخت و از اعمال زشت و شنیع و شرم‌آور با دادن مدال به عنوان سنت‌شکنی تشویق کرد؟ مگر این‌ها نیستند که از پول ملت فقیر ثروت‌های بی‌حساب به هم زده‌اند و در ردیف ثروتمند‌ترین خانواده‌های جهان درآمده‌اند؟ مگر منافع و معادن و هست و نیست مملکت را کسی به غیر از این‌ها به تاراج داده؟ 

اعلامیه اساتید و فضلای حوزه علمیه قم درباره دیدار فرح و آیت‌الله خوئی در 28 آبان 1357

مگر این رژیم نیست که سیلاب خون در شهرها به راه انداخته و هزاران مادر را به داغ فرزند دچار ساخته و هزاران خانواده را بی‌سرپرست کرده؟ مگر این‌ها در شهر مذهبی قم صدها کشته و هزارها مجروح بجای نگذاشتند؟ مگر خاک سراسر کشور از شرق و غرب شمال و جنوب و مرکز از دست این چنگیزها رنگین نشده؟ مگر یک نمونه کشتار این‌ها قتل‌عام پنج هزار نفری میدان ژاله و نمونه دیگرش کشتار دسته‌جمعی حدود هفتصد نفر در سینما رکس آبادان نیست؟ مگر حرمت ناموس مردم مسلمان بدست این جباران در شیراز، همدان ، کرمان و غیره هتک نشد؟ مگر زمانی پورهاورزمی‌ها را غیر از اینان کسی به جنایت فجیع واداشت؟ مگر این دستاه نیست که حدود ده ما است مهلت نمی‌دهد خون‌های مردم ایران در خیابان‌ها خشک شود و صدای رگبار گلوله قطع گردد و فضای مملکت از دود گازها خالی شود؟

البته هنوز کیفیت این ملاقات و گفت‌وگوهای فی ما بین و اینکه آیا اجازه قبلی بوده یا بدون اجازه روشن نیست و بیش از روشن شدن وضع اظهار نظر قاطع در تفصیل قضایا مشکل است ولی حقیقت هرچه باشد طراحان این نقشه‌ها باید بدانند بسیار دیر از خواب بیدار شده‌اند.

ملت مسلمان ایران پس از سال‌ها تجربه و شناخت ماهیت دستگاه به نعمت آگاهی و هشیاری دست یافته قشرهای مختلف و مناطق گوناگون همه کم و بیش رشد فکری و اجتماعی یافته‌اند و از این موهبت الهی برخوردار گشته‌اند. نهضت دیگر مربوط به یک طبقه و یک گروه یا یک استان و منطقه نیست. همه یک‌دل و یک‌زبان بپا خواسته‌اند و هماهنگ در برانداختن استبداد، ستم، اختناق، دیکتاتوری و غارت تحت لوای مذهب از بذل مال و جان دریغ نمی‌ورزند و آتش خشم ملت همه جا افروخته شده و نقطه را بخواهند خاموش کنند نقطه‌های دیگر بیشتر زبانه می‌کشد.

اعلامیه اساتید و فضلای حوزه علمیه قم درباره دیدار فرح و آیت‌الله خوئی در 28 آبان 1357

آیا رژیم خودباخته می‌پندارد با دیداری از یک مقام مذهبی فجایع بیشماری را که مردم هر روز به چشم خود می‌بینند می‌توان مصالحه کرد؟ و سیل خونی را که چهره مملکت را رنگین ساخته با آن شستشو داد؟ آیا واقعاً این‌ها تصور می‌کنند ملت اینقدر بی‌تمیزند[فاقد قوه تشخیص] که با یک زیارت نجف به گلوله بستن صحن و حرم حضرت رضا علیه‌السلام و کشتن جوان‌های مردم در کنار مرقد مطهر آن حضرت را نادیده می‌گیرند؟ آیا هنوز جامعه ایران را نشناخته‌اند و باورشان آمده که می‌توانند یک صحنه‌سازی و نمایش را مجوز کشتارهای دسته‌جمعی و جنایت‌های رنگارنگ قرار دهند؟

باید بدانند که با این تکانی که حضرت آیت‌الله العظمی خمینی به مغزهای جامعه داد مردم چنان بیدار شده‌اند که هزار برابر این خیمه‌شب‌بازی‌ها هم نمی‌تواند آن‌ها را از راه خود بازگرداند و خردهای بیدار شده را دوباره به خواب سنگین فرو برد. نصرت دین و آگاهی و استقامات بیش از پیش مسلمین و دفع شر اشرار را از درگاه خداوند متعال خواستاریم. والسلام علی من اتبع‌ الهدی

ابوالفضل النجفی الخوانساری، علی مشکینی، حسین نوری، مسلم ملکوتی، محمد فاضل، سید عبدالحسین بهشتی، سید حسین برقعی قمی، علی احمدی، محمدحسین مسجدجامعی، احمد آذری قمی، عباس محفوظی، محمدمهدی ربانی، محمدرضا گلسرخی کاشانی، رضا توسلی، حسین حرم‌پناهی، محمد الشاه‌آبادی، هاشم تقدیری، سید یوسف مدنی، سید محمدحسین کاشانی، سید ابوالفضل میرمحمدی، احمد دانش، مهدی الحسینی الروحانی، سید کاظم حسینی، یعثوب‌الدین رستگاری جویباری، محمدعلی گرامی، حسن تهرانی، یدالله دوزدوزانی، محمدحسین المرتضوی اللنگرودی، سید علی محقق، علی‌اکبر مسعودی، محمدعلی فیض گیلانی، مرتضی بنی‌فضل، ابوالحسن مصلحی، محی‌الدین فاضل، غلامحسین حقانی، رضا استادی، حسین راستی کاشانی، احمد پایانی، سید محمد‌تقی شاهرخی، محمد محمدی گیلانی، احمد جنتی، محمد مومن، محمد یزدی، سید حسن طاهری، محمدعلی شرعی.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات