همافران چگونه به مدرسه علوی آمدند؟ / واکنش رژیم پهلوی به انتشار عکس بیعت همافران با امام خمینی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در واپسین روزهای منتهی به فروپاشی رژیم ستمشاهی و درهم شکستن دولت بختیار، دیدار همافران در 19 بهمن 1357 یکی از تاریخیترین دیدارهای امام در مدرسه رفاه رقم خورد. در این دیدار همافران آشکارا پیوستن خود به انقلاب را اعلام کردن و با امام عکس گرفتند. و این زمینه ساز پیوستن ارتش با انقلاب شد.
علیمحمد بشارتی در کتاب خاطرات خود که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تحت عنوان «عبور از شط شب» منتشر شده است روایت خواندنی از ماجرای بیعت ارتش با امام نقل میکند که در ادامه به آن پرداخته شده است.
روز نوزدهم بهمن ماه ۱۳۵۷ یومالله است. چون در آن روز گروه زیادی از عناصر ارتش با حضور در اقامتگاه حضرت امام، با ایشان بیعت کردند و فرماندهی ایشان را پذیرفتند ماجرا از این قرار بود: من آن روز، از خیابان پیروزی به طرف مدرسهی علوی در حرکت بودم که دیدم گروهی از افسران و همافران به صورت راهپیمایی، ولی پراکنده و بینظم همه در خیابان پیروزی راه افتاده، شعارهایی در حمایت از انقلاب اسلامی و رهبری امام سر میدادند.
به یکی از افسران که فعالتر و پرجنب و جوشتر بود، به نام جناب سروان ملاحیدر، گفتم: به کجا میروید؟ پاسخ داد: به خیابان انقلاب، برای پیوستن به تظاهرات مردم. گفتم: خوب است نخست با هم به مدرسهی علوی برویم و با امام خمینی دیدار کنیم، سپس به طرف خیابان انقلاب ادامهی طریق دهید. وی پس از مشاوره با تنی چند از دوستان نظامی خود، پیشنهاد مرا پذیرفت و به اتفاق، به مدرسهی علوی رفتیم. پس از طرح علت آمدن افسران با تنی چند از علما، همگی خوشحال شدند. جمع دیگری از نظامیان نیز در آن جا بودند.
همه وارد مدرسه شدیم. طولی نکشید که حضرت امام در جایگاه ظاهر شدند. ملاحیدر به مجرد مشاهدهی امام «ایست خبردار» داد. همهی نظامیان به حضرت امام ادای احترام کردند. آن روز یک روز تاریخی و ماندگار شد. از آن به بعد تلاش رژیم برای مخدوش کردن حضور نظامیان در مدرسهی علوی به جایی نرسید. رژیم میگفت عکس نظامیان که در برابر امام به احترام ایستادهاند «مونتاژ» است، ولی این ترفند مؤثر واقع نشد. مردم انقلابی پس از دیدن عکس نظامیان که در حال احترام روبه روی امام بودند و در سطح وسیعی در مطبوعات چاپ شده بود، بشدت خوشحال شدند عکسهایی که از این ماجرا در روز بیستم بهمن چاپ شد خیلیها را در تهران و خصوصاً شهرستانها به هیجان آورد. این حرکت آنقدر برای رژیم توفنده و وحشتناک بود که اعلام کردند عکسها مونتاژ است؟!! هنوز هم گروهی از سران ارتش که دفاتر خود را هم نمیتوانستند اداره کنند در خواب خرگوشی به سر میبردند.
از صبح بیستویکم بهمن مقاومت در درون نیروی هوایی - در خیابان پیروزی - شدت گرفت و تلاش گارد شاهنشاهی برای شکست دادن آنها به نتیجهای نرسید و مقاومت آنها همچنان ادامه یافت. سران ارتش در حالت بلاتکلیفی و سردرگمی، اعلام حکومت نظامی کردند. اعلام حکومت نظامی آخرین تیر در ترکش رژیم پوسیده شاهنشاهی محسوب میشد، اما دیگر دیر شده بود و کار از کار گذشته بود. از یک طرف ارتش به کلی روحیهاش را از دست داده بود و از سوی دیگر، همافران نیروی هوایی که با پایگاههای نیروی هوایی در سراسر کشور در ارتباط بودند، آنها را به مقاومت و اعتصاب تشویق میکردند. هم زمان با محاصره و سرکوب همافران اعتصاب کننده توسط لشگر یکم گارد، عدهای از همافران که در اعتصاب نبودند، ولی از اعتصاب کنندگان حمایت میکردند، بیرون آمدند و مردم را از وقایع آگاه کردند. مردم هم برای شکستن محاصره وارد عمل شده، در اسلحه خانهها را شکستند و مسلح شدند. از سوی دیگر امام خمینی (ره) نیز با اعلامیهی فوقالعاده ارزنده و مهم خویش به مردم گفتند که حکومت نظامی را نادیده بگیرند و بدین صورت انقلاب اسلامی به مرز پیروزی رسید.