کد خبر: ۶۹۹۵
اهواز

روزی که رژیم پهلوی با تانک به مقابله با مردم آمد/ روایتی از نقش مردم اهواز در قیام سی تیر 1331

مرتضی کاشانی از فعالان نهضت ملی که به هنگام رخ‌داد قیام سی تیر در اهواز حضور داشت، خاطرات خود از آن روز را اینطور بازگو می‌کند: وقتی حادثه 30 تیر پیش آمد ما در بیمارستان راه‌آهن ساکن بودیم و اتاق داشتیم و از آنجا قیام سی تیر را زیرنظر داشتیم و کمک می‌کردیم. در این روز دولت از تانک استفاده کرد و مردمی را که به خیابان‌ها آمده بودند زیر می‌گرفتند. روز 30 تیر رفقای من در حضورم زیر تانک رفتند و کشته شدند. یکی از آنها پایش قطع شد و درگذشت و دیگری هم در فاصله پیاده‌رو و خیابان تانک از روی او رد شد.
دوشنبه ۲۸ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۷

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ قیام 30 تیر 1331 نقطه عطفی در تاریخ نهضت ملی نفت محسوب می‌شود. در این روز به دنبال استعفای دکتر محمد مصدق از نخست‌وزیری و روی کار آمدن قوام، آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی با حمایت بی‌نظیر از مصدق، مردم را به رویارویی مستقیم با دربار فراخواند. در پی این اعلام قیام، مردم در شهرهای مختلف به خیابان‌ها آمدند.

مرتضی کاشانی از فعالان نهضت ملی که به هنگام رخ‌داد قیام سی تیر در اهواز حضور داشت، خاطرات خود از آن روز را اینطور بازگو می‌کند: «وقتی حادثه 30 تیر پیش آمد ما در بیمارستان راه‌آهن ساکن بودیم و اتاق داشتیم و از آنجا قیام سی تیر را زیرنظر داشتیم و کمک می‌کردیم. در این روز دولت از تانک استفاده کرد و مردمی را که به خیابان‌ها آمده بودند زیر می‌گرفتند.

روز 30 تیر رفقای من در حضورم زیر تانک رفتند و کشته شدند. یکی از آنها پایش قطع شد و درگذشت و دیگری هم در فاصله پیاده‌رو و خیابان تانک از روی او رد شد.

شب جنازه‌ها را بالای اتاق گذاشتیم و پشه‌بند زدیم و خوابیدیم اما همان شب عده‌ای آمدند و خواستند جنازه‌ها را ببرند ولی آقای دکتر باختر رئیس بیمارستان اجازه نداد و گفت: «نمی‌گذارم؛ حیثیتمان می‌رود.»

سی تیر بالاخره قوام شکست خورد و دکتر مصدق دوباره روی کار آمد. آیت‌الله کاشانی گفته بود: «فقط شخص مصدق [باید روی کار بیاید] و کس دیگری را نمی‌پذیریم. من با دربار طرفم و کفن‌ می‌پوشم و به جنگ دربار می‌روم.» با روی کار آمدن مجدد مصدق، مردم به شادمانی پرداختند. مردم اهواز هم خیابان‌هایی را که بر اثر اعتصاب بسته بودند باز کردند و جلوی کافه کارون به مردم شیرینی می‌دادند.»


منبع: خاطرات مرتضی کاشانی؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات