اوجگیری حرکتهای انقلابی در بابل پس از قیام 19 دی
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بهنظر میرسد همانگونه که قیام 19 دیماه مردم قم نقطهی عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی شمرده میشود، در شهر بابل نیز پس از این واقعه اعتراضات و مخالفتها جنبهی علنیتری یافت. یکی از شهدای قیام 19 دیماه قم، علیاصغر ناصری، طلبهی 18سالهی بابلی بود که در مدرسهی علمیهی صدر بابل نیز تلمّذ کرده بود. تبعات قیام 19 دیماه در بدو امر در میان دانشجویان دانشکدهی فنی بابل بروز و ظهور یافت. دو روز از این واقعه گذشته بود که حدود 60 نفر از این دانشجویان کلاسهای درس را تعطیل کردند و با تجمع در محوطهی دانشکده فریاد: «بنیآدم اعضای یکدیگرند»، «آزادهایم آزاده، زندانیان ما را آزاد کنید» سر دادند و محیط دانشکده را ترک کردند.
25 دیماه نیز حدود 200نفر از دانشآموزان دبیرستانهای دکتر معین، شاهپور و ناصر مقدم بابل دست به تظاهرات زدند و با همراهشدن تعدادی از طلّاب و اهالی ساری از سبزهمیدان بابل تا محلهی چهارشنبهپیش و مسجد جامع راهپیمایی کردند. آنان با شجاعت خاصی شعار میدادند: «مرگ بر خائنین»، «زندهباد خمینی»، «مرگ بر دشمن خمینی» و «دوستان ما را کشتند، مردم به ما کمک کنید، امام ما را کشتند»، «مرگ بر کوروش»، «لاالهالاالله». طبق گزارش ساواک واعظی به نام ناطقی که در بابل طرفداران زیادی دارد دانشآموزان را تشویق میکرد. این گزارش در ادامه، گفتگوی ناطقی را با یکی از فرهنگیان به نام براری پس از این راهپیمایی نقل میکند که ناطقی گفته است:
«عجب صحنهی خوبی بود. واقعاً از اینهمه شهامت و دلیری دانشآموزان خوشم آمد. اینان باید در آینده مملکت را رهبری کنند. یکعده پست و رذل و خائن، ولی پاسبان را بیجهت کشتند. اینها باید سگهای شکاری را بکشند. تا طبقهی ضعیف از اسارت بیرون آید و ملت آزاد شود... براری گفت: آقای ناطقی شما کوتاه بیا برای شما خوب نیست.»
ساواک بابل پس از این راهپیمایی اعلام کرد که شهربانی بابل بهعلت تعداد کم پرسنل، قادر به کنترل شهر نیست و با توجه به وقایع اخیر بابل مانند پخش اعلامیه، شکستن شیشههای مراکز عالی آموزشی و بانکها، عدم تشکیل کلاسهای درس، تظاهرات خیابانی، سرقت اسلحه و حملهی مسلحانه به پاسبانهای گشت، لازم است که شهربانی تقویت شود.
نوشتن شعار بر دیوارهای شهر، یکی از مهمترین رسانههای اشاعهی پیام انقلاب بهشمار میرفت که در شرایط خفقان حاکم میتوانست نشانگر زندهبودن جریان مبارزاتی باشد. اواخر دیماه در محلههای امامزاده قاسم، قصابکلا، نقیبکلا و خیابان چهارشنبهپیش بابل جملات و شعارهایی اینچنین بر دیوارها نقش بست: «روشنفکران را میکشند»، «درود بر امام ما خمینی»، «300 نفر علما در قم کشته شدهاند»، «مسلمانان برخیزید»، «مرگ بر شاه وطنفروش»، «سازمان امنیت باید نابود شود.» بر در و دیوار و تختهسیاه یکی از کلاسهای دبیرستان آزرم نیز شعارهای «شاه دروغ میگوید»، «ملت به خروش آمده»، «درود به شهیدان راه آزادی» بهدست دانشآموزان نوشته شده بود.
تحرّکات جنبش دانشجویی دانشکدهی فنی بابل نیز در این روزها به اوج رسیده بود. خودداری از رفتن به کلاس، شکستن شیشهها، اجتماع و تظاهرات در محوطهی دانشگاه همچنان ادامه داشت و دانشجویان در تجمعات خود برای آزادی زندانیان سیاسی تلاش کرده و با سردادن شعار «طلّاب قم را کشتند اللهاکبر» اعتراض خود را به وقایع قم، نشان میدادند. ساواک در گزارش خیلی محرمانهای وقایع شهر بابل را نیز وابسته به تحریکات دانشجویان تحلیل کرده و پیشنهاد اخراج تعدادی از دانشجویان را میدهد:
«تمام شلوغیها و سر و صداها بر علیه دولت و تظاهرات مذهبی بابل از دانشسرای عالی فنی بابل سرچشمه میگیرد و مسبب آنها دانشجویان سال دوم دانشسرای عالی فنی هستند که دانشجویان سال اول را هم خراب کردهاند و گویا با دانشآموزان دبیرستانهای بابل هم سر و کار دارند و بین آنها کتاب پخش میکنند و همهاش هم از سال دو برق و مکانیک آتش شعلهور میشود» «نظریهی شنبه: باید وضع شهر و وضع تبلیغات از دانشکدهی فنی کنترل شود و دانشجویانی که زیاد به آنها مشکوک هستید و زیاد فعّال هستند از دانشکده اخراج شوند زیرا که مانند آتش جنگل یواشیواش و آهستهآهسته شعلهشان را زیاد میکنند و در دانشآموزان شهر نفوذ میکنند و بعد حوزهی فعّالیّتشان زیاد میگردد، طبق اطلاع حاصله دانشجویان دانشسرای عالی فنی شب عاشورا و تاسوعا شبنامه پخش میکردهاند و در هیئتهای عزاداری اعلامیهی مضره پخش میکردهاند و همهی مردم بابل این مسئله را میدانند و این دانشجویان مخصوصاً مذهبیهایشان فعّالیّت زیاد دارند و در مساجد حاضر میشوند و در جلسات بحث و گفتگو و همهاش اکثراً از سال دوم برق و مکانیک دانشکدهی عالی فنی هستند.»
منبع: انقلاب اسلامی در مازندران، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی