مقابله شهید مطهری با ملی‌گراها

شهید مطهری بر مبنای اعتقادی که داشت ملی‌گرایی را نوعی انحراف می‌دانست و لذا با آن‌ هدفی که جریانات سیاسی و گروه‌های ملی‌گرایی دنبال می‌کردند مخالفت می‌کرد. البته جریان‌های ملی‌گرا هم دل خوش از وی نداشتند. "حجت‌الاسلام محلاتی" در این‌باره می‌گوید:اصولا شهید مطهری اعتقاد داشت که ملی‌گرایی نوعی انحراف است. ملی‌گرایان نیز با ایشان موافق نبودند. در یکی از سال‌های قبل از انقلاب در جشن نیمه شعبان که در خیابان ولی عصر (عج) برگزار شد، ما استاد مطهری را به عنوان گوینده آن جشن معرفی کردیم اما آن‌ها [ملی‌گراها] سخت پافشاری می‌کردند و می‌گفتند مطهری نباید صحبت کند و به همین دلیل کس دیگری را که مطابق میلشان بود انتخاب کردند. مرزبندی شهید مطهری با جریان‌های ملی‌گرا تا حدی بود که وی پیشنهاد مهدی بازرگان مبنی بر عضویت رسمی در نهضت آزادی را هم نپذیرفته بود.
سه‌شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۹

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- امین خدابخشی؛ آیت‌الله شهید مرتضی مطهری قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره تلاش می‌کرد تا مرزبندی خود را با جریان ملی‌گرایی مشخص کند. لذا در شرایط مختلف، از روزهای مبارزه با رژیم پهلوی گرفته تا نخستین ماه‌های استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی همواره موضع خود را در قبال جریان‌های ملی‌گرا مشخص می‌کرد. نوشتار پیش‌رو به دنبال آن است تا در دو برهه قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به بررسی مواضع شهید مطهری با جریان‌های ملی‌گرایی بپردازد.


1- مرزبندی با جریان ملی‌گرایی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی


شهید مطهری قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اصرار داشت پیام‌ها، اعلامیه‌ها و سخنرانی‌ها باید طوری ارائه شود که خط نیروهای انقلابی و اسلامی را از ملی‌گراها جدا کند. "آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی" در این‌باره می‌گوید: «در اواخر سال 56 و اوایل 57 که هنوز مبارزات به اوج خود نرسیده بود جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و روحانیت مبارز تهران، اعلامیه مشترکی تنظیم کردند. ظاهرا متن نهایی اعلامیه را استاد مطهری تنظیم کرده بود و ضمن مطرح کردن هدف انقلاب، گروه‌های ملی‌گرا و و ضد روحانیت را که دم از اسلام منهای روحانیت می‌زدند مورد حمله قرار داده بود. این قسمت از اعلامیه مورد قبول عده‌ای از آقایان امضا کننده قرار نگرفت. آن‌ها می‌گفتند آیا صلاح است در این شرایط مبارزه با رژیم، چنین مسئله‌ای را طرح کنیم؟ استاد مطهری پافشاری کردند که ما باید از همین حالا هدف و روند مبارزه را مشخص کنیم تا آن‌ها که واقعا با ما نیستند از هم اکنون جدا شوند.»[1]


شهید مطهری بر مبنای اعتقادی که داشت ملی‌گرایی را نوعی انحراف می‌دانست و لذا با آن‌ هدفی که جریانات سیاسی و گروه‌های ملی‌گرایی دنبال می‌کردند مخالفت می‌کرد. البته جریان‌های ملی‌گرا هم دل خوشی از وی نداشتند. "حجت‌الاسلام محلاتی" در این‌باره می‌گوید: «اصولا شهید مطهری اعتقاد داشت که ملی‌گرایی نوعی انحراف است. ملی‌گرایان نیز با ایشان موافق نبودند. در یکی از سال‌های قبل از انقلاب در جشن نیمه شعبان که در خیابان ولی عصر (عج) برگزار شد، ما استاد مطهری را به عنوان گوینده آن جشن معرفی کردیم اما آن‌ها [ملی‌گراها] سخت پافشاری می‌کردند و می‌گفتند مطهری نباید صحبت کند و به همین دلیل کس دیگری را که مطابق میلشان بود انتخاب کردند.»[2] مرزبندی شهید مطهری با جریان‌های ملی‌گرا تا حدی بود که وی پیشنهاد مهدی بازرگان مبنی بر عضویت رسمی در نهضت آزادی را هم نپذیرفته بود.


2- ایستادگی در برابر کارشکنی نهضت آزادی در هنگام ورود امام به کشور


یکی دیگر از نمونه‌های مرزبندی شهید مطهری با نهضت آزادی، مقابله وی با کارشکنی نهضتی‌ها در هنگام ورود امام به کشور بود. در بدو ورود حضرت امام به ایران قرار بود در دو جا از حضرت امام (ره) استقبال شود؛ ابتدا در فرودگاه و سپس در بهشت زهرا. در چنین شرایطی اعضای نهضت آزادی می‌خواستند برنامه سخنرانی امام را تغییر داده و زمانی را به منظور سخنرانی در مقابل دانشگاه تهران برای ایشان در نظر بگیرند. براساس خاطرات اسدالله بادامچیان «نهضت آزادی‌ها محکم روی این حرف ایستادند و گفتند که اگر شما اجازه ندهید ما برای امام(ره) این برنامه را می‌گذاریم. من نزد آقایان مطهری و بهشتی رفتم و به هردو مطلب را گفتم. به آقایان عرض کردم که این‌ها دنبال چه قضیه‌ای هستند. آقای مطهری گفت محکم می‌ایستیم و به هیچ وجه چنین اجازه‌ای نمی‌دهیم.»[3]


3- عدم تائید جریان ملی‌گرایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی


آیت‌الله مطهری همواره تاکید می‌کرد که اسلام بر ملی‌گرایی اولویت دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی اولین جمله گوینده رادیو این بود که "این صدای انقلاب ایران است." استاد مطهری برآشفت که باید بگویند "انقلاب اسلامی" نه "انقلاب ایران".[4]


شهید مطهری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با شناختی که طی سال‌های مبارزه از ملی‌گراها به دست آورده بود، گروه‌های ملی‌گرا و جبهه ملی را تائید نمی‌کرد و برای آنان در انقلاب وزنی قائل نبود. "علی مطهری" در این‌رابطه می‌گوید: «به خاطر دارم در همان ماه‌های اوج‌گیری انقلاب یکی از سیاسیون با وی در مورد مسائل مربوط به نهضت گفتگو کرد. در میان سخنش اظهار نگرانی کرد که فلان مسئله را دکتر سنجابی قبول ندارد؛ شهید مطهری گفت: خوب قبول نداشته باشد. اینها اصلا نقش و وزن قابل ذکری در نهضت ندارند؛ حتی اگر همه اینها هم کنار بروند به هیچ جا بر نمی خورد.»[5]


4- تلاش شهید مطهری برای برکناری دولت موقت


در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مهم‌ترین بحث‌ها در شورای انقلاب بحث تعیین دولت موقت بود. اعضای شورا و حتی شخص امام خمینی بنا نداشتند که از روحانیون در کارهای اجرایی استفاده کنند؛ بلکه روحانیت می‌بایست به عنوان نماینده مجلس و راهنما و مقنن در جنب نیروهای اجرایی عمل کند.


انتخاب مهدی بازرگان به ریاست دولت موقت در یکی از جلسات شورای انقلاب با حضور امام خمینی و توسط آیت‌الله مطهری مطرح شد و امام حکم نخست‌وزیری بازرگان را که انشای اولیه آن را خود استاد صورت داده بود، صادر کردند. انتخاب بازرگان توسط شورای انقلاب در آن شرایط بسیار هوشمندانه بود. در واقع شورا با انگشت گذاردن روی شخصی مثل بازرگان با خصوصیاتی که داشت، می‌خواست حساسیت‌ها را روی انقلاب کم کند. با این امید که پس از پیروزی انقلاب یک شخصیت و دولت انقلابی عهده‌دار این امر شود.


با پیروزی انقلاب اسلامی و مواجه شدن دولت موقت با مسائل مختلف، به تدریج مشخص شد که مهدی بازرگان و دولت وی قادر به اداره‌ امور به نحوی که شایسته یک دولت انقلابی باشد نیست. استاد مطهری در محافلی که عملکرد و گفته‌های بازرگان مورد بررسی قرار می‌گرفت، نارضایتی خود را از وی مطرح می‌کرد. از جمله در یکی از جلسات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، که دو یا سه هفته قبل از شهادت استاد در منزل آیت‌الله فاضل لنکرانی برگزار شده بود، پس از اتمام جلسه درباره سخنان بازرگان در اعتراض به دادگاه‌ها و اینکه به نظر او دادگاه‌ها خشونت به خرج می‌دهند، صحبت‌هایی می‌شود. استاد مطهری در این جلسه در این باره می‌گوید: «این بازرگان هدفش این است که از امام خمینی در دنیا یک جلاد بسازد و خودش را فردی آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر معرفی کند.»[6]


"شهید محلاتی" درباره دیدگاه استاد مطهری نسبت به دولت موقت می‌گوید: «راجع به دولت موقت یادم هست یک تعبیری مرحوم شهید مطهری می‌کرد، می‌گفت: هر دولتی یک اسمی دارد، یک دولت اسم خودش را "دولت آشتی ملی" گذاشته بود. حالا من عین جمله ایشان را یادم نیست؛ ولی مضمون ٱن این بود که ایشان می‌گفت: اگر یک اسم بخواهد برای این دولت موقت بگذارند؛ باید بگذارند "دولت بی‌عرضه‌ها". یک همچنین تعبیری می‌کرد ایشان و همیشه اعتراض داشت به دولت موقت.»[7]


سرانجام نحوه عملکرد بازرگان باعث شد که استاد مطهری به منظور برکناری دولت بازرگان وارد عمل شود اما عملیات تروریستی گروهک فرقان و شهادت آیت‌الله مطهری مانع از این کار شد. به گفته "علی مطهری": «در روزهای پایانی زندگانی استاد به ایشان گفتم: آقای بازرگان در نطق‌های تلویزیونی خود خیلی به امام کنایه می‌زند. اخیرا چنین حرفی زده است. استاد گفتند: قبلا هم حرف‌هایی گفته است و امام هم از دست او ناراحتند؛ همین روزها او را برمی‌داریم و یک دولت انقلابی روی کار می‌آوریم من مطمئنم اگر شهید نمی‌شدند دولت موقت در همان روزها سرنگون می‌شد.»[8]


پی‌نوشت‌ها:

1- جلوه‌های معلمی استاد مطهری. انتشارات مدرسه. چاپ پنجم 1372. ص 62

2- سرگذشت‌های ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری. به روایت جمعی از فضلا و یاران.ج.1 مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر. 1374. ص 100.

3-صخره سخت. محمد حسن روزی طلب ، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 24.

4- سیری در زندگانی استاد مطهری. انتشارات صدرا. 1376. ص133

5- رفتار سیاسی شهید مطهری و انقلاب اسلامی. سیداحسان جوانمرد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص185

6- رفتار سیاسی شهید مطهری و انقلاب اسلامی. سیداحسان جوانمرد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص 247

7- خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص 137

8- شهید مطهری در حدیث دیگران (تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیت‌الله شهید مرتضی مطهری). تدوین: رضامختاری اصفهانی. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص 220

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات