خاطرات محمدمهدی عبدخدایی

۲۶,۰۰۰ تومان

توضیحات و مشخصات

از روزي كه اسلحه را گرفتم تا زماني كه به سوي فاطمي شليك كردم سه روز فاصله افتاد و من در اين سه روز شب‌ها منزل مرحوم عينك‌چيان مي‌خوابيدم و روزها مي‌رفتم دنبال فاطمي. در اين مدت، اغلب اوقات آقاي گل‌دوست همراه من بود. او وظيفه داشت كه خبرِ انجام مأموريت مرا به فدائيان اسلام برساند، همين. براي زدن فاطمي من به تنهايي دفتر نشريه‌ي باختر امروز رفتم. مكان آن ميدان بهارستان بود. وارد دفتر كه شدم به نظرم جلالي‌نائيني آنجا بود، گفتم: «مي‌خواهم آقاي دكتر فاطمي را ملاقات كنم». دو عدد نان سنگك خريده بودم و اسلحه را گذاشته بودم لاي نان سنگك...