محمد حسن عبد یزدانی حكایت روزهای سخت تبریز در انقلاب مشروطه را از پدر شنیده و در نه سالگی حضور نیروهای شوروی در تبریز و تشكیل و سقوط حكومت پیشهوری را دیده است. از هفت سالگی در محضر آیتالله حاج میرزا فتاح شهیدی بوده و در 22 سالگی با مرحوم كهنمویی آشنا گشته، یك سال بعد به جلسات بهائیان در تبریز نفوذ كرده و كتاب «اقدس» را ـ البته به بهانهی شیفتگی خودساختهاش به بهائیت ـ به دست آورده است تا به همراه دوستانش آن را استنساخ كنند و به مصاف اعتقادی با بهائیان بروند. در 26 سالگی و همزمان با رفراندوم لوایح ششگانه پایش به ساواك باز شده و در پی آن با آیتالله قاضی طباطبایی آشنا گشته است و در 27 سالگی برای نخستین بار به عنوان پیك امین آیتالله قاضی با امام خمینی دیدار نموده است. از این روزها به بعد عبد یزدانی مبارزه را اصل جداییناپذیر زندگی خود بر میگزیند و این مبارزه است كه مسیر زندگی او را تعیین میكند. دیدارهای پیاپی با امام، دستگیری در آذرشهر، زندان مراغه، قرائت اشعار مرحوم كهنمویی و مرحوم تائب تبریزی در ایام محرم، ممانعت از ورود هیئتهای حسینی به باشگاه افسران، دیدارهای پیاپی با آیتالله میلانی، عزیمت به عراق و دیدار با مراجع اربعهی عراق، سفر به فلسطین اشغالی در پی سفر حج، حضور در كنار محمد حنیفنژاد برای بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران، دستگیری و زندانی شدن در قزل قلعه و اوین، نگارش جزوههای سازمان بر روی برگههای سیگار با ابتكار شخص او، رؤیت پروندهی رجوی در بازجویی توسط ساواك و كشف اعتراف رجوی، گرفتن امضا از مسعود رجوی بر روی اسكناس پنج تومانی در قزل قلعه، چهار سال متواری بودن در شهرهای مختلف كشور، حضور در بوكان به عنوان امام جماعت مسجد شیعیان در خلال زندگی مخفی، حضور در سازماندهی قیام 29 بهمن تبریز، حضور در سازماندهی جنگهای خیابانی در شب پیروزی انقلاب اسلامی در تهران، تصرف اوین و انتقال پروندههای متهمین به دفتر امام، حضور در دادگاه انقلاب و ماجراهای پیدرپی روزهای بحرانی تبریز پس از پیروزی انقلاب، حضور در كنار مقدم مراغهای در استانداری، نقش مؤثر در آزادسازی رادیو و تلویزیون تبریز پس از تصرف آن توسط هواداران خلق مسلمان، نقش مؤثر در ختم غایلهی خلق مسلمان وحوادثی از این دست، زندگی محمد حسن عبدیزدانی را شكل داده است و مبارزه نه تنها جزئی جدا نشدنی از زندگانی او گشته است كه او در طول نزدیك به پنجاه سال تنها و تنها برای مبارزه زیسته است.