یكی از منابع و مآخذ مورد استفاده در تدوین تاریخ، خاطرههای اشخاص است. هر شخصی دارای تجربه فردی است كه میتواند آن را در قالب خاطره روایت كند و به نوشتار درآورد. خاطره، وقایع گذشته است كه شخص آن را دیده یا شنیده و بخشی از محفوظات ذهن است كه چون از برجستگی و ویژگی خاصی برخوردار بوده، شایستگی ثبت و ماندگاری در ذهن را یافته است. خاطره حوادث، رویدادها و حتی سیر عادی زندگی روزمره است كه با گذشت زمان، در قسمتی از ذهن جای گرفته و ماندگار شده است و بنا به نیاز شخص قابل یادآوری است. با وجود گذشت زمان طولانی از تاریخ وقایع ، بخشی از وقایع كه نقش مهمی در زندگی افراد داشته اند همواره در ذهن زندهاند، گرچه شرح دقیق و كامل آن و میزان یادآوری و ذكر جزئیات در افراد مختلف متفاوت است. برخی، خاطرهنویسی را در معنای عام آن، نه تنها یادآوری و نگارش دیدهها، بلكه شنیدهها هم دانستهاند كه در آن، علاوه بر زمان و مكان وقوع خاطره، به ارزیابی چگونگی وقوع آن نیز میپردازد. باید توجه داشت كه به خاطرات باید با دیده احتیاط نگاه كرد و اصول و معیارهای نقد تاریخی را به دقت در موردشان اجرا كرد و از قابل اعتماد بودن آنها مطمئن شد.از پایان قرن هفدهم میلادی، استفاده از خاطرات شخصی گروههای متعدد اجتماعی به عنوان نمونه دادههای تاریخی؛ مورد توجه محققان قرار گرفت .در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، از قرون میانه، سفرنامهنویسی به عنوان شكلی از خاطرهنگاری مرسوم بوده و نمونههای بارزی از آن در ادوار گوناگون تاریخی میتوان برشمرد. در تاریخ معاصرایران، با توجه به تحولات مهم ، نهضتها و قیام های مردمی علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی به خصوص انقلاب اسلامی كه این تلاش ها را به ثمر رساند، ثبت وقایع از زبان شاهدان عینی رویدادها حائز اهمیت می باشد.انقلاب اسلامی همان گونه كه محصول فعالیت های گسترده گروهها و اقشار مختلف جامعه بوده است، باید از زبان افرادی متفاوت و متعدد نیز بازگو شود تا علاوه بر دسترسی جامع تری به جزئیات وقایع ، چگونگی و زوایای گوناگون وقایع نیز پدیدار شوند.خاطرات محمد رضا فرتوك زاده كه در این راستا منتشر شده است، اطلاعات سودمندی از جریان انقلاب در شیراز و تهران در اختیار ما قرار می دهد. ایشان فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را از دانشگاه شیراز آغاز كرد و ضمن فعالیت مذهبی و سیاسی در محیط دانشگاه، در خارج از دانشگاه نیز با افراد مختلفی كه از راههای گوناگون به مبارزه با سیاستهای رژیم، می پرداختند، همكاری می كرد. وی در سالهای 1353 و1354 دوبار توسط ساواك دستگیر و مدتی در زندان عادل آباد شیراز به سر برد. خاطرات ایشان روایتی مستند از اقدامات نیروهای مذهبی برای مقابله با وضعیت نا مناسب دانشگاه شیراز در اختیار ما قرار می دهد. جریان غم انگیز سرنوشت افرادی كه با نیت مبارزه علیه رژیم در مسیر مبارزه گام نهادند اما در دام سازمان مجاهدین خلق گرفتار شدند نیز بخشهایی از خاطرات را به خود اختصاص داده است. در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ناگفته های بسیاری از دوران ریاست ایشان بر دانشكده پزشكی فسا ، دوران انقلاب فرهنگی و همچنین ریاست دانشگاه شیراز و ریاست دانشگاه فاطمیه قم بیان شده است.