كتاب حاضر با نگاهى گذرا به سابقه روشنفكرى در ایران و چگونگى شكلگیرى آن، همچنین با بیان چگونگى تعامل نسلهاى روشنفكرى با نهاد دین و دستگاه حاكم، به صورت مشروحترى به تحولات روشنفكرى در مقطع تاریخى 1320 تا 1357 مىپردازد و در نهایت با نگاهى به شكلگیرى مهمترین جریانهاى روشنفكرى در این مقطع، در پى یافتن پاسخ این سؤال است كه چرا در حالى كه نسلهاى گذشته بدون اعتقاد به دین و ارزشهاى دینى و گاه با نفى آن به فعالیت پرداختند، نسلهاى جدید نه تنها به دشمنى با دین نپرداختند بلكه تلاش كردند با هماهنگ نشان دادن دین و علم به نقد گذشتهى روشنفكرى و ارائهى راه حلهاى جدید بر مبناى اسلام برآیند؟