نگاهی به وضعیت اقتصاد در دوران نخستوزیری هویدا
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- امین خدابخشی؛ امیرعباس هویدا از جمله مشهورترین رجال سیاسی عصر پهلوی است كه نام او با عصر 13 ساله اقتدار و ثبات سلطنت محمدرضا پهلوی گره خورده است. هویدا نقش ویژهای در تحولات 15 ساله آخر عصر پهلوی ایفا نمود. اما علیرغم گذشت بیش از چهل سال از پایان دوران نخستوزیریاش هنوز ابهامات زیادی در مورد کارنامه او خصوصا در حوزه اقتصادی مطرح است. در این نوشتار سعی شده بخشی از کارنامه اقتصادی وی بررسی شود.
اقتصاد آشفته
برخلاف تصور رایج، اقتصاد زمان هویدا آشفته و بیثبات بود. به عنوان نمونه «اردشیر زاهدی» وزیر امور خارجه كابینه هویدا با اشاره به آشفتگی اقتصادی حاصل از مدیریت او میگوید: «در این دوران، اقتصاد کشور بسیار آشفته بود و نمیتوان دلیلی برای ماندگاری این دولت پیدا کرد، مگر روابط خاص وی با شخص شاه.»
اسدالله علم نیز با اشاره به وضعیت آشفته دوران هویدا، وفاداری وی به محمدرضا پهلوی را دلیل دوام نخستوزیری او میداند و مینویسد: «در فروردین ۱۳۵۳ این موضوع را محرمانه با شاه در میان گذاشته که بقای هویدا نتیجه پول دادن به اعضای خاندان سلطنتی است».
تورم بالا
رشد روز افزون تورم از دیگر ویژگیهای مدیریت اقتصادی هویدا است. به طوری که آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی، نرخ تورم در سال 1356 را بیش از 25 درصد ذکر میکند که نسبت به سالهای قبل رشد شتابانی داشته است.
به گفته عبدالمجید مجیدی که از دیماه 1351 به ریاست سازمان برنامه و بودجه تعیین شده بود: «پس از افزايش قيمت نفت در سالهاي 1350 به بعد و به دنبال آن افزايش بودجه دولت، تورم خيلي شديدي بهوجود آمد و علت، آن بود كه برخورد صحيحي با مسئله افزايش قيمت نفت وجود نداشت. سعي ميشد، راهحلها از طريقي پيدا شود كه خيلي قابل توجيه نبود.»
جلیل شرکا قائممقام وقت بانک مرکزی، نیز درباره تورم در این دوران مینویسد: «وقتی درآمدهای نفتی کشور، بیتوجه به آثار منفی سیاست تزریق نقدینگی بر اثر سیاستهای اقتصادی آن زمان افزایش یافت، تورم خود را نشان داد و قیمتها رو به افزایش گذاشت».
آنتونی پارسونز، سفیر کبیر سابق انگلستان در ایران که از سال 52 تا 57 عهدهدار این سمت بود، در بخشی از خاطرات خود درباره تورم در این دوران مینویسد: «تزریق درآمدهای حاصله از افزایش قیمت نفت در دسامبر 1973 به اقتصاد کشور، بدون افزایش سطح تولید، تورم و گرانی بالایی را موجب شده بود که گرچه مقامات دولتی نرخ سالیانه آن را 20 درصد اعلام کرده بودند، ولی نرخ واقعی تورم بسیار بیشتر از این رقم بود.».
بر اساس گزارش بانک مرکزی نرخ تورم طیسالهای صدارت هویدا به شرح جدول زیر میباشد.
فساد اقتصادی
اختلاس از دیگر ویژگیهای رایج اقتصادی در دوران هویدا بود. فردوست با اشاره به اختلاسهای گسترده در این دوران میگوید: «طی سال ها حضور در دفتر ویژه اطلاعات و بازرسی شاهنشاهی با هزاران مورد اختلاس و ارتشاء در سطح مقامات عالیرتبه کشور آشنا شدم».
فردوست در ادامه خاطرات خود از اختلاس در این دوران میگوید: «در دوران مسئولیتم در بازرسی متوجه شدم که اصولاموارد سوءاستفاده و حیف ومیل نهایت ندارد. در دوران ۱۳ ساله نخستوزیری هویدا همه میچاپیدند و هویدا کاملا نسبت به این وضع بیتفاوت بود در صورتی که یکی از مهمترین وظایف رییس دولت جلوگیری از فساد و حیف ومیل اموال دولتی است». فردوست با اشاره به اختلاسها و فسادهای مالی در این دوران ادامه میدهد: «در هیچ زمانی به اندازه دوران هویدا فساد گسترده نبود و او چون جلب رضایت محمدرضا را می طلبید، نمی خواست کسی- و در نهایت محمدرضا- را از خود ناراضی کند و به همین دلیل نیز صدارت او طولانی شد».
او در مورد پروندههای بایگانی شده در آن دوران ادامه میدهد: «از سال ۱۳۵۰ تا سال ۱۳۵۷ تنها در بازرسی (قسمت تحقیق آن) ۳۷۵۰ پرونده سوءاستفاده کلان تشکیل شد که عموما به دادگستری ارجاع گردید. من هر ۲ ماه یک بار از طریق افسر دفتر ویژه، که مسوول پیگیری پرونده ها بود، پیشرفت کار را سوال می کردم. اصلاپیشرفتی وجود نداشت و صفر بود. همه پرونده ها طبق دستور شفاهی نخستوزیر به وزیر دادگستری، بایگانی میشد و محمدرضا نیز اهمیتی به این امر نمیداد و از نظر او بیایراد بود».
علاوه بر این در گزارش «خیلی محرمانه» ساواک در بهمن 1355و تیر 1356 چنین آمده است که هویدا کوشیده است ردپای برداشت از بودجه نخستوزیری جهت مصارف شخصی و فامیلی را مخفی و کور سازد، به عنوان نمونه او از بودجه سری نخستوزیری اقدام به کمک به همسر مطلقهاش لیلا امامی کرده است.
گرانی روبهرشد
از دیگر نمونههای بیثباتی و آشفتگی اقتصادی دوران هویدا میتوان به گرانی روزافزون اشاره کرد. گرانیها تا آن جا ادامه یافت که روزنامههای کشور در شماره 13 آبان 1350 اعلام کردند برای مبارزه با گرانی ورود تخم مرغ و پنیر به کشور آزاد شده است.
اسدالله علم درباره گرانی روبه رشد حاصل از مدیریت هویدا میگوید: «در تابستان 1352، بسیاری از انواع مواد غذایی کمیاب شده و اگر هم یافت میشد با قیمتی چند ده برابری به فروش میرسید. در ماههای نخست سال 53 نان هم پیدا نمیشد و هویدا همواره اعلام میکرد که ما در «عصر طلایی» بهسر میبریم».
او همچنین در خاطرات 23 فروردین 1353 خود مینویسد: «[به شاه] عرض کردم متأسفانه در داخله به واسطه غفلت متصدیان نه گوشت در دسترس مردم است نه شکر، نه گوشت مرغ و مردم خیلی ناراضی هستند و این صحیح نیست. آخر چرا این پیشبینیها را نمیکنند؟ همه چیز هم گران شده. تعجب است که شاهنشاه تمام گوش کردند ولی همانطور که چشمشان را روی هم گذاشته بودند اصلاً باز نکردند و یک کلمه جواب ندادند. من که شاهنشاه را میشناسم، میدانم که این به معنی این است که حرف تو را میشنوم ولی نمیخواهم جواب بدهم.»
براساس آمار بانک مرکزی، در سال 53 اجارهبهای مسکن در تهران 200 درصد افزایش یافت و مواد غذایی با گرانی 30 درصدی همراه شدند.
گرانی در این دوران به حدی بحرانی بود که در نطق افتتاحیه مجلس بیست و چهارم بحث افزایش قیمتها و مبارزه با گرانفروشی یکی از مسائل محوری بود.
تشنج اجتماعی حاصل از گرانی باعث شد که محمدرضا پهلوی برای حفظ ظاهر به این وضعیت واکنش نشان دهد و اعلام کند اگر دولت در مبارزه با گرانفروشی موفق نشود، ارتش عهده دار این کار خواهد شد. به همین خاطر وی اصل چهاردهم را که مبارزه با گرانفروشی و کنترل قیمتها بود به انقلاب سفید اضافه کرد، اما گشایشی حاصل نشد.
این افزایش قیمتها تنها محدود به کالاهای مصرفی نبود، روند رو به رشد گرانیها باعث شد که پیش از پایان دوره هویدا، دولت برای مبارزه با گرانفروشی ملزم به راهاندازی «ستاد مبارزه با گرانی» شود. اما این ستاد در عمل نتوانست کاری از پیش ببرد.
پاسخ هویدا به مسئله گرانی
یکی از طنزهای تلخ تاریخ نحوه مواجهه هویدا با بحث گرانی است. امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت روز 30 بهمن 1350 به مجلس میرود تا در برابر انتقادات نمایندگان نسبت به گرانیها پاسخگو باشد. هویدا به جای برنامههای خود برای رفع مسئله گرانی و اقتصاد آشفته اظهار میدارد: در سال جاری انواع حبوبات روی هم رفته 9 /46 درصد و لبنیات 6 /13 درصد نسبت به سال گذشته افزایش نشان میدهد، وقتی میگوییم قیمتها نسبت به سال قبل حدود 5 درصد افزایش یافته است منظور سطح کل قیمتها است این به آن معنی نیست که قیمت هیچ کالایی کمتر یا بیش از 5 درصد افزایش نداشته باشد زیرا همان طوری که اشاره شد قیمت حبوبات طی سال جاری حدود 47 درصد ترقی داشته است، قیمت مثلا زردچوبه نسبت به سال 1343 شدیدا ترقی کرده و حدود سه برابر شده ولی افزایش ترقی روی معدل تعیین قیمتها ناچیز است زیرا مگر یک خانواده چقدر از کل هزینههایش را صرف زردچوبه میکند. قیمت نخود هم در یکی دو سال اخیر شدیدا بالا رفته و حدود دو برابر شده است ولی هزینهای که یک خانواده صرف نخود میکند چقدر است؟! از این رو افزایش قیمت نخود حتی اگر ده برابر هم بشود در هزینه کل خانواده تغییر محسوسی به وجود نخواهد آورد».
احتکار
از دیگر ویژگیهای اقتصادی دوران هویدا میتوان به احتکار گسترده اشاره کرد. به عنوان نمونه فردوست میگوید: «کمبود سیمان از معضلات کشور بود و قیمت آن بشدت بالا میرفت. محمدرضا دستور داد که علت تحقیق شود. معلوم شد که ارتش مقدار زیادی سیمان را برای مصرف نظامی خود تخصیص داده و در نتیجه در بازار آزاد، سیمان کم و قیمت آن گران شده است. ولی ضمن تحقیق، یک انبار بزرگ سیمان کشف شد و در پیگیری مسئله چند انبار دیگر نیز به دست آمد که در آن ها صدها هزار کیسه سیمان احتکار شده بود. معلوم شد که این سیمانها متعلق به مجید اعلم دوست محمدرضا (که بی وقفه هر شب با او بود) است».
فردوست در ادامه خاطرات خود میگوید: «گزارشی تهیه شد که مجید اعلم صدها مقاطعه از سازمان برنامه گرفته و پس از تصویب پروژه ها، سیمان مربوطه را از سازمان برنامه اخذ کرده و سپس پروژه ها به دیگران واگذار کرده است و بدین ترتیب هم صاحب ده ها هزار کیسه سیمان شده و هم بیست درصد ارزش کل پروژه ها سود اخذ نموده است. او سیمان را به قیمت دولتی کیسه ای 75 ریال اخذ و به قیمت کیسهای 250 تا 320 ریال در بازار آزاد می فروخت».
فردوست در ادامه خاطرات خود به موارد دیگری نیز اشاره میکند و میگوید: علاوه بر مورد فوق، مشخص شد که حدود یک میلیون تن سیمان نیز از خارج وارد و در بندر بوشهر تخلیه و بدون سرپناه روی هم انباشته شده و پس از یک بارندگی حدود نیمی از آن به سنگ تبدیل گردیده است. مسئول امر در وزارتخانه مربوطه مشخص شد و پرونده به دادگستری احاله گردید، ولی بینتیجه ماند.مورد فوق فقط به این یک میلیون تن سیمان محدود نمیشد. نزدیک به ۲ میلیون تن گندم وارداتی نیز به همین نحو در بندر بوشهر به مدت طولانی مانده و نابود شده بود. مسوول این امر نیز شناسایی شد، ولی پروندهاش در دادگستری بینتیجه ماند.
علاوه بر این، دزدی در سطح کلان از دیگر ویژگیهایی بود که اقتصاد دوران نخستوزیری هویدا را آشفتهتر کرده بود. در سندی از اسناد ساواک به تاریخ 9 اسفند 1352 با موضوع حزب ایران نوین که به اعترافات هادی خلعتبری معاون وزارت اطلاعات اختصاص دارد آمده است: همه جا دارند میدزدند و کسی به کسی نیست و به همین دلیل اگر آدم کنار باشد راستتر است.
در سندی دیگر با اشاره به انتصاب امیر متقی به مدیرکل وزارت دربار آمده است: «انتصاب آقای امیر متقی در سمت مدیرکل وزارت دربار شاهنشاهی با توجه به این که نامبرده در سوئیس به جرم دزدی محکوم شده و در دانشگاه پهلوی شیراز نیز سوء استفادههایی کرده است و … موجب بدبینی و سوء تعبیر خواهد شد».
این تنها بخشی از کارنامه اقتصادی امیرعباس هویدا بود. او در طول دوران نخستوزیریاش ضرباتی جبرانناپذیر بر اقتصاد وارد کرد و مهمترین نکنه این که شخص محمدرضا پهلوی با درک و اطلاع کامل از این موضوع، نه تنها هیچ اقدام پیشگیرانهای نمیکرد بلکه هویدا را سالها در مقام خود حفظ نمود.